نوع مقاله : مقاله پژوهشی- فارسی
نویسندگان
1 دکتری تخصصی گروه مدیریت، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران
2 استادیار گروه مدیریت، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران
3 دانشجوی کارشناسی ارشد گروه مدیریت، دانشکده مدیریت و مهندسی صنایع، دانشگاه صنعتی مالک اشتر، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Purpose: Today, the ever-expanding supply chain of the food industry has made controlling and turning the slogan "Food Security: From Farm to Table" a difficult task in reality. Blockchain technology is a new and emerging technology that ensures transparency, traceability, and data security in the movement of food products from the farm to the table, promises to improve food security in supply chains, where fraud and counterfeiting have become integrated. Therefore, the use of blockchain technology in the food supply chain, both now and in the future is an undeniable necessity. One of the requirements for using any technology is to identify barriers to its progress. The lack of accurate knowledge of such barriers will not only lead to failure to properly implement this technology in the food supply chain but will also impose considerable costs on it. Therefore, this study has been conducted to identify the key barriers to using blockchain technology, and develop a hierarchical model in the food supply chain.
Design/methodology/approach: To achieve the research objectives, first the most significant barriers were identified and then by Interpretive Structural Modeling (ISM), a model was proposed to illustrate the barriers' interrelationships.
Findings: The results indicated internal and legal barriers as the most significant barriers to the use of blockchain technology in the supply chain of the studied organization. Therefore, to use this technology, the main focus of managers should be on removing barriers to lower the levels of the hierarchical model.
Research limitations/implications: Given the novelty of blockchain technology, particularly in implementation, it should be mentioned that a relatively good understanding of this technology has not been formed in Iranian organizations yet, and the use of experts who have a deep knowledge of this technology has been one of the main limitations of the research. Another limitation was the lack of access to the supply chain suppliers of the Etka organization. This research was done only based on the opinion of experts in the central part of the supply chain, although the results can be used in the supply chain of Etka organization and other similar organizations.
Originality/value: The role and importance of using this technology in the food supply chain of Etka organization, as the largest organization in the food supply chain of the armed forces, and promoting food security of the armed forces are not deniable. Since no research has been conducted on this subject in the country, this study was compiled to identify the main barriers to using this technology in the food supply chain of the studied organization. This paper also attempted to prioritize the barriers for possible elimination in the form of a hierarchical model and facilitated the application of this technology in the food supply chain of the Etka organization.
کلیدواژهها [English]
نقش و اهمیت نیروهای مسلح کشور در حفظ و ارتقای بازدارندگی دفاعی بر کسی پوشیده نیست و سلامت روحی و جسمی آنها از مؤلفههای بسیار اثرگذار در تأمین این هدف قلمداد میشود؛ بنابراین استفادۀ آنها از مواد غذایی سالم و به دور از هرگونه تقلب، در فرایند تولید و توزیع محصولات غذایی بسیار حیاتی است. رسالت سازمان اتکا، تأمین محصولات غذایی مطمئن برای نیروهای مسلح کشور است و بنایراین اعتماد از ارائۀ محصولات سالم به مشتریان، یکی از مهمترین دغدغههای این سازمان تلقی میشود. گرچه این سازمان تلاش میکند از طریق مزارع کشاورزی و دامپروری در اختیار، بخش درخور توجهی از محصولات غذایی موردنیاز نیروهای مسلح را در یک فرایند کامل و از مزرعه تا سفره به انجام برساند، پوشش محصولات غذایی متنوع موردنیاز همۀ مشتریان آن، بهطور کامل امکانپذیر نیست. بنابراین بهمنظور پوشش کامل نیازمندیهای غذایی نیروهای مسلح، برخی از محصولات را از طریق تأمین مواد اولیه و تولید آنها توسط خود این سازمان و برخی دیگر را نیز در قالب تولید توسط دیگر شرکتها و توزیع در فروشگاههای خود، تأمین میکند. زنجیرۀ تأمین این سازمان برای پوشش بخش درخور توجهی از نیازمندیهای مشتریان، چهار مرحلۀ تأمین، تولید، توزیع و فروش را در بر میگیرد. تعامل این سازمان با دیگر شرکتها در راستای تولید و تأمین محصولات غذایی و بهدلیل رویکرد این سازمان در استفاده از تمامی ظرفیتهای موجود کشور، مدیریت و کنترل را در آن بهشدت دشوار کرده و پارامترهایی مانند قابلیت ردیابی، سرعت، شفافیت و امنیت را به پارامترهای کلیدی و مهم در زنجیرۀ تأمین این سازمان تبدیل کرده است؛ بنابراین بهکارگیری روشهـای نوآورانـه و بهروز، برای تأمین این پارامترها ضروری است (سمیعمحمدی و یوسفینژاد، 2017).
