طراحی و تنظیم سیستم‌های توسعۀ تأمین‌‏‏کننده با استفاده ازANFIS و الگوریتم‌های فراابتکاری در صنعت خودرو

نوع مقاله : مقاله پژوهشی- فارسی

نویسندگان

1 مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه ولیعصر(عج)، رفسنجان، ایران

2 مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران

چکیده

این مقاله به‌دنبال طراحی و تنظیم سیستم‌های عصبی-فازی توسعۀ تأمین‌‏‏کننده، تعیین درجۀ اهمیت مقوله‌‏‏های مختلف آن و پیشنهاد فعالیت‌های مناسب، براساس نتایج به‌دست‌آمده برای توسعۀ تأمین‌‏‏کنندگان صنعت خودرو است. برای طراحی سیستم‌ها از سه روش منقطع‌‏‏سازی شبکه‌‏‏ای، خوشه‌‏‏بندی کاهشی و سی-میانگین فازی و برای تنظیم آنها از روش‌های پس‌‏‏انتشار و هیبرید و الگوریتم‌های فراابتکاری کلونی مورچگان، تکامل تفاضلی، ژنتیک و ازدحام ذرات استفاده می‌‏‏شود. با مقایسۀ نتایج سیستم‌های تنظیم‌شده، مناسب‌ترین آنها انتخاب و براساس آن نمرۀ توسعۀ تأمین‌‏‏کننده در مقوله‌‏‏های مختلف و همچنین، توسعۀ تأمین‌‏‏کننده برای ۵۳ تأمین‌‏‏کننده از تأمین‌‏‏کنندگان استراتژیک صنعت خودرو پیش‌‏‏بینی می‌‏‏شود. برای تحلیل حساسیت مقوله‌‏‏های توسعۀ تأمین‌‏‏کننده، از یک رویۀ پنج‌‏‏مرحله‌‏‏ای استفاده شده است. نتایج مقایسۀ روش‌ها نشان می‌‏‏دهد روش طراحی سی-میانگین فازی نسبت‌به دو روش دیگر، روش‌های فراابتکاری نسبت‌به دو روش سنتی و الگوریتم‌های کلونی مورچگان، تکامل تفاضلی و ژنتیک نسبت‌به الگوریتم ازدحام ذرات، نتایج بهتری به دست می‌‏‏دهد. نتایج تحلیل حساسیت نشان می‌‏‏دهد مقولۀ توسعۀ قابلیت‌های محیطی، حساس‌ترین مقوله است و مقوله‌‏‏های توسعۀ قابلیت‌های ناملموس، توسعۀ قابلیت‌های ملموس و توسعۀ روابط، به‌ترتیب در رتبه‌‏‏های دوم، سوم و چهارم قرار دارند. نتایج همبستگی بین خروجی سیستم توسعۀ تأمین‌‏‏کننده و میانگین نمره‌های خبرگان نشان می‌‏‏دهد سیستم طراحی‌شده، دقت زیادی دارد؛ براساس یافته‌‏‏ها، فعالیت‌های مناسب برای توسعۀ تأمین‌‏‏کنندگان در مقوله‌‏‏های مختلف، پیشنهاد می‏شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Designing and regulating supplier development systems using ANFIS and meta-heuristic algorithms in the automotive industry

نویسندگان [English]

  • Mansour Esmaeilzadeh 1
  • Laya Olfat 2
  • Magsoud Amiri 2
  • Iman Raeesi Vanani 2
1 IIndustrial Management, Faculty of Administrative Sciences and Economics, Vali-e-Asr University, Rafsanjan, Iran
2 Industrial Management, Faculty of management and accounting, AllameTabataba’i University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Purpose: This paper aims to design and regulate the Adaptive Neural Fuzzy Inference Systems (ANFIS) of supplier development, determine the importance of different categories of supplier development (SD), and suggest appropriate activities based on the results for the development of suppliers in the automotive industry.
Design/methodology/approach: To design ANFIS, Grid Partitioning, Subtractive Clustering, and FCM have been used. Then, they have been regulated using Back Propagation (BP), Hybrid, Ant Colony Optimization (ACO), Differential Evolution (DE), Genetic Algorithm (GA), and Particle Swarm Optimization (PSO) methods. A five-step procedure has been used for sensitivity analysis of the supplier development categories. By comparing the results of the regulated systems, the most appropriate ones were selected. Also, based on the supplier development score in different categories separately, the supplier development score was predicted for 53 strategic suppliers in the automotive industry. By sensitivity analysis, SD-related categories were prioritized to guide automotive industry manufacturers to use SD-related activities.
Findings: Findings indicated that the FCM compared to the other two methods; meta-heuristic regulation methods compared to BP and Hybrid, and ACO, DE, and GA compared to PSO led to better results. The ACO in all systems, the DE in four systems, and the GA in two categories were identified as the dominant methods, while the PSO was not dominant in any of the categories. This finding implies the priority of meta-heuristic algorithms as ACO> DE> GA> PSO, based on the data of this study. The results of the correlation between the scores of the ANFIS and the average scores of the experts show that the designed ANFIS has high accuracy.
Practical implications: The results of this study will direct manufacturers' investments and direct involvement in SD. The findings encourage manufacturers and suppliers of the Iranian automotive industry first to activities related to the development of environmental capabilities and then activities related to the development of three other categories. The managers of Iran's automotive industry are suggested to apply the activities related to the development of suppliers' environmental capabilities. These activities include evaluating the supplier's environmental performance and feedback, sharing environmental information, ethics and social responsibility, obtaining environmental and social certifications, developing programs to improve the quality of life of target communities, green procurement, and environmental awareness, logistics activities Inversion, and joint efforts to improve performance are sustainable.
Originality/value: This study was one of the first in-house studies to compare the results of meta-heuristic algorithms compatible with ANFIS in the field of SD. In addition, in terms of implementation, it offered suitable SD activities to car manufacturers.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Supplier Development (SD)
  • Automotive industry
  • Sensitivity analysis
  • Adaptive Neural Fuzzy Inference System (ANFIS)
  • Meta-heuristic algorithms
  • مقدمه

در بازارهای رقابتی، تنها راه غلبه بر رقبا در کاهش هزینه‌‏‏های عملیاتی و بهبود سطح خدمت، توجه هم‌زمان به ملاحظات اقتصادی، زیست‌‏‏محیطی و اجتماعی زنجیرۀ تأمین است (شفیعی و همکاران، 1399). برای ایجاد توان رقابتی در شرکت‌ها، باید توانمندی‌ها و منابع داخلی به فاکتورهایی برای موفقیت سازمان و ایجاد مزیت رقابتی نسبت‌به دیگر رقبا تبدیل شود (الفت و همکاران، 1398). مدیران تأمین، مسئول حفظ یک شبکه‌‏‏ای از تأمین‌‏‏کنندگان توانااند. بسیاری از شرکت‌های خریدار به‌طور فعال، بهبود عملکرد تأمین‌‏‏کننده را از طریق توسعۀ تأمین‌‏‏کننده[i]، حمایت می‌‏‏کنند. SD یک فعالیت تجاری منابع‌‏‏بر بلندمدت است که به تعهد تولیدکنندگان و تأمین‌‏‏کنندگان نیاز دارد (تالوری و همکاران، 2010). SD شامل تلاش‌های شرکت‌های تولیدی، برای بهبود قابلیت‌ها و عملکرد تأمین‌‏‏کنندگانشان است. این تلاش‌‌‌ها می‌‏‏تواند در حوزه‌‏‏های مختلفی، مثل مدیریت کیفیت، توسعۀ محصول و کاهش هزینه، هدف‌گذاری شود (یانگ[ii]، 2011). SD، یک استراتژی همکارانۀ بلندمدت شروع‌شده به‌وسیلۀ یک سازمان خریدار، برای ارتقای عملکرد و یا قابلیت‌های تأمین‌‏‏کننده است؛ به‌طوری ‌که، تأمین‌‏‏کننده قادر است، نیازهای تأمین سازمان خریدار را به روشی اثربخش‌تر و قابل‌اطمینان‌تر برآورده سازد که مزیت رقابتی بیشتری را به خریدار، برای رقابتی‌‏‏ترشدن در بازار می‌‌‏‏دهد (چاوهان[iii] و همکاران، 2012). SD یک فعالیت استراتژیک مرتبط با تأمین‌‏‏کننده است که برای ارتقای سطح عملکرد تأمین‌‏‏کنندگان، به‌منظور ایجاد و حفظ شبکه‌‏‏ای از تأمین‌‏‏کنندگان شایسته طراحی می‌‏‏شود (رضایی و همکاران، 2015). تعریف بازنگری‌شدۀ چن[iv] و همکاران (2015)، از SD به ‌این‌ صورت است؛ « مجموعه‌‏‏ای از فعالیت‌های مدیریت دانش است که یه‌وسیلۀ شرکت‌های خریدار و تأمین‌‏‏کننده انجام می‌‏‏شود و قصد دارد، نیازهای تأمین کوتاه‌‏‏مدت و بلندمدت شرکت‌های خریدار را از طریق تسهیل عملکرد مداوم شرکت تأمین‌‏‏کننده و یا بهبود قابلیت برآورده کند. توسعۀ تأمین‌‏‏کننده ممکن است، فعالیت‌های مدیریت دانش درجۀ اول و همچنین درجۀ دوم را درگیر کند» SD، ‌‏‏به تأمین‌‏‏کنندگان کمک می‌‏‏کند تا قابلیت‌ها و عملکردشان را بهبود دهند و به ‌‏سهم‌ خود، به شرکت خریدار کمک می‌‏‏کند تا کاهش هزینه، بهبود بهره‌‏‏وری، بهبود کیفیت و بهره‌‏‏برداری بهینه از منابع را تحقق بخشد (ساکو[v]، 2004؛ ووترز[vi]و همکاران، 2007؛ تالوری[vii]و همکاران، 2010؛ هامفریز[viii] و همکاران، 2011). برنامه‌‏‏های SDیک جزء ضروری از مدیریت روابط تأمین‌‏‏کننده است (ناگاتی و ربولدو[ix]، 2013). اجرای موفقیت‌‏‏آمیز مدیریت زنجیرۀ تأمین، مباحث زیادی را درگیر می‌‏‏کند که یکی از مباحث اصلی، SD‌‏‏است.

بعضی از صنایع همچون خودرو، آمادگی شروع حمایتی فعال را برای تأمین‌‏‏کنندگانشان دارند. آنها یک سطح فراوانی از تعهد را برای غلبه بر مسائل عملکردی تأمین‌‏‏کنندگان نشان دادند (واگنر[x]، 2006). خودروها محصولات بسیار پیچیده‌‏‏ای هستند و به درجۀ فراوانی از برونسپاری به تأمین‌‏‏کنندگان، برای مونتاژ نیاز دارند. صنعت خودرو، یکی از وابسته‌‏‏ترین صنایع به تأمین‌‏‏کنندگان است. عمدۀ مشکلات تأمین‌‏‏کنندگان داخلی، به فقدان یک برنامه برای تدوین و اجرای فعالیت‌های مناسب، به‌منظور SD بعد از انتخاب آنها مرتبط است که در طرح‌های SD باید به آن توجه کرد. تحریم‌های چند سال اخیر موجب می‌شود که کیفیت خودروهای داخلی، به‌دلیل کیفیت ضعیف قطعات تولیدی تحت تأثیر قرار گیرد؛ بنابراین، این پژوهش برای کمک به جنبۀ اجرایی SD، چارچوبی را برای SD ارائه می‌‏‏دهد که به‌طور خلاصه در آن، برای هرکدام از مقوله‌‏‏های SDکه الفت و همکاران (2020) ارائه کردند و SD‏‏‏، سیستم‌های استنتاج عصبی-فازی طراحی، تنظیم و مقایسه می‌شود. براساس نتایج مقایسه، مناسب‌ترین سیستم انتخاب شده و نمرۀ تأمین‌‏‏کنندگان در هر مقوله و SD‌‏‏پیش‌‏‏بینی شده است. در پایان با تحلیل حساسیت، مقوله‌‏‏های مرتبط با SD،‌‏‏ به‌منظور جهت‌‌دادن تولیدکنندگان صنعت خودرو در به‌کارگیری فعالیت‌های مرتبط با SD‌‏‏اولویت‌‏‏بندی شد. نتایج این پژوهش، موجب جهت‌‏‏بخشی سرمایه‌‏‏گذاری‌های تولیدکنندگان و درگیری مستقیم آنها در SD خواهد شد. با توجه‌ به اینکه سایپا و ایران‌‏‏خودرو بیشترین سهم بازار را در اختیار دارد، برای بررسی موضوع در جهان واقعی، تأمین‌‏‏کنندگان اصلی و داخلی آنها را انتخاب کردیم.

پژوهش‌های زیادی، SD را در صنعت خودروسازی بررسی کرده است (جدول1) که نشان‌دهندۀ اهمیت زیاد موضوع SD‌‏‏، در صنعت خودروسازی است. ادامۀ مقاله به‌صورت زیر بخش‌‏‏بندی شده است؛ در بخش 2 به‌طور خلاصه، پیشینۀ پژوهش ارائه می‌‏‏شود. در بخش 3، متدولوژی پژوهش را خواهیم داشت. در بخش 4، نتایج و یافته‌‏‏ها خواهد آمد. در بخش 5، بحث و در بخش 6 نتیجه‌‏‏گیری و پیشنهادها خواهد آمد.

