مدل بهینه‌سازی دوهدفۀ پیوند معماری محصول‌ و شبکۀ ‌تأمین‌‌کنندگان، با ‌در نظر گرفتن هم‌زمان ارتبا‌طات بین‌‌ تأمین‌‌‌کنندگان ‌و بین‌ ماژول‌ها (مطالعۀ کاربردی دوربین‌ الکترواپتیکی)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

گروه مهندسی صنایع، دانشکده مهندسی صنایع و مدیریت، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران

چکیده

هدف از این ‌پژوهش، ارائۀ مدل بهینه‌سازی دو‌هدفۀ برنامه‌ریزی ‌عدد‌ صحیح ‌مختلط غیرخطی جدید، برای انطباق ‌و ‌پیوند معماری ‌محصول ‌و ‌شبکۀ ‌تأمین‌‌کنندگان در ‌قالب انتخاب ‌تیمی از تأمین‌‌کنندگان کلیدی، در ابتدای مراحل‌ و ‌فرایند طراحی‌ و ‌توسعۀ محصول، برای ‌واگذاری ماژول‌های محصولات، با ‌کمترین هزینۀ تعاملات است که ‌تعداد معینی مهارت (شایستگی، قابلیت‌ و ‌دانش) ‌و ‌بهترین سابقۀ‌ همکاری را با‌‌ یکدیگر دارند ‌و ‌ارتبا‌طات بین‌‌ تأمین‌کنندگان‌ و ‌نیز ظرفیت و تخصیص سفارش را در نظر‌ می‌گیرند. معمولاً در توسعۀ محصول، تصمیمات‌‌‌‌‌ دربارۀ معماری ‌محصول‌ و ‌شبکۀ تأمین‌‌کنندگان به‌ترتیب توالی گرفته ‌می‌‌شود. مدل ‌ریاضی پیشنهادی، تعداد تأمین‌‌‌کنندگان تیم ‌اصلی را پویا در نظر گرفت ‌و ‌برای ‌هریک ‌از تأمین‌‌کنندگان اصلی، حداقل یک ‌و ‌حداکثر دو ‌پشتیبا‌ن ارائه داد ‌و ‌تیمی ‌‌از تأمین‌‌‌کنندگان را به‌‌عنوان اصلی‌ و ‌پشتیبا‌ن در نظر گرفت. بنابراین برتری این‌ پژوهش، در نظر گرفتن هم‌زمان معماری ‌محصول‌ و‌ شبکۀ ‌تأمین‌‌کنندگان، در ‌قالب تیمی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌از تأمین‌‌کنندگان با ‌دو ‌هدف است: 1) بیشینه‌کردن وزن شبکۀ ‌همکاری تأمین‌‌کنندگان؛ 2) کمینه‌کردن مجموع ‌کل هزینۀ تعاملات داخلی ‌و ‌خارجی برای ‌تحقق ماژول‌های محصول و برای ‌تولیدکنندۀ اصلی ‌و‌ هزینۀ پیشنهادی ماژول توسط تأمین‌کننده، با ‌‌در نظر گرفتن مهارت‌، ‌ظرفیت، سفارش ‌و ‌تأمین‌‌‌کنندگان پشتیبا‌ن. همچنین ارتبا‌ط بین ‌‌تأمین‌کنندگان‌ و‌ درون‌ و‌ بین ‌‌ماژول‌ها را در نظر ‌گرفت و‌ ‌در فازهای اولیۀ طراحی، تخمینی از هزینۀ تعاملات را با ‌‌استفاده ‌از خوشه‌بندی ماتریس ‌ساختار ‌طراحی به دست ‌آورد. این ‌‌مدل با یک مطالعۀ عددی در یک مجموعه دادۀ مصنوعی ‌و ‌یک دادۀ واقعی برای ‌یک محصول صنعتی، دوربین‌ الکترواپتیکی ارزیابی شد‌ و ‌با‌ روش‌های مجموع وزنی، ال‌پی‌متریک ‌و ‌محدودیت اپسیلون‌ تقویت‌شده حل ‌و‌ نتایج مقایسه شد ‌و‌ تحلیل حسابت نیز انجام شد. ترکیب بهینۀ تأمین‌‌کنندگان در اوایل فازهای طراحی، با ‌توجه به ‌مهارت‌ها، شبکۀ ‌همکاری، ظرفیت، ‌پشتیبا‌ن و تخصیص سفارش به ‌شرکت‌های تولیدی در انجام پروژه‌ها یا عملیات خود کمک خواهد کرد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Proposing an optimization model by simultaneous consideration of the interactions between modules and the relationships among suppliers, With a case study on the electro-optical camera

نویسندگان [English]

  • Mohammad Sajadiyan
  • Reza Hosnavi
  • Mahdi Karbasian
  • Morteza Abbasi
Faculty of Management & Industrial Engineering, Malek Ashtar University of Technology, Iran
چکیده [English]

Purpose: To address problems in product development, decisions about product architecture and supply chain, and specially supplier network, are usually sequenced. This study aims to propose a model considering the product architecture and the supplier network at the same time in the early stages of product design for two optimization goals: i) to increase the weight of the supplier cooperation network; and to minimize the total cost of transactions and the proposed modules’ cost. The relationship between suppliers and within and between modules has been also considered in the early stages of design. The cost of interactions has been estimated, using clustering to obtain the Design Structure Matrix (DSM). The proposed solution was examined in an artificial network and on the electro-optical camera. This research aims to minimize interaction costs and maximize suppliers’ collaboration networks.
Design/methodology/approach: In the first step, a DSM was developed for Product Architecture. Then the mathematical optimization MO_MINLP with a two objective model was developed. The proposed model was solved by GAMS software using Weighted Sum, LP metric, and augmented epsilon constraint methods. Consequently, the results were compared and a sensitivity analysis was performed.
Findings: The model aimed to minimize costs, including the total cost of internal and external transactions. The module proposed cost and maximized the weight of the supplier cooperation network. To evaluate the model, an artificial numerical problem and a real problem on the electro-optical camera were studied. The experimental results confirmed that the proposed model can effectively design supplier networks and assign modules to the best suppliers. The analysis of the results indicated that considering the transactions cost and supplier cooperation network simultaneously in a bi-objective model more effectively optimizes and designs the supplier network. The model’s solution results implied reduced redesign and rework with minimum cost. The results also highlighted:

Simultaneous consideration of product architecture and supplier network in the form of a team and network of suppliers.
Nonlinear bi-objective model: to increase the weight of the supplier cooperation network; and to minimize the total cost of internal and external interactions for the realization of product modules for the main manufacturer and the module proposed cost by the supplier, taking into account the skills and capacity and supporting suppliers.


Considering the relationship between suppliers and within and between modules


Assisting in the selection of the right supplier in the early stages of design
Estimation of the cost of interactions, using DSM clustering.

Research limitations/implications: In the case study, the most critical limitation in collecting necessary information and developing a computational model was the lack of historical data for product architecture and parameters.
Practical implications: Applying the proposed approach reduced the cost of product design and its associated operations. Practitioners can use this approach in selecting the best supplier and modules. The proposed approach reduced rework and redesign and supplier network costs in early product design processes.
Social implications: Implementation of the proposed approach decreased social costs by reduced rework and redesign and supplier network costs in early product design processes. Such an achievement was also related to the social network of suppliers.
Originality/value: The proposed mathematical model innovatively integrated product architecture and supplier network using MO_MINLP and used the results to optimize a typical industrial product. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Product architecture
  • Design Structure Matrix (DSM)
  • Collaborative costs؛ Supply chain design؛ Collaboration network؛ Relationships between suppliers؛ Optimization

1- مقدمه

بنگاه‌ها‌ و ‌شرکت‌های تولیدی بر توانایی‌ها‌ و‌ شایستگی‌های اصلی خود متمرکز می‌‌شوند تا در رقابت شدید پیروز شوند ) نپال[i] و ‌همکاران، 2012(. این ‌تمرکز با‌عث می‌‌شود شرکت‌های تولیدی سهم زیادی را از ارزش‌آفرینی خود در توسعه ‌و ‌تولید، به ‌تأمین‌کنندگان خود منتقل کنند (با‌ردی[ii]، 2002)؛ درنتیجه شبکۀ ‌تأمین‌‌‌‌‌ با سه اقدام گزارش‌شده (بنکه[iii] و ‌همکاران، 2014) عملکرد اقتصادی شرکت‌های تولیدی را پیش می‌‌برد: (1) عملکرد فردی تأمین‌کنندگان انتخاب‌شده؛ (2) ترتیب آنها ‌و ‌ساختار شبکۀ ‌تأمین‌‌‌‌‌؛ (3) مطابقت بین‌ شبکۀ ‌تأمین ‌‌‌‌‌‌و‌ معماری ‌محصول (وانتددو[iv] و‌ دیگران، 2011). مقالۀ حاضر بر تطبیق بین‌ معماری ‌محصول ‌و ‌شبکۀ ‌تأمین‌‌کنندگان، با‌ مدل برنامه‌ریزی ریاضی تمرکز دارد. در توسعۀ محصول، تصمیمات‌‌‌‌‌ دربارۀ معماری ‌محصول‌ و ‌شبکۀ تأمین‌‌‌‌‌، معمولاً به‌ترتیب توالی گرفته‌ می‌‌شود و این امر به ‌تصمیمات‌‌‌‌‌ غیر بهینه ‌منجر می‌‌شود؛ زیرا رویکردهای موجود، راه‌حل‌های بهینۀ محلی را برای ‌مراحل مختلف توالی تصمیم ارائه می‌‌دهد (نپال[v] و‌ همکاران، 2012). تصمیم‌گیری هم‌زمان ازطریق طراحی هم‌زمان معماری ‌محصول‌ و ‌شبکۀ ‌تأمین‌‌‌‌‌، نوید یک عملکرد ایده‌آل را برای ‌کل شبکۀ ‌تأمین‌‌‌‌‌ می‌‌دهد (گان‌ و‌ گرونو، 2013 )؛ درنتیجه توانایی طراحی معماری‌ محصول به‌موازات شبکۀ ‌تأمین،‌‌‌‌‌ به‌‌عنوان صلاحیت اصلی شرکت‌های تولیدی تکامل می‌‌یابد. انتخاب ‌تأمین‌‌کننده، یکی ‌از گسترده‌ترین مسائل موجود در پژوهش است (آیسائویی[vi] و‌ همکاران، 2007 ؛ عوادنی7 و همکاران، 2019؛ نصر[vii] و‌ همکاران، 2021). مناسب‌ترین ابزار ‌تصمیم‌گیرندگان برای ‌فرمول‌بندی مسئلۀ انتخاب ‌تأمین‌‌کنندگان، برنامه‌ریزی ریاضی است (آیسائویی ‌و‌ همکاران، 2007 ؛ جدیدی[viii] و ‌همکاران، 2014). مسئلۀ انتخاب‌ تأمین‌‌کنندۀ مناسب (ماهر‌و‌ شایسته) از دغدغه‌‌های هر شرکت تولیدی، به‌ویژه در مراحل اولیۀ طراحی محصولات است. همچنین ارتبا‌ط میان تأمین‌‌کنندگان حوزۀ مهمی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌است که‌ توجه زیادی را به‌ خود جلب کرده است (کریم‌میان و همکاران، ‌2018). انتخاب‌ پشتیبا‌ن نیز درخور توجه برخی از پژوهشگران ‌قرار ‌گرفته ‌است (هو[ix] و ‌همکاران، 2010؛ آکلا[x] و ‌همکاران، 2002؛ ترابی[xi] و‌ همکاران، 2015؛ رضائی[xii] و ‌همکاران، 2020).

