نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2 کارشناس ارشد مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Decision making techniques are often used for choosing the best solution among all available alternatives. Among many mathematical methods proposed to simplify decision making process, PROMETHEE and LINMAP are the most applied techniques to multi-attribute decision making (MADM) problems. Many of MADM problems include ranking finite number of discrete alternatives or selecting the best solution among them. But in many cases, for example in some locating problems, it is necessary to consider multiple contradictory criteria to determine the optimal facility location in infinite and continuous set of alternatives. This paper deals with continuous alternative MADM problems. In addition to the use of PROMETHEE-IV, an extended LINMAP technique is proposed and tested for a continuous problem. Results of a numerical example and data analysis using Excel and Lingo indicate the efficiency of these techniques in our continuous alternative multi-attribute problem.
کلیدواژهها [English]
1- مقدمه
در سالهای اخیر مطالعات مکانیابی[i] به عنوان یکی از عناصر کلیدی در موفقیت و بقای مراکز صنعتی مطرح شده است. مطالعات مکانیابی هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی بسیار توجه شده است. در این میان شناخت هدفها و روشهای حل مسایل مکانیابی، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
در چند دهه گذشته، روشهای جدیدی برای فرایند تصمیمگیری توسعه پیدا کرده است. مسایل تصمیمگیری معمولا برای انتخاب بهترین راهحل استفاده میشود. علاوه بر ارزش معیارهای واقعی در مساله تصمیمگیری، انتخاب بهترین راهحل به تصمیمگیرنده نیز وابسته است که همان ترجیحات شخصی اوست (پرولویس و دیگران[ii]،2007). به منظور سادهسازی فرآیند تصمیمگیری روشهای ریاضیاتی بسیاری پیشنهاد شدهاند. روش رتبهبندی ترجیحی برای غنیسازی ارزیابی[iii] (PROMETHEE) یکی از پرکاربردترین روشهای تصمیمگیری چندمعیاره است (تومیک و دیگران[iv]، 2011). روش PROMETHEE تاکنون کاربردهای زیادی داشته است که میتوان به بانکداری، مکانیابی صنعتی، برنامهریزی نیروی انسانی، منابع آب، سرمایهگذاری، پزشکی، شیمی، مراقبتهای بهداشتی و توریسم اشاره نمود. موفقیت روشROMETHEE به خاطر ویژگیهای ریاضیاتی و کاربرپسند بودن آن است (بهزادیان و همکاران، 2010). روش PROMETHEE بر مبنای تحقیقات برانس و مارشال[v] به چند دسته تقسیم میشود، روش PROMETHEE برای عملیات رتبهبندی جزئی، PROMETHEE-II برای عملیات رتبهبندی کامل و PROMETHEE-III برای عملیات رتبهبندی مبتنی بر بازهها مناسب هستند (کاوالکانت و آلمیدا[vi]، 2007)، PROMETHEE-IV هنگامی که گزینهها پیوسته هستند (دستهای نامتناهی از گزینهها) و PROMETHEE-V زمانی که گزینههای زیادی برای انتخاب وجود دارند و محدودیتهایی نیز باید حفظ شوند بهکار میرود. این نوع PROMETHEE-V یک برنامهریزی صفر و یک است که در فرآیند تصمیمگیری مورد استفاده قرار میگیرد (موریاس و المیدا[vii]، 2007). برخلاف سایر روشهای تصمیمگیری، PROMETHEE یک تابع مطلوبیت قطعی به هر گزینه تخصیص نمیدهد. این بدان معنی است که تصمیمگیرنده برای هر معیار یک تابع ارجحیت، برحسب اختلاف موجود بین دو گزینه، در ذهن دارد.
تاکنون روشهای زیادی برای تعیین مکان مناسب تسهیلات استفاده شده است که در بخش پیشینه به آنها اشاره خواهد شد، اما همه آنها با تعدادی گزینه از پیش تعیین شده مواجه بوده و در یک فضای گسسته به تعیین مناسبترین مکان میپردازند. در حالی که مسائل مکانیابی، مخصوصا در یک فضای پیوسته مثلا در طول یک جاده یا در سطح یک شهر، با مجموعهای پیوسته از گزینهها مواجه بوده و مستلزم استفاده از تکنیکهایی برای تعیین مکان مناسب در فضایی پیوسته هستند. پژوهش حاضر به بررسی مساله مکانیابی چندمعیاره پیوسته با استفاده ازPROMETHEE-IV و توسعه تکنیکLINMAP، به این مسائل میپردازد. در ادامه، تحقیقات پیشین و تکنیکهای PROMETHEE و [viii]LINMAPتشریح شده و با ذکر یک مثال عددی نحوه استفاده از این دو تکنیک در مسائل تصمیمگیری چندمعیاره پیوسته تبیین میگردد.