 

  • پیشینۀ پژوهش

مفهوم SD را‌‏‏ اولین‌بار، لیندرس[xi] (1966)، برای توصیف تصمیم تولیدکنندگان در ارتقای تعداد تأمین‌‏‏کنندگان، با هدف بهبود عملکرد به وجود آورد؛ سپس این ایده، راهگشای پژوهشگران مدیریت زنجیرۀ تأمین، برای شروع مطالعه در مبادلات پیچیدۀ محصول و تأمین‌‏‏کنندگانشان شد (شهزاد[xii] و همکاران، 2016). جالب توجه است که اقدام SD‌‏‏ در اوایل سال 1900 در آمریکا، زمانی انجام گرفت ‌که فورد بهبود ظرفیت و عملکرد تأمین‌‏‏کنندگانش را خواستار شد (کرایوز و همکاران، 2007). واژۀ SD‌‏‏ در دهۀ 80، با مطالعاتی مثل باچه[xiii] و همکاران (1987) بیان شد. در جدول 1، مهم‌ترین پژوهش‌هایی آمده که SD‌‏‏ را بررسی کرده‌‏‏ است.

 

جدول1- پیشینۀ پژوهش

پژوهشگر(ان)

خلاصۀ پژوهش

کرایوز و اسکانل[xiv] (2002)

اقدامات SD‌‏‏ را در صنعت مبتنی بر محصول و مبتنی بر خدمت، در صنایع الکترونیکی، شیمیایی، غذایی، بهداشتی، خودروسازی و فلزات مقایسه می‌‏‏کنند.

عبدالله و ماهارجان[xv](2003)

اقدام تدارکات را در پروتون، برای ورودی‌های قطعات و اجزای سطح داخلی بررسی می‌‏‏کنند.

ساکو (2004)

برای شناسایی عوامل SD‌‏‏ پایدار و پاسخگویی قابلیت‌های سازمانی تأمین‌‏‏کنندگان، یک مطالعۀ مقایسه‌‏‏ای از تاریخچۀ تویوتا، نیسان و هوندا در ژاپن انجام می‌‏‏شود.

سانچز[xvi] و همکاران (2005)

اثرSD‌‏‏ را بر عملکرد، در صنایع خودروسازی، غذایی، و شیمیایی بررسی کرده‌‏‏اند.

واگنر[xvii] (2006)

به‌دنبال فراهم‌آوردن یک دیدگاه متفاوت از فعالیت‌های SD‌‏‏ است که توسط شرکت‌های اروپایی فعال در صنایع بهداشتی، خودروسازی، الکترونیک و هوافضا به کار گرفته می‌‏‏شود.

ووترزو همکاران (2007)

دربارۀ انگیزه‌‏‏ها، روش‌ها و اولویت‌های SD‌‏‏ در صنایع نوشیدنی، بهداشتی و خودروسازی کار کردند.

مودی و مابرت[xviii] (2007)

اثر انتقال دانش را بر عملکرد تأمین‌‏‏کننده در صنایع خودروسازی، شیمیایی،کامپیوتر و الکترونیک بررسی می‌‏‏کنند.

کرایوز و همکاران (2007)

به‌دنبال اثر فعالیت‌های ذهنی و رابطه‌‏‏ای SD بر عملکرد تأمین‌‏‏کننده در صنعت خودروسازی و الکترونیکی‌اند.

باتسون[xix](2008)

اقدامات SDرا ‌‏‏در صنعت خودروسازی بررسی می‌‏‏کند.

چیدامباراتان[xx] و همکاران (2009)

روابط درونی عوامل SD‌‏‏ را در صنعت خودروسازی هند بررسی می‌‏‏کنند.

واگنر و کرایوز (2009)

رابطۀ بین فعالیت‌ها و اهداف SD‌‏‏ را در صنایع خودروسازی، های‌‏‏تک، الکترونیکی، ساختمانی، شیمیایی، دارویی، غذا، پارچه و ارتباطات بررسی می‌‏‏کنند.

گوویندان[xxi] و همکاران (2010)

معیارهای مرتبط با SD‌‏‏ را در صنعت خودروسازی، با مرور پیشینه شناسایی می‌‏‏کنند.

قیجسن[xxii] و همکاران (2010)

رابطۀ بین استراتژی‌های SDرا ‌‏‏با رضایت و تعهد آن در صنعت خودروسازی آلمان بررسی می‌‏‏کنند.

واگنر (2011)

ارزیابی حالت رابطۀ تأمین‌‏‏کننده با خریدار را، قبل از درگیری در فعالیت‌های SD‌‏‏، برای موفقیت SD‌‏‏ در صنایع‌‌‌‌هایی‌تک، خودروسازی، ساختمانی، شیمیایی، دارویی، غذا و منسوجات معرفی می‌‏‏کند.

آرایو لوپز[xxiii] و همکاران (2012)

اثر SD را ‌بر عملکرد کوتاه‌‏‏مدت و بلندمدت آن در صنعت خودروسازی مکزیک بررسی می‌‏‏کنند.

مارکسبری[xxiv] (2012)

اقدامات تویوتا برای SD‌‏‏ را شناسایی و توضیح می‌‏‏دهد.

آسار[xxv] و همکاران (2013)

نقش بهبود فرایند بازاریابی در SD ‌‏‏را در صنایع الکترونیک، خودروسازی و غذا آشکار می‌کنند.

بلونسکا[xxvi] و همکاران (2013)

اثر SD‌‏‏ را بر منافع روابط، با درنظر گرفتن نقش سرمایۀ ارتباطی در صنایع فلزات و الکترونیک تجزیه‌وتحلیل می‌‏‏کنند.

پرکسمارر[xxvii] و همکاران(2013)

آثار سهم درک‌شدۀ یک تأمین‌‏‏کننده را از هزینه‌‏‏ها و درآمدهای SD،‌‏‏ بر رضایت تأمین‌‏‏کننده در صنایع خودروسازی، داروسازی و مهندسی بررسی می‌‏‏کنند.

کومارو روتروی[xxviii] (2014)

به‌دنبال شناسایی عواملی‌اند که در صنعت خودروسازی، اثربخشی SD‌‏‏ را تحت تأثیر قرار می‌‏‏دهد.

خان و نیکلسون[xxix] (2014)

یک فرآیند سه‌‏‏مرحله‌‏‏ای را برای به‌کارگیری SD‌‏‏ در صنعت خودروسازی معرفی می‌‏‏کنند.

روتروی و کومار (2014)

توانمندسازهای SD‌‏‏ را در صنعت خودروسازی شناسایی و طبقه‌‏‏بندی می‌‏‏کنند.

پرادهان و روتروی (2014)

عوامل بحرانی موفقیت و شاخص‌های کلیدی عملکرد برای SD‌‏‏ را در یک شرکت خودروسازی هندی شناسایی و طبقه‌‏‏بندی می‌‏‏کنند.

روتروی و پرادهان (2014)

یک مدل را برای پذیرش و بهبود مستمر SD،‌‏‏ در یک شرکت خودروسازی هندی ارائه می‌‏‏دهند.

بلومه[xxx] و همکاران (2014)

SD‌‏‏ را با توجه‌ به محیط زیست در صنایع خودروسازی، ارتباطات، غذا و دارو بررسی می‌‏‏کنند.

آجان[xxxi] و همکاران (2014)

دربارۀ توسعۀ محیط زیست تأمین‌‏‏کننده، با توجه ‌به محیط داخلی و خارجی شرکت در صنایع خودروسازی، الکترونیک، فلزی، پوشاک، منسوجات و شیمیایی تمرکز می‌‏‏کنند.

کومار[xxxii] و همکاران (2014)

موانع SD‌‏‏ را براساس ویژگی‌های خریدار و تأمین‌‏‏کننده در صنایع خودروسازی، الکترونیک، فلزی، ساختمانی، پوشاک، منسوجات و شیمیایی بررسی می‌‏‏کنند.

رضایی و همکاران (2015)

بخش‌‏‏بندی تأمین‌‏‏کننده را به SD‌‏‏مرتبط می‌‏‏کنند.

آکمان[xxxiii] (2015)

با ارزیابی و بخش‌‏‏بندی تأمین‌‏‏کنندگان صنعت خودروسازی ترکیه، تأمین‌‏‏کنندگانی را شناسایی می‌‏‏کند که باید در SD‌‏‏ سبز درگیر شوند.

لاوسون[xxxiv] و همکاران (2015)

فعالیت‌های SD‌‏‏ را در توسعۀ محصول جدید در صنایع الکترونیکی، هوافضا، شیمیایی، دارویی و خودروسازی نشان می‌‏‏دهند.

روتروی و کومار (2015)

توانمندسازهای اجرای SD‌‏‏ را در صنعت خودروسازی معرفی و ارزیابی می‌‏‏کنند.

سانچا[xxxv] و همکاران (2015)

نقش اقدامات سطح ملی، مثل مقررات در پذیرش اقدامات SD‌‏‏ پایدار را در صنایع فلزات، کامپیوتر، الکترونیک و خودروسازی بررسی می‌‏‏کنند.

روتروی و همکاران (2016)

عوامل بحرانی موفقیت اجرای برنامۀ SD‌‏‏ را در صنعت خودروسازی شناسایی و طبقه‌‏‏بندی می‌‏‏کنند.

آواستی و کانان[xxxvi] (2016)

برنامه‌‏‏های SD‌‏‏ سبز را در یک شرکت خودروسازی هندی ارزیابی می‌‏‏کنند.

فریدل[xxxvii] و واگنر (2016)

اهمیت SD‌‏‏ مشترک را با خریداران دیگر در صنایع خودروسازی، های‌تک و هوافضا تشریح می‌‏‏کنند.

سلیمیان[xxxviii] و همکاران (2017)

به‌کارگیری تئوری اقتضائی، با درنظر گرفتن اندازه و فرهنگ سازمانی، با بررسی روابط بین SD‌‏‏ و کیفیت درونی عملکرد را در صنایع خودروسازی، هوافضا، الکترونیک و پوشاک توسعه می‌‏‏دهند.

میزگیر[xxxix] و همکاران (2017)

نحوۀ سرمایه‌‏‏گذاری خریدار در SD‌‏‏ را با درنظر گرفتن ریسک سرمایه‌‏‏گذاری برای SD‌‏‏، در صنعت خودروسازی مشخص می‌‏‏کنند.

کومار و روتروی(2018)

یک مطالعۀ واقع‌‏‏بینانه را در صنایع تولیدی هند، شامل خوردوسازی، الکترونیک، هوافضا و دفاعی، تجهیزات صنعتی و... برای بررسی تعاملات، میان موانع برنامه‌‏‏های SD انجام دادند. یافته‌‏‏های آنها موانع حاصل از جوانب مختلفی، شامل تولیدکننده، تأمین‌‏‏کننده، تولیدکننده-تأمین‌‏‏کننده و محیط بیرونی را شناسایی کرد.

گلمحمدی و همکاران (2018)

سه استراتژی را شناسایی می‌‏‏کنند که تأمین‌‏‏کنندگان می‌‏‏توانند برای تسهیل SD توسط خریدارانشان استفاده کنند. با تجزیه‌وتحلیل‌های عددی نشان دادند برای خریداران و تأمین‌‏‏کنندگان با حاشیۀ سود پایین، استراتژی دستکاری قیمت فروش کل و برای خریداران و تأمین‌‏‏کنندگان با حاشیۀ سود بالا، استراتژی پرداخت سهمی از سرمایه‌‏‏گذاری جذاب‌تر است.

یاور و کاپی[xl](2018)

با تعداد 12 مطالعۀ موردی از صنعت لبنیات هند و مصاحبه‌‏‏های نیمه‌‏‏ساختاریافته نشان دادند، شرکت‌های خصوصی و دولتی هردو اقدامات مشابه‌‏‏ای از SD را برای ایجاد قابلیت‌ها و بهبود عملکرد اقتصادی و اجتماعی تأمین‌‏‏کنندگان و خریداران به‌ کار می‌‏‏گیرند.

راجرز[xli] و همکاران(2019)

با گردآوری داده‌‏‏ها از دانشجویان MBA اجرایی، توازن مدنظر تصمیم‌‏‏گیرندگان را، هنگام به‌کارگیری ابتکار عمل‌های SD برای بهبود عملکرد پایداری تأمین‌‏‏کننده، بررسی می‌‌‏‏کنند. یافته‌‏‏های آنها یک سلسله مراتبی از ترجیحات توازن را برای تصمیم‌‏‏گیرندگان نشان می‌‏‏دهد.

جئو[xlii](2019)

با به‌کارگیری رگرسیون چندمتغیره نشان می‌‏‏دهند SD یک ابزار مهم برای شرکت‌های خریدار است که با آن می‌‏‏توانند رضایت تأمین‌‏‏کننده را افزایش دهند.

بنتون[xliii] و همکاران(2020)

با مطالعۀ داده‌‏‏های گردآوری‌شده از 141 تأمین‌‏‏کنندۀ سطح اول در صنعت خودروسازی امریکای شمالی و با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری، برنامه‌‏‏های SD را به‌عنوان یک جایگزین برای قدرت دولت بررسی می‌‏‏کنند.

صغیری و ویلدینگ[xliv](2021)

با مطالعۀ داده‌‏‏های گردآوری‌شده از 142 شرکت، نقش میانجی 5 عامل جنبۀ تأمین را (اندازۀ تأمین‌‏‏کننده، سهم تأمین‌‏‏کننده، پیچیدگی محصول، یکپارچگی خریدار-تأمین‌‏‏کننده و سیستم مدیریتی تأمین‌‏‏کننده) بر رابطۀ SD و عملکرد تأمین‌‏‏کننده بررسی می‌‏‏کنند.

صغیری و میرزابیگی(2021)

با مطالعۀ داده‌‏‏های گردآوری‌شده از 267 تأمین‌‏‏کنندۀ انگلیسی، نقش برنامه‌‏‏های SD محیطی خریدار را در اقدامات محیطی تأمین‌‏‏کننده، با میانجی‌گری تخصیص منابع و همکاریِ تأمین‌‏‏کننده بررسی می‌‏‏کنند.

فان[xlv] و همکاران (2021)

با مطالعۀ داده‌‏‏های گردآوری‌شده از 768 شرکت، مشوق‌های SD پایدار را شناسایی کردند که به رضایت مشتریان و همچنین به فروش آیندۀ شرکت کمک می‌‏‏کنند.

تران[xlvi] و همکاران(2021)

با تحلیل موضوعی و مقایسه‌های کیفی، لبۀ تاریک روابط تأمین‌‏‏کننده-خریدار؛ به‌ویژه، رابطۀ بین مشوق‌های SD، هنجارهای رابطه‌‏‏ای و فرصت‌‏‏طلبی تأمین‌‏‏کننده را بررسی می‌‏‏کنند.

الفت و همکاران (1398 و 1399)

در دو مقالۀ جداگانه، معیارها و فعالیت‌های مرتبط با SD‌‏‏ را در صنعت خودروسازی با استفاده از فراترکیب شناسایی و مقوله‌‏‏بندی می‌‏‏کنند.

شیخ‌‏‏سجادیه و بهمنی تبریزی(2020)

مدلی فرایندی را به‌همراه نرم‌‏‏افزار توسعۀ تأمین‌‏‏کنندگان در حوزۀ پیمانکاری، با استفاده از الگوهای کیفی و مدل‌های پشتیبان تصمیم، همسو با پایداری زنجیرۀ تأمین معرفی می‌‏‏کنند.

 

از یک ‌سو در مطالعات گذشته از واژه‌‏‏های مختلفی، مثل تلاش‌ها، عناصر، عوامل و استراتژی‌ها برای بررسی SD استفاده شده است و از سویی دیگر، افزایش مطالعات SD در دو دهۀ اخیر، موجب پیدایش و معرفی معیارها و فعالیت‌های جدید برای SD شده است؛ بنابراین، شناسایی و مقوله‌‏‏بندی معیارها و فعالیت‌های مرتبط با SD، در دهۀ جاری و همچنین یکپارچه‌کردن آنها در دو واژۀ معیارها و فعالیت‌های مرتبط با SD و مقوله‌‏‏بندی آنها می‌‏‏تواند برای پژوهشگران این حوزه مفید باشد؛ زیرا شرکت‌ها مایل‌اند وضعیت توسعۀ تأمین‌‏‏کنندگان خود را بسنجند که معیارهای مرتبط با SD می‌‏‏تواند برای آنها مفید باشد؛ از سویی دیگر، می‌خواهند بدانند که معیارهای مرتبط را چگونه توسعه دهند؛ بنابراین، فعالیت‌های شناسایی‌شده می‌‏‏تواند در این زمینه به شرکت‌ها کمک کند. در پژوهش‌های الفت و همکاران (1398 و1399)، معیارها و فعالیت‌های مرتبط با SD در صنعت خودروسازی شناسایی، بومی‌‏‏سازی و مقوله‌‏‏بندی شده ‌‏‏است؛ اما براساس مرور پیشینه، هرکدام از مطالعات، یک یا چند مقوله از مقوله‌‏‏های چهارگانه را بررسی کرده ‌است و هیچ‌کدام از آنها، همۀ این مقوله‌‏‏ها را براساس معیارها و فعالیت‌های مرتبط با SD، با هم مطالعه نکرده است. در این مقاله، با درنظر گرفتن معیارها و فعالیت‌های مرتبط با SD در مقوله‌‏‏های چهارگانه، چارچوبی برایSD در صنعت خودرو ارائه خواهد شد. با توجه‌ به توضیحات داده‌شده، این مقاله از معدود پژوهش‌هایی است (براساس دانش ما جزءِ اولین پژوهش‌های داخلی است) که ضمن طراحی سیستم‌های عصبی-فازی، برای مقوله‌‏‏های چهارگانۀ SD در صنعت خودروسازی و همچنین خود SD، شش روش حل (دو روش معمول و چهار الگوریتم فراابتکاری) برای تنظیم آنها به کار می‌‏‏گیرد که این می‌‏‏تواند، نوآوری بخش به‌کارگیری تکنیک حل مسئله در نظر گرفته شود. در بخش اجرایی و کاربردی‌بودن نیز، می‌‏‏توان به اولویت‌‏‏بندی و پیشنهاد فعالیت‌های مرتبط با SD در صنعت خودروسازی اشاره کرد که با به‌کارگیری یک رویۀ تحلیل حساسیت پنج‌‏‏مرحله‌‏‏ای محقق می‌‏‏شود.

روش‌‏‏شناسی پژوهش

متدولوژی این پژوهش، به سه بخش گردآوری داده‌‏‏ها، طراحی سیستم‌های عصبی-فازی و نحوۀ به‌دست آوردن نمره‌‏‏های SD و رویۀ تحلیل حساسیت و پیشنهاد فعالیت‌های مناسب برای SD تقسیم شده است (شکل1) که در ادامه توضیح داده می‌‏‏شود.

شکل1- خلاصۀ مراحل انجام پژوهش

گردآوری داده‌ها: شناسایی و ارزیابی تأمین‌کنندگان براساس معیارهای مرتبط با توسعۀ تأمین‌کننده

طراحی سیستم‌های عصبی-فازی: طراحی سیستم‌های عصبی-فازی برای مقوله‌ها و SD و تنظیم آنها

تحلیل حساسیت مقوله‌ها: شناسایی اهمیت مقوله‌ها و پیشنهاد فعالیت‌های مناسب برای SD

 

 

 

 

 

 

 

  • گردآوری داده‌‏‏ها

با نظرسنجی از مدیران سایپا و ایران‌‏‏خودرو (شامل مدیران ارشد بخش معاونت برنامه‌‏‏ریزی شرکت‌های ایران‌‏‏خودرو وسایپا بودند که همۀ آنها بالای 10 سال سابقۀ کاری داشته‌اند و حداقل تحصیلات آنها کارشناسی ارشد بوده است)، تأمین‌‏‏کنندگان اصلی و داخلی شناسایی شدند که بین آنها مشترک بودند (جدول 3) ؛ سپس براساس معیارهای مرتبط با SD توسط مدیران با نمره‌‏‏ای از 0 تا 100 ارزیابی شدند.(جدول2) هرکدام از خبرگان دربارۀ تأمین‌‏‏کنندگانی نظر داده است که با آنها کار می‌‏‏کرد و یا آشنایی داشت،. روند تکمیل هر پرسشنامه به ‌این ‌صورت است که خبره باید ابتدا برای هر تأمین‌‏‏کننده، براساس معیارهای مرتبط با هر مقوله، تأمین‌‏‏کنندگان را ارزیابی می‌‏‏کرد؛ سپس با توجه به نمره‌های داده‌شده به معیارها، به مقولۀ مرتبط نیز امتیاز می‌‏‏داد. این روش نمره‌‏‏دهی به‌منظور تشکیل قواعد در سیستم عصبی-فازی انتخاب شده است. در جدول4 معیارهای مرتبط با SD آمده ‌‏‏است.

 

 

جدول2- پرسشنامه برای گردآوری داده‌‏‏ها

تأمین‌‏‏کنندگان

قابلیت تکنولوژیکی تأمین‌‏‏کننده

قابلیت کیفیتی تأمین‌‏‏کننده

قابلیت تحویل تأمین‌‏‏کننده

انعطاف‌پذیری سازمانی تأمین‌‏‏کننده

قابلیت مالی تأمین‌‏‏کننده

قابلیت‌های ملموس تأمین‌‏‏کننده

قابلیت دانشی تأمین‌‏‏کننده

مزیت رقابتی تأمین‌‏‏کننده برای خریدار

تمایل یا اراده‌‏‏ی مدیریت تأمین‌‏‏کننده برای توسعه

اعتماد تأمین‌‏‏کننده

انجام تعهدات توسط تأمین‌‏‏کننده

قابلیت‌های ناملموس تأمین‌‏‏کننده

قابلیت‌های درونی تأمین‌‏‏کننده

شفافیت اطلاعات تأمین‌‏‏کننده

همکاری و تعملات مستمر تأمین‌‏‏کننده

تسهیم به‌موقع اطلاعات توسط تأمین‌‏‏کننده

تلاش تأمین‌‏‏کننده برای بهبود زنجیره‌‏‏ی تأمین

روابط تأمین‌‏‏کننده

مشارکت در فعالیت‌های توسعه‌‏‏ی سبز

توجه تأمین‌‏‏کننده به حقوق مشتریان

دارا بودن استانداردهای زیست- محیطی و اجتماعی

قابلیت‌های محیطی تأمین‌‏‏کننده

قابلیت‌های بیرونی تأمین‌‏‏کننده

وضعیت کلی تأمین‌‏‏کننده ازلحاظ توسعه

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

3

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

.

.

.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

53

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول3- اطلاعات مربوط به 53 تأمین‌‏‏کننده

کد تأمین‌‏‏کنندگان

گروه تأمین‌‏‏کنندگان

S1, S3, S6, S8, S9, S10, S11, S12, S15,S16, S24, S30, S39, S49, S53

تزئینات

S2, S18, S26, S31

تعلیق

S4, S14, S20, S22, S27

استانداردها و مکانیزم‌ها

S5, S13, S19, S23, S32, S33, S34, S35, S37, S40, S41, S44, S46, S47, S50, S52

موتوری

S25, S28, S38, S42, S43, S48, S51

بدنه

S7, S17, S21, S29, S36

الکترونیک

S45

تهویه

 

جدول4- ابعاد، مقوله‌‏‏ها و معیارهای مرتبط با SD‌‏‏ در صنعت خودروسازی(منبع؛ الفت و همکاران، 1399)

 

ابعاد

مقوله‌‏‏ها

معیارهای مرتبط

توسعۀ تأمین‌‏‏کننده

 