بنابراین در این ‌پژوهش، یک محصول مانند دوربین‌ الکترواپتیکی در ابتدای فازهای طراحی محصول در نظر‌ گرفته شده ‌است که‌ معماری‌ محصول در‌ قالب ماتریس‌ ساختار ‌طراحی، که ‌تعاملات فیزیکی را بین‌ اجزای محصول در بر دارد، قبلاً ایجاد شده ‌است. بنابراین تعداد ماژول‌ها پس از خوشه‌بندی مشخص است. ماتریس ‌ساختار ‌طراحی برای ‌تخمین هزینه‌های تعاملات داخلی ‌و‌ خارجی، برای ‌تحقق طراحی محصول استفاده می‌شود. همچنین تعداد تأمین‌‌کنندگان با‌لقوه وجود دارد که ‌سابقه ‌و‌ شبکۀ همکاری آنها، براساسِ سوابق همکاری‌هایی در دسترس است که ‌قبلاً با‌‌ یکدیگر داشته‌اند. همچنین مهارت‌ موجود تأمین‌‌کنندگان، مهارت‌ها و سفارش‌های لازم برای‌ هر ماژول ‌و ‌ظرفیت موجود هر ‌تأمین‌کننده برای‌ هر ‌ماژول نیز مشخص است. هدف تشکیل‌ و‌ انتخاب ‌شبکۀ ‌تأمین‌‌کنندگان کلیدی برای ‌واگذاری ماژول‌های محصولات، با ‌کمترین هزینۀ تعاملات است که تعداد معینی مهارت (شایستگی، قابلیت ‌و‌ دانش) ‌و ‌بهترین سابقۀ همکاری را با‌‌ یکدیگر دارند ‌و ‌ارتبا‌طات بین ‌‌تأمین‌کنندگان ‌و ‌نیز ظرفیت را در نظر می‌گیرند. مدل ‌ریاضی پیشنهادی، غیرخطی با‌ دو ‌هدف متناقض است که تعداد تأمین‌‌‌کنندگان تیم‌ اصلی را پویا در نظر می‌گیرد؛ یعنی تعداد تأمین‌‌کننده برای ‌هر ماژول در تیم‌ اصلی، توسط شرکت اصلی تعیین‌شدنی است ‌و ‌برای‌ هریک ‌از تأمین‌‌کنندگان اصلی، حداقل یک ‌و‌ حداکثر دو پشتیبا‌ن ارائه می‌دهد ‌و ‌تیمی ‌‌از تأمین‌‌‌کنندگان را به‌‌عنوان اصلی ‌و ‌تیمی را ‌‌به‌‌عنوان پشتیبا‌ن در نظر می‌گیرد. دو ‌هدف اصلی: 1) بیشینه‌کردن وزن شبکۀ ‌همکاری تأمین‌‌کنندگان؛ 2) کمینه‌کردن مجموع ‌کل هزینۀ تعاملات داخلی ‌و ‌خارجی برای ‌تحقق ماژول‌های محصول، برای ‌تولیدکنندۀ اصلی ‌و‌ هزینۀ پیشنهادی ماژول توسط تأمین‌کننده، با‌ در نظر گرفتن مهارت، سفارش، ‌ظرفیت ‌و ‌تأمین‌‌‌کنندگان پشتیبا‌ن است.

با توجه به مرور مطالعات، بیشتر پژوهش‌های انجام‌شده در این ‌حوزه، ‌دو موضوع معماری ‌محصول‌ و‌ شبکۀ تأمین‌‌کنندگان را به‌صورت ‌مستقل بررسی کرده‌اند. مقاله‌ای یافت نشد که ‌هم‌زمان در مدل‌ ریاضی، ارتبا‌طات ماژول‌های محصول ‌و ‌نیز شبکۀ ‌همکاری را در نظر گرفته با‌شد. همچنین بیشتر آنها الگوی راهنما ارائه داده‌اند ‌و ‌از مدل تک‌هدفه و حل دقیق و فضای حل محدود استفاده کرده‌اند، در حالی ‌که ‌در پژوهش ‌حاضر، ‌هر دو نوع از ارتبا‌طات بین ‌‌تأمین‌‌‌کنندگان‌ و ‌ماژول‌ها بررسی شده‌ و ‌‌مهارت‌ها‌، ظرفیت، تخصیص سفارش و ‌تیم پشتیبا‌ن هم‌زمان در مدل در نظر ‌گرفته شده ‌است. این مدل دوهدفه با روش‌های مجموع وزنی، ال‌پی‌متریک ‌و ‌محدودیت اپسیلون‌تقویت‌شده با استفاده از نرم‌افزار گمز، دقیق حل شده است و هدف‌های بیشینه‌کردن وزن شبکۀ همکاری، هزینۀ تعاملات و هزینۀ پیشنهادی ماژول‌ها کمینه شده و محدودیت‌ها و مفروضات مدل، همچون ‌‌مهارت‌ها‌، ظرفیت، تخصیص سفارش و ‌تیم پشتیبا‌ن برآورده شده است. نوآوری اصلی‌، در نظر گرفتن هم‌زمان شبکۀ ‌همکاری بین ‌‌تأمین‌کنندگان، هزینۀ ارتبا‌طات‌ و‌ تعاملات ‌و‌ درون‌ و ‌بین ‌‌ماژول‌ها برای تخصیص ماژول و سفارش به تأمین‌کننده است. همچنین به مدل دو‌هدفۀ غیرخطی اشاره می‌شود: 1) بیشینه‌کردن وزن شبکۀ ‌همکاری تأمین‌‌‌‌کنندگان؛ 2) کمینه‌کردن مجموع ‌کل هزینۀ تعاملات داخلی ‌و ‌خارجی ‌و ‌هزینۀ پیشنهادی ماژول، در نظر گرفتن مهارت ‌و ‌ظرفیت ‌و‌ تأمین‌‌‌کنندگان پشتیبا‌ن، کمک به ‌انتخاب ‌تأمین‌کنندۀ مناسب در فازهای اولیۀ طراحی، تخمینی از هزینۀ تعاملات با‌‌ استفاده ‌از خوشه‌بندی ماتریس ‌ساختار ‌طراحی. پس از مقدمه، مبا‌نی نظری ‌و ‌پیشینۀ پژوهش ارائه خواهد شد. بخش سوم، روش‌شناسی پژوهش ‌و‌ بخش چهارم، مدل پیشنهادی را بر‌اساسِ مفروضات توصیف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. در بخش پنجم، مثال عددی‌، مطالعۀ ‌نتایج مربوطه ‌و ‌روش حل ‌و‌ تحلیل حساسیت ارائه ‌می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، در بخش پنجم، نتیجه‌گیری‌ و ‌پیشنهادهایی نیز برای ‌تحقیقات آتی مطرح می‌شود.

 

2- پیشینه و مبا‌نی نظری

مدل پایه برای ‌توسعه دربارۀ شبکۀ ‌همکاری تأمین‌‌‌‌‌‌کنندگان، مقالۀ (فتحیان[xiii] و ‌همکاران، 2017) و برای ‌هزینۀ تعاملات، مقالۀ (آتاکولو[xiv] و‌ همکاران، 2019) است. ایلهامی ‌‌و همکاران در سه پژوهش در سال‌های 2018، 2019‌ و‌2020، موضوع 3DCE را بررسی کرده‌اند. (ایلهامی ‌‌و همکاران، 2020) به‌ مطالعه‌ و‌ تحلیل کتاب‌سنجی 3DCE پرداخته و‌ (ایلهامی ‌‌و مسرورو، 2020) یک ‌مدل ‌ریاضی برای ‌3DCE ارائه‌ داده‌اند.

در سال 2017 اولین پژوهش دربارۀ تشکیل ‌تیم مطمئن،‫ با‌ در نظر گرفتن شبکۀ ‌همکاری ‌و ‌مهارت خبرگان در ‌قالب مدل ‪ RTFPرا ‫فتحیان ‌و ‌همکاران ارائه‌ دادند (فتحیان‌ و ‌همکاران، 2017). مدل MILP آنها تک‌هدفه، با‌ سه فاکتور اصلی: 1) مهارت‌، شبکه ‌و ‌قابلیت اعتماد، شامل 10 متغیر و‌16 محدودیت در3 نوع ارتبا‌طات، واگذاری ‌و‌ مهارت‌ها بود که ‌با‌ دو مثال موردی ‌و‌ نرم‌افزار گمز ‌مدل را حل کردند. نتایج آنها تأیید ‌کرد مدل پیشنهادی، به‌طور مؤثر تیم تشکیل می‌دهد. یک محدودیت مدل آنها این ‌بود که احتمال مساوی را برای ‌هر متخصص غیرمطمئن در نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرفت. همچنین در نظر نگرفتن هزینه‌ و ‌نیز تک‌هدفه‌‌بودن آن است (فتحیان و‌ همکاران، 2017).

آتاکولو ‌و ‌همکاران (2019) در مقالۀ ‌خود، یک ‌مدل غیرخطی عدد ‌صحیح مختلط را برای ‌کمک به‌ حداقل‌رساندن کل هزینه‌ها، برای‌سازمان‌‌های درگیر در توسعۀ محصول مشترک توسعه ‌داده‌اند که ‌این ‌‌مدل هم‌زمان با‌ به ‌حداقل‌رساندن هزینه‌‌های ‌مشترک، پیکربندی مطلوب‌ و ‌سطح تجمع ماژول‌ها را تعیین می‌‌‌‌‌‌‌‌کند. کاربرد مدل با ‌‌استفاده ‌از مطالعۀ موردی چاپگر، نشان داده ‌شده ‌است. مشکل مدل آنها ساده‌سازی با ‌در نظر گرفتن یک هدف‌ و ‌دو متغیر تصمیم ‌و ‌نیز یک محدودیت است، هرچند ازDSM[xv] برای ‌معماری ‌محصول استفاده کرده‌اند. از دیگر مشکلات، وزن برابر درDSM برای ‌هزینه‌های مشارکت خارجی است؛ همچنین خوشه‌بندی نیز دستی در نظر ‌گرفته شده ‌است. بنابراین با توجه به هدف این پژوهش که در نظر گرفتن هم‌زمان‌ معماری ‌محصول‌ و‌ شبکۀ ‌تأمین‌‌کنندگان، با لحاظ شبکۀ همکاری، تیم‌سازی، تأمین‌‌کنندگان پشتیبان است، موضوعات مرتبط به‌طور خلاصه ارائه می‌شود.

معماری ‌محصول را می‌‌توان عناصر شناسایی‌شدۀ یک محصول ‌و ‌روابط آنها تعریف کرد (اریکستاد17، 2019): آرایشی از تعاملات بین‌ اجزا برای‌ انجام یک عملکرد خاص، معماری یک محصول در اجزا، روابط بینا‌بین ‌‌و ‌محیط محصول گنجانده‌شده‌ است (اپینگر‌و‌برونینگ18، 2012). معمولاً دو نوع معماری یکپارچه و ماژولار وجود دارد. این ‌‌مقاله بر نوع معماری مدولار متمرکز است. نمایش تعاملات درطی فرایند تولید محصول، با‌‌ استفاده ‌از ابزارهای مختلف مانند ماتریس ‌ساختار ‌طراحی تسهیل می‌‌‌‌‌‌‌‌شود که ‌در ادامه به‌طور خلاصه شرح داده می‌‌‌‌‌‌‌‌شود. استوارد[xvi] DSM را ابزاری برای ‌مدل‌سازی پروژه معرفی کرد که روابطی از قبیل اجزای سیستم‌های ‌فرعی را به‌صورت ‌ماتریسی ضبط و درنتیجه معماری محصول را ترسیم می‌‌‌‌‌‌‌‌کند (استوارد، 1981). DSM در این‌ تحقیق به ‌دو روش اعمال می‌‌‌‌‌‌‌‌شود: به‌‌عنوان یک ابزار تجزیه برای ‌تعیین معماری ‌محصول ‌و ‌تعاملات داخلی و به‌‌عنوان یک ابزار یکپارچه‌سازی به‌منظور گروه‌بندی قطعات در ماژول‌ها. برای ‌اطلاعات بیشتر دربارۀ DSM خوانندگان، به‌ (اپینگر‌و‌برانینگ، 2012) مراجعه کنید.

تاکنون چندین طبقه‌بندی‌ و‌ مقالات مروری به ‌‌مسئلۀ انتخاب ‌تأمین‌‌کننده و تخصیص سفارش[xvii] اختصاص داده ‌شده ‌است (آیسائویی[xviii] و ‌همکاران، 2007؛ چای[xix] و‌ همکاران، 2013؛ چای‌و‌انگای[xx]، 2020؛ چای ‌و ‌همکاران، 2013 ؛ هو[xxi] و ‌همکاران، 2010؛ و تزشتین[xxii] و ‌همکاران، 2016). هرچند تخصیص سفارش به‌تازگی درخور توجه قرار گرفته است. دربارۀ ارتبا‌ط بین‌ تأمین‌کنندگان[xxiii] به پژوهش روزریا[xxiv]‌ و ‌همکاران (2010) اشاره می‌شود که سه‌گانۀ خریدار، تأمین‌‌کننده، تأمین‌‌کننده را به‌‌عنوان محصول جانبی دوگانۀ خریدار تأمین‌‌کننده در شبکه‌های تأمین، در دو شرکت بزرگ بررسی ‌کرده‌ است. همچنین ویلهلم[xxv] (2011) با ‌لحاظ رقابت، برهم‌کنش‌های تأمین‌‌کنندگان را در ارتبا‌طات تأمین‌‌کننده، تأمین‌‌کننده بررسی ‌کرده ‌است. هونگ ‌و‌هارتلی[xxvi] (2011)، سه راهکار را که ‌خریدار برای ‌مدیریت ارتبا‌طات میان تأمین‌‌کنندگان استفاده می‌کند، به‌صورت ‌زیر معرفی کرده است: استفاده از تیم‌های ترکیبی، ترغیب تأمین‌‌کنندگان به ‌برقراری ارتبا‌ط با‌ یکدیگر‌ و ‌طراحی‌های ماژولار. کیم ‌و ‌واگنر[xxvii] (2012) مطرح کرده‌اند که ‌ارتبا‌طات تأمین‌کننده، تأمین‌‌کننده با‌ید طی فرایند انتخاب ‌تأمین‌‌کننده در نظر قرار گیرد. شی[xxviii] و ‌همکاران (2012)، مسئلۀ تبا‌دل اطلاعات میان دو تأمین‌‌کننده را تحلیل کرده‌اند. ‌‌کافی ‌و ‌فاطمی قمی[xxix] (‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌2014 ) با ‌یک ‌مدل نظریه‌با‌زی برای ‌تحلیل ارتبا‌طات خریدار، تأمین‌‌کننده‌ و‌تأمین‌‌کننده_ تأمین‌‌کننده، خلاق ارزش را در زنجیرۀ تأمین بررسی کرده‌اند. کاپور‌ و‌ مک‌گرث[xxx] (2014) تحقیق‌ و ‌توسعۀ مبتنی بر ادغام تکنولوژی را بررسی کرده‌اند. آنها اهمیت ارتبا‌طات میان تأمین‌‌کنندگان را ناشی از وابستگی‌های متقابل در سیستم‌های نوآوری دانسته‌اند. کریم میان[xxxi] و ‌همکاران (2018) به ‌انتخاب ‌تأمین‌‌‌کننده، با‌ در نظر گرفتن ارتبا‌طات میان تأمین‌‌‌کنندگان، با ‌ریسک اختلال برای ‌محصول پیچیده پرداختند.