2- پیشینه مکانیابی
کلیمبرگ و راتیک[ix] (2008)، در پژوهشی، یک مدل برای بهرهبرداری از شاخص کارایی DEA برای مکانیابی تسهیلات، بطور موثر و بهینه توسعه دادند. محققین معتقدند که کارایی DEA همزمان با سایر اهداف مدل مکانیابی، یک رویکرد غنی برای مسائل مکانیابی چند هدفه را فراهم میآورد. با ترکیب مساله DEA با مساله مکانیابی دو نوع از کاراییها بهینه میشوند، کارایی فاصلهای، که بوسیله یافتن مکانی با کمترین هزینه اندازهگیری میشود و کارایی تسهیلات در تقاضای خدمت رسانی، که بوسیله امتیاز کارایی DEA برای تسهیلات، اندازهگیری میشود. از این طریق، این مدل روشی را برای اندازهگیری تعامل بین الگوهای مکانیابی متعدد و تاثیراتی که ویژگیهای مکان انتخاب شده ممکن است برروی عملکرد تسهیلات داشته باشد، فراهم میسازد.
یانگ و همکاران[x] (2012)، در پژوهشی به بررسی فاکتورهای بالقوه برای انتخاب مکان هتلها، بهوسیله ادغام معیارهای مکانیابی و هتلداری میپردازند. نتایج نشان میدهد که سالهای بعد از بازگشایی، تنوع خدمات، مالکیت، اثر تراکم، پیدایش خدمات عمومی، دسترسی جادهای و دسترسی به مکانهای گردشگری، از فاکتورهای تعیین کننده مکانیابی هتل هستند. این تحقیق نشان داد که هتلهای با اندازه کوچک تمایلی به بررسی منافع اثرات تراکم ندارند، درحالی که هتلهای مرفهتر برای دسترسی، بسیار حساستر هستند. این معیارها برای هتلهایی با سالهای تاسیس مختلف، متفاوت هستند. مثلا معیار دسترسی جادهای برای هتلهایی که در اوایل دوره تاسیس هستند، بسیار مهم است.
چو و همکاران[xi](2008)، در مقالهای با عنوان، مدل تصمیمگیری چندمعیاره فازی برای انتخاب مکان هتل های بین المللی، مدلی فازی برای انتخاب مکان هتل بین المللی توریست ارائه دادند که شامل 21 معیار بوده و از روشهای فازی، ارزش زبان شناسی، تجزیه و تحلیل ساختار سلسله مراتبی و فرآیند تجزیه و تحلیل سلسه مراتبی فازی، برای وزن دهی معیارها استفاده می نماید.
گو[xii](2007)، در پژوهشی با عنوان ، DEAفازی و کاربرد آن برای مسایل مکانیابی، مدل DEA فازی را برای ارزیابی کارایی اهداف با دادههای ورودی و خروجی فازی، ارائه میدهد. کاراییهای بهدست آمده نیز اعداد فازی هستند که نشان دهنده ابهام ذاتی در مسائل ارزیابی در شرایط عدم اطمینان هستند. استفاده از این مدل منجر به انتخاب بهترین مکان برای تاسیس رستوران گردیده و نتایج نشان داد که مدلهای DEA فازی میتوانند برای حل مسائل کسب و کار در شرایط عدم اطمینان مفید باشند.
علیزاده و همکاران(2011)، در پژوهشی، مفهوم کارایی مدلهای DEA را با مدلهای مکانیابی در محیط فازی پیوند دادند. این پژوهش نشان میدهد که چگونه این امر، الگوی مکانیابی تسهیلات را تحت تاثیر قرار دهد. مدل پیشنهاد شده در قالب برنامه ریزی غیرخطی چندهدفه فازی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و یک راهحل بر مبنای برنامهریزی پارامتریک فازی و روش حداقل انحرافات ارائه داده شد.
فراهانی و همکاران (2009)، در پژوهشی با عنوان، مسائل مکانیابی چندمعیاره، به بررسی تلاشهای اخیر و بهبودهای مسائل مکانیابی چندمعیاره در سه گروه، مسائل دو هدفه، چند هدفه و چند معیاره، پرداختند.
آشیلاس و همکاران[xiii](2010)، در پژوهشی با عنوان، سیستم پشتیبان تصمیم برای مکانیابی بهینه در برنامههای بهبود اتلافات الکترونیکی، یک سیستم حمایت از تصمیم گیری برای مکانیابی بهینه برنامههای بهبود اتلافات الکترونیکی ارائه دادند.
داتا[xiv] (2012)، مدلی ارائه نمود که قادر است سناریوهایی را برای مکانیابی تسهیلات مشخص شده در یک مکان و در طول یک دوره زمانی خاص به وجود آورد. این مدل به هر تعداد سناریو، به وسیله تغییرات معیارهای تسهیلات مانند هزینه و ظرفیت اجازه تعریف میدهد.
دوگان[xv](2012)، در پژوهشی با عنوان، تجزیه و تحلیل مدل مکانیابی تسهیلات با استفاده از شبکههای بیزی[xvi]، رویکردی ادغامی ارائه نمود که در آن شبکههای بیزی و هزینه نهایی مالکیت را برای مکانیابی بین المللی یک کارخانه تولیدی، با هم ترکیب کرد. هدف این مدل کارایی دادههای نامطمئن و اطلاعات مبهم و افزایش کیفیت تصمیمگیری بود.
3- تکنیک PROMETHEE
روش PROMETHEE بر مبنای تحقیقات برانس و مارشال[xvii] نخستین بار در سال 1982 توسعه داده شد و در کنفرانسی در دانشگاه لاوال در کانادا مطرح گردید و کاربردهای فراوانی پیدا نمود (داوینگتون و مارشال[xviii]، 1989). PROMETHEE-I قادر به رتبهبندی کامل گزینهها نیست و آنرا به تصمیمگیرنده واگذار مینماید. PROMETHEE-II با محاسبه جریان خالص غیر رتبهای[xix] منجر به رتبهبندی کامل گزینهها میگردد (بهزادیان و همکاران، 2010). پروفسور برانس و مارشال دو نسخه جدیدتر PROMOTHEE-III (رتبهبندی مبتنی بر بازه ها) و IV-PROMETHEE (موارد پیوسته) را توسعه دادند (برانس و همکاران، 1986 و 1994). سپس دو نسخه دیگر این روش پیشنهاد گردید که عبارت بودند از PROMOTHEE-V و PROMETHEE-VI (نمایشی از مغز انسان). PROMOTHEE-V ، معمولا زمانی که گزینههای زیادی برای انتخاب وجود دارد و محدودیتهایی نیز باید حفظ شوند، بهکار میرود. این نوع پرامیتی یک برنامهریزی صفر و یک است که در فرآیند تصمیمگیری استفاده میگردد (موریاس و المیدا[xx]، 2007).
همچنین، دو محقق مذکور در سال 1998 ماژول تصویری گایا را توسعه دادند. این ماژول با استفاده از یک نمایش گرافیکی موثر ازPROMOTHEE پشتیبانی مینماید. بسیاری از کاربردهای موفق PROMOTHEE در زمینههای بانکداری، سرمایهگذاری، داروسازی، شیمی، توریسم و غیره گزارش شده است. (بهزادیان و همکاران، 2010).
3-1- تکنیک IV-PROMETHEE
PROMETHEE-IV، یک رتبهبندی کامل ایجاد کرده و در مسائل رتبهبندی و انتخاب ، هنگامیکه گزینهها پیوسته هستند، استفاده میشود (دستهای نامتناهی از گزینهها). در PROMETHEE-IV ، جریانات غیر رتبهای نه به وسیله جمع ، بلکه بوسیله ادغام گزینهها ایجاد میشوند. A، یک زیر مجموعه پیوسته از Rn و توابع پیوسته کراندار که بر روی A تعریف شده و باید ماکسیمم گردند، را در نظر بگیرید.
، عملکرد گزینه i ام تحت معیار j است. PROMETHEE یک تابع مطلوبیت قطعی، نه به صورت کلی روی معیارها و نه روی هر معیار، به هر گزینه تخصیص نمیدهد. ساختار ارجحیت PROMETHEE براساس مقایسات زوجی است. اما برخلاف بسیاری از روشهای دیگر، در PROMETHEE مقدار اختلاف دو گزینه بر روی یک معیار منظور میشود. تصمیمگیرنده ممکن است برای اختلافات اندک بین دو گزینه در یک معیار، اهمیتی قائل نباشد و یا برحسب حساسیت معیار، مقدار ارجحیت را تعیین و تنظیم کند. هرچند در روش PROMETHEE ممانعتی برای در نظر گرفتن ارجحیتهای غیر واقع بر بازه صفر تا یک وجود ندارد، اما توصیه میشود که توابع ارجحیت در این بازه تعریف شوند. این بدان معنی است که تصمیم گیرنده برای هر معیار تابع ارجحیت (رابطه (1) را برحسب اختلاف موجود بین دو گزینه مفروض در ذهن دارد:
و نیز برای هر معیار :
در حالتیکه معیار Cj، یک معیار مثبت (سود، افزاینده) است، این تابع، ارجحیت گزینه A1 بر گزینه A2 را براساس مقدار تفاوت بین دو گزینه روی معیار Cj به دست میدهد. در شکل (1) این نکته نشان داده شده است.
شکل 1. تابع ارجحیت
برای معیارهایی منفی(هزینه، کاهنده)، باید تابع ارجحیت معکوس شده و یا به صورت رابطه (3) اصلاح گردد:
به زوجمعیار تعمیم یافته مربوط به معیار Cj گویند. برای هر معیار باید ترکیب 2 از m (m تعداد گزینهها) معیار تعمیم یافته، محاسبه کرد. بطور کلی 6 نوع تابع ارجحیت پیشنهاد شده، که در جدول (1) آورده شده است. تجربه نشان داده شده است که این شش تابع ارجحیت برای بیشتر مسائل واقعی، رضایت بخش هستند.
جدول 1. انواع توابع ارجحیت
در توابع ارجحیت ارائه شده در جدول(1)، پارامترp ، آستانه ارجحیت مطلق، qآستانه بی تفاوتی و s مقداری میانی بین p و q است. qبزرگترین اختلافی است که تصمیم گیرنده میتواند در مقایسه دو گزینه نادیده بگیرد. در حالیکه p کوچکترین مقدار اختلافی است که برای برتری مطلق گزینهای بر دیگری کافی است.
پس از محاسبه اوزان و معیارهای تعمیم یافته به ازاء تمامی مقادیر i و j، تکنیک PROMETHEE قابل به کارگیری است. در این تکنیک، شاخصهای ارجحیت ادغامی به صورت رابطه (4) تعریف میگردند:
شاخص، درجه ای که گزینه با توجه به تمام معیارها بر گزینه برتری دارد و شاخص، درجهای که گزینه با توجه به تمام معیارها بر گزینه برتری دارد را بیان میکند. در بیشتر موارد هر دوی شاخصهای فوق مثبت هستند، بدین معنا که گزینه در بعضی معیارها بر و گزینه هم در بعضی معیارها بر برتری دارد. روابط (5) برای شاخص ارجحیت ادغامی برقرار هستند:
در روشPROMETHEE-IV، جریانات مثبت و منفی و جریان خالص غیر رتبهای، به صورت رابطه(6) محاسبه میشوند:
با توجه به اینکه محاسبه انتگرالها به صورت فوق مشکل است میتوان بجای استفاده از شاخص ارجحیت ادغامی بر روی مجموعه پیوستهA، از تابع ارجحیت، انتگرال گرفت و به صورت رابطه(7) عمل کرد (برانس و همکاران، 1984):
جریان خالص غیررتبهای بهصورت رابطه (8) محاسبه میگردد.