توسعۀ قابلیت‌های

درونی تأمین‌‏‏کننده

ملموس

قابلیت تکنولوژیکی تأمین‌‏‏کننده

قابلیت کیفیتی تأمین‌‏‏کننده

قابلیت تحویل تأمین‌‏‏کننده

انعطاف‌‏‏پذیری سازمانی تأمین‌‏‏کننده

قابلیت مالی تأمین‌‏‏کننده

ناملموس

قابلیت دانشی تأمین‌‏‏کننده

مزیت رقابتی تأمین‌‏‏کننده برای خریدار

تمایل یا ارادۀ مدیریت تأمین‌‏‏کننده برای SD

اعتماد تأمین‌‏‏کننده

انجام تعهدات توسط تأمین‌‏‏کننده

توسعۀ قابلیت‌های

 بیرونی تأمین‌‏‏کننده

روابط

شفافیت اطلاعات تأمین‌‏‏کننده

همکاری و تعاملات مستمر تأمین‌‏‏کننده

تسهیم به‌موقع اطلاعات توسط تأمین‌‏‏کننده

تلاش تأمین‌‏‏کننده برای توسعۀ زنجیرۀ تأمین

محیطی

مشارکت در فعالیت‌های SD‌‏‏ سبز

توجه تأمین‌‏‏کننده به حقوق مشتریان

دارا بودن استانداردهای زیست- محیطی و اجتماعی

  • طراحی سیستمهای عصبی-فازی و نحوۀ بهدست آوردن نمره‌‏‏های SD

پس از تکمیل داده‌‏‏ها دربارۀ 53 تأمین‌‏‏کنندۀ منتخب، سیستم‌های عصبی-فازی با سه روش منقطع‌‏‏سازی شبکه‌‏‏ای[xlvii]، خوشه‌‏‏بندی کاهشی[xlviii] و سی- میانگین فازی[xlix] برای هر مقوله و SD‌‏‏ طراحی شد. 70 درصد داده‌‏‏ها به‌عنوان داده‌‏‏های آموزش، 15 درصد به‌عنوان داده‌‏‏های تست و 15 درصد داده‌‏‏ها به‌عنوان داده‌‏‏های چک در نظر گرفته شد. هرکدام از سیستم‌های عصبی-فازی طراحی‌شده با دو روش کلاسیک به‌‏‏ نام‌های هیبرید[l] و پس‌‏‏انتشار[li] و چهار روش تکاملی به‌‏‏نام‌های الگوریتم بهینه‌‏‏سازی کلونی مورچه‌‏‏ها[lii]، الگوریتم ژنتیک[liii]، بهینه‌‏‏سازی ازدحام ذرات[liv] و تکامل تفاضلی[lv] تنظیم شد. فرایند حل مسئله با الگوریتم‌های فراابتکاری به ‌این ‌صورت بود که پس از طراحی شبکۀ عصبی-فازی، آن را با یکی از الگوریتم‌های فراابتکاری آموزش می‌دادیم و این آموزش تا جایی ادامه پیدا می‌‏‏کرد که حداقل RMSE را به‌ دست دهد؛ به‌عبارتی، سیستم عصبی-فازی طراحی‌شده می‌‏‏توانست با کمترین خطا، پیش‌‏‏بینی را انجام دهد؛ سپس مقدار RMSE برای الگوریتم مدنظر یادداشت و نمودارهای مربوط ذخیره می‌‏‏شد. شایان ذکر است، گاهی اوقات در فرآیند اجرای مدل و رسیدن به حداقل خطا، در پارامترهای الگوریتم مدنظر نیز تغییرات مناسب داده می‌‏‏شد تا به کمترین خطا برسیم. برای هرکدام از مقوله‌‏‏های چهارگانه و همچنین SD‌‏‏، 18 مدل (درمجموع 90 مدل) طراحی و اجرا شده و از بین آنها بهترین ترکیب طراحی-تنظیم انتخاب و براساس آن، نمرۀ تأمین‌‏‏کنندگان برای توسعۀ مقولۀ مربوط و SD‌‏‏ پیش‌‏‏بینی شده است. سیستم عصبی-فازی اول با پنج معیار ورودی و یک خروجی به ‌‏‏نام قابلیت‌های ملموس، سیستم عصبی-فازی دوم با پنج معیار ورودی و یک خروجی به ‌‏‏نام قابلیت‌های ناملموس، سیستم عصبی-فازی سوم با چهار معیار ورودی و یک خروجی به ‌‏‏نام روابط، سیستم عصبی-فازی چهارم با سه معیار ورودی و یک خروجی به ‌‏‏نام قابلیت‌های محیطی و سیستم عصبی-فازی پنجم با چهار مقولۀ ورودی (خروجی چهار سیستم مرتبط با مقوله‌‏‏ها) و یک خروجی به ‌‏‏نام SD است. برای هرکدام از مقوله‌‏‏ها و SD، ابتدا ورودی‌ها مشخص شد؛ سپس با به‌کارگیری توابع، عضویت فازی از نوع مثلثی وارد سیستم شد. برای هرکدام از توابع، عضویت سه عبارت کم، متوسط و زیاد در نظر گرفته شد. خروجی‌ها با روش میانگین وزنی دیفازی، تجزیه‌وتحلیل شد. در ادامۀ این بخش، خلاصه‌‏‏ای از سیستم‌های عصبی-فازی و الگوریتم‌های فراابتکاری را توضیح می‌دهیم.

 

  • سیستم‌های عصبی-فازی

شبکه‌‏‏های عصبی-فازی، یک طرح هوشمند ترکیبی است که از جزء منطق فازی و شبکه‌‏‏های عصبی نشأت گرفته است. شبکه‌‏‏های عصبی قابلیت یادگیری از روی داده‌‏‏ها را دارند (بحیرایی و همکاران، 1395). اساس سیستم‌‌های عصبی-فازی، بر پایۀ مجموعه داده‌‏‏های ورودی/خروجی یک سیستم استنتاج فازی (FIS) است. همانند سیستم‌های فازی، ساختار ANFIS نیز از دو بخش تشکیل شده است. این دو بخش با قواعد فازی در فرم یک شبکه، به یکدیگر متصل می‌‏‏شود (صادقی و همکاران، 1398). ساختارهای مختلفی برای اجراکردن یک سیستم فازی توسط شبکه‌‏‏های عصبی پیشنهاد شد که یکی از پرقدرت‌‏‏ترین این ساختارها، ساختاری موسوم به سیستم استنتاج فازی- عصبی انطباقی است که جانگ[lvi] (1993) آن را ابداع کرد و پنج لایه دارد:

لایۀ اول، لایۀ ورودی و خروجی توابع عضویت است. لایۀ دوم، لایۀ قوانین نام دارد و همۀ گره‌‏‏ها در این لایه ثابت‌‏‏ است و در آن قدرت هر قاعده با استفاده از ضرب جبری ارائه می‌‏‏شود. در این لایه، هر گره از حاصل ضرب مقادیر ورودی در لایۀ قبلی، به دست می‌‏‏آید و ارزش به‌دست‌آمده، نشان‌دهندۀ قدرت اجرایی قاعده است. لایۀ سوم، لایۀ نرمال‌‏‏سازی نام دارد و در آن قدرت قاعده (قانون)، با رابطۀ زیر، نرمال‌‏‏سازی می‌‏‏شود که در آن  وزن i امین قاعده است. این لایه وزن قاعده را برای مجموع وزن قواعد، محاسبه می‌‏‏کند (رابطه1).

(1)

 

 

لایۀ چهارم، لایۀ انطباقی است و در آن هر گره، یک تابع خطی است و ضرایب این تابع با ترکیبی از تقریب حداقل مجذورات و روش استفاده‌شده، تعدیل می‌‏‏شود و درنهایت، لایۀ پنجم که لایۀ خروجی است و در آن نتایج، به‌عنوان مجموعه‌‏‏ای از خروجی گره‌‏‏های لایۀ قبلی، مطابق رابطۀ (2) به دست آمده است. در رابطۀ (2)، ، خروجی گره i ام در لایۀ قبلی است (گوان[lvii] و همکاران، 2008).

(2)

 

در شکل 2 ساختار شبکه‌‏‏های عصبی-فازی نمایش داده شده است.

 

 

شکل2- ساختار سیستم استنتاج فازی- عصبی انطباقی(جانگ، 1993)

 

در طراحی الگوی شبکۀ عصبی، درواقع باید اندازۀ مجموعۀ آموزش و تست، نرمال‌کردن داده‌‏‏ها، تعداد لایه‌‏‏های پنهان شبکه، تعداد نورون‌های هر لایه، الگوریتم‌های آموزش، تابع تبدیل، تابع عملکرد، میزان آموزش و تعداد تکرارها مشخص شود. در تعیین این موارد، روش‌های نظام‌‏‏مندی وجود ندارد؛ بنابراین، بهترین طراحی شبکه با استفاده از تجربه و آزمایش و خطا به دست می‌‏‏آید. اگر داده‌‏‏های نرمال‌‏‏نشده وارد شبکه شوند، به‌دلیل تغییرات زیاد داده‌‏‏ها، اثر متفاوتی بر شبکه می‌‏‏گذارد؛ به‌طوری‌که برخی نورون‌ها خیلی زود به مرحلۀ آتش می‌‏‏رسند؛ درحالی‌که برخی دیگر حتی به آستانۀ فعالیت نیز نمی‌‏‏رسند و این امر موجب می‌‏‏شود توان پیش‌‏‏بینی الگو کاهش یابد (طحاری مهرجردی و همکاران، 1391)؛ به‌همین‌دلیل در این پژوهش، داده‌‏‏ها با استفاده از رابطۀ (3) به عددی بین صفر و یک تبدیل شد؛ به‌عبارتی بهتر، به‌صورت خطی نرمال‌‏‏سازی شد.

(3)

 

در رابطۀ (3)،  نشان‌دهندۀ نمرۀ تأمین‌‏‏کننده‌‏‏ در معیار j، مربوط‌ به مقولۀ i است.

در سیستم ANFIS، با افزایش تعداد ورودی‌‏‏ها در هر چهار تابع عضویت مثلثی، گوسی نوع 1، گوسی نوع 2 و ذوزنقه‌‏‏ای، دقت شببیه‌سازی افزایش می‌‏‏یابد. در این پژوهش، برای مقوله‌‏‏های توسعۀ قابلیت‌های ملموس و ناملموس، بهترین شبیه‌سازی در تابع مثلثی و برای دو مقولۀ دیگر، بهترین شبیه‌سازی در تابع ذوزنقه‌‏‏ای به دست آمد. قواعد با روش سوگنو تعریف می‌‏‏شود؛ مثال برای مقولۀ توسعۀ‌‏‏ قابلیت‌های ملموس که پنج ورودی دارد، با درنظر گرفتن سه حالت برای هرکدام از ورودی‌ها، تعداد قواعد برابر با 3 به توان 5 یعنی 243 قاعده به دست آمد.

از آنجایی که شبکه‌‏‏های عصبی-مصنوعی، مبتنی ‌بر داده است، آماده‌‏‏سازی داده‌‏‏ها، قدمی مهم و درواقع، کلید موفقیت در استفاده از شبکۀ عصبی است. هرچقدر تعداد داده‌‏‏ها بیشتر باشد، می‌‏‏توان دربارۀ تقریب ساختار نهفته در الگو، اطمینان بیشتری حاصل کرد (طحاری مهرجردی و همکاران، 1391). در این پژوهش، پس از طراحی سیستم عصبی-فازی برای هرکدام از مقوله‌‏‏ها با سه روش مدنظر و با درنظر گرفتن داده‌‏‏های آموزش، تست و چک به‌ترتیب با درصدهای 70، 15 و 15، سیستمِ طراحی‌‌‌شده با روش‌های شش‌گانه آموزش داده و تنظیم شد. پس از آموزش و تنظیم سیستم عصبی-فازی طراحی‌شده، بهترین ترکیب طراحی شد و تنظیم به دست آمد. نکتۀ مهم و شایان ذکر این است که تعداد قواعد سیستم‌های عصبی-فازی نهایی‌شده کمتر از تعداد قواعد سیستم‌های عصبی-فازی اولیه است. برای مثال تعداد قواعد سیستم عصبی-فازی مقولۀ توسعۀ قابلیت‌های ملموس، پس از تنظیم با GA به 61 قاعده کاهش پیدا کرد؛ در صورتی‌ که سیستم عصبی-فازی اولیه در این مقوله 243 قاعده داشت. نکتۀ حائز اهمیت بعدی این است که وقتی یک سیستم عصبی-فازی با یک الگوریتم فراابتکاری تنظیم می‌‏‏شود، سیستم عصبی-فازی تنظیم‌شده با تعداد قواعد کمتر، پیش‌‏‏بینی‌‏‏های دقیق‌تری (با خطای کمتری) دارد.

 

5-3- روشهای سنتی

روش پس‌‏‏انتشار داده‌‏‏های ورودی را درون شبکه به جلو می‌‏‏فرستد و اختلاف بین خروجی محاسبه‌شده و خروجی ایده‌‏‏آل را برای داده‌‏‏های آموزش محاسبه می‌‏‏کند. در مرحلۀ بعد، خطا دوباره به درون شبکه برگردانده می‌‏‏شود و وزن‌های بهینه در طی مراحل تکرار تعیین می‌‏‏شود و این مراحل تا زمان نزدیک‌شدن مقادیر خروجی محاسبه‌شده به مقادیر ایده‌‏‏آل ادامه می‌‏‏یابد (محبیان و همکاران، 1397)؛ اما روش هیبرید، ترکیبی از تخمین حداقل مجذورات و پس‌‏‏انتشار را استفاده می‌کند (متلب، 2014).

 

6-3- الگوریتمهای فراابتکاری

الگوریتم‌های فراابتکاری یا تکاملی، بیشتر به‌عنوان الگوریتم‌های بهینه‌‏‏سازی همه‌‏‏منظوره شناخته می‌‏‏شود که قادر به پید‌اکردن جواب‌های نزدیک به بهینه، برای مسائل ریاضی و واقعی است (منصوری و ترابی، 1394). در این پژوهش از چهار روش ACO، GA، PSO و DE، به‌دلیل سازگاری آنها با سیستم استنتاج عصبی-فازی و به‌کارگیری آنها در مطالعات مختلف استفاده می‌‏‏شود.

ساختار ACO، به کاربر اجازۀ حل مسائل بهینه‌‏‏سازی ترکیبی (گسسته-پیوسته) را می‌‏‏دهد. قانون الگوریتم مورچگان پیوسته در انتخاب مقادیر متغیر، در فضای جستجو با توزیع احتمال پیوسته بیان می‌‏‏شود.

GA با استفاده از این ایده، اقدام به حل مسائل می‌‏‏کند که در طبیعت از ترکیب کروموزوم‌های بهتر، نسل‌های بهتری پدید می‌‏‏آید و در این ‌بین، گاهی اوقات جهش‌هایی نیز در کروموزوم‌ها روی می‌‏‏دهد که ممکن است باعث بهتر شدن نسل بعدی شود (سموئی و فتاحی، 1396). در الگوریتم ژنتیک، راه‌‌‏‏حل ممکن یک مسئله، به‌صورت رشته‌‏‏ای از بیت‌‏‏ها نشان داده می‌‏‏شود که طی فرآیندی تصادفی، مکرراً به یکدیگر تبدیل می‌‏‏شوند. این رشته‌‏‏های بیتی «افراد ژنتیکی» خوانده می‌‏‏شود. به هر فرد ژنتیکی یک برازندگی تخصیص می‌‏‏یابد که بیانگر میزان کارآیی آن فرد در حل مسئلۀ پیش ‌‏‏رو است. (ریچمن[lviii]، 2001).