در این پژوهش، مسئلۀ طراحی شبکۀ تأمین‌کنندگان را به‌صورت یک مسئلۀ تیم‌سازی در نظر می‌گیریم. مسائل مرتبط با‌ تیم‌سازی[xxxii] به ‌انتخاب ‌زیرمجموعه‌ای از افراد ماهر موجود اشاره دارد که ‌در این ‌‌مقاله، تأمین‌‌کنندگان در نظر‌ گرفته شده ‌است؛ به‌طوری که ‌آنها مجموعه‌ای از مهارت‌های از پیش تعریف‌شده را پوشش می‌دهند. تعداد درخور توجهی از مطالعات در این ‌زمینه، دربارۀ زمینۀ تحقیق در عملیات صحبت کردند (با‌یکاس اوغلو[xxxiii]‌ و ‌همکاران، 2007).

در مسائل واقعی، هرچند ارتبا‌ط ماژول‌ها را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان به‌صورت ‌ماشین‌هایی در نظر‌ گرفت که‌ با یکدیگر در ارتبا‌ط‌اند، ولی نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان تأمین‌‌کنندگانی را که ‌به‌صورت ‌تیمی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند، ماشین قلمداد کرد که ‌فقط برای ‌انجام وظایف با ‌‌یکدیگر در ارتبا‌ط‌اند. آنها سازمان‌هایی متشکل از منابع انسانی با‌ خصوصیات انسانی‌اند. بنابراین‌ برای ‌تشکیل یک تیم مناسب از تأمین‌‌کنندگان، در نظر گرفتن ماهیت تأمین‌‌کنندگان ضروری است. بنابراین با‌ید ارتبا‌ط، تعامل ‌و ‌همکاری بین ‌‌تأمین‌‌‌کنندگان ‌و ‌بین ‌‌ماژول‌ها ‌و ‌درون ماژول‌ها هم‌زمان در نظر گرفته شود. موضوع ساختار ارتبا‌طی اعضا در تیم را برای ‌اولین‌با‌ر گاستون و‌دس ژاردین[xxxiv] (2008) ذکر کرد. مسئلۀ تشکیل ‌تیم را ابتدا لاپاس ‌و‌ همکاران با ‌تأکید بر اهمیت در نظر گرفتن شبکه‌های اجتماعی خبرگان ‌و‌ هزینه‌های ارتبا‌ط در بین‌ آنها مطرح کردند (لاپاس[xxxv] و ‌همکاران، 2009).

محمودی نژاد‌ و ‌همکاران (2018) برای انتخاب اعضای تیم چندتخصصی با معیارهای ارتباطات، انطباق و هماهنگی، توانایی‌های فردی، تخصص و هزینه، یک مدل برنامه‌ریزی چندهدفۀ صفر و یکِ غیرخطی طراحی کردند و در مرکز آمار ایران به کار بردند.

تاکنون مرور پژوهش‌های جامع مربوط‌به ‌تشکیل ‌تیم کمتر ارائه شده ‌است که به‌ (کرری ‌و ‌هارپر[xxxvi]، 2019 ؛ یو ‌و ‌همکاران[xxxvii]، 2019) اشاره می‌شود. حسینی ‌و ‌اخوان[xxxviii] (2017) برای ‌تشکیل ‌تیم در پروژه‌های پیچیدۀ مهندسی، یک ‌مدل برنامه‌ریزی صحیح 0-1 سه هدفۀ فازی ارائه دادند ‌و‌ با ‌NSGA ll آن را حل کردند.

برخی از مطالعات نیز به انتخاب ‌تأمین‌‌‌‌‌‌کنندۀ پشتیبا‌ن[xxxix] پرداخته‌اند، در ادامه خلاصۀ آنها را بیان می‌کنیم. هو[xl]‌ و ‌همکاران (2010) هنگامی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که ‌تأمین‌‌کنندۀ ‌اصلی شرکت در معرض خطرات اخلال قرار‌ گرفت، قرارداد خرید مجدد بین‌ یک شرکت ‌و ‌یک تأمین‌‌کنندۀ ‌پشتیبا‌ن را ارائه ‌کردند. هو‌ و ‌همکاران (2010)، یک مسئلۀ واحد را در نظر ‌گرفتند که ‌در آن خریدار، تقاضای ثابت را برآورده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند ‌و دو منبع تأمین دارد: تأمین‌‌کنندۀ اصلی ‌و ‌تأمین‌‌کنندۀ پشتیبا‌ن. آکلا[xli]‌ و ‌همکاران (2002)، یک ‌مدل تک‌دوره‌ای را پیشنهاد کردند که ‌شامل خرید از با‌زارهای محلی ‌و ‌رزرو از تهیه‌کنندۀ پشتیبا‌ن ازطریق قراردادهای اختیاری است. ترابی[xlii]‌ و ‌همکاران (2015)، یک ‌مدل برنامه‌ریزی تصادفی دومرحله‌ای مختلط احتمالی دو‌هدفه را برای‌ انتخاب ‌تأمین‌‌کننده‌ و ‌مسئلۀ تخصیص سفارش برای ‌ساخت انعطاف‌پذیر ارائه ‌می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند. رضائی[xliii]‌ و ‌همکاران (2020) برای ‌بیان بی‌اطمینانی، از مدل برنامه‌نویسی تصادفی دومرحله‌ای استفاده کردند. در پژوهش‌هایی که ‌تأمین‌‌کنندۀ پشتیبا‌ن را در نظر ‌گرفتند، فرض کرده‌اند که ‌تأمین‌‌کننده‌های اصلی‌ و ‌پشتیبا‌ن قبلاً انتخاب ‌شده‌‌ و ‌یا به‌صورت ‌پارامتر در مدل لحاظ کرده‌ ‌و ‌به‌صورت ‌متغیر کمتر در نظر‌ گرفته‌اند. در مطالعات قبلی، کمتر تأمین‌‌کننده‌های پشتیبا‌ن را خود مدل محاسبه ‌و انتخاب ‌می‌کند ‌و‌ به‌صورت ‌متغیر تصمیم آن را در نظر می‌گیرد که به ‌پژوهش ترابی ‌و ‌همکاران (2015) اشاره می‌شود. بنابراین پژوهش ‌حاضر با‌ در نظر گرفتن تأمین‌‌کنندۀ ‌اصلی ‌و ‌پشتیبا‌ن به‌‌عنوان متغیر در مدل، این مسئله را حل کرده است.

پنج مقالۀ مروری (پاشایی[xliv]‌ و ‌اولهاگ[xlv]، 2015) ‌و ‌(گان[xlvi]‌ و ‌گرونو[xlvii]، 2013 و 2016)‌ و ‌(یائو‌و‌اسکین[xlviii]، 2019) ‌و ‌(بنکه[xlix]‌ و ‌همکاران، 2014) بررسی جامع پژوهش مربوط‌به ‌رابطۀ معماری‌ محصول ‌و ‌زنجیرۀ ‌تأمین‌‌‌‌‌ را بررسی کرده‌اند.

المرغی[l]‌ و‌ محمودی (2009) یک ‌مدل پشتیبا‌نی تصمیم را برای ‌تعیین هم‌زمان ساختار ماژول مطلوب یک محصول ‌و ‌پیکربندی مربوط‌به ‌زنجیرۀ ‌تأمین‌‌ در یک سیستم سه‌سطحی ارائه ‌دادند. این ‌رویکرد کل فضای جواب معماری ‌محصول ‌و ‌زنجیرۀ تأمین‌‌ را در نظر نمی‌‌گیرد. (المرغی ‌و ‌محمودی، 2009). اولکو ‌و ‌اشمیت[li] (2011 ) دستورالعمل‌های طراحی برای ‌هماهنگی معماری ‌محصول ‌و‌ زنجیرۀ تأمین‌‌ را ارائه می‌‌دهند. طبق مقالۀ آنها درجۀ ماژولارسازی با‌ید عالمانه انتخاب ‌شود، زیرا ماژولارسازی عملکرد فردی محصول را کاهش می‌‌دهد (اولکو‌ و ‌اشمیت، 2011). نپال ‌و ‌همکاران (2012) یک رویکرد چند‌هدفه را برای ‌بهینه‌سازی تطابق معماری ‌محصول ‌و ‌طرح زنجیرۀ ‌تأمین‌‌ ارائه می‌‌دهند (نپال ‌و‌ همکاران، 2012). گان ‌و ‌گرونو (2013‌ و ‌2016) چارچوبی به‌ نام ویژگی طراحی هم‌زمان-هرم توازن CDA- TOP را برای ‌ساختار هم‌زمان تولید محصول ‌و ‌طراحی زنجیرۀ تأمین‌‌‌ و ‌همچنین، برای نشان‌دادن حوزه‌های توازن معرفی می‌‌کنند. (گان ‌و ‌گرونو، 2013‌ و ‌2016). علاوه بر این‌ (گان ‌و‌ گرونو، 2013) یک بررسی پژوهش ارائه می‌‌دهند. طبق گفتۀ چیو‌و‌اوکودان (2014)، یک معماری‌ محصول ماژولار با‌ید با ‌یک طرح زنجیرۀ ‌تأمین‌‌ ماژولار هماهنگ شود (چیو‌و‌اوکودان، 2014). بنکه‌ و‌ همکاران (2014) روش چهارمرحله‌ای را برای ‌هماهنگی (یا تطبیق) هم‌زمان معماری ‌محصول‌ و ‌زنجیرۀ ‌تأمین‌‌ ارائه‌ دادند (بنکه ‌و‌ همکاران، 2014). مدل پیشنهادی ایلهامی ‌‌و همکاران (2020) تک‌هدفۀ مختلط عدد‌ صحیحMINLP، تصمیم‌گیری دربارۀ ساخت یا خرید اجزا را برای ‌بهینه‌سازی سود تولید عملیاتی حاصل از محصول جدید، با ‌مطالعۀ موردی تعیین می‌‌کند ( ایلهامی ‌‌و همکاران،2020).

جدول 1 درک روشنی از مطالعات مرتبط 2dce‌ و ‌جایگاه پژوهش حاضر را نشان می‌‌‌‌‌‌‌دهد.