رابطه(8) با احتساب اهمیت (وزن) برابر برای معیارها مورد استفاده قرار میگیرد. درصورتیکه معیارهای پیوسته دارای درجه اهمیت (وزن) متفاوت باشند، جریان خالص غیر رتبهای ازطریق رابطه (9) محاسبه میگردد:
4- مثال عددی
با توجه به توضیحات روش PROMETHEE-IV، به حل یک مثال عددی با استفاده از این تکنیک میپردازیم. مثال عددی، مکانیابی برای احداث پمپ گاز در طول یک جاده است. برخلاف سایر روشهای مکانیابی که ارزیابیها بر روی تعداد محدودی گزینه و در یک محیط گسسته صورت میگیرد، در این مقاله، معیارهای مورد بررسی بهصورت توابعی پیوسته و کراندار بر روی مجموعهای پیوسته از گزینهها (بازه) است. معیارهای مورد بررسی برای مکانیابی بهینه و تابع ارجحیت تصمیمگیرنده در زیر ارائه شده اند:
معیار اول، فاصله تا ایستگاه بعدی: کاربریهایی که در حوزه نفوذ یکدیگر قرار میگیرند باید از نظر هماهنگی و همخوانی فعالیت با یکدیگر منطبق بوده و موجب مزاحمت و مانع انجام فعالیتهای یکدیگر نگردند. فرض کنید دو ایستگاه در دو مکان مختلف وجود دارند. در ضمن فاصله خیلی کم و فاصله خیلی زیاد بین دو ایستگاه، هر دو نامطلوب هستند. فاصله تا ایستگاه بعدی باید حداقل 5/1 کیلومتر باشد. پس اگر نقطه شروع را خروجی شهر در نظر بگیریم و فرض کنیم در 5/1 کیلومتری و 3 کیلومتری شهر جایگاه سوخت وجود دارد. تابع مربوط به این معیار بهصورت رابطه (10) و نمودار تابع مانند شکل(2) است:
شکل2. تابع مربوط به معیار اول
معیار دوم، معیار دسترسی(فاصله از شهر): راهها، مهمترین عنصر تشکیل دهنده شهر و محل اتصال و ارتباط فضاها و کاربریهای شهری به یکدیگر به شمار میروند. بنابراین طبق رابطه (11)، هر چه جایگاه ها به شهر نزدیک تر باشند به علت دسترسی بیشتر، از ارجحیت بالاتری برخوردار هستند. تابع مربوط به این معیار بهصورت رابطه (11) و نمودار تابع مانند شکل(3) است:
شکل3. تابع مربوط به معیار دوم
معیار سوم، عدم نزدیکی به محل مستعد زلزله: فرض شود در ابتدای خروجی شهر و در 4 کیلومتری از شهر گسل وجود دارد و بهتر است جایگاه سوخت حداقل به فاصله 2 کیلومتر با گسل فاصله داشته باشد. تابع مربوط به این معیار بهصورت رابطه (12) و نمودار تابع مانند شکل(4) است:
شکل4. تابع مربوط به معیار سوم
معیار چهارم، فاصله با اماکن عمومی: در 400 متری خارج از شهر یک مرکز خرید وجود دارد. بهتر است پمپ گاز حداقل 3000 متر با این مکان عمومی فاصله داشته باشد. تابع مربوط به این معیار بهصورت رابطه (13) و نمودار تابع مانند شکل(5) است:
شکل5. تابع مربوط به معیار چهارم
معیار پنجم، ریسک سرمایه گذاری: هرچه از جادههای اصلی و اتوبانها دورتر میشویم ریسک سرمایهگذاری بیشتر شده و با نزدیک شدن به جادههای اصلی ریسک کمتر میگردد. بر اساس میزان دسترسی و نزدیکی به جادههای اصلی، تابع مربوط به این معیار بهصورت رابطه (14) و نمودار تابع مانند شکل(6) است:
شکل6. تابع مربوط به معیار پنجم
در پژوهش حاضر از بین 6 نوع تابع ارجحیت ارائه شده در جدول(1)، برای تمامی معیارها از تابع ارجحیت پلهای بهصورت رابطه (15) استفاده شده است:
فرایند تحلیل مثال فوق با استفاده از تکنیک PROMETHEE-IV ، در نرم افزار اکسل پیاده سازی شده است. به عنوان نمونه، مراحل تکنیک PROMETHEE-IV برای معیار ریسک سرمایه گذاری به صورت رابطه (16) است. در مرحله اول بازه را با فواصل0.1 گسسته کرده و P5(A1,A2) را محاسبه میکنیم:
با استفاده از تابع ارجحیت مشخص شده برای این معیار ، به محاسبه جریانهای غیر رتبهای مثبت، منفی و خالص میپردازیم. در صورتی که اختلاف بهدست آمده از رابطه بالا، به ازای گزینههای مختلف کمتر از1/0 باشد، تابع ارجحیت برابر صفر و اگر 2/0 ≥ ≥ 1/0 باشد، تابع ارجحیت برابر با مقدار 5/0 و در غیر اینصورت، برابر با 1 میگردد. در نهایت، برای تمامی معیارها، جریان خالص غیر رتبهای، در یک بازه پیوسته از گزینهها، به صورت رابطه (17) بهدست میآید.
نتایج بهدست آمده به ازاء مثال فوق، با درنظر گرفتن وزنهای 1/0 و 3/0 و 1/0 و ۴/0 و ۱/0 به ترتیب برای معیارهای اول تا پنجم، در شکل(7) نشان داده شده است.