درPSO، حرکت دلپذیر و رقص‌‏‏گونۀ گروه پرندگان یا ماهی‌‏‏ها شبیه‌‏‏سازی می‌‏‏شود و مطالعات آن به‌عنوان بخشی از پژوهش اجتماعی-شناختی براساس تفکر «هوش جمعی» در جوامع زیستی صورت گرفته است (اسماعیل‌‏‏زاده و همکاران،1392).این روش با یک گروه از جواب‌های تصادفی (ذرات) شروع به کار می‌‏‏کند و به تمام آنها به‌صورت تصادفی مکان و سرعتی اختصاص می‌‏‏دهد. برای یافتن بهترین جواب، ذرات را باید بر فراز فضای جواب به حرکت درآورد و هرگاه یکی از آنها جواب مناسبی یافت، یافته‌‏‏های خود را در اختیار سایر ذرات قرار می‌‏‏دهد تا آنها نیز به سمت بهترین جواب حرکت کنند. (سموئی و فتاحی، 1396).

DE چهار مرحلۀ ارزش‌‏‏دهی، جهش، تقاطع یا بازترکیبی و انتخاب دارد. این الگوریتم به‌منظور غلبه بر عیب اصلی GA؛ یعنی فقدان جستجوی محلی ارائه شده است. تفاوت اصلی بین GA و DE در ترتیب مراحل جهش، بازترکیبی و همچنین نحوۀ کار عملگر انتخاب است. DE از یک اپراتور تفاضلی برای تولید جواب‌های جدید بهره می‌‏‏گیرد که این اپراتور باعث مبادلۀ اطلاعات بین اعضای جمعیت می‌‏‏شود. یکی از مزایای این الگوریتم، داشتن حافظه است که اطلاعات جواب‌های مناسب در جمعیت فعلی را حفظ می‌‏‏کند. دیگر مزیت این الگوریتم، به مرحلۀ انتخاب آن مربوط است. در این الگوریتم، همۀ اعضای یک جمعیت شانس مساوی برای انتخاب‌شدن به‌عنوان یکی از والدین را دارند (منصوری و ترابی، 1394).

نتایج همۀ روش‌های به‌کار گرفته‌شده، براساس جذر میانگین مربعات خطا[lix] و خط رگرسیون[lx] با هم مقایسه می‌‏‏شود. RMSE دقت و اعتبار داده‌‏‏ها را نشان می‌‏‏دهد و از رابطۀ (4) محاسبه می‌‏‏شود (معماریان فرد و بیگی هرچگانی، 1388)

(4)

 

 

RMSE، یک ابزار خوب برای مقایسۀ مجموعه‌‏‏ای از داده‌‏‏هاست و تفاوت‌های مجزا را در یک عدد، جمع‌‏‏آوری می‌‏‏کند. هرچقدر مقدار RMSE کمتر باشد، روش استفاده‌شده خطای کمتری دارد. در رابطۀ فوق، At مقادیر هدف (مقادیر واقعی) و Ft مقادیر خروجی (مقادیر پیش‌‏‏بینی‌شده توسط مدل) است. R، خط رگرسیون بین مقادیر خروجی و هدف را نشان می‌‏‏دهد. هرچقدر مقدار R بیشتر باشد، دقت روش استفاده‌شده برای پیش‌‏‏بینی بیشتر خواهد بود.

همان‌طور که در جدول 2 مشاهده می‌‏‏شود، مدیران ارشد شرکت‌های ایران‌‏‏خودرو و سایپا، ابتدا باید براساس معیارهای مرتبط با هر مقوله، تأمین‌‏‏کنندگان منتخب را با عددی بین 0 تا 100 ارزیابی می‌‏‏کردند؛ سپس، براساس ارزیابی انجام‌شده و وزن یا اهمیتی که به‌طور ذهنی برای هرکدام از معیارها در نظر می‌‏‏گیرند، یک نمره بین 0 تا 100 برای مقولۀ مدنظر از تأمین‌‏‏کنندگان منتخب نیز پیش‌‏‏بینی می‌‏‏کردند. درنهایت، براساس ارزیابی انجام‌شده از چهار مقوله و وزن یا اهمیتی که به‌طور ذهنی برای هرکدام از مقوله‌‏‏ها در نظر می‌‏‏گیرند، یک نمره بین 0 تا 100 برای SD، از تأمین‌‏‏کنندگان منتخب نیز پیش‌‏‏بینی می‌‏‏کردند. شایان ذکر است، با توجه‌ به اینکه هرکدام از مدیران، داده‌‏‏های مربوط به تأمین‌‏‏کنندگانی را تکمیل می‌‏‏کردند که با آنها در تعامل بودند و یا آشنایی داشتند، برای تکمیل 10 جدول که مدنظر پژوهشگران بود، براساس نظرات حدود 30 الی 40 مدیر، برای 53 تأمین‌‏‏کنندۀ منتخب، داده‌‏‏های مزبور گردآوری شد. در ادامه، یک نمونه از یک رشته جواب آمده است.  نشان‌دهندۀ نمرۀ تأمین‌‏‏کننده‌‏‏، در معیار j مربوط به مقولۀ i است.

 

 

 

 

در بالا یک کروموزوم تصادفی با 17 ژن (معیارهای مرتبط با SD) نشان داده شده است.  الی  مربوط به معیارهای مقولۀ اول،  الی  مربوط معیارهای به مقولۀ دوم،  الی  مربوط به معیارهای مقولۀ سوم و  الی  مربوط به معیارهای مقولۀ چهارم‌ است. اگر بخواهیم رشتۀ جواب را برای مقوله‌‏‏ها بهطور جداگانه بنویسیم، باید ژن‌های مربوط به هرکدام از مقوله‌‏‏ها را در یک کروموزوم جداگانه بنویسیم. به‌عنوان ‌مثال، برای مقولۀ اول بهصورت زیر خواهد بود:

 

 

 

 

7-3- رویۀ تحلیل حساسیت مقوله‌‏‏ها و پیشنهاد فعالیت‌های مناسب برای SD

برای تحلیل حساسیت مقوله‌‏‏های چهارگانه و تعیین میزان اهمیت آنها در SD‌‏‏، از رویه‌‏‏ای استفاده می‌‏‏کنیم که رضایی و آرت[lxi](2013) در مطالعه‌‏‏شان به کار برده‌‏‏اند.

گام اول: پس از به‌دست آوردن نمرۀ نهایی تأمین‌‏‏کنندگان با استفاده از سیستم فازی- عصبی مناسب، مقولۀ اول را از ورودی‌های سیستم حذف می‌‏‏کنیم. گام دوم: قدرمطلق تغییرات نمرۀ نهایی همۀ تأمین‌‏‏کنندگان را محاسبه می‌‏‏کنیم. گام سوم: متوسط قدرمطلق تغییرات نمره‌های نهایی تأمین‌‏‏کنندگان را به دست می‌‏‏آوریم. گام چهارم: برای همۀ مقوله‌‏‏ها، گام‌های فوق را تکرار می‌‏‏کنیم. گام پنجم: اعداد به‌دست‌آمده از گام سوم را به‌صورت نزولی مرتب می‌‏‏کنیم. این عمل موجب اولویت‌‏‏بندی مقوله‌‏‏های مختلف ازلحاظ میزان اثر‌‏‏گذاری در SD‌‏‏ می‌‏‏شود. گام ششم: با توجه ‌به میزان اهمیت مقوله‌‏‏های مختلف، فعالیت‌های مناسب برای توسعۀ آنها پیشنهاد می‌‏‏شود. شایان ذکر است، برای پیشنهاد فعالیت‌های مناسب، از فعالیت‌های شناسایی‌شده توسط الفت و همکاران (2019) استفاده می‌‏‏شود که در جدول 5 آمده‌‏‏ است،.

 

 

جدول5- ابعاد، مقوله‌‏‏ها و فعالیتهای مرتبط با SD‌‏‏ (الفت و همکاران، 1398)

 

ابعاد

مقوله‌‏‏ها

فعالیت‌های مرتبط

توسعۀ تأمین‌‏‏کننده

قابلیت‌های

درونی

ملموس

ارزیابی قابلیت‌های ملموس تأمین‌‏‏کننده و بازخور نتایج

ایجاد استانداردهای کیفی به‌‏‏روز (فشار رقابتی)

کاهش پایۀ تأمین (کاهش تعداد تأمین‌‏‏کنندگان)

بخش‌‏‏بندی تأمین‌‏‏کنندگان به‌منظور توسعۀ آنها

ایجاد مشوق‌ها براساس بهبود طراحی و طرح‌های جدید

سرمایه‌‏‏گذاری و درگیری مستقیم در عملیات تأمین‌‏‏کننده

ناملموس

ارزیابی قابلیت‌های ناملموس تأمین‌‏‏کننده و بازخور نتایج

آموزش و به‌‏‏روزکردن تأمین‌‏‏کننده

تشکیل تیم SD‌‏‏ به‌طور مشترک

ایجاد شبکه‌‏‏های دانشی و یادگیری

اخذ تعهدات مالی و غیرمالی برای اجرای برنامه‌‏‏های SD‌‏‏

ایجاد مکانیزم‌هایی برای اعتماد داشتن به یکدیگر

افزایش انتظارات عملکردی از تأمین‌‏‏کننده و انتقال شفاف آنها

قابلیت‌های

بیرونی

روابط

ارزیابی روابط تأمین‌‏‏کننده و بازخور نتایج

تسهیم به‌موقع اطلاعات با یکدیگر

انعقاد قراردادهای بلندمدت با تأمین‌‏‏کننده و گسترش آنها

هماهنگ‌کردن فرآیندها، اهداف و اقدامات با یکدیگر

تعیین اهداف بلندمدت و چالشی به‌طور مشترک

ایجاد ارتباطات همکارانه و یا شراکت

به‌کارگیری ابزارهای ارتباطی مناسب

توسعۀ استراتژی‌های همکاری در سطح زنجیرۀ تأمین

ترویج فرهنگ رقابتی بین زنجیره‌‏‏های تأمین

پاسخگوکردن زنجیرۀ تأمین

محیطی

ارزیابی عملکرد محیطی تأمین‌‏‏کننده و بازخور نتایج

تسهیم اطلاعات محیطی، اخلاقی و مسئولیت اجتماعی

اخذ گواهینامه‌‏‏های محیطی و اجتماعی

تدوین برنامه‌‏‏های بهبود کیفیت زندگی جوامع هدف

تدارکات سبز و هوشیارانۀ محیطی

فعالیت‌های لجستیک معکوس

تلاش‌های مشترک برای بهبود عملکرد پایداری

 

  • یافته‌‏‏های پژوهش

در این بخش، ابتدا نتایج سیستم‌ها طراحی و بهینه شده است؛ سپس، نتایج تحلیل حساسیت و فعالیت‌های پیشنهادی مناسب برای توسعۀ تأمین‌‏‏کنندگان آورده می‌‏‏شود. برای جلوگیری از افزایش حجم مقاله، در بخش  1-4، فقط نتایج 18 سیستم برای مقولۀ توسعۀ ‌قابلیت‌های ملموس طراحی و تنظیم شده و در جداول 6 و 7 نیز فقط محاسبات مربوط به سه تأمین‌‏‏کنندۀ اول و تأمین‌‏‏کنندۀ آخر برای نمونه آورده شده است.

  • سیستم استنتاج عصبی-فازی برای مقولۀ توسعۀ قابلیت‌های ملموس

براساس جدول4 این سیستم، شامل 5 معیار به‌عنوان ورودی و یک خروجی به ‌‏‏نام قابلیت‌های ملموس است. نتایج سیستم‌های استنتاج عصبی-فازی برای این مقوله به شرح جدول6 است:

 

جدول6- نتایج ترکیب‌های مختلف روش‌های طراحی و تنظیم مقولۀ قابلیت‌های ملموس برای داده‌‏‏های تست

سی-میانگین فازی

خوشه‌‏‏بندی کاهشی

منقطع‌‏‏سازی شبکۀ ‏‏ای

روش طراحی

 

روش بهینه‌‏‏سازی

RMSE=0/023

R=0/99261

RMSE=0/028

R=0/98941

RMSE=0/011

R=0/86204

هیبرید

RMSE=0/021

R=0/99362

RMSE=0/022

R=0/99369

RMSE=0/024

R=0/99223

پس‌‏‏انتشار

RMSE=0/019

R=0/99507

RMSE=0/033

R=0/98546

RMSE=0/019

R=0/15741

کلونی مورچگان

RMSE=0/019

R=0/99507

RMSE=0/033

R=0/98546

RMSE=0/19

R=0/13137

تکامل تفاضلی

RMSE=0/019

R=0/99507

RMSE=0/033

R=0/98569

RMSE=0/19

R=0/21653

ژنتیک

RMSE=0/024

R=0/99241

RMSE=0.036

R=0/98634

RMSE=0/19

R=0

توده‌ای ذرات

 

براساس مقدار R، ترکیب‌های FCM-ACO، FCM-DE و FCM-GA نتایج بهتری به دست داده‌‏‏ است؛ بنابراین، یکی از آنها به‌دلخواه انتخاب می‌‏‏شود. در اینجا ما ترکیب FCM-GA را انتخاب می‌‏‏کنیم و در ادامه، شکل‌های مربوط به این ترکیب را می‌‏‏آوریم.