فناوری بلاکچین[i] یک فناوری جدید و نوظهور است که از طریق بهبود در قابلیت ردیابی، سرعت، شفافیت و امنیت، نقش درخور توجهی را در ارتقای عملکرد زنجیرۀ تأمین ایفا میکند (رجی و صادقی[ii]، 2019). فناوری بلاکچین بهعنوان یک فناوری بالقوه، کاملاً نقطۀ مقابل یک پایگاه دادۀ متمرکز و «غیر قابل اعتماد» است که امکان معاملات حتی در مقیاس جهانی را فراهم میکند و فرآیند متمرکز را از بین میبرد (کمبل و همکاران[iii]، 2020). رصد محصولات غذایی توسط مشتریان در زنجیرۀ تأمین و اطمینانیافتن آنها از مواد اولیۀ به کار گرفته شدۀ مرغوب، تولید در شرکتهای معتبر، تاریخ درست خروج از مزرعه و تولید در زمان مقرر، مدتزمان نگهداری کم در فرایند تولید و توزیع و رساندن محصولات نهایی به دست مشتریان در کمترین زمان ممکن، ازجمله مهمترین خواستهای مشتریان صنایع غذایی است که اطمینان از آنها میتواند در قالب بهکارگیری فناوری بلاکچین و قابلیت شفافسازی و ردیابی تضمین شود که این فناوری به همراه دارد (فنگ و همکاران[iv]، 2020).
گرچه ویژگیهای درخور توجه فناوری بلاکچین، زنجیرۀ تأمین هر صنعت و بهویژه صنایع غذایی را بهدلیل حساسیت بالای نقش تأمینکنندگان در تولید اثربخش محصولات غذایی، به شناسایی و بهکارگیری آن ترغیب میکند، عجله در بهکارگیری این فناوری در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی نیز، بدون توجه به موانع پیش رو و شناخت دقیق آنها و تلاشنکردن برای رفع این موانع، به صرف هزینههای درخور توجه، بدون دستیابی به نتایج قابلانتظار منجر میشود. بهعبارتی نخستین قدم در این راه را میتوان شناسایی موانع و تلاش برای رفع آنها برشمرد تا پس از رفع این موانع، بتوان به نحو مناسبتری این فناوری را به کار گرفت و زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی را از مزیتهای درخور توجه آن منتفع کرد. با توجه به نقش و اهمیت بهکارگیری این فناوری در زنجیرۀ تأمین محصولات غذایی سازمان اتکا (بزرگترین سازمان تأمینکنندۀ محصولات غذایی نیروهای مسلح کشور) و ارتقای امنیت غذایی نیروهای مسلح و با توجه به اینکه تاکنون تحقیقی در این زمینه در کشور به انجام نرسیده است، تحقیق حاضر بهمنظور شناسایی موانع اصلی پیش روی بهکارگیری این فناوری در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی این سازمان، تدوین شده است و تلاش دارد تا در قالب یک مدل سلسلهمراتبی، اولویت این موانع را نیز برای رفع آنها احصا کند و از این طریق، بهکارگیری این فناوری را در زنجیرۀ تأمین محصولات غذایی سازمان اتکا تسهیل کند؛ بنابراین این پژوهش به دو سؤال پاسخ میدهد: الف) موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا کدماند؟ و ب) رابطۀ سلسهمراتبی بین این موانع چگونه است؟
در این مقاله، پس از بیان مسئله و ضروت و اهمیت آن در مقدمه، پژوهشهای نظری و تحقیقات پیشین دربارۀ موضوع فناوری بلاکچین، کارکردها و موانع بهکارگیری آن ارائه شده و پس از تبیین نقش و جایگاه تحقیق حاضر در بین تحقیقات پیشین، متدولوژی تحقیق و فرایند انجام آن طرح شده است، مبتنی بر دادههای جمعآوریشده با ابزارهای لازم، یافتهها ارائه و تحلیل شده و دربارۀ نتایج نیز بحث شده و محدودیتها و پیشنهادهایی نیز برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
2-1- فناوری بلاکچین و کارکردهای آن در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی
فناوری نوظهور بلاکچین، یک نوع سیستم ثبت اطلاعات و گزارش است، تفاوت آن با سیستمهای دیگر این است که اطلاعات ذخیرهشده بر این سیستم، میان همۀ اعضای شبکه ازجمله از خردترین تأمینکننده تا مصرفکنندۀ نهایی به اشتراک گذاشته میشود و با استفاده از رمزنگاری، امکان حذف و دستکاری اطلاعات ثبتشده، تقریباً غیرممکن است (الکسوپولوس و همکاران[v]، 2019). زنجیرۀ تأمین کالاهای با عمر کوتاه و فاسدشدنی ازجمله مواد غذایی، همواره یکی از بااهمیتترین و چالشبرانگیزترین مباحث مدیریتی زنجیرۀ تأمین این محصولات، در زمانهای مختلف بوده است (جی و همکاران[vi]، 2017). بهعلت تنوع در تعداد کالاهای تولیدشده در صنایع غذایی، نیاز به ردیابی و پیگیری جریان کالا در طی زنجیرۀ تأمین و نیاز به کنترل دما برای این محصولات، ضروری است (فنگ و همکاران، 2020).