 

 

جدول 1- دسته‌بندی از پیشینۀ تحقیق‌ و‌ مطالعات مرتبط رویکردها‌ و‌ روش‌های طراحی‌ زنجیرۀ تأمین‌‌- طراحی محصول‌ و‌ جایگاه مدل حاضر

نویسنده

رویکرد

دامنه

پشتیبا‌ن

روابط بین‌ تأمین‌‌‌کنندگان

تخصیص سفارش

توالی دو بعد

فضای راه‌حل

تابع‌هدف

روش حل

ابعد

محیط مسئله

راهنما

مدل ریاضی

تک هدفه

چند هدفه

دقیق

غیر قیق ابتکاری

فرا ابتکاری

معماری‌محصول

زنجیره تأمین‌‌

قطعی

غیرقطعی

(المرغی‌و‌محمودی، 2009)

 

مدل ریاضی

محصول ‌و‌ زنجیرۀ تأمین‌‌

 

 

 

قبلاً تعریف‌شدۀ معماری‌محصول

محدود

ü

 

ü

   

ü

ü

ü

 

(اولکو‌و‌اشمیت،2011)

راهنما

 

محصول ‌و‌ زنجیرۀ تأمین‌‌

 

 

 

قبلاً تعریف‌شدۀ معماری‌محصول

-

             

ü

 

(نپال‌ و‌ همکاران،2012)

 

مدل ریاضی

محصول ‌و ‌زنجیرۀ تأمین‌‌

 

 

 

قبلاً تعریف‌شدۀ معماری‌محصول

محدود

 

ü

ü

   

ü

ü

 

ü

(گان ‌و‌ گرونو،2016)

راهنما

 

محصول ‌و ‌زنجیرۀ تأمین‌‌

 

 

 

هم‌زمان

-

                 

(چیو‌و‌اوکودان،2014)

 

مدل ریاضی

طراحی تأمین ‌‌‌‌‌‌و‌ تولید

 

 

 

قبلاً تعریف‌شدۀ معماری‌محصول

محدود

ü

 

ü

   

ü

ü

ü

 

(بنکه ‌و ‌والتر، 2014)

 

ماترس چند‌دامنه‌ای MDM

محصول ‌و‌ زنجیرۀ تأمین‌‌

 

 

 

قبلاً تعریف‌شدۀ معماری‌محصول

محدود

   

ü

   

ü

ü

ü

 

(فتحیان،2017)

 

مدل ریاضی

تیم‌سازی

ü

 

 

 

محدود

ü

 

ü

   

ü

ü

ü

 

(آتاکولو‌ و‌ همکاران، 2019)

 

مدل ریاضی

محصول ‌و‌ زنجیرۀ تأمین‌‌

 

 

 

قبلاً تعریف‌شدۀ معماری‌محصول

محدود

ü

 

ü

   

ü

ü

ü

 

(ایلهامی،2020)

 

مدل ریاضی

محصول ‌و‌ زنجیرۀ تأمین‌‌

 

 

 

هم‌زمان

محدود

ü

     

ü

ü

ü

ü

 

پژوهش حاضر

 

مدل ریاضی

محصول ‌و‌ زنجیرۀ تأمین‌‌

ü

ü

ü

قبلاً تعریف‌شدۀ معماری‌محصول

محدود

 

ü

ü

 

ü

ü

ü

ü

 
                                     

بررسی پژوهش‌های انجام‌شده نشان می‌دهد تاکنون طراحی شبکۀ تأمین‌کنندگان برای تخصیص ماژول، در فازهای ابتدایی طراحی محصول ماژولار با در نظر گرفتن هم‌زمان مهارت، تخصیص سفارش، شبکۀ همکاری، ظرفیت و پشتیبان بررسی نشده است. از این رو با هدف حل مسائل دنیای واقعی در این پژوهش با استفاده از مدل بهینه‌سازی، موارد اشاره‌شده هم‌زمان در نظر گرفته شده است. از جدول1 دریافت می‌شود که ‌تنها یک مقاله (فتحیان‌ و ‌همکاران، 2017) ‌تیم پشتیبا‌ن را بررسی کرده‌اند، هرچند در حوزۀ تیم‌سازی است و در حوزۀ محصول ‌و ‌زنجیرۀ ‌تأمین‌‌ نیست ‌و‌ بیشتر از ‌روش حل دقیق استفاده کرده‌اند. همچنین هیچ‌کدام ‌روابط بین ‌‌تأمین‌‌‌کنندگان‌ و‌ شبکۀ همکاری را بررسی نکرده‌اند. بیشتر مطالعات نیز تک‌هدفه است ‌و‌ به‌صورت ‌هم‌زمان شبکۀ همکاری ‌و‌ تعاملات درون ‌و ‌بین ماژول‌ها را در نظر نگرفته است. بنابراین چنین موضوعی اگرچه در واقعیت مطرح است، توجه نیست ‌و‌ به‌‌عنوان یک شکاف پژوهشی موضوعیت دارد.

 

3- روش‌شناسی پژوهش

این پژوهش از نوع کمی-کیفی است، به‌علت استفاده از نظرهای خبرگان و پژوهش‌های قبلی برای گردآوری –داده‌ها، کیفی و به‌دلیل استفاده از مدل ریاضی از نوع کمّی است، روش پژوهش نیز از نوع تحلیلی است .هدف این پژوهش، ارائۀ مدل ریاضی برای تخصیص بهینۀ سفارش و انتخاب تأمین‌‌‌کنندگان به ‌ماژول‌هاست. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این ‌‌است که‌ چگونه با ‌‌استفاده ‌از مدل بهینه‌سازی ریاضی در ابتدای مراحل طراحی محصول ماژولار، هم‌زمان شبکۀ ‌تأمین‌‌کنندگان مناسب را ‌با‌ در نظر گرفتن هزینۀ تعاملات داخلی ‌و ‌خارجی بین ‌‌ماژول‌ها ‌و‌ شبکه ‌و‌ سابقۀ همکاری بین‌‌ تأمین‌‌‌کنندگان، با در نظر گرفتن پشتیبان، مهارت و تخصیص سفارش طراحی کنیم ‌و ماژول‌ها را به ‌آنها تخصیص دهیم. به ‌این‌ منظور، ابتدا شاخص‌ها، متغیرها ‌و ‌پارامترهای مؤثر تعیین ‌و ‌اندازه‌گیری ‌و ‌مدل مناسب انتخاب ‌و ‌اجرا می‌شود. برای ‌جمع‌آوری اطلاعات دربا‌رۀ مؤلفه‌ها‌ و ‌ابعاد مدل، مطالعات به‌صورت ‌نظری ‌و‌ میدانی، انجام ‌و اطلاعات لازم از کارشناسان، ‌خبرگان، ‌گزارش‌های رسمی ‌و ‌مستندات موجود واحد تولیدی صنعتی جمع‌آوری ‌شده ‌است. در پژوهش از روش مدل‌سازی دوهدفۀ غیرخطی مختلط عدد ‌صحیح(MO-MINLP) استفاده شده‌ و‌ برای ‌حل این ‌روش از نرم‌افزارهای ‌گمز و وسویوور واکسل استفاده شده ‌است. در شکل 1، مراحل پژوهش ارائه شده است.

 

شکل 1- مراحل پژوهش

4- مدل ‌ریاضی پیشنهادی MO-MINLP

مدل پایه برای ‌توسعۀ مدل RM-SS&OA، دربارۀ شبکۀ همکاری تأمین‌‌‌‌‌‌کنندگان، مقالۀ (فتحیان[lii]‌ و ‌همکاران، 2017)‌ و ‌برای ‌هزینۀ تعاملات، پژوهش مقالۀ (آتاکولو[liii]، 2020) است.

این‌‌ مدل، یک ‌مدل دو‌هدفۀ برنامه‌ریزی عدد ‌صحیح مختلط غیرخطی است. نمادگذاری مدل در پیوست یک موجود است.

 

4-1- مفروضات مدل

  • مجموعۀ تأمین‌‌‌کنندگان متشکل از اجتماع تأمین‌‌‌کنندگان داخلی شرکت (تولیدکنندۀ) اصلی IS‌ و ‌تأمین‌‌‌کنندگان خارجی ES است. I =IS ∪ ES
  • در تیم ‌اصلی، تعداد تأمین‌‌‌کنندگان لازم برای ‌هر ماژول توسطN(m) در نظر‌ گرفته شده ‌است که ‌توسط شرکت اصلی انتخاب‌شدنی است، ولی برای‌ تعداد تأمین‌‌‌کنندگان پشتیبا‌ن، حداقل یک ‌و‌ حداکثر دو تأمین‌‌کنندۀ ‌پشتیبا‌ن در نظر گرفته شده‌ است.
  • معماری‌ محصول در ‌قالب ماژول‌ها قبلاً مشخص شده ‌است‌ و ‌هزینۀ تعاملات داخلی (ارتبا‌طات داخل یک ماژول)‌ و ‌خارجی (ارتبا‌طات بین‌ ماژول‌ها) محاسبه‌ شده است.
  • تعداد ماژول‌ها (زیرسیستم‌های بهینه) قبلاً مشخص شده است.
  • هر تأمین‌کننده یک یا چند مهارت (شایستگی، قابلیت و دانش) مشخص دارد.
  • هر ماژول بسته به‌ ظرفیت تأمین‌‌کننده، به ‌چند تأمین‌‌کننده تخصیص می‌یابد.
  • یک ماژول در آن ‌واحد، تنها به‌ یک تأمین‌کننده تخصیص می‌یابد، هرچند به ‌یک تأمین‌کننده چند ماژول واگذار می‌شود.
  • برای ‌کاهش ریسک اختلال ‌تأمین‌ و‌ در نظر گرفتن ظرفیت در تیم ‌اصلی، تعداد تأمین‌کننده برای ‌هر ماژول را شرکت اصلی انتخاب می‌کند، ولی در تیم پشتیبا‌ن، برای هر ‌ماژول حداقل 1‌و ‌حداکثر2 تأمین‌‌کنندۀ ‌پشتیبا‌ن در نظر گرفته ‌می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.
  • اعضای تیم به ‌دو دستۀ اصلی، ‪ Mو پشتیبا‌ن، ‪ Bتقسیم می‌شوند.
  • ‫‪میزان سابقۀ همکاری میان دو تأمین‌‌کننده به‌صورت ‌وزن همکاری در نظر گرفته ‌می‌شود؛ به‌گونه‌ای که‌ ‫هرچه میزان سابقۀ همکاری میان دو تأمین‌‌کننده بیشتر با‌شد، وزن ارتبا‌ط نیز بیشتر است.
  • مهارت‌های موجود هر تأمین‌کننده و لازم برای هر ماژول، ‫با‌ید از قبل مشخص با‌شد.
  • ‫‪ظرفیت موجود هر تأمین‌کننده و سفارش لازم برای هر ماژول، ‫با‌ید از قبل مشخص با‌شد.

 

این بخش، مدل‌ ریاضی پیشنهادی را توصیف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که‌ در حل مسئلۀ تشکیل ‌تیم تأمین‌‌کنندگان استفاده می‌شود، جایی که ‌همکاری بین‌ تأمین‌‌کنندگان، شایستگی‌ و ‌مهارت آنها‌ و ‌تعاملات بین ‌‌و‌ درون ماژول‌ها، یک مسئلۀ مهم ظاهر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. این ‌مدل، انتخاب ‌تأمین‌‌کنندگان و تخصیص سفارش-ارتبا‌طات ماژول[liv] نامیده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.

با ‌توجه به‌ مجموعه‌ای از تأمین‌‌کنندگان، I به‌‌عنوان نامزدهای انتخاب، ما مجموعه‌ای از ماژول را داریم که ‌M نامیده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. علاوه بر این‌، مجموعه‌ای از مهارت‌های لازم برای‌ هریک ‌از تأمین‌‌کنندگان، نامزد به ‌نام S وجود دارد. هر ‌تأمین‌کننده به‌صورت یک گره ‌و ‌رابطه‌ و ‌سابقۀ همکاری بین‌ آنها با‌ یک لبه ‌(یال) نشان داده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، پارامتر ارتبا‌طات تأمین‌‌کنندگان W(i,j) نام دارد. در RM-SS&OA، سه مجموعۀ متغیر تصمیم وجود دارد: 1) متغیرهای واگذاری یا تخصیص‌؛ ‌2) متغیرهای رابطه (سابقۀ همکاری)؛ 3) متغیرهای ظرفیت. متغیرهای تخصیص با‌YM، YB‌و‌Y نشان داده می‌‌‌‌‌‌‌‌شوند که ‌اگر تأمین‌‌کنندۀ i به‌ تیم اختصاص یابد، برابر با‌ 1 است؛ در حالی که ‌متغیرهای رابطه با ‌R نشان داده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند که ‌اگر تأمین‌‌کنندۀ i به ‌ماژول m اختصاص یابد، برابر با ‌1 است. دو گروه از تأمین‌‌کنندگان فرض می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند: 1. نوع اول مربوط‌به‌ تأمین‌‌کنندگان ‌اصلی تیم است که ‌با ‌M مشخص می‌شود؛ 2. ‌تأمین‌‌کنندگان پشتیبا‌ن است که با ‌B نشان داده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. پس از آن، دو ‌متغیر برای ‌این‌ دو نوع تعریف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود: YM که ‌برابر با 1 است‌، اگر i به‌‌عنوان تأمین‌‌کنندۀ اصلی به ‌m اختصاص ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یابد و اگر تأمین‌‌کنندۀ i به‌‌عنوان تأمین‌‌کنندۀ ‌پشتیبا‌ن به ‌m اختصاص ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یابد، برابر YB می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.

با ‌توجه به ‌نوع تأمین‌‌کنندگان تیم ‌(اصلی یا پشتیبا‌ن)، سه نوع رابطه وجود دارد. سه متغیر باینری YMMو YMB وYBB  برای ‌روابط در نظر ‌گرفته می‌شود. روابط بین ‌‌تأمین‌‌‌کنندگان‌ اصلی با اصلی، اصلی با ‌پشتیبا‌ن ‌و ‌پشتیبا‌ن با‌ پشتیبا‌ن است. جدول 2- سه نوع ارتبا‌ط بین‌ اعضای تیم‌ اصلی،‌ بین‌ اعضای تیم پشتیبا‌ن‌ و ‌بین‌ اعضای اصلی‌ و‌ پشتیبا‌ن را نشان می‌‌‌‌‌‌‌دهد.

 

جدول 2- سه نوع ارتبا‌ط بین‌ اعضای تیم‌ اصلی،‌ بین‌ اعضای تیم پشتیبا‌ن‌ و ‌بین‌ اعضای اصلی‌ و‌ پشتیبا‌ن

RMB

YM

YB

YB

RBB

YM

RMM

 

 


تیم اصلی

 

 

تیم پشتیبا‌ن

 

متغیر نوع سوم، متغیر ظرفیت Xmi است که‌ یک متغیر بزرگ‌تر مساوی صفر است و اگر یک با‌شد، نشان ‌می‌‌دهد ‌در صورت واگذاری ماژول تنها به ‌یک تأمین‌کننده، سفارش لازم برابر ظرفیت موجود است. اگر کمتر از‌ یک مثلاً 8/0 با‌شد، نشان‌ می‌‌دهد ‌تأمین‌‌‌کننده تنها 0.8 ظرفیت لازم را دارد و اگر بزرگ‌تر از ‌یک مثلاً 5/1 با‌شد، نشان‌ می‌‌دهد تأمین‌‌‌کننده 50 درصد بیشتر از ‌نیاز است. این‌ متغیر به ‌این ‌منظور تعریف شد که ‌شرکت اصلی دربارۀ واگذاری یا اتحاد همکاری تأمین‌کنندگان ‌و‌ پیشنهاد تغییر ظرفیت تصمیم‌گیری کند.

 در مدل حاضر، پارامتر SAsi تخصیص مهارت موجود s را برای‌ تأمین‌‌کنندۀ i نشان ‌‌می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد‌ و ‌PSps که ‌مهارت‌های لازم برای ‌هر‌ ماژول را نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. وزن رابطۀ بین‌ هر جفت تأمین‌‌کننده با ‌Wij ∀i.j ∈ I تعریف می‌‌‌‌‌‌‌‌شود‌ و‌ در آخر، Ks حداقل تعداد مهارت‌های لازم برای ‌یک تیم در نظر‌ گرفته ‌می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود.

 capmmسفارش لازم شرکت اصلی برای ماژول m‌ و‌capmi ظرفیت موجود هر تأمین‌کنندۀ i، برای ماژول m است، هزینۀ پیشنهادی هر‌ تأمین‌‌‌کننده برای ‌هر ماژول m، cpmi‌ و ‌هزینۀ داخلی هر ماژول m، Cm است. Umm نیز هزینۀ تعاملات خارجی (بین‌ ماژول‌ها) است.

 

الف - توابع هدف 1و2

مدل نهایی  ‫این‌‌ مقاله به‌عنوان ‪ ،RM-SS&OAیک ‌مدل دو‌هدفه است که ‌هم‌زمان دو‌ هدف شبکۀ همکاری تأمین‌‌کنندگان ‫و هزینۀ تعاملات ‌و ‌هزینۀ ماژول‌ها را ابتدای مراحل طراحی محصول در نظر می‌‌گیرد.

تابع هدف1: بیشینه‌سازی وزن شبکۀ ‌همکاری ‌و‌ تعامل تأمین‌‌کنندگان

‫تابع هدف2: کمینه‌سازی مجموع هزینۀ کل تعاملات داخلی هر ماژول ‌و ‌هزینۀ بین‌ ماژول‌ها (تعامل خارجی) و هزینۀ پیشنهادی ماژول‌ها

مدل پیشنهادی: RM-SS&OA

(1)

 

(2)

 + PCC

هدف اول: انتخاب ‌و ‌تشکیل تیمی ‌‌از تأمین‌کنندگان با بیشترین وزن شبکۀ ‌همکاری بین‌ انواع تأمین‌کنندگان ‌و ‌سابقۀ ارتبا‌ط آنهاست.

هدف دوم: کمینه‌کردن مجموع ‌کل هزینۀ همکاری تولیدکنندۀ اصلی ‌و ‌هزینۀ پیشنهادی ماژول با تأمین‌کننده است.

کل هزینۀ همکاریTCC برابر مجموع هزینۀ همکاری داخلی ICC‌ و ‌هزینۀ همکاری خارجیECC است.

به علت اینکه ‌ابتدای مراحل‌ طراحی هزینۀ نهایی ماژول مشخص نیست، برای ‌انتخاب ‌ماژول با ‌کمترین هزینه، هزینۀ پیشنهادی ماژول توسط تأمین‌کننده، هزینۀ پیشنهادی ماژول PCC در نظر‌ گرفته شد. هزینۀ تعاملات داخلی ‌و ‌خارجی نیز از مطالعۀ (نواک‌و‌اپینگر[lv]، 2001) استفاده شد؛ به این ‌صورت که ‌برای ‌هزینۀ تعاملات داخلی ماژول، مجموع تعداد ارتبا‌طات‌ و ‌تعداد اجزای ماژول به‌‌عنوان پیچیدگی ‌و‌ هزینۀ تعاملات داخلی محاسبه ‌شد ‌و ‌برای ‌هزینۀ تعاملات خارجی، مجموع تعداد ارتبا‌طات بین ‌‌ماژول‌ها‌ و‌ تعداد ماژول به‌‌عنوان پیچیدگی‌ و‌ هزینۀ تعاملات خارجی در نظر ‌گرفته ‌و‌ محاسبه ‌شد. هزینۀ تعاملات به‌صورت‌ کوادراتیک ‌و‌ درجه‌دو در نظر ‌گرفته شده ‌است، زیرا طبق (Ülkü & Schmidt, 2011)، ارتبا‌ط تعداد ماژول‌ها‌ و ‌هزینۀ تعاملات داخلی ‌و ‌خارجی غیرخطی ‌و ‌از درجه‌دو است. کل هزینۀ همکاریTCC ، برابر مجموع هزینۀ همکاری ‌و ‌تعاملات داخلیICC‌ و ‌هزینۀ همکاری ‌و ‌تعاملات خارجیECC است.

معادلۀ ریاضی محاسبۀ هزینۀ تعاملات داخلی ‌و ‌خارجی به‌صورت ‌زیر است.

 

 

 

 

 

ب- محدودیت‌ها

در مدل RM-SS&OA، 15 محدودیت تعریف ‌شده است که در چهار دسته توصیف می‌شود: محدودیت‌های تخصیص (انتساب یا واگذاری)، محدودیت‌های رابطه، محدودیت‌های مهارت‌ و ‌محدودیت‌های ظرفیت و سفارش(تقاضا).

1) محدودیت‌های واگذاری‌ و ‌تخصیص ماژول:3-5

در مدل RM-SS&OA، محدودیت (3) بیان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند ‌برای ‌هر ماژولm، بسته به ‌سیاست شرکت اصلی، با‌ید حتماً تعداد تأمین‌‌کنندۀ ‌اصلی تعیین شود ‌و ‌تعداد تأمین‌‌کننده برای ‌هر ماژول مشخص شود ‌و همۀ ماژول‌ها تخصیص یابد. محدودیت (4) اظهار می‌‌دارد که‌ حداقل یک تأمین‌‌کننده‌ و ‌حداکثر دو تأمین‌‌کننده با‌ید به‌‌عنوان پشتیبا‌ن برای ‌هر‌ ماژول تعیین شود، محدودیت (5) مجموعۀ  از اجتماع تأمین‌‌کنندگان اصلی ‌و ‌پشتیبا‌ن، یعنی تیم نهایی را تشکیل می‌‌دهد.

محدودیت (6) تضمین می‌‌کند که ‌یک ماژول، مثلاً در ماژول یک‌به‌یک تأمین‌‌کنندۀ خاص، تأمین‌‌کنندۀ دو در تیم ‌اصلی ‌و ‌پشتیبا‌ن، هم‌زمان اختصاص نیابد.

(3)

 

(4)

 

(5)

 

(6)

 

 

2) محدودیت‌های رابطۀ بین‌ تأمین‌‌کنندگان (شبکۀ تأمین‌‌کنندگان) : 7-9

همان‌طور که ‌در جدول 2- سه نوع ارتبا‌ط بین‌ اعضای تیم‌ اصلی،‌ بین‌ اعضای تیم پشتیبا‌ن‌ و ‌بین‌ اعضای اصلی‌ و‌ پشتیبا‌ن نشان داده شده ‌است، سه نوع رابطه بین‌ دو تأمین‌‌کننده در مدل RM-SS&OA وجود دارد. بنابراین ‌محدودیت‌های (7) - (9) برای ‌این ‌روابط تعریف‌ شده است.

محدودیت 7 تضمین می‌کند که ‌حداقل یک ارتبا‌ط ‌و ‌همکاری بین ‌‌تأمین‌کنندگان اصلی در تشکیل ‌تیم وجود داشته با‌شد. محدودیت 8 تضمین می‌‌‌‌‌‌‌‌کند که ‌حداقل یک ارتبا‌ط ‌و‌ همکاری بین‌‌ تأمین‌کنندگان اصلی ‌و ‌تأمین‌کنندگان پشتیبا‌ن در تشکیل‌ تیم وجود داشته با‌شد. محدودیت 9 تضمین می‌‌‌‌‌‌‌‌کند که ‌حداقل یک ارتبا‌ط ‌و ‌همکاری بین ‌‌تأمین‌کنندگان پشتیبا‌ن در تشکیل ‌تیم وجود داشته با‌شد.

(7)

 

(8)

 

(9)

 

 

 

3) محدودیت‌های مهارت: 10-13

محدودیت (10)، حداقل تعداد تأمین‌‌کنندگان لازم را از هر مهارت در نظر می‌گیرد. محدودیت (11) تضمین می‌کند که ‌تیم با‌ید حداقل یکی از مهارت‌ها را داشته با‌شد‌ و‌ بنابراین تأمین‌‌‌کنندگان بدون مهارت را حذف می‌‌‌کند. محدودیت (12)، پارامتر PSms را برای‌ شکیل‌ تیم در نظر می‌گیرد‌ و ‌تأمین‌‌کنندگان تیم با ‌مهارت‌های خاص را اختصاص می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد که با PSms در تأمین‌کنندگان اصلی تیم تعریف می‌شود؛ در حالی که ‌محدودیت (13) این محدودیت را برای ‌تأمین‌‌کنندگان پشتیبا‌ن در نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد.

(10)

           

(11)

 

(12)

            

(13)

         

 

4) محدودیت‌های ظرفیت: 14-17

(14)

 

(15)

 

(16)

 

(17)

        

 

محدودیت 14، مجموع ظرفیت تأمین‌کنندگان مختلف و سفارش لازم را برای ‌هر ماژول، برای ‌تیم اصلی در نظر می‌گیرد. همچنین متغیر  اگر برابر یک با‌شد، نشان‌دهندۀ ظرفیت برابر برای ‌یک تأمین‌کننده است ‌و ‌اگر کمتر از ‌یک با‌شد مثلاً 0.5، نشان ‌می‌‌دهد ‌یک تأمین‌کننده اگر بخواهد به‌تنهایی ماژول را به دست آورد، با‌ید ظرفیت موجودش را دوبرابر کند و اگر بیشتر از ‌یک با‌شد مثلاً 1.5، نشان ‌می‌‌دهد ‌ظرفیت موجود برای ‌این ‌ماژول 50درصد بیشتر از ‌نیاز است. درواقع این ‌متغیر نشان ‌می‌‌دهد اگر تنها یک تأمین‌کننده برای ‌هر ‌ماژول در نظر بگیریم، وضعیت موجود آن برای ‌تأمین‌‌ ماژول چگونه است. محدودیت 15 تضمین می‌‌‌‌‌‌‌کند که ‌مجموع ظرفیت تأمین‌کنندگان مختلف سفارش لازم را برای ‌هر‌ ماژول، برای ‌تیم پشتیبا‌ن در نظر بگیرد. محدودیت 16 تضمین می‌‌‌‌‌‌‌کند که ‌تنها تأمین‌کنندگان با ‌ظرفیت بزگ‌تر از صفر در تیم ‌اصلی با‌شند (حذف تأمین‌‌‌کنندگان بدون ظرفیت در تیم ‌اصلی). محدودیت 17 تضمین می‌‌‌‌‌‌‌کند که ‌تنها تأمین‌کنندگان با‌ ظرفیت بزگ‌تر از صفر در تیم پشتیبا‌ن با‌شند (حذف تأمین‌‌‌کنندگان بدون ظرفیت در تیم پشتیبا‌ن).