در شکل 3، نمودار اول که در قسمت بالای شکل آمده است، مقادیر خروجی ترکیب استفاده‌شده (Outputs) و مقادیر هدف (Targets) را با یکدیگر مقایسه می‌‏‏کند. مقادیر خیلی نزدیک به یکدیگر است که نشان‌دهندۀ دقت ترکیب استفاده‌شده برای پیش‌‏‏بینی است. به‌منظور مشخص‌شدن نقاط مربوط به داده‌‏‏ها، این نمودار مجدداً در شکل 4 نمایش داده شده است.

نموداری که در وسط و سمت چپ شکل3 قرار دارد، مقادیرخطاها را در داده‌‏‏ها نشان می‌‏‏دهد که از اختلاف بین مقادیر خروجی و هدف به دست می‌‏‏آید. نمودار وسط و سمت راست، توزیع مربوط به خطاها را نشان می‌‏‏دهد و هرچقدر به توزیع نرمال نزدیک‌تر باشد، نشان‌دهندۀ دقت بیشتر ترکیب استفاده‌شده است. نمودار پایین، خط رگرسیون بین مقادیر خروجی و هدف را نشان می‌‏‏دهد که هرچقدر مقدار R مربوط به این نمودار بیشتر باشد، دقت ترکیب استفاده‌شده برای پیش‌‏‏بینی بیشتر خواهد بود. سیستم FCM-GA از طریق FCM طراحی و با GA تنظیم شده است که شامل 61 قاعده است (شکل‌های 5 و 6). در شکل 5 قواعد 1 تا 30 نمایش داده شده است. برای به‌دست آوردن نمرۀ تأمین‌‏‏کنندگان در قابلیت‌های ملموس، میانگین نمره‌ها را در معیارهای مرتبط به این سیستم وارد کرده‌ایم و خروجی آن ‌را، در ستون نمرۀ قابلیت‌های ملموس جدول6 ثبت می‌‏‏کنیم.

 

شکل3- نتایج ترکیب FCM-GA برای قابلیت‌های ملموس

 

 

 

شکل4- مقایسۀ مقادیر خروجی ترکیب استفاده‌شده (Outputs) و مقادیر هدف (Targets)

 

شکل 5- شبکۀ عصبی FCM-GA برای پیش‌‏‏بینی نمرۀ قابلیت‌های ملموس

 

 

شکل 6- سیستم FCM-GA برای پیش‌‏‏بینی نمرۀ قابلیت‌های ملموس

 

برای مقولۀ‌‏‏ توسعۀ قابلیت‌های ناملموس ترکیب FCM-ACO، برای مقولۀ توسعۀ ‌‏‏یه‌ روابط ترکیب FCM-GA، برای مقولۀ توسعۀ قابلیت‌های محیطی نیز ترکیب FCM-GA و برای SD ترکیب FCM-ACO انتخاب و نمره‌‏‏های تأمین‌‏‏کنندگان برای آنها پیش‌‏‏بینی شده است. در جدول 7 نمره‌‏‏های تأمین‌‏‏کنندگان در چهار مقوله و SD آمده است.

جدول7- نمره‌‏‏های تأمین‌‏‏کنندگان منتخب در مقوله‌‏‏ها و SD‏‏

میانگین نظرهای خبرگان

دربارۀ SD‌‏‏

SD‌‏‏

 

قابلیت‌های

محیطی

روابط

قابلیت‌های

ناملموس

قابلیت‌های

ملموس

تأمین‌کنندگان

0/46250

0/466

0/402

0/26

0/543

0/775

S1

0/51250

0/57

0/436

0/94

0/423

0/345

S2

0/575

0/787

0/69

0/549

0/645

0/72

S3

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

0/5875

0/611

0/579

0/579

0/591

0/486

S53

 

در ستون آخر، میانگین نظرهای مدیران دربارۀ 53 تأمین‌‏‏کنندۀ منتخب محاسبه شده است. با استفاده از نرم‌افزار اکسل، همبستگی بین آنها و نمرۀ پیش‌‏‏بینی‌شده توسط سیستم استنتاج عصبی-فازی محاسبه و مقدار آن 843/0 به دست آمد که نشان‌دهندۀ دقت خوب سیستم استنتاج عصبی-فازی طراحی شده است.

 

  • نتایج تحلیل حساسیت و پیشنهاد فعالیت‌های مناسب برای SD‌‏‏

پس از طراحی سیستم‌های استنتاج عصبی-فازی مناسب برای مقوله‌‏‏ها و SD‌‏‏، طبق گام‌های گفته‌شده در بخش 3-6تحلیل حساسیت مقوله‌‏‏ها انجام می‌‏‏شود. درجدول8 اطلاعات مربوط به تحلیل حساسیت آمده است.

 

جدول8- نمرهای SD بدون مقوله‌‏‏های مختلف و میانگین قدرمطلق تغییرات نمره‌ها برای آنها

قدرمطلق تغییرات

 

نمرۀ SD بدون

قابلیت‌های

محیطی

قدرمطلق تغییرات

 

نمرۀ SD بدون

مقولۀ روابط

قدرمطلق تغییرات

 

نمرۀ SD بدون

قابلیت‌های

ناملموس

قدرمطلق تغییرات

 

نمرۀ SD بدون

قابلیت‌های

ملموس

تأمین‌‏‏کنندگان

0/201

0/265

0/135

0/331

0/281

0/185

0/36

0/106

S1

0/218

0/352

0/134

0/436

0/219

0/351

0/16

0./41

S2

0/345

0/442

0/284

0/503

0/334

0/453

0/334

0/453

S3

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

0/29

0/321

0/3

0/311

0/307

0/304

0/226

0/385

S53

0/29607

 

0/234868

 

0/274273

 

0/241672

 

میانگین

 

با توجه ‌به نتایج جدول8، مقولۀ توسعۀ قابلیت‌های محیطی، حساس‌ترین مقولۀ  SD‌‏‏است؛ زیرا میانگین قدرمطلق تغییرات نمره‌های SD برای آن بیشترین است. رتبۀ دوم، به مقولۀ توسعۀ قابلیت‌های ناملموس مربوط است. رتبۀ سوم و چهارم ازلحاظ حساس‌بودن، به‌ترتیب مربوط به توسعۀ قابلیت‌های ملموس و توسعۀ روابط است. این نتایج نشان می‌‏‏دهد در صنعت خودروی ایران، توسعۀ قابلیت‌های محیطی تأمین‌‏‏کنندگان، نسبت‌به سه مقولۀ دیگر اثر بیشتری بر توسعۀ آنها دارد و به آن معنی است که تولیدکنندگان صنعت خودروسازی ایران برای توسعۀ تأمین‌‏‏کنندگان خود، ابتدا باید فعالیت‌های مرتبط با توسعۀ قابلیت‌های محیطی را به کار گیرند، طبق نتایج جدول 4 این فعالیت‌ها، شامل ارزیابی عملکرد محیطی تأمین‌‏‏کننده و بازخور نتایج، تسهیم اطلاعات محیطی، اخلاقی و مسئولیت اجتماعی، اخذ گواهینامه‌‏‏های محیطی و اجتماعی، تدوین برنامه‌‏‏های بهبود کیفیت زندگی جوامع هدف، تدارکات سبز و هوشیارانۀ محیطی، فعالیت‌های لجستیک معکوس و تلاش‌های مشترک برای بهبود عملکرد پایداری است.

همانطور که گفته شد، اولویت دوم برای توسعۀ تأمین‌‏‏کنندگان، توسعۀ مقولۀ قابلیت‌های ناملموس است. طبق نتایج جدول 4، فعالیت‌های پیشنهادی برای توسعۀ این مقوله، شامل ارزیابی این قابلیت‌ها و بازخور نتایج، آموزش و بروزکردن، تشکیل تیم SD و... است.

اولویت سوم، توسعۀ مقولۀ قابلیت‌های ملموس است که شامل قابلیت‌هایی مثل قابلیت کیفیتی، قابلیت تکنولوژیکی و... است. فعالیت‌های پیشنهادی برای توسعۀ این مقوله، شامل ارزیابی قابلیت‌های ملموس و بازخور نتایج، فشار رقابتی، کاهش پایۀ تأمین و... است.

آخرین اولویت مربوط به توسعۀ مقولۀ روابط است. فعالیت‌های پیشنهادی برای توسعۀ این مقوله، شامل ارزیابی روابط و بازخور نتایج، تسهیم به‌موقع اطلاعات با یکدیگر، انعقاد قراردادهای بلندمدت با تأمین‌‏‏کننده و گسترش آنها، هماهنگ‌کردن فرآیندها و... است.

 

  • بحث

با توجه ‌به نتایج به‌دست‌آمده از تجزیه‌وتحلیل داده‌‏‏ها برای هر مقوله و SD‌‏‏، دریافتیم که در همۀ آنها روش‌های غالب برای تنظیم سیستم‌های استنتاج فازی-عصبی، روش‌های بهینه‌‏‏سازی تکاملی بوده‌‏‏ است. این یافته نشان می‌‏‏دهد برای داده‌‏‏های این پژوهش، روش‌های بهینه‌‏‏سازی تکاملی به‌منظور تنظیم سیستم استنتاج عصبی-فازی مناسب است. این یافته بیانگر این نیست که روش‌های بهینه‌‏‏سازی تکاملی همواره و برای همۀ مسائل، نسبت‌به روش‌های سنتی غالب است.

جدول8 نشان می‌‏‏دهد روش بهینه‌‏‏سازی ACO در همۀ سیستم‌ها، روش بهینه‌‏‏سازی DE در چهار سیستم، روش بهینه‌‏‏سازی GA در دو مقوله، به‌عنوان روش‌های غالب شناسایی شد؛ اما روش بهینه‌‏‏سازی PSO در هیچ‌کدام از مقوله‌‏‏ها غالب نبود. این یافته نشان می‌‏‏دهد برای داده‌‏‏های این پژوهش، اولویت‌‏‏بندی روش‌های بهینه‌‏‏سازی تکاملی به‌صورت  است. مقایسۀ دو الگوریتم بهینه‌سازی، به بررسی‌های زیادی نیاز دارد. هر الگوریتم در دستۀ خاصی از مسائل، خوب جواب خواهد داد. پیداکردن این دسته برای هر الگوریتم نیز به بررسی زیادی نیاز دارد؛ البته نتیجه‌‏‏گیری‌هایی در حد کلی دربارۀ آنها می‌‏‏توان داشت؛ ولی درنهایت، باید بررسی را به مسئلۀ مدنظر محدود کرد؛ حتی مسائلی وجود دارد که در آنها، جستجوی غیرهوشمند تصادفی، جوابی بهتر از الگوریتم‌های هوشمند و روش‌های بهینه‌سازی تکاملی می‌‏‏دهد. درهرصورت، تنها نکته‌‏‏ای که می‌توان با قوت تمام و با پشتوانۀ علمی بیان کرد؛ این‌ است ‌که، هیچ الگوریتمی برای تمام مسائل بهینه‌‏‏سازی بهترین نیست. برتری یک الگوریتم در تعداد زیادی از توابع باید یررسی شود. نکتۀ دیگر، نسخه‌‏‏های الگوریتم‌ها است؛ بهترین کار این ‌است ‌که، دو نسخه، از ساختار برنامه‌‏‏نویسی مشابهی برخوردار باشد؛ یعنی مثلاً نسخه‌‏‏های استاندارد دو الگوریتم با هم مقایسه شود؛ نه اینکه یک نسخۀ بهبودیافته از یک الگوریتم با نسخۀ استاندارد دیگری مقایسه شود.

 

جدول9- وضعیت روش‌های بهینه‌‏‏سازی برای مقوله‌‏‏های مختلف و SD‏‏

PSO

GA

DE

ACO

روش بهینه‌‏‏سازی

مقوله

خیر

بله

بله

بله

توسعۀ قابلیت‌های ملموس

خیر

خیر

بله

بله

توسعۀ قابلیت‌های ناملموس

خیر

بله

بله

بله

توسعۀ روابط

خیر

خیر

خیر

بله

توسعۀ قابلیت‌های محیطی

خیر

خیر

بله

بله

SD‌‏‏

 

نمره‌های به‌دست‌آمده از سیستم‌های استنتاج عصبی-فازی نشان می‌‏‏دهد، تعداد تأمین‌‏‏کنندگانی که در توسعۀ قابلیت‌های ملموس نمرۀ قابل قبولی را کسب کرده‌‏‏اند؛ تقریباً برابر با تعداد تأمین‌‏‏کنندگانی است که در این مقوله نمرۀ قابل قبولی را کسب نکرده‌‏‏اند. تعداد تأمین‌‏‏کنندگانی که در مقوله‏‏‏های توسعۀ قابلیت‌های ناملموس و توسعۀ قابلیت‌های محیطی نمرۀ قابل قبولی گرفته‌‏‏اند (نمرۀ بالاتر از 5/0)، بیشتر از تعداد تأمین‌‏‏کنندگانی است که در این مقوله‌‏‏ها نمرۀ قابل قبولی نگرفته‌‏‏اند. این نسبت دربارۀ مقولۀ توسعۀ روابط، برعکس است (جدول10). این موضوع می‌‏‏تواند بیانگر این باشد که تأمین‌‏‏کنندگان صنعت خودروسازی ایران، درزمینۀ توسعۀ قابلیت‌های ناملموس و محیطی، توسعه‌‏‏یافته‌‏‏تر از مقوله‌‏‏های ملموس و روابط‌اند.