امروزه براثر جهانیشدن، تجارت مواد غذایی و مسافتی افزایش یافته است که غذا از تولیدکننده به مصرفکننده طی میکند؛ بنابراین، حفظ ایمنی و کیفیت مواد غذایی حساسیت زیادی دارد (آنگ و چانگ[vii]، 2014). جهانیسازی زنجیرۀ تأمین مواد غذایی، نیاز به اعتماد زیاد به اطلاعات رد و بدل شده را ایجاد میکند؛ بنابراین، به قابلیت ردیابی مواد غذایی باید توجه بیشتری داشت (راپالیس و حسین[viii]، 2020). یکی از ابزارهای مؤثر برای افزایش اعتماد مصرفکننده به ایمنی مواد غذایی و حمایت از مصرفکننده، قابلیت ردیابی است. سیستم ردیابی سنتی تا حد زیادی به سیستمهای مبتنی بر کاغذ یا سیستمهای رایانهای داخلی متکی است. ثبت کاغذی، زمانبر و با خطا همراه است. همچنین، ردیابی داخلی ممکن است برای دیگر شرکتها قابلاستفاده نباشد (رضایی و بابازاده، 2020). دانستن منبع و تاریخ مواد مصرفی، در مبارزه با محصولات تقلبی مهم است. بیشتر ذینفعان در به دست آوردن تصویری کلی از تمام تراکنشها و پیگیری منشأ محصولات، بهویژه مشتریان و تأمینکنندگانی مشکل دارند که فقط اطلاعاتی در کل زنجیرۀ تأمین دارند. این امر موجب ظهور محصولات تقلبی، بحران کیفیت محصول و تقلب اطلاعات در زنجیرۀ تأمین میشود (هلو و هائو[ix]، 2019). مشکلاتی مانند نبود اطلاعات زنجیرۀ صنعت و وجود دادههای جزیرهای، موجب بینظمی و تأخیر در پاسخگویی سیستم سنتی نظارت بر مواد غذایی شده است. فناوری بلاکچین، تحولی دیجیتالی را در فضای زنجیرۀ تأمین مواد غذایی نشان میدهد؛ بهگونهای که بر اهداف کلیدی زنجیرۀ تأمین، مانند انعطافپذیری، سرعت، کیفیت، هزینه و کاهش ریسک اثر میگذارد و باعث افزایش پاسخگویی و شفافیت میشود (بختیس و همکاران[x]، 2019). یکی از جنبههای مهم فناوری بلاکچین، روش طراحی آن است که در آن، دیگر کاربران امکان تغییر، حذف یا افزودن بلوکها یا اطلاعات در اطلاعات ذخیرهشده را بدون شناسایی ندارند. این امر، منشأ و اصالت معاملات را تضمین میکند و از این طریق، شفافیت کلی و اعتماد را دربارۀ محصولات افزایش میدهد (هولمبرگ و اکویست[xi]، 2018). با کمک فناوری بلاکچین میتوان اطلاعات محصول را در کل زنجیرۀ تأمین مواد غذایی ثبت کرد. دیجیتالیشدن سوابق و اسناد، علاوه بر صرفهجویی در زمان بررسی دستیِ کاغذ، خطرات ناشی از دستکاری دادهها و خطاها را نیز از بین میبرد. ذینفعان میتوانند اطلاعات بیشتری از جریان محصولات به دست بیاورند و سریعتر به شرایط واکنش نشان دهند (ژیانگ و همکاران[xii]، 2020). این فناوری، قابلیت زیادی در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی دارد و بهکارگیری آن، باعث کاهش زمان و هزینۀ گواهی تأیید محصول میشود و به کاهش فعالیتهای کلاهبرداری و پاسخگویی فرایندها کمک میکند (شارما و جوشی[xiii]، 2021). هرچه شفافیت روند تولید مواد غذایی بیشتر باشد، مصرفکنندگان اطلاعات بