ارزیابی کار و زمان- ارگونومی
حمیدرضا دزفولیان؛ پروانه سموئی
دوره 6، شماره 2 ، پاییز 1394، ، صفحه 165-176
چکیده
یکی از مهمترین موضوعات تولیدی زمانسنجی است که مبنای بسیاری از تصمیمات نظیر تعیین تعداد کارگران و ماشینآلات باشد. یکی از رایجترین روشهای زمانسنجی استفاده از کرنومتر است که در آن پس از ثبت زمان مشاهدات، از ضریب عملکرد برای محاسبه زمان نرمال و از مقادیر الوانس برای تعیین زمان استاندارد استفاده می-شود. به دلیل اهمیت زیاد ضریب ...
بیشتر
یکی از مهمترین موضوعات تولیدی زمانسنجی است که مبنای بسیاری از تصمیمات نظیر تعیین تعداد کارگران و ماشینآلات باشد. یکی از رایجترین روشهای زمانسنجی استفاده از کرنومتر است که در آن پس از ثبت زمان مشاهدات، از ضریب عملکرد برای محاسبه زمان نرمال و از مقادیر الوانس برای تعیین زمان استاندارد استفاده می-شود. به دلیل اهمیت زیاد ضریب عملکرد، روشهای مختلفی برای تعیین آن ارائه گردیده، که رایجترین آنها روش وستینگهاوس است. متاسفانه علیرغم اینکه زمان اغلب پدیدهها در شرایط مختلف عملکرد غیرقطعی است، این روش از اعداد قطعی برای ارزیابی بهره میگیرد. لذا ممکن است نتایج حاصل از محاسبات با نتایج دنیای واقعی متفاوت باشد که این اختلاف در تولید با حجم بالا، اثر بسیار چشمگیرتری ایجاد کند. از اینرو در این مقاله، از منطق فازی به عنوان ابزار مفیدی جهت حل مسائل غیرقطعی دنیای واقعی استفاده شده و الگوریتمی برای تعیین ضریب عملکرد بر مبنای منطق فازی و روش وستینگهاوس ارائه گردیده است. همچنین مثال عددی با جزییات حل بیان شده که میتواند نتایج واقع بینانه تری نسبت به حالت قطعی داشته باشد.
علی خاتمی فیروزآبادی؛ علی کهتری؛ علی اخگری
چکیده
امروزه بسیاری از شرکتهای تولیدی با توجه به تغییرات مداوم در بازارهای کسب و کار، در راستای پوشش تقاضا، افزایش کیفیت و کاهش هزینهها رقابت میکنند. از اینرو، انتخاب فناوری پیشرفته مناسب، فرایندی بسیار مهم برای سازمانهای تولیدی به حساب میآید. هدف این پژوهش ارزیابی سیستمهای تولید انعطافپذیر (FMS) در یکی از شرکتهای ...
بیشتر
امروزه بسیاری از شرکتهای تولیدی با توجه به تغییرات مداوم در بازارهای کسب و کار، در راستای پوشش تقاضا، افزایش کیفیت و کاهش هزینهها رقابت میکنند. از اینرو، انتخاب فناوری پیشرفته مناسب، فرایندی بسیار مهم برای سازمانهای تولیدی به حساب میآید. هدف این پژوهش ارزیابی سیستمهای تولید انعطافپذیر (FMS) در یکی از شرکتهای تولید لوازم خانگی در ایران است. در این مقاله، ارزیابی بهصورت مساله تصمیمگیری چند معیاره (MADM) برای رتبه بندی گزینه های تحقیق شامل انعطافپذیری در حجم تولید، تنوع محصول، فرایند تولید، انتقال مواد و حفظ وضع موجود درنظر گرفته میشود. بدین منظور از روشهای تصمیمگیری تحلیل سلسله مراتبی، ساو، تاپسیس، اسمارت و پرموتاسیون استفاده میشود. در انتها برای ترکیب بهینه نتایج تکنیکها، با استفاده از روشهای ادغام شامل میانگین رتبه ها بردا و کپ لند رتبهبندی نهایی به دست میآید. نتایج حاکی از آن است که گزینه FMS با رویکرد انعطافپذیری در انتقال مواد برای این شرکت مناسب است. همچنین، نتایج به دست آمده با نظر و انتظار مدیران شرکت مزبور توافق خوبی نشان داده است.
امیر حاجی میرزا جان؛ محمدعلی پیرایش؛ فرزاد دهقانیان
دوره 6، شماره 1 ، بهار 1394، ، صفحه 35-60
چکیده
در این مقاله یک مدل زنجیره تأمین برای تولید و توزیع محصولات زراعی فسادپذیر ارائه میگردد. حلقههای این زنجیره شامل: مزارع، سردخانهها و میادین بار است و در صورت نیاز تقاضای محصولات را میتوان از طریق واردات نیز پاسخ داد. مدل در نظر گرفته شده در این مقاله چند دورهای است. هر محصول را بعد از برداشت حداکثر چند دوره معین میتوان نگهداری ...
بیشتر
در این مقاله یک مدل زنجیره تأمین برای تولید و توزیع محصولات زراعی فسادپذیر ارائه میگردد. حلقههای این زنجیره شامل: مزارع، سردخانهها و میادین بار است و در صورت نیاز تقاضای محصولات را میتوان از طریق واردات نیز پاسخ داد. مدل در نظر گرفته شده در این مقاله چند دورهای است. هر محصول را بعد از برداشت حداکثر چند دوره معین میتوان نگهداری کرد و پس از آن فاسد میشود. هدف از این مدل تعیین برنامه بهینه تولید، انبارش و ارسال به میادین بار برای هر محصول در هر دوره است؛ به طوری که هزینه کل زنجیره کمینه گردد. مدل ارائه شده در این مقاله به صورت یک مطالعه موردی برای سه محصول سیبزمینی، پیاز و گوجه فرنگی استفاده میشود. نتایج عددی نشان میدهد استفاده از این مدل به کاهش هزینه کل و نتیجتا کاهش قیمت تمام شده محصولات منجر میگردد. آثار مطلوب دیگر این مدل صرفهجویی در منابع آب است. همچنین، با انجام تحلیل حساسیت بر روی پارامترهای کلیدی مدل، اثر این پارامترها بر قیمت تمام شده و میزان واردات بررسی میشود.
منیر عاملی؛ مهدی کرباسیان
دوره 4، شماره 2 ، پاییز 1392، ، صفحه 73-94
چکیده
در محیط تولید کلاس جهانی هر مشتری خواهان کارائی،کیفیت و قابلیت اطمینان با کمترین هزینه امکانپذیر و رقابتی است و عملکرد محصول با استفاده از تکنیکها و استراتژیهای مختلف قابلیت اطمینان بهبود مییابد . در این مقاله یک مدل مفهومی و الگوی عملی جهت برنامهریزی و مدیریت استراتژیک قابلیت اطمینان در توسعه محصولات جدید با فناوری ...
بیشتر
در محیط تولید کلاس جهانی هر مشتری خواهان کارائی،کیفیت و قابلیت اطمینان با کمترین هزینه امکانپذیر و رقابتی است و عملکرد محصول با استفاده از تکنیکها و استراتژیهای مختلف قابلیت اطمینان بهبود مییابد . در این مقاله یک مدل مفهومی و الگوی عملی جهت برنامهریزی و مدیریت استراتژیک قابلیت اطمینان در توسعه محصولات جدید با فناوری بالا پیشنهاد شده است که با استفاده از برنامهریزی دو سطحی، به تدوین، بهینهسازی و اجرای استراتژیهای قابلیت اطمینانی در دو سطح مدیریتی و فنی می پردازد . برای تدوین استراتژی در سطح مدیریت از مدل ابتکاری TORC استفاده میکند و از طریق مدلی ابتکاری با تلفیق مدل برنامهریزی خطی صفر و یک و ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی و مدل چند شاخصه فازی یاگر به بهینه سازی استراتژیها و یک سوسازی و اتصال آنها با اهداف سازمان می پردازد .برای اجرای استراتژیهای منتخب فنی سطح مدیریت ، در سطح مهندسی با رویکردی جدید به تعریف استراتژیهای تخصیص قابلیت اطمینان در محصولات با فناوری بالا و سپس به بهینهسازی این استراتژیها میپردازد. مدل تحقیق برای محصول دوربین فضایی پیادهسازی شد.با استفاده از این مدل، مدیران قادر خواهند بود بهترین و مناسب ترین تصمیمات و استراتژیهای قابلیت اطمینانی را برای توسعه محصولات جدید با فناوری بالا بکار گیرند و بر این اساس، اهداف عملیاتی ویژهای را تعیین کرده و در نهایت به اهداف کلان سازمان خود دست یابند.
لعیا الفت؛ آرش شهریاری نیا
دوره 5، شماره 2 ، پاییز 1393، ، صفحه 128-109
چکیده
افزایش روزافزون رقابت میان شرکتها موجب انتقال این رقابت به زنجیره تأمین شرکتها و موجب اهمیت یافتن زنجیره تأمین چابک به عنوان پاسخی به شرایط پویا و ناپایدار شده است. موفقیت عملیات در یک زنجیره تأمین چابک وابسته به توانایی شرکتها در انتخاب مناسبترین همکار در هر شرایط است. در این پژوهش برای شناسایی معیارها و بیان روابط بین معیارها، ...
بیشتر
افزایش روزافزون رقابت میان شرکتها موجب انتقال این رقابت به زنجیره تأمین شرکتها و موجب اهمیت یافتن زنجیره تأمین چابک به عنوان پاسخی به شرایط پویا و ناپایدار شده است. موفقیت عملیات در یک زنجیره تأمین چابک وابسته به توانایی شرکتها در انتخاب مناسبترین همکار در هر شرایط است. در این پژوهش برای شناسایی معیارها و بیان روابط بین معیارها، پس از مطالعه ادبیات پژوهشهای مرتبط و مصاحبه با مدیران شرکت مورد مطالعه، از تکنیک غربالگری فازی و سپس مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و تحلیل MICMAC استفاده شد. پس از تحلیل دادهها، متغیرها در هشت سطح مختلف طبقهبندی شدند و با توجه به روابط گراف ISM ترسیم شد. پس از تحلیل MICMAC متغیرها در سه گروه متغیرهای مستقل یا کلیدی، ارتباطی و وابسته قرار گرفتند و هیچ متغیری در گروه متغیرهای خودگردان قرار نگرفت. تعیین روابط بین متغیرها و نوع متغیرها می تواند به درک بهتر موضوع و اتخاذ تصمیمات مناسبی در مساله انتخاب همکار منجر گردد..