شکل7. جریان خالص گزینهها بروی معیارها با احتساب وزن معیارها
در شکل(7)، محور عمودی نشان دهنده جریان خالص غیر رتبهای و محور افقی مجموعه پیوسته از گزینهها (فاصله صفر تا چهار کیلومتری) است. همانطور که در نمودار بالا مشاهده می شود با استفاده از تکنیک PROMETHEE-IV ، مکانی که تمام معیارها را حداکثر می سازد، در نقطه 9/1 کیلومتری و نزدیک به آن (فاصله 8/1 تا 2 کیلومتری) قرار دارد. در ادامه تکنیک LINMAP برای مسائل تصمیمگیری چندمعیاره پیوسته توسعه داده شده و مثال فوق با آن حل گردیده است. در نهایت، جوابهای حاصل از دوتکنیک با هم مقایسه میگردد.
5- روش برنامه ریزی خطی برای تحلیل چند بعدی ترجیحات
روش برنامهریزی خطی برای تحلیل چند بعدی ترجیحات (LINMAP) روشی است که ارجحیت تصمیمگیرنده در مورد گزینه ها را در نظر گرفته و از آنجایی که کلیه ابعاد برای ارزیابی گزینهها را شامل می شود، به آن تحلیل چندبعدی ترجیحات میگویند. فرض کنید که مجموعه قضاوتهای ذهنی تصمیمگیرنده در خصوص مقایسه زوجی گزینهها
بر اساس مجموعه نشان داده شود. طبق این روش میتوان وزن شاخصهارا تعریف و تراز بهینه را مشخص کرد، تعریف بردارهای و بر اساس اعمال مجموعه S است. تکنیک LINMAP، یک روش تعاملی با تصمیمگیرنده بوده که با محاسبه فاصله اقلیدسی از تراز بهینه به رتبهبندی گزینهها، میپردازد.
این روش برای بهدست آوردن اوزان شاخصها (n شاخص) و مشخص نمودن اولویتبندی گزینهها (mگزینه) به کار میرود. در این روش m گزینه باn شاخص، بهوسیله m نقطه در فضایn بعدی نشان داده شده و فرض بر آن است که تصمیمگیرنده، گزینههای نزدیک به ایدهآل را در این فضا انتخاب خواهد کرد. فاصله از ایدهآل به صورت فاصله اقلیدسی وزین () برای گزینه مورد توجه قرار میگیرد، همچنین اوزان درجه اهمیت هر شاخص را نشان می دهند. مربع فاصله اقلیدسی گزینهاز گزینه ایده آل به صورت رابطه(18)است:
مقدار ایده آل شاخص j ام است. فرض کنید مجموعه نشان دهنده مقایسات زوجی گزینه و گزینهاست، به طوری که گزینه بر گزینهارجح است. مجموعه s به طور نرمال دارای عنصر خواهد بود. جواب برای هر زوج مرتب شده سازگار با مدل فاصله وزین است اگر باشد. مشخص نمودن جواب باید چنان باشد که تجاوز از شرط (باتوجه به ماتریس تصمیمگیری موجود و مجموعه مرتب شده S ) در حداقل ممکن واقع شود. اگر باشد آنگاه مقدار بیانگر مقدار انحرافی است که شرط مورد تخطی واقع می شود. از این رو به طور کلی تعریف رابطه (19) را میتوان مد نظر قرار داد :
بدین صورت نشان دهنده میزان عدم تطابق برای زوجمیباشد و به طور کلی مجموع عدم تطابق کل بر روی مجموعه S ، به صورت رابطه(20) است:
P غیر منفی است، زیرا غیر منفی است، بدین جهت برای مشخص نمودن جواب، مقدارP باید حداقل شود. در مقابلP ارزش جدیدی به نامG (میزان تطابق کل) به صورت رابطه (21) تعریف می شود:
به طوری که در رابطه (22) مشاهده می شود :
بنابراین باید رابطه (23) برقرار باشد:
به طوری که h یک مقدار ثابت دلخواه و مثبت است. باتوجه به تعاریف فوق در رابطه (24) خواهیم داشت:
بنابراین رابطه(23) را میتوان به صورت رابطه (25) نوشت:
با توجه با اینکه هدف حداقل کردن عدم تطابق است، جواباز حل یک مساله به صورت رابطه (26) حاصل میشود:
این مساله به مساله برنامهریزی خطی رابطه (27) تبدیل میگردد:
رابطه (28) را در نظر بگیرید:
با جایگذاری ، مساله خطی رابطه (29) نتیجه می شود :
با حل مساله (29) بردار وزن شاخصها و بهدست آمده و بر اساس مقادیر و ، فاصله اقلیدسی گزینهها از راه حل ایدهآل () را محاسبه مینمائیم. گزینهای که به راه حل ایدهآل نزدیکتر باشد، گزینه برتر است. رتبهبندی گزینهها بر اساس مقادیرها انجام شده و گزینه برتر گزینهای است که آن کوچکتر باشد.