 

4-2- روش‌های حل، نتایج محاسبا‌تی، تحلیل ‌و ‌ارزیابی مدل‌

در نظر گرفتن چند هدف، به ‌واقعی‌شدن مدل ‌و ‌انعطاف‌پذیری آن کمک می‌کند، مدل در این ‌پژوهش دو‌هدفه در نظر ‌گرفته شده ‌است. در این ‌مسائل، اهداف در تضاد‌ و ‌تناقض با‌‌ یکدیگرند و‌ تعریف مجموعۀ جواب غیر مسلط ضروری است، به‌طوری ‌که تابع ‌هدف را بهینه کند‌ و‌ با ‌محدودکردن دیگر توابع هدف به بدترشدن دیگر اهداف منجر نشود. دو‌ هدف‌ این ‌پژوهش در تضاد با ‌‌یکدیگرند؛ زیرا هرچه همکاری ‌و ‌سابقۀ قبلی تأمین‌‌‌کنندگان با ‌‌یکدیگر کمتر با‌شد، برای تحقق محصول ‌و‌ ماژول نیاز به ‌هزینۀ تعاملات داخلی‌ و ‌خارجی بیشتری است.

 مدل با‌‌ استفاده ‌از سه روش حل دقیق محدودیت اپسیلون تقویت ‌شده، ال‌پی‌متریک ‌و ‌مجموع وزنی حل‌ و‌ نتایج با یکدیگر مقایسه شده است. ‫یکی از روش‌های حل مسائل بهینه‌سازی چندهدفه، روش محدویت اپسیلون تقویت‌شده ‌است، برای ‌جزئیات ‌و‌ شرح این ‌روش به ‌مقالۀ (ماورتاز‌ و ‌فلوریز[lvi]،2013) مراجعه کنید.

برای ارزیابی مدل، ابتدا نتایج حل یک مسئلۀ شبیه‌سازی‌شده ‫با ‌سه روش حل دقیق محدودیت اپسیلون تقویت ‌شد، ال‌پی متریک ‌و‌ مجموع وزنی مقایسه شد که‌ نشان داد نتایج تقریباً منطبق با‌ یکدیگر بودند. در این ‌پژوهش برای ‌تعیین وزن‌های هزینه‌های پیشنهادی ماژول‌ و‌ هزینۀ تعاملات داخلی ‌و ‌خارجی از تکنینک مقایسات زوجی توسط اکسپرت چویس استفاده شد و میزان ناسازگاری مقدار پذیرفتنی 0.084 به دست آمد. بنابراین وزن‌ها به‌صورت ‌w1=0.5 w2=0.25 w3=0.25 به دست آمد.

 

5- بحث ‌و ‌نتایج تجربی

به‌منظور بررسی اثربخشی ‌و ‌ارزیابی عملکرد مدل پیشنهادی، از دو روش استفاده می‌شود. روش اول، ارزیابی مدل با‌‌ استفاده از مجموعۀ دادۀ آماده یا شبیه‌سازی‌شده ‌و ‌ارزیابی نتایج آن است. روش دوم، ارزیابی عملکرد مدل در یک محیط واقعی است. به‌منظور درک نحوۀ کارکرد مدل ‌و ‌ارزیابی مدل، از هر دو روش استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود . بنابراین‌، این بخش دو آزمایش عددی را ارائه داد. اولین آزمایش یک شبکۀ ‌مصنوعی کوچک از 15 تأمین‌‌کننده‌ و ‌4 ماژول را با‌ مهارت‌های محدود به ‌کار گرفت. آزمایش دوم در یک محیط واقعی ‌و ‌محصول صنعتی، 10 تأمین‌‌کننده ‌و ‌6 ماژول را در نظر گرفت. پس از آن، مدل با ‌‌استفاده از نرم‌افزار گمز در کامپیوتری با‌ پردازندۀ 2.6 و 4 گیگابا‌یت رم بر هر دو مجموعۀ داده اجرا شد‌ و ‌نتایج اجرای مدل برای ‌هر مسئله در بخش‌های بعدی ارائه شده ‌است. در مقایسۀ نتایج مدل پیشنهادی با مقالۀ (فتحیان و‌ همکاران، 2017)، مشخص شد هر دو مدل با گمز حل شده است و برای تشکیل تیم کاراست و در هر دو داده‌ها قطعی است، هرچند مدل (فتحیان و ‌همکاران، 2017) تک‌هدفۀ خطی بود و تنها شبکۀ همکاری را در نظر گرفته است و همچنین هزینه نیز که در طراحی شبکۀ تأمین‌کنندگان فاکتور مهمی است، برخلاف پژوهش حاضر در نظر گرفته نشده است. همچنین تخصیص آنها یک‌به‌یک است، یعنی برای هر موقعیت تنها یک انتخاب در نظر می‌گیرد، ولی در مدل پیشنهادی ما، تخصیص یک‌به‌چند است، یعنی یک تأمین‌کننده بسته به مفروضات، بیش از یک ماژول را اختیار می‌کند. در مقایسه با پژوهش (آتاکولو[lvii] و‌ همکاران، 2020) مدل آنها ساده و تک‌هدفۀ غیرخطی بود و تنها هدف هزینۀ تعاملات را با یک محدودیت در نظر گرفت، ولی در پژوهش حاضر مدل دوهدفۀ غیرخطی با در نظر گرفتن محدودیت‌های انتساب، ارتباطات، هزینۀ تعاملات، ظرفیت و تخصیص سفارش است. همچنین طبق جدول 1، نتایج مدل حاضر با دیگر مطالعات پیشین مقایسه‌شدنی است.

الف. مسئلۀ شبیه‌سازی‌شده‌ و ‌مصنوعی

1) مجموعۀ داده‌ها: مجموعه‌ای متشکل از 15 تأمین‌‌کننده با ‌دو مهارت در نظر‌ گرفته شد که ‌هر تأمین‌کننده مهارت 1، مهارت 2‌ و هر دو مهارت 1‌و‌2 دارد یا مهارت ندارد. برخی از این‌ تأمین‌‌کنندگان در گذشته با‌ هم همکاری داشته‌اند. این‌ همکاری در شکل 2 با لبه‌ها ‌و‌ گره‌ها نشان داده ‌شده‌ است. گره‌ها نمایندۀ تأمین‌‌کنندگان‌اند، در حالی که ‌لبه‌ها نمایانگر همکاری قبلی بین‌ آنهایند. اعداد نشان داده‌شده در لبه‌ها، نشان‌دهندۀ وزن همکاری بین‌ آنهاست، به‌طوری که ‌تعداد بیشتر نشان‌دهندۀ همکاری بیشتر بین‌ آنهاست. مهارت‌های هر تأمین‌کننده در شکل2 نشان داده ‌شده ‌است. S.1‌و‌S.2 به‌ترتیب نمایانگر تأمین‌‌کنندگان با ‌مهارت 1‌و‌ تأمین‌‌کنندگان با ‌مهارت 2 هستند‌ و ‌هر مهارت فردی را نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند. ماتریس SAsi، هر مهارت تأمین‌‌کننده را نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. برای ‌هر ‌تأمین‌کننده چهار جایگاه تعریف‌ شده است که‌ هریک ‌از اعضا مهارت‌های خاصی دارد. ماتریس PSps مهارت‌های لازم برای ماژول هریک از اعضا را نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد.

 

 

تیم پشتیبان

تیم اصلی

شکل 2- شبکۀ ‌همکاری اولیه‌ و بهترین تیم حاصل از روش محدودیت اپسیلون تقویت‌شده

 

2) نتایج: پس از حل مدل پیشنهادی RM-SS&OA، تیم به دست آمد. تیم اصلی، اعضا با ‌توجه به‌ ماژول خود، yM بودند؛ از این‌ رو، تیم تأمین‌‌کنندگان اصلی ‌و‌ پشتیبا‌ن [1,2,3,4,11,8,13,15]= yI به دست آمد. [1,2,3,4,11,8]= ym‌و‌[8,13,15]= yb بر‌اساس راه‌حل‌های به‌دست‌آمده، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان دریافت که ‌تمام مفروضات انجام‌شده در این‌ مطالعه پوشش داده ‌شده ‌است. همچنین، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان دریافت که ‌اولین اولویت، انتخاب ‌یک تأمین‌‌کننده از تأمین‌‌کنندگان معتبر بود‌ و مدل بهترین پشتیبا‌ن‌گیری را برای ‌هریک ‌از تأمین‌‌کنندگان، داشتن همکاری خوب با‌ دیگران ‌و ‌داشتن مهارت‌های مشابه‌ با‌ تأمین‌‌کنندگان ‌اصلی آنها ارائه ‌می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد.

در جدول 3، نتایج سه روش حل مجموع وزنی، ال‌پی‌متریک ‌و‌ محدودیت اپسیلون تقویت‌شده، با یکدیگر مقایسه شد.

همان‌گونه که مشخص است نتایج به هم نزدیک‌ است ‌و‌ نشان از اعتبا‌ر مدل دارد.

 

جدول 3- مقایسۀ نتایج حاصل از حل مدل‌ ریاضی پیشنهادی ‌و‌ الگوریتم‌های پیشنهادی

ردیف

روش حل

تیم تأمین‌‌کنندگان اصلی‌ و ‌پشتیبا‌ن Yi

تیم تأمین‌‌کنندگان اصلی YMi

تیم تأمین‌کنندگان پشتیبا‌ن YBi

تابع هدف1

Z1

تابع هدف2

Z2

تخصیص ماژول‌ها به ‌تیم‌ اصلی

تخصیص ماژول‌ها به ‌تیم پشتیبا‌ن

PCC

ICC

ECC

وزن‌ها Wi

مقدار
تابع
هدف الگوریتم

1

محدودیت اپسیلون تقویت‌شده

{1و2و3و4و8و11و13و15}

{1و2و3و4و11}

{8و13و15}

123

49

M(1,1)=1 M(2,2)=1 M(2,4)=1 M(3,11)=1 M(4,3)=1

M(1,15)=1 M(2,8)=1 M(3,8)=1 M(4,11)=1

70

13

40

تابع هدف یک اصلی

k1= 123 k2= 49

2

ال‌پی متریک

{1و2و3و4و8و11و13و15}

{2و4و11و13و15}

{1و3و8}

121

49

M(1,15)=1 M(2,2)=1 M(2,4)=1 M(3,13)=1 M(4,11)=1

M(1,1)=1 M(2,8)=1 M(3,8)=1 M(4,3)=1

150

13

40

W1=W2=
5/0

16/35

3

مجموع وزنی

{1و2و3و4و8و11و13و15}

{1و2و3و4و13}

{8و11و15}

123

49

M(1,1)=1 M(2,2)=1 M(2,4)=1 M(3,3)=1 M(3,13)=1

M(1,15)=1 M(2,8)=1 M(3,8)=1 M(4,11)=1

70

13

40

W1=W2=
/05

75/80

 

ب - مسئلۀ واقعی ( مطالعۀ کاربردی دوربین‌ الکترواپتیکی)

با‌ توجه به مفروضات مدل، با‌ید محصولی انتخاب‌ شود که نیازمند مهارت‌ها‌ و ‌ویژگی‌های طراحی محصول در سطوح مختلف با‌شد؛ بنابراین اطلاعات حاصل از این‌ پژوهش بر دوربین‌ الکترواپتیکی سداد در یک صنعت مهندسی اجرا شد ‌و ‌نتایج حاصل از آن در اختیار طراحان ‌و‌ مهندسان این ‌صنعت قرار گرفت.

سیستم‌های نظارت الکترواپتیکی، سیستم‌های خودکار ‌و ‌کامپیوتری‌اند که برای نظارت بر مرزها در روز ‌و ‌شب طراحی ‌شده‌اند و ‌اجزای آن شامل کاربر، دوربین‌ حرارتی، دوربین‌ تلویزیونی، مانیتور ‌و‌ واحد کنترل است. سامانۀ نظارتی سداد در پنج نوع ‌و ‌بر‌اساس اهداف‌ و‌ راهبردهای مختلف، توسط وزارت دفاع‌ و ‌پشتیبا‌نی نیروی مسلح تولید می‌‌شود. سامانۀ مدنظر، یک سامانۀ شناسایی‌ و‌ مراقبت است که ‌در مدل‌های مختلف سیار ‌و ‌ثابت ‌و ‌در کارایی‌های مختلف نظامی‌‌ و غیرنظامی و‌‌ کنترل‌ و ‌مراقبت استفاده می‌شود. دوربین‌ فیلم‌برداری با ‌وضوح با‌لا‌ و ‌مجهز به ‌موتور زوم‌ و ‌فوکوس متغیر، نمایشگر حرارتی با‌ کیفیت با‌لا که ازجمله ویژگی‌های سیستم نظارت الکترواپتیکی است‌ و با یک واحد مرکزی کنترل می‌‌شود‌ و ‌همچنین مجهز به ‌دوربین‌های مرئی ‌و‌ حرارتی است.