 

جدول 10- تعداد تأمین‌‏‏کنندگان با نمره‌های قابل‌قبول و غیرقابل‌قبول در مقوله‌‏‏های محتلف

مقوله‌‏‏ها

تعداد تأمین‌‏‏کنندگان با نمرۀ قابل‌قبول (بیشتر از 5/0)

تعداد تأمین‌‏‏کنندگان با نمرۀ غیرقابل‌قبول (کمتر از 5/0)

توسعۀ قابلیت‌های ملموس

27

26

توسعۀ قابلیت‌های ناملموس

33

20

توسعۀ روابط

24

29

توسعۀ قابلیت‌های محیطی

38

15

 

در این پژوهش با استفاده از تحلیل حساسیت، مقوله‌‏‏های چهارگانه اولویت‌‏‏بندی شد. میانگین قدرمطلق تغییرات نمره‌های  SDبرای مقوله‌‏‏های چهارگانه نشان می‌‏‏دهد مقولۀ توسعۀ قابلیت‌های محیطی، حساس‌ترین مقولۀ توسعۀ تأمین‌‏‏کننده است. مقوله‌‏‏های توسعۀ قابلیت‌های ناملموس، توسعۀ قابلیت‌های ملموس وتوسعۀ روابط به‌ترتیب در رتبه‌‏‏های دوم، سوم و چهارم قرار دارد. این نتایج نشان می‌‏‏دهد خبرگان در ارزیابی تأمین‌‏‏کنندگان، اهمیت و وزن بیشتری برای مقولۀ توسعۀ قابلیت‌های محیطی در نظر گرفتند. با توجه‌ به اینکه نمرۀ SD‌‏‏ براساس نمرۀ مقوله‌‏‏های چهارگانه به دست آمده است، تحلیل حساسیت در سطح مقوله‌‏‏ها انجام شده است. این یافته همچنین تولیدکنندگان و تأمین‌‏‏کنندگان صنعت خودروی ایران را ابتدا به فعالیت‌های مرتبط با توسعۀ قابلیت‌های محیطی و سپس فعالیت‌های مرتبط با توسعۀ سه مقولۀ دیگر تشویق می‌‏‏کند.

  • نتیجه‌‏‏گیری و پیشنهادها

در این پژوهش با کمک مدیران شرکت‌های ایران‌‏‏خودرو و سایپا، 53 تأمین‌‏‏کننده‌‏‏ از تأمین‌‏‏کنندگان گروه‌های تزئینات، تعلیق، استاندارد و مکانیزم‌ها، الکترونیک، موتوری، بدنه و تهویه انتخاب شدند که در سطوح 1 و 2 قرار داشتند. تأمین‌‏‏کنندگان منتخب، براساس معیارهای نهایی‌شده توسط مدیران ایران‌‏‏خودرو و سایپا، با نمره‌‏‏ای بین 0 تا 100 ارزیابی شدند؛ سپس براساس نتایج ارزیابی مدیران از 53 تأمین‌‏‏کنندۀ منتخب، برای هرکدام از مقوله‌‏‏های چهارگانه و توسعۀ تأمین‌‏‏کننده، 18 سیستم فازی-عصبی طراحی و تنظیم شد. با مقایسۀ نتایج حاصل از 18 سیستم فازی-عصبی، بهترین ترکیب انتخاب و براساس آن نمرۀ تأمین‌‏‏کنندگان در هر مقوله و توسعۀ تأمین‌‏‏کننده پیش‌‏‏بینی شد. تحلیل حساسیت در سطح مقوله‌‏‏ها انجام شد. نتایج تحلیل حساسیت به اولویت‌‏‏بندی مقوله‌‏‏های چهارگانه به‌صورت محیطی، ناملموس، ملموس و روابط منجر شد. براساس فعالیت‌های نهایی‌شده در بخش اول، فعالیت‌های مناسب برای توسعۀ تأمین‌‏‏کنندگان در سطح صنعت خودروسازی پیشنهاد شد.

یکی از نقاط قوت این پژوهش، پیشنهاد فعالیت‌های مناسب با توجه ‌به نتایج مقایسه و اولویت‌‏‏بندی حاصل از تحلیل حساسیت است. براساس نتایج مقایسۀ الگوریتم‌ها، به مدیران صنعت خودروسازی ایران پیشنهاد می‌‏‏شود ترجیحاً از سیستم استنتاج عصبی-فازی که با ACO تنظیم شده است، برای پیش‌‏‏بینی میزان توسعه‌‏‏یافتگی تأمین‌‏‏کنندگان خود استفاده کنند؛ زیرا در همۀ سیستم‌های طراحی‌شده، به‌عنوان سیستم برتر (با خطای کمتر) شناسایی شده است. برای پیش‌‏‏بینی میزان توسعه‌‏‏یافتگی تأمین‌‏‏کنندگان نیز فقط کافی است که ابتدا تأمین‌‏‏کنندگان خودشان را براساس معیارهای مرتبط با SD ارزیابی و نمرۀ مربوط را در سیستم طراحی‌شده وارد کنند. براساس خروجی به‌دست‌آمده که به‌صورت یک عدد قطعی است، تولیدکنندگان می‌‏‏توانند، دربارۀ فعالیت‌های مرتبط توسعۀ آن تأمین‌‏‏کننده یا مجموعه‌‏‏ای از تأمین‌‏‏کنندگان مشابه، تصمیم مناسب را بگیرند. براساس نتایج حاصل از تحلیل حساسیت، به مدیران صنعت خودروسازی ایران پیشنهاد می‌‏‏شود فعالیت‌های مرتبط با توسعۀ قابلیت‌های محیطی تأمین‌‏‏کنندگان را در اولویت قرار دهند. این فعالیت‌ها شامل ارزیابی عملکرد محیطی تأمین‌‏‏کننده و بازخور نتایج، تسهیم اطلاعات محیطی، اخلاقی و مسئولیت اجتماعی، اخذ گواهینامه‌‏‏های محیطی و اجتماعی، تدوین برنامه‌‏‏های بهبود کیفیت زندگی جوامع هدف، تدارکات سبز و هوشیارانۀ محیطی، فعالیت‌های لجستیک معکوس و تلاش‌های مشترک برای بهبود عملکرد پایداری است.

هر پژوهش علمی، معمولاً موجب پیشرفت و توسعۀ یک موضوع در جنبۀ تئوری یا جنبۀ تجربی و اجرایی و یا در هر دو جنبه می‌‏‏شود؛ اما می‌‏‏توان گفت، هیچ پژوهشی وجود ندارد که عاری از هر نوع محدودیتی باشد. این پژوهش توانسته است، جزء اولین پژوهش‌های داخلی باشد که ننایج الگوریتم‌های فراابتکاری سازگار با سیستم‌های عصبی-فازی را در موضوع SD با یکدیگر مقایسه کند؛ به ‌علاوه ‌اینکه، در جنبۀ اجرایی نیز فعالیت‌های مناسب برای SD را به تولیدکنندگان صنعت خودرو پیشنهاد می‌‏‏کند؛ اما همانند هر پژوهش دیگری محدودیت‌هایی دارد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.

در این پژوهش عوامل کلان، مانند عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... در نظر گرفته نشده است. پژوهش‌های آینده می‌‏‏تواند با درنظر گرفتن این عوامل، شناسایی معیارها، فعالیت‌های مرتبط با آنها، اضافه‌کردن آنها به معیارها و فعالیت‌های مرتبط با توسعۀ قابلیت‌های محیطی تأمین‌‏‏کننده انجام شود. این امر موجب توسعۀ موضوع SD‌‏‏ خواهد شد.

در این پژوهش، همۀ ‌‏‏گروه‌های تأمین‌‏‏کنندگان (تزئینات، موتوری، استانداردها و مکانیزم‌ها، تهویه، تعلیق، بدنه و الکترونیک) و همۀ سطوح آنها با همدیگر، ارزیابی و تحلیل شده است؛ اما ممکن است نوع گروه و سطح تأمین‌‏‏کننده در نحوۀ توسعۀ آن یا به‌کارگیری فعالیت‌های مناسب برای SD، اثر داشته باشد. پیشنهاد می‌‏‏شود پژوهش‌های آینده، با تفکیک نوع و سطح تأمین‌‏‏کنندگان برای توسعۀ موضوع SD‌‏‏ تلاش کند.

در این پژوهش براساس نظر مدیران دربارۀ تأمین‌‏‏کنندگان منتخب، سیستم‌های استنتاج فازی-عصبی طراحی شد. پژوهش‌های آینده می‌‏‏تواند فارغ از انتخاب تأمین‌‏‏کنندگان، ابتدا براساس نظر مدیران صنعت مطالعه‌شده، سیستم مناسب را طراحی کند و سپس داده‌‏‏های گردآوری‌شده دربارۀ تأمین‌‏‏کنندگان مختلف را براساس آن سیستم تجزیه‌وتحلیل کند.

با توجه ‌به اینکه در این پژوهش، همۀ الگوریتم‌های تکاملی برای بهینه‌‏‏سازی شبکه‌‏‏های طراحی‌شده به کار گرفته نشده‌‏‏ است، پیشنهاد می‌‏‏شود پژوهش‌های آینده ضمن امکان‌‏‏سنجی الگوریتم‌های تکاملی دیگر، به‌منظور سازگاری با سیستم‌های استنتاج فازی-عصبی، از آنها برای بهینه‌‏‏سازی استفاده کند و نتایج آنها را با نتایج حاصل از الگوریتم‌های استفاده‌شده در این پژوهش و همچنین با یکدیگر مقایسه کند.

 

[i] Supplier Development(SD)

[ii] Yang

[iii] Chavhan

[iv] Chen

[v] Sako

[vi] Wouters

[vii] Talluri

[viii] Humphreys

[ix] Nagati &Rebolledo            

[x] Wagner

[xi] Leenders

[xii] Shahzad

[xiii] Bache

[xiv] Krause &Scannell

[xv] Abdullah & Maharjan

[xvi] Sánchez

[xvii] Wagner

[xviii] Modi & Mabert

[xix] Batson

[xx] Chidambaranathan

[xxi] Govindan

[xxii] Ghijsen

[xxiii] Arroyo-López

[xxiv] Marksberry

[xxv] Asare

[xxvi] Blonska

[xxvii] Praxmarer

[xxviii] Kumar& Routroy

[xxix] Khan & Nicholson

[xxx] Blome

[xxxi] Aʇan

[xxxii] Kumar

[xxxiii] Akman

[xxxiv] Lawson

[xxxv]Sancha

[xxxvi] Awasthi& Kannan

[xxxvii] Friedl

[xxxviii] Salimian

[xxxix] Mizgier

[xl] Yawar & Kauppi

[xli] Ragers

[xlii] Jeo

[xliii] Benton

[xliv] Wilding

[xlv] Fan

[xlvi] Tran

[xlvii] Grid Partitioning

[xlviii] Subtractive Clustering

[xlix] Fuzzy c-Means(FCM)

[l] Hybrid

[li] Back Propagation(BP)

[lii] Ant Colony Optimization(ACO)

[liii] Genetic Algorithm(GA)

[liv] Particle Swarm Optimization) PSO)

[lv] Differential Evolution(DE)

[lvi] Jang

[lvii] Guan

[lviii] Riechmann

[lix] Root-Mean Square Error(RMSE)

[lx] Regression(R)