در مثال مطرح شده در پژوهش حاضر، بازه صفر تا چهار با تقریب 1/0 گسسته شده و به عنوان گزینهها در یک بازه پیوسته، مد نظر قرار گرفتند. براساس روش LINMAP مجموعه شامل زوج مرتبهای، به گونهای که گزینه k بر گزینه L ارجح باشد، مشخص گردید. برای محاسبه مجموعه S از روابط زیر استفاده شده است. ابتدا مجموعه که شامل معیارهایی است که در مقایسه دو گزینه K و L، گزینه K بر L ارجحیت دارد و مجموعه که شامل معیارهای است که گزینه Lبر K ارجحیت دارد، مطابق رابطه(30) محاسبه میگردند.
با استفاده از مجموعهو ، مقادیر، و را به شکل رابطه(31) محاسبه میکنیم:
مقادیر و ، مقایسه شده و مجموعه S به صورت رابطه (32) تشکیل می گردد. به عبارت دیگر اگرباشد، زوجو اگر باشد، زوجمتعلق به مجموعه S خواهد بود.
با استفاده از مجموعه S، مدل برنامهریزی خطی LINMAP نوشته شده و با حل آن گزینه ایدهآل و بردار وزن تعیین میگردد. در نهایت فاصله اقلیدسی گزینهها از راهحل ایدهآل محاسبه شده و بر اساس آن نقطه ارجح مشخص میشود. در مثال فوق مدل برنامهریزی خطی برای حداقلسازی عدم تطابقها، با 584 محدودیت و 603 متغیر تصمیم در نرم افزار lingo حل شده و جوابنهایی به صورت جدول(2) محاسبه گردید:
جدول2. نقطه ایدهآل و وزن شاخصها براساس تکنیک LINMAP
C5 |
C4 |
C3 |
C2 |
C1 |
Cj |
1/0 |
4/0 |
1/0 |
3/0 |
1/0 |
|
34/7 |
34/11 |
35/1 |
267/5 |
776/13 |
در مرحله آخر فاصله اقلیدسی تمامی نقاط موجود در بازه صفر تا چهار از گزینه ایدهآل، با احتساب وزن معیارها محاسبه گردید، که نتایج آن در شکل (8) نشان داده شده است.
براساس روش LINMAP مناسبترین گزینه، گزینهای است که دارای کمترین فاصله با گزینه ایدهآل باشد. بنابراین، بهترین مکان در نقطه 2 کیلومتری و نزدیک به آن (فاصله 9/1 تا 1/2 کیلومتری) قرار داشته و این نقاط دارای بالاترین اولویت نسبت به سایر گزینهها هستند.
شکل8. فاصله اقلیدسی گزینهها از نقطه ایده آل
پاسخ به دست آمده از تکنیک LINMAP بسیار نزدیک به پاسخ به دست آمده از روش PROMETHEE-IV است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که تکنیک LINMAP توسعه داده شده، از صحت لازم برخوردار بوده و در مواردی که مجموعهای از گزینهها به صورت پیوسته هستند، میتوان از این روش برای اولویتبندی و انتخاب بهترین گزینه استفاده کرد.
6- بحث و نتیجه گیری
روش رتبهبندی ترجیحی برای غنیسازی ارزیابی(PROMETHEE) و روش تکنیک برنامهریزی خطی برای تحلیل چند بعدی ترجیحات(LINMAP)، از پرکاربردترین روشهای تصمیمگیری چندمعیاره هستند.