برای داده‌های مدل ازنظر خبرگان ‌و ‌اطلاعات در دسترس طراحان ‌و ‌مدیران استفاده شد. ابتدا ماتریس‌ ساختار ‌طراحی بر‌اساس تعاملات فیزیکی اجزای محصول، در ‌قالب ماتریس 25*25 ایجاد شد، سپس با ‌‌استفاده ‌از خوشه‌بندی نرم‌افزار وسویور‌و ‌حداقل تعداد تعاملات دو، بهترین خوشه‌بندی با ‌نظر خبرگان به‌ تعداد شش خوشه (ماژول) (فاصله‌یاب، دوربین‌ IR، Serial، M.B، پایه، موتور گشتاور ) مطابق شکل 3- نتایج خوشه‌بندی حاصل از نرم‌افزار وسویوور تأیید شد. سپس مقادیر پارامترهای مورد‌نیاز مدل تعیین ‌و ‌مدل حل شد، نتایج به ‌شرح جدول زیر است. به‌منظور هزینۀ تعاملات داخلی ‌و‌ خارجی از مطالعۀ (نواک‌و‌اپینگر[lviii]، 2001) استفاده شد؛ به این ‌صورت که ‌برای ‌هزینۀ تعاملات داخلی ماژول، مجموع تعداد ارتبا‌طات ‌و ‌تعداد اجزای ماژول به‌‌عنوان پیچیدگی ‌و ‌هزینۀ تعاملات داخلی محاسبه ‌شد ‌و ‌برای‌ هزینۀ تعاملات خارجی، مجموع تعداد ارتبا‌طات بین ماژول‌ها ‌و ‌تعداد ماژول به‌‌عنوان پیچیدگی‌ و‌ هزینۀ تعاملات خارجی در نظر‌ گرفته ‌و ‌محاسبه ‌شد.

1) مجموعۀ داده‌ها: 10 تأمین‌‌کننده با‌ دو مهارت در نظر ‌گرفته شد که ‌هر ‌تأمین‌‌‌کننده مهارت 1، مهارت 2‌ و ‌هر دو مهارت 1‌ و ‌2 دارد یا مهارت ندارد. از بین‌ 10 تأمین‌‌‌کننده‌ و ‌6 ماژول، بهترین تیم‌ اصلی ‌و ‌پشتیبا‌ن انتخابی معرفی شد. نتایج نشان داد ‌تیم ‌اصلی ‌و ‌پشتیبا‌ن در هر سه روش یکسان‌اند، ولی ترکیب تیم ‌اصلی ‌و ‌پشتیبا‌ن، طبق جدول با‌‌ یکدیگر تفاوت اندکی دارند.

2) نتایج: پس از حل مدل پیشنهادی RM-SS&OA، تیم به دست آمد. تیم ‌اصلی، اعضا با‌ توجه به ‌ماژول خود، yM بودند؛ از این‌ رو، تیم تأمین‌‌کنندگان اصلی ‌و‌ پشتیبا‌ن [1,2,3,4,8,9,10]= yI به دست آمد. [2,4,9]= ym‌و‌[1,3,8,10]= yb

مقایسۀ نتایج با ‌وضعیت موجود، نشان داد ‌تفاوت معناداری وجود دارد؛ زیرا قبلاً صرفاً تأمین‌‌‌کنندگان با بیشترین سوابق قبلی ‌و ‌یا با‌ نظر مساعد مدیریت انتخاب ‌شده بودند. با ‌توجه به ‌اینکه‌ مدل پیشنهادی کلیۀ مفروضات ‌و‌ محدودیت‌ها‌ و ‌نیز دو‌هدفه، هم‌زمان همکاری‌ و ‌هزینۀ پیشنهادی ‌و ‌هزینۀ تعاملات را در نظر ‌گرفته بود ‌و با روش محدودیت اپسیلون تقویت‌شده جواب‌های بهینۀ پارتویی را ارائه می‌‌داد، مدیر پروژه‌ و‌ تصمیم‌گیران بر آن شدند تا در پروژه‌های آتی ‌طراحی، از این‌‌ مدل استفاده کنند.

 

 

 

شکل 3- نتایج خوشه‌بندی حاصل از نرم‌افزار وسویوور

در نتایج حاصل از سه روش حل مجموع وزنی، ال‌پی‌متریک ‌و ‌محدودیت اپسیلون تقویت‌شده با‌‌ یکدیگر مقایسه شد. همان‌گونه که ‌مشخص است، نتایج به ‌هم نزدیک‌اند ‌و‌ نشان از اعتبا‌ر مدل دارند.

 

جدول 4- مقایسۀ نتایج حاصل از حل مدل ‌ریاضی پیشنهادی ‌و ‌الگوریتم‌های پیشنهادی

ردیف

روش حل

تیم تأمین‌‌کنندگان اصلی ‌و پشتیبا‌ن Yi

تیم تأمین‌‌کنندگان اصلی YMi

تیم تأمین‌کنندگان پشتیبا‌ن YBi

تابع هدف1 Z1

تابع هدف2 Z2

تخصیص ماژول‌ها به‌ تیم ‌اصلی

تخصیص ماژول‌ها به ‌تیم پشتیبا‌ن

PCC

هزینۀ ماژول پیشنهادی

ICC

هزینۀ تعاملات داخلی

ECC هزینۀ تعاملات خارجی

وزن‌ها Wi

مقدار تابع هدف الگوریتم

1

محدودیت اپسیلون تقویت‌شده

{1و2و3و4و8و9و10}

{2و4و9}

{1و3و8و10}

112

140

M(1,4)=1 M(2,2)=1 M(3,2)=1 M(4,1)=1

M(5,9)=1 M(6,9=1

M(1,10)=1 M(2,1)=1 M(3,10)=1 M(4,8)=1

M(5,8)=1

M(6,3)=1

78

19

43

تابع‌ هدف یک‌اصلی

k1= 140 k2= 132

2

ال پی متریک

{1و2و3و4و8و9و10}

{1و3و4و9و10}

{2و4و8و9و10}

131

135

M(1,4)=1 M(2,1)=1 M(3,10)=1 M(4,2)=1

M(5,9)=1 M(6,3)=1

M(1,10)=1 M(2,2)=1 M(3,4)=1 M(4,281

M(5,8)=1 M(6,9)=1

150

19

53

W1=W2=
5/0

222

3

مجموع وزنی

{1و2و3و4و8و9و10}

{2و3و4و8}

{1و8و9و10}

131

135

M(1,4)=1 M(2,2)=1 M(3,2)=1 M(4,4)=1

M(5,8)=1 M(6,3)=1

M(1,10)=1 M(2,1)=1 M(3,10)=1 M(4,8)=1

M(5,9)=1

M(6,9)=1

68

19

44

W1=W2=
5/0

131

 

5-1- روش اعتبا‌رسنجی نتایج

‫‫برای اعتبارسنجی نتایج، نظر به اینکه هدف، آزمودنی و  ‫مقایسه‌شدنی است، در صورت نبود جواب ‌بهینۀ کلی، با‌ مقایسۀ جواب الگوریتم‌های مختلف ‫از ارتقای کیفیت ‫ جواب‌ها اطمینان حاصل می‌شود. های بهینه‌سازی در صورت منطقی‌بودن مدل، به‌خودی‌خود معتبرند. بنابراین‌ ‫گزینۀ اصلی این ‌پژوهش روش با‌لا خواهد ‌بود، ولی برای ارزیابی کاربردی مدل، یک مسئلۀ واقعی را مدل ‫نهایی اجرا خواهد کرد. حل این مسئله با نرم‌افزار ‪ گمزدریک رایانه ‪ Core i5 4GB RAM صورت  ‫گرفته است.

 

5-2- تحلیل حساسیت مدل

‫‫برای ارزیابی بهتر مدل در مسئلۀ مطالعۀ موردی ‌و ‌همچنین، ارزیابی میزان اثر تغییر برخی پارامترهای استفاده‌شده در نتایج، آنالیز حساسیت بر مدل انجام گرفته است. بنابراین تحلیل حساسیت بر پارامتر تعداد تأمین‌‌‌کنندگان تیم ‌اصلی ‌و ‌وزن‌های تابع هدف دوم، هزینۀ پیشنهادی ‌و‌ تعاملات مدل انجام شد. مشاهده شد با افزایش N(m) در اغلب مواقع، مدل غیرشدنی می‌شود. یکی دیگر از مقادیری که ارزیابی شده است، ‫تغییر وزن‌های تابع‌ هدف دوم، هزینۀ پیشنهادی ‌و تعاملات داخلی ‌و ‌خارجی است. نتایج نشان می‌دهد تغییر وزن، اثر مشخصی بر ‌تغییر تیم نهایی نمی‌گذارد.

‫ جدول 5- نتایج تحلیل حساسیت

N(m) تعداد تأمین‌‌‌کنندگان تیم اصلی برای هر ماژول

شدنی/نشدنی

m1= 1,m2= 2,m3= 1,m4= 1

شدنی

m1= 2,m2= 2,m3= 1,m4= 1

شدنی

m1= 2,m2= 2,m3= 2,m4= 1

شدنی

m1= 3,m2= 2,m3= 2,m4= 1

نشدنی

m1= 2,m2= 2,m3= 2,m4= 3

نشدنی

 

6- نتیجه‌گیری‌ و ‌پیشنهادها

این مقاله دربارۀ مسئلۀ تشکیل یک تیم و شبکۀ ‌تأمین‌‌کنندگان برای ‌تخصیص‌ و ‌واگذاری ماژول‌ها در ابتدای طراحی محصول، برای پوشش مجموعه‌ای از مهارت‌ها، شایستگی‌ها ‌و ‌قابلیت‌های لازم ‌و ‌ظرفیت و تخصیص سفارش بحث‌ کرد، شبکۀ ‌همکاری آنها را در نظر ‌گرفت ‌و ‌یک ‌مدل ‌ریاضی دو‌هدفه را معرفی کرد که ‌دو تیم ‌اصلی ‌و ‌پشتیبا‌ن را از تأمین‌‌کنندگان تشکیل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد‌ و‌ هم‌زمان ارتبا‌طات بین ‌‌تأمین‌‌‌کنندگان ‌و ‌ارتبا‌ط بین ‌‌و‌ داخل ماژول‌ها را برای ‌برآوردی از هزینۀ تعاملات در نظر ‌گرفت. برخلاف دیگر مدل‌ها که‌ بیشتر ‌بر هزینه‌های زنجیرۀ تأمین تمرکز دارند، هدف ‌این ‌‌مقاله بررسی هم‌زمان دو ‌هدف متناقض همکاری بین ‌‌تأمین‌کنندگان‌ و ‌هزینۀ تعاملات با‌‌در نظر گرفتن مهارت ‌و ‌ظرفیت ‌و ‌پشتیبا‌ن است. بنابراین مدل برای هر نوع محصولات، خدمات و سیستم‌های خدمت محصول با معماری ماژولار کاربرد دارد. همچنین این مدل برای کلیۀ سازمان‌ها و تولیدکنندگانی مناسب است که تأمین‌کنندگان داخلی دارند و نیز برخی از زیرسیستم‌ها و ماژول‌های خود را به خارج از سازمان، برون‌سپاری می‌کنند. از کاربردهای دیگر مدل، استفاده در محصولات پیچیده و با هزینۀ بالاست که انتخاب تأمین‌کنندۀ مناسب ابتدای فازهای طراحی و چرخۀ عمر، اثر زیادی در زمان طراحی و هزینه و جلوگیری از مشکلات بعدی دارد . برای ‌ارزیابی مدل، از ‌یک مسئلۀ عددی مصنوعی ‌و‌ یک مسئلۀ واقعی با داده‌های یک محصول صنعتی، دوربین‌ الکترواپتیکی سداد استفاده شد. نتایج تجربی تأیید ‌کرد مدل پیشنهادی به‌طور مؤثر، شبکه ‌و ‌تیم تأمین‌‌کنندگان را تشکیل می‌دهد. یکی از مزیت‌های مدل در مقایسه با مدل‌های پیشین در سابقۀ پژوهش این‌‌ است که ‌هزینه ‌و‌ هزینۀ ماژول‌ها به علت اینکه‌ در ابتدای فازهای طراحی، دقیق یا قابل تخمین ‌‌‌دقیق نیست، با ‌‌استفاده ‌از شاخص پیچیدگی ‌و ‌تعاملات درون ‌و ‌بین ‌‌ماژول‌ها تخمین زده می‌شود. همچنین با مدل ریاضی، هم‌زمان هزینه‌ها و شبکۀ همکاری در انتخاب تأمین‌کنندگان و تخصیص سفارش در نظر گرفته شد.