[lxi] Ortt

Abdullah, R., & Maharjan, K. (2003). "Critical elements of supplier development in the Malaysian automobile industry: parts and components procurement and supplier development practice in proton". Journal of International Development and Cooperation, 9(2), 65-87.
Akman, G. (2015). "Evaluating suppliers to include green supplier development programs via fuzzy c-means and VIKOR methods". Computers and Industrial Engineering, 86, 69-82.
Arroyo-López, P., Holmen, E., & de Boer, L. (2012). "How do supplier development programs affect suppliers? Insights for suppliers, buyers andgovernments from an empirical study in Mexico" Business Process Management Journal, 18 (4), 680-707.
Asare, A., Brashear, T., Yang, J. & Kang, J. (2013), "The relationship between supplier development and firm performance: the mediating role of marketing process improvement". Journal of Business & Industrial Marketing,18(6), 523-532.
Awasthi, A., & Kannan, G., (2016). "Green supplier development program selection using NGT and VIKOR under fuzzy environment". Computers and Industrial Engineering, 91, 100-108.
Bache, J., Carr, R., Parnaby, J., Tobias, A.M. (1987).  "SUPPLIER DEVELOPMENT SYSTEMS". International Jornal of Technology Management, 2 (2), 219-228
Bahiraei, A., Etemadi, K., & Gerami Asl, A. (2016). "Comparison of Artificial Systems (ANN and ANFIS) and Logit Regression in Predicting Financial Bankruptcy of Companies Listed in Tehran Stock Exchange". Modern Marketing Research Quarterly, 2(21), 153-166.
Batson, R. (2008). "A survey of best practices in automotive supplier development". International Journal of Automotive Technology and Management, 8(2), 129-144.
Benton, W.C., Prahinski, C., & Fan, Y. (2020). "The influence of supplier development programs on supplier performance". International Journal of Production Economics, 230
Blome, C., Hollos, D., Paulraj, A., (2014). Green procurement and green supplier development: Antecedents and effects on supplier performance. International Journal of Production Research, 52 (1), pp. 32-49.
Blonska, A., Storey, C., Rozemeijer, F., Wetzels, M., & de Ruyter, K., (2013). "Decomposing the effect of supplier development on relationship benefits: The role of relational capital". Industrial Marketing Management, 42 (8), 1295-1306.
Chavhan, R., Mahajan, S.K., & Sarang, P.J. (2012). "Supplier Development: Theories and Practices". IOSR Journal of Mechanical and Civil Engineering, 3(3), 37-51
Chen, L., Ellis, S., & Holsapple, C. (2015). "Supplier Development: A Knowledge Management Perspective". Knowledge and Process Management, 22 (4), 250-269.
Chidambaranathan, S., Muralidharan, C. & Deshmukh, S. (2009). "Analyzing the interaction of critical factors of supplier development using Interpretive Structural Modeling: an empirical study". International Journal of Advanced Manufacturing Technology, 43(11/12), 1081-1093.
Esmaeilzadeh, M., Hosseinpour, A., & Namdar, M.R. (2013). "Classification of inventory using Particle Swarm Optimization (PSO)". Journal of Industrial Management Studies, 11(30).
Fan, D., Xiao,C., Zhang, X., & Guo, Y. (2021). "Gaining customer satisfaction through sustainable supplier development: The role of firm reputation and marketing communication". Transportation Research Part E: Logistics and Transportation Review, 154.
Friedl, G., & Wagner, S.M. (2016). "Supplier Development Investments in a Triadic Setting". IEEE Transactions on Engineering Management, 63 (2), 136-150.
Geo, R.G. (2019). "Does supplier development lead to supplier satisfaction and relationship continuation?".
Journal of Purchasing and Supply Management
. 25(3).
Ghijsen, P., Semeijn, J., & Ernstson, S. (2010). "Supplier satisfaction and commitment: The role of influence strategies and supplier development". Journal of Purchasing and Supply Management, 16(1), 17–26.
Golmohammdi, A., Taghavi, M., Farivar,S., & Azad, N. (2018). "Three strategies for engaging a buyer in supplier development efforts". International Journal of Production Economics.206, 1-14
Govindan, K., Kannan, D. & Haq, A. (2010). "Analyzing supplier development criteria for an automobile industry". Industrial Management & Data Systems, 110(1), 43-62.
Guan, J., Zurada, J., & Levitan, S. (2008). "An Adaptive Neuro-Fuzzy Inference System Based Approach to Real Estate Property Assessment". Journal of Real Estate Research, 30, 395-422.
Humphreys, P., Cadden, T., Li, W. & McHugh, M. (2011). "An investigation into supplier development activities and their influence on performance in the Chinese electronics industry". Production Planning and Control: The Management of Operations, 22(2), 137-156.
Jang, JS.R (1993). "ANFIS: Adaptive-Network-Based Fuzzy Inference System". IEEE Transaction on system. 23, 665-685
Khan, Z., & Nicholson, J.D. (2014). "An investigation of the cross-border supplier development process: Problems and implications in an emerging economy". International Business Review, 23 (6), 1212-1222.
Krause, D., Handfield, R. & Tyler, B. (2007). "The relationships between supplier development, commitment, social capital accumulation and performance improvement". Journal of Operations Management, 25(2), 528-545.
Krause, D.R. & Scannell, T.V. (2002). "Supplier development practices: product- and service-based industry comparisons". Journal of Supply Chain Management, 38 (2), 13-21.
Kumar, C.V.S., & Routroy, S. (2014). "Addressing the Root Cause Impediments for Supplier Development in Manufacturing Environment". Procedia Engineering, 97, 2136 – 2146.
Kumar, C.V.S., & Routroy, S. (2018). "Modeling Supplier Development barriers in Indian manufacturing industry". Asia Pacific Management. 23, 235-250
Kumar, P., Shankar, R., & Yadav, S.S., (2014). "An analysis of supplier development issues in global context: An approach of fuzzy based modeling". International Journal of Logistics Systems and Management, 11 (3), 407-428.
Lawson, B., Krause, D., & Potter, A. (2015). "Improving Supplier New Product Development Performance: The Role of Supplier Development". Journal of Product Innovation Management, 32 (5), 777-792.
Leenders, M.R. (1966). "Supplier development". Journal of Purchasing, 24, 47-62
Mansouri, R., & Torabi, H. (2015). "Using Differential Evolution Algorithm for Optimizing Water Distribution Network (Case Study; Ismail-Abad Pressure Irrigation Network)", Water and Soil Knowledge, 25( 2/4), 81-95.
Marksberry, P. (2012). "Investigating "The Way" for Toyota suppliers: A quantitative outlook on Toyota's replicating efforts for supplier development". Benchmarking, 19 (2), 277-298.
Matlab software (2014).
Memarianfard, M., & Beigi Harchegeni, M. (2009). "Comparing of Artificial Neural Network and Regression Transfer Functions to Predict Cation Exchange Capacity of Soils in Chaharmahal and Bakhtiari Province". Journal of Water and Soil (Agriculture Sciences and Industries. 23(4), 90-99
Mizgier, K.J., Pasia, J.M., & Talluri, S. (2017). "Multiobjective capital allocation for supplier development under risk". International Journal of Production Research, 1-16.
Modi, S. & Mabert, V. (2007). "Supplier development: improving supplier performance through knowledge transfer". Journal of Operations Management, 25(1), 42-64.
Mohebian, R., Riahi, M., & Kadkhodai, A. (2019). "Combination of neural, fuzzy and neural-fuzzy methods using continuous ant algorithm for detection of reservoir facies". Oil Research Journal, 98.
Nagati, H., & Rebolledo, C. (2013). "Supplier development efforts: The suppliers' point of view". .Industrial Marketing Management, 42 (2), 180-188.
Olfat, L., Amiri, M., Raeesi Vanani, I., & Esmaeilzadeh, M. (2020). "Identification and categorization of activities related to supplier development in the automotive industry". Journal of Industrial Management Perspectives, 9(35), 9-54.
Olfat, L., Amiri, M., Raeesi Vanani, I., & Esmaeilzadeh, M. (2020). "A two-dimensional model for Supplier Development’ criteria using Meta-synthesis method". Journal of Industrial Management Studies, 18(58), 59-104.
Olfat, L., Ghazi Nouri, S., & Qasemi, M. (2019). "Relationship between strategic production decisions and competitive priorities and its impact on the performance of companies in the auto parts industry in Iran". Journal of Production and Operations Management, 10(2), Series 19, 17-35.
Pradhan, S.K., & Routroy, S. (2014), "Analyzing the performance of supplier development: a case study". International Journal of Productivity and Performance Management, 63(2), 209-233.
Praxmarer-Carus, S., Sucky, E. & Durst, S. (2013). "The relationship between the perceived shares of costs and earnings in supplier development programs and supplier satisfaction". Industrial Marketing Management, 42(2), 202-210.
Ragers, Z.S., Karter, C.R., & Kwan, V. (2019). "Making tough choices: A policy capturing approach to evaluating the tradeoffs in sustainable supplier development initiatives". Journal of Purchasing and Supply Management. 25(5).
Rezaei, J., & Ortt, R. (2013). "Supplier segmentation using fuzzy logic". Industrial Marketing Management, 42, 507-517
Rezaei, J., Wang, J., & Tavasszy, L. (2015). "Linking supplier development to supplier segmentation using Best Worst Method". Expert Systems with Applications, 42, 9152–9164.
Riechmann, T. (2001). "Genetic algorithm learning and evolutionary games". Journal of Economic Dynamics and Control, 25(6), 1019-1037.
Routroy, S., & Kumar, C.V.S. (2015). "Strategy for supplier development program implementation: A case study International".Journal of Services and Operations Management, 21 (2), 238-264.
Routroy, S., & Pradhan, S.K. (2014). "Benchmarking model of supplier development for an Indian gear manufacturing company". Benchmarking, 21 (2), 253-275.
Routroy, S., & Sunil Kumar, C.V. (2014). "Analyzing supplier development program enablers using fuzzy DEMATEL". Measuring Business Excellence, 18 (4), 1-26.
Routroy, S., Pradhan, S.K., & Sunil Kumar, C.V. (2016). "Evaluating the implementation performance of a supplier development program". Asia Pacific Journal of Marketing and Logistics, 28 (4), 663-682.
Sadeghi, A., Azar, A., Valmohammadei, CH., & Alirezaei, A. (2019). "Designing a performance evaluation model of service-product supply chain in home appliance industry using factor analysis and neural-fuzzy network with a case study of home appliance companies in Iran". Journal of Production and Operations Management, 10(2), Series 19, 83-123.
Saghiri, S., & Mirzabeiki, V. (2021). "Buyer-led environmental supplier development: Can suppliers really help it?". International Journal of Production Economics, 233.
Saghiri, S., & Wilding, R. (2021). "On the effectiveness of supplier development programs: The role of supply-side moderators". Technovation, 103.
Sako, M. (2004). "Supplier development at Honda, Nissan and Toyota: comparative case studies of organizational capability enhancement". Industrial and Corporate Change, 13(2), 281-308.
Salimian, H., Rashidirad, M., & Soltani, E. (2017). "A contingency view on the impact of supplier development on design and conformance quality performance". Production Planning and Control, 28 (4), 310-320.
Samoi, P., & Fattahi, P. (2017). "Comparison and analysis on the use of meta-heuristic algorithms to solve problems of workshop production schedule". Journal of Operations Research and its applications, 52, 63-76.
Sancha, C., Gimenez, C., Sierra, V., & Kazeminia, A. (2015). "Does implementing social supplier development practices pay off" Supply Chain Management, 20 (4), 389-403.
Sánchez-Rodríguez, C., Hemsworth, D., & Martínez-Lorente, A.R. (2005). "The effect of supplier development initiatives on purchasing performance: A structural model". Supply Chain Management, 10 (4), 289-301.
Shafiee, F., Kazemi, A., Jafarnejad Chaghoshi, A., Sazour, Z., & Amouzad Mahdirji, H. (2020). "Provide a robust supply chain optimization model for perishable dairy products". Production and Operations Management, 11(3), Series 22, 17-46.
Shahzad, K., Sillanp, I., Sillanp, E., & Imeri, S. (2016). "Benchmarking supplier development: an empirical case study of validating a framework to improve buyer-supplier relationship". Management and Production Engineering Review, 7(1), 56–70
Sheikh Sajjadieh, M., & Bahmani Tabrizi, M. (2020). "Providing a Suppliers Development Model for Supply Chain Sustainability: A Case Study". Production and Operations Management, 11(1), Series 20, 45-69.
Tahari Mehrjerdi, M.H., Babaei Meybodi, H., & Taghizadeh Mehrjerdi, R. (2012). "Modeling and Predicting Energy Consumption in Iran's Transportation Sector: An Application of Artificial Intelligence Models", Journal of Planning and Budgeting. 17 (1), 29-47.
Talluri, S., Narasimhan, R. & Chung, W. (2010). "Manufacturer cooperation in supplier development under risk". European Journal of Operational Research, 207(1), 165-173.
Tran, p., Gorton, M., & Lemke, M. (2021). "When supplier development initiatives fail: Identifying the causes of opportunism and unexpected outcomes".  Journal of Business Research,  127, 277-289
Wagner, S. (2006). "Supplier development practices: an exploratory study".European Journal of Marketing, 40(5), 554-571.
Wagner, S. (2011). "Supplier development and the relationship life-cycle". Int. J. Production Economics, 129(2), 277-283.
Wagner, S.M., & Krause, D.R. (2009). "Supplier development: Communication approaches, activities and goals". International Journal of Production Research, 47 (12), 3161–3177.
Wouters, M., van Jarwaarde, E., & Groen, B. (2007). "Supplier development and cost management in Southeast Asia—Results from a field study". Journal of Purchasing and Supply Management, 13 (4), 228–244.
Yang, K. (2011). "Loss-Averse behavioral hypothesis Manufacturer in engineering supplier development under risk". Systems Engineering Procedia 1, 317–322
Yawar, S.A., & Kauppi.K. (2018). "Understanding the adoption of socially responsible supplier development practices using institutional theory: Dairy supply chains in India". Journal of Purchasing and Supply Management, 24(2), 164-176.