پژوهش حاضر، با استفاده از PROMETHEE-IV که مربوط به معیارهایی با توابع پیوسته است و توسعه تکنیک LINMAP، به بررسی مساله مکانیابی پیوسته میپردازد. روش PROMETHEE-IV بر خلاف سایر روشهای تصمیمگیری چندمعیاره که به بررسی گزینههای محدود و از پیش تعیین شده میپردازند، گزینهها را در یک فضای پیوسته بررسی کرده و امکان دسترسی به مناسبترین گزینه را فراهم میکند. علاوه بر تکنیک PROMETHEE سایر تکنیکهای تصمیم گیری چندمعیاره مانند LINMAP و ELECTER که در آنها گزینهها به صورت زوجی مقایسه میگردند، همچنین، سیستم استنتاج فازی (FIS) را میتوان برای حل مسائل تصمیمگیری چندمعیاره پیوسته، توسعه داد. در این پژوهش به بررسی گزینهها در فضای یک بعدی (نقطه در خط) پرداخته شده درحالی که میتوان به بررسی گزینهها در فضای دوبعدی پرداخت. از جمله مسائل مکانیابی پیوسته میتوان به مسائل مکانیابی نقطه در صفحه، مانند مکانیابی ایستگاههای آتش نشانی در سطح شهر و یا تعیین محل استقرار یک دستگاه در سالن تولید و همچنین مسائل تعیین خط در صفحه مانند تعیین مکان مناسب یک جاده در یک ناحیه اشاره کرد. پیشنهاد میگردد محققین در تحقیقات آتی به بررسی و تحلیل این مسائل با استفاده از تکنیکPROMETHEE-IV و توسعه سایر تکنیکهای MADM برای حل این نوع از مسائل بپردازند.
PROMETHEE-IV به دنبال حداکثرسازی معیارهای مثبت (افزاینده) وحداقل سازی معیارهای منفی (کاهنده) بر روی گزینههای پیوسته (مجموعهای پیوسته از گزینهها در طول یک جاده) است. بر طبق تکنیک مورد نظر و با استفاده از نرم افزار اکسل، دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج نشان داد که بهترین مکان برای احداث جایگاه سوخت در فاصله 9/1 کیلومتری واقع است. طبق معیار اول، بهترین مکان برای احداث جایگاه، در فاصله 5/1 تا 3 کیلومتری است که این معیار وزنی برابر با 1/0 دارد. از نظر معیار دوری از گسل، فاصله 2 کیلومتری از شهر برای احداث جایگاه مناسب است و این معیار در این نقطه حداکثر میگردد و وزنی برابر با 3/0 دارد. از نظر معیار دسترسی به شهر، هرچه از شهر دورتر میشویم این معیار در وضعیت غیر بهینگی قرار میگیرد و مکان مناسب برای احداث جایگاه نزدیکترین نقطه به شهر است و این معیار وزنی برابر با 1/0 دارد. با توجه به تمامی معیارهای در نظر گرفته شده، بهترین مکان در فاصله 9/1 کیلومتری شهر قرار داشته و دارای بیشترین جریان خالص غیر رتبهای به میزان 159/0 است. برای تحلیل نتیجه بهدست آمده میتوان گفت که همه معیارها به جز ریسک سرمایهگذاری و دسترسی به شهر، در فاصله 9/1 کیلومتری در بیشترین مقدار خود قرار دارند و وزن کمتر این دو معیار، منجر به تاثیر کمتر آنها بر انتخاب بهترین مکان گردیده است. همچنین، وزن بالای معیار دوری از گسل(با وزن 3/0) و فاصله با اماکن عمومی(با وزن 4/0) بر نتیجه بهدست آمده در فاصله 9/1 ، تاثیر بسزایی داشته است.
برای اثبات روایی روش PROMETHEE-IV ، به حل مثال عددی مطرح شده با روش برنامهریزی خطی برای تحلیل چند بعدی ترجیحات (LINMAP) نیز پرداخته شده است. براساس این روش، پاسخی مشابه روش PROMETHEE به دست آمده و مناسب ترین مکان برای احداث جایگاه سوخت، که دارای کمترین فاصله از گزینه ایدهآل است، در فاصله 2 کیلومتری از شهر قرار دارد. در پژوهش حاضر علاوه بر ارائه روش حل PROMETHEE-IV ، در یک مثال عددی، تکنیک LINMAP نیز برای حل مسائل چندمعیاره پیوسته توسعه داده شده است، که یکی دیگر از جنبههای نوآوری در این پژوهش است.
[i] Facility Location
[ii] Prvulović et al
[iii] preference ranking organization method for enrichment of evaluations
[iv] Tomić et al
[v] Brans and Mareschal
[vi] Cavalcante and Almeida
[vii] Morais and Almeida
[viii] Linear Programming Technique for Multidimensional Analysis of Preference
[ix] Klimberg and Ratick
[x] Yanga et al
[xi] Chou et al
[xii] Guo
[xiii] Achillas et al.
[xiv] Datta
[xv] Dogan
[xvi] Bayesian
[xvii] Brans and Mareschal
[xviii] Davignon and Mareschal
[xix] Outranking