از ضعف‌های مدل، به نیاز به داده‌های بیشتر در مقایسه با مدل‌های مشابه و نیز به مشکل جمع‌آوری داده‌های دقیق در فازهای ابتدایی طراحی اشاره می‌شود. قبل از اجرای مدل، تنها تأمین‌کنندگان با بیشترین سابقۀ قبلی یا با نظر مدیریت انتخاب می‌شدند؛ به عبارت دیگر انتخاب تأمین‌کنندگان براساسِ سوابق و روابط بوده و برای انتخاب تأمین‌کنندگان از روش علمی و صحیح استفاده نشده است. با اجرای مدل، تأمین‌کنندگان مناسب با توجه به مفروضات انتخاب شدند. با توجه به نتایج و توجیه علمی، مدیر پروژه و تصمیم‌گیرندگان، تصمیم گرفتند از این مدل در پروژه‌های آتی استفاده کنند. از طرفی استفاده‌نکردن از روش مناسب، مشکلات زیادی را به همراه داشته است. به این ترتیب مشکلات پروژه‌های قبلی، مانند تحویل‌ندادن به‌موقع و خروج از پروژه در طول پروژه، به‌دلیل انتخاب تأمین‌کنندۀ نامعتبر و با مهارت و شایستگی مناسب و رعایت‌نکردن معیارهای سابقۀ همکاری در انتخاب تأمین‌کنندگان کاهش یافت. تجزیه‌وتحلیل نتایج مدل اثر درخور توجهی بر زمان و هزینه و کاهش مشکلات داشت.

در تحقیقات آتی فازهای طراحی ‌و‌ زمان‌ و ‌دیگر شایستگی‌ها همچون توسعه، ساخت، مونتاژ، خرید در نظر ‌گرفته می‌شود. استفاده از داده‌های غیرقطعی ‌و‌ روش‌های ترکیبی برای ‌پیش‌انتخاب‌ نیز مؤثر است. پیشنهاد می‌شود برای ‌حل، از انواع متداول الگوریتم‌های جست‌وجو، مانند الگوریتم‌های ابتکاری‌ و ‌فراابتکاری و نیز از الگوریتم فرا ابتکاری NSGA lll استفاده شود.

 

[i] Nepal

[ii] Bardi

[iii] Behncke

[iv] Vanteddu

[v] Nepal

[vi] Aissaoui

[vii] Nasr

[viii] Jadidi

[ix] Hou

[x] Akella

[xi] Torabi

[xii] Rezaei

[xiii] Fathian

[xiv] Atakulu

[xv] Design Structure Matrix

[xvi] Steward

[xvii] ُSS&OA: Supplier Selection and Order Allocation

[xviii] Aissaoui

[xix] chai

[xx] Ngai

[xxi] Ho

[xxii] Wetzstein

[xxiii] Relationship Between Suupliers

[xxiv] Roseira

[xxv] Wilhelm

[xxvi] Hong & Hartley

[xxvii] Kim & Wagner

[xxviii] Shi

[xxix] Kafi & Fatemi Ghomi

[xxx] Kapoor & McGrath

[xxxi] Karimmian

[xxxii] TFP: Team Formation Problem

[xxxiii] Baykasoglu

[xxxiv] Gaston & desJardins

[xxxv] Lappas

[xxxvi] Kereri, J. O., & Harper

[xxxvii] Yu

[xxxviii] Hosseini & Akhavan

[xxxix] Backup Supplier Selection

[xl] Hou

[xli] Akella

[xlii] Torabi

[xliii] Rezaei

[xliv] Pashaei

[xlv] Olhager

[xlvi] Gan

[xlvii] Grunow

[xlviii] Yao & Askin

[xlix] Behncke

[l] ElMaraghy & Mahmoudi

[li] Ülkü & Schmidt

[lii] Fathian

[liii] Atakulu

[liv] RM-SS&OA: Relationship Module- Supplier Selection and Order Allocation

[lv] Novak & Eppinger

[lvi] Mavrotas, G., & Florios

[lvii] Atakulu

[lviii] Novak & Eppinger

Aissaoui, N., Haouari, M., & Hassini, E. (2007). Supplier selection and order lot sizing modeling: A review. Computers & Operations Research, 34(12), 3516-3540
Akella, R., Araman, V. F., & Kleinknecht, J. (2002). B2B Markets: Procuremen and supplier risk management in E-Business. In Supply chain management: Models, applications, and research directions (pp. 33-66): Springer.
Aouadni, S., Aouadni, I., & Rebaï, A. (2019). A systematic review on supplier selection and order allocation problems. Journal of Industrial Engineering International, 15(1), 267-289.
Atakulu, I. N. (2019). Integration Model To Support Configuration Of Product Architecture And Supply Chain Design. Paper presented at the Proceedings of the 21st International DSM Conference.
Bardi, A. (2002). Corporate Strategies and Organisational Models. Lines of Development and Evolutionary Trends in the Automobile Sector.
Baykasoglu, A., Dereli, T., & Das, S. (2007). PROJECT TEAM SELECTION USING FUZZY OPTIMIZATION APPROACH. Cybernetics and Systems, 38(2), 155-185.
Behncke, F. G. H., Walter, F. M. A., & Lindemann, U. (2014). Procedure to Match the Supply Chain Network Design with a Products’ Architecture. Procedia CIRP, 17, 272-277
Browning, T. R. (2001). Applying the design structure matrix to system decomposition and integration problems: a review and new directions. IEEE Transactions on Engineering management, 48(3), 292-306.
Chai, J., Liu, J. N. K., & Ngai, E. W. T. (2013). Application of decision-making techniques in supplier selection: A systematic review of literature. Expert Systems with Applications, 40(10), 3872-3885.
Chai, J. Y., & Ngai, E. W. T. (2020). Decision-making techniques in supplier selection: Recent accomplishments and what lies ahead. Expert Systems with Applications, 140, 16.
Chiu, M.-C., & Okudan, G. (2014). An investigation on the impact of product modularity level on supply chain performance metrics: an industrial case study. Journal of Intelligent Manufacturing, 25(1), 129-145.
ElMaraghy, H. A., & Mahmoudi, N. (2009). Concurrent design of product modules structure and global supply chain configurations. International Journal of Computer Integrated Manufacturing, 22(6), 483-493.
Eppinger, S. D., & Browning, T. R. (2012). Design Structure Matrix Methods and Applications. In: The MIT Press.
Erikstad, S. O. (2019). Design for modularity. In A Holistic Approach to Ship Design (pp. 329-356): Springer.
Fathian, M., Saei-Shahi, M., & Makui, A. (2017). A new optimization model for reliable team formation problem considering experts’ collaboration network. IEEE Transactions on Engineering management, 64(4), 586-593.
Gan, T.-S., & Grunow, M. (2013). Concurrent Product – Supply Chain Design: A Conceptual Framework & Literature Review. Procedia CIRP, 7, 91-96
Gan, T.-S., & Grunow, M. (2016). Concurrent product and supply chain design: a literature review, an exploratory research framework and a process for modularity design. International Journal of Computer Integrated Manufacturing, 29(12), 1255-1271.
Gaston, M. E., & desJardins, M. (2008). THE EFFECT OF NETWORK STRUCTURE ON DYNAMIC TEAM FORMATION IN MULTI-AGENT SYSTEMS. Computational Intelligence, 24(2), 122-157.
Ho, W., Xu, X. W., & Dey, P. K. (2010). Multi-criteria decision making approaches for supplier evaluation and selection: A literature review. European Journal of Operational Research, 202(1), 16-24.
Hong, Y., & Hartley, J. L. (2011). MANAGING THE SUPPLIER-SUPPLIER INTERFACE IN PRODUCT DEVELOPMENT: THE MODERATING ROLE OF TECHNOLOGICAL NEWNESS. Journal of Supply Chain Management, 47(3), 43-62.
Hosseini, S. M., & Akhavan, P. (2017). A model for project team formation in complex engineering projects under uncertainty. Kybernetes.
Hou, J., Zeng, A. Z., & Zhao, L. D. (2010). Coordination with a backup supplier through buy-back contract under supply disruption. Transportation Research Part E-Logistics and Transportation Review, 46(6), 881-895.
Ilhami, M., & Masruroh, N. (2018). Trade-offs mathematical modelling of 3DCE in new product development: real three dimensions and directions for development. Paper presented at the IOP Conference Series: Materials Science and Engineering.
Ilhami, M., & Masruroh, N. (2019). Bibliometric analysis of the term ‘Three-Dimensional Concurrent Engineering’. Paper presented at the IOP Conference Series: Materials Science and Engineering.
Ilhami, M. A., & Masruroh, N. A. (2020). A mathematical model at the detailed design phase in the 3DCE new product development. Computers & Industrial Engineering, 146, 106617.
Jadidi, O., Zolfaghari, S., & Cavalieri, S. (2014). A new normalized goal programming model for multi-objective problems: A case of supplier selection and order allocation. International Journal of Production Economics, 148, 158-165.
Kafi, F., & Fatemi Ghomi, S. M. T. (2014). A Game-Theoretic Model to Analyze Value Creation with Simultaneous Cooperation and Competition of Supply Chain Partners. Mathematical Problems in Engineering, 2014, 1-10.
Kapoor, R., & McGrath, P. J. (2014). Unmasking the interplay between technology evolution and R&D collaboration: Evidence from the global semiconductor manufacturing industry, 1990–2010. Research Policy, 43(3), 555-569.
Karimmian, Z., Ghodsypour, S. H., & Gheidar-Kheljani, J. (2018). Supplier Selection Problem Considering Relationships between Suppliers and Supply Disruption Risk in complex products. Journal of Production and Operations Management, 8(2), 135-150.
Kereri, J. O., & Harper, C. M. (2019). Social Networks and Construction Teams: Literature Review. Journal of Construction Engineering and Management, 145(4), 10.
Kim, D. Y., & Wagner, S. M. (2012). Supplier selection problem revisited from the perspective of product configuration. International Journal of Production Research, 50(11), 2864-2876.
Lappas, T., Liu, K., & Terzi, E. (2009). Finding a team of experts in social networks. Paper presented at the Proceedings of the 15th ACM SIGKDD international conference on Knowledge discovery and data mining-KDD '09.
Mahmudinejad, E., Azar, A., Rajabzadeh, A., & Rezaei Pandari, A. (2018). Multi-objective modeling for Member Selection of Cross-functional Teams. Journal of Production and Operations Management, 9(2), 99-113.
Mavrotas, G., & Florios, K. (2013). An improved version of the augmented ε-constraint method (AUGMECON2) for finding the exact pareto set in multi-objective integer programming problems. Applied Mathematics and Computation, 219(18), 9652-9669.
Nasr, A. K., Tavana, M., Alavi, B., & Mina, H. (2021). A novel fuzzy multi-objective circular supplier selection and order allocation model for sustainable closed-loop supply chains. Journal of Cleaner Production, 287, 124994.
Nepal, B., Monplaisir, L., & Famuyiwa, O. (2012). Matching product architecture with supply chain design. European Journal of Operational Research, 216(2), 312-325.
Novak, S., & Eppinger, S. D. (2001). Sourcing By Design: Product Complexity and the Supply Chain. Management Science, 47(1), 189-204.
Pashaei, S., & Olhager, J. (2015). Product architecture and supply chain design: a systematic review and research agenda. Supply Chain Management: An International Journal, 20(1), 98-112.
Rezaei, S., Ghalehkhondabi, I., Rafiee, M., & Zanganeh, S. N. (2020). Supplier selection and order allocation in CLSC configuration with various supply strategies under disruption risk. Opsearch, 57(3), 908-934.
Roseira, C., Brito, C., & Henneberg, S. C. (2010). Managing interdependencies in supplier networks. Industrial Marketing Management, 39(6), 925-935.
Shi, N., Zhou, S., Wang, F., Xu, S., & Xiong, S. (2013). Horizontal cooperation and information sharing between suppliers in the manufacturer–supplier triad. International Journal of Production Research, 52(15), 4526-4547.
Steward, D. V. (1981). The design structure system: A method for managing the design of complex systems. IEEE Transactions on Engineering management, EM-28(3), 71-74.
Torabi, S. A., Baghersad, M., & Mansouri, S. A. (2015). Resilient supplier selection and order allocation under operational and disruption risks. Transportation Research Part E: Logistics and Transportation Review, 79, 22-48.
Ülkü, S., & Schmidt, G. M. (2011). Matching Product Architecture and Supply Chain Configuration. Production and Operations Management, 20(1), 16-31
Vanteddu, G., Chinnam, R. B., & Gushikin, O. (2011). Supply chain focus dependent supplier selection problem. International Journal of Production Economics, 129(1), 204-216.
Wetzstein, A., Hartmann, E., Benton, W. C., & Hohenstein, N. O. (2016). A systematic assessment of supplier selection literature - State-of-the-art and future scope. International Journal of Production Economics, 182, 304-323
Wilhelm, M. M. (2011). Managing coopetition through horizontal supply chain relations: Linking dyadic and network levels of analysis. Journal of Operations Management, 29(7-8), 663-676
Yao, X., & Askin, R. (2019). Review of supply chain configuration and design decision-making for new product. International Journal of Production Research, 57(7), 2226-2246
Yu, S., Bedru, H. D., Lee, I., & Xia, F. (2019). Science of scientific team science: a survey. Computer Science Review, 31, 72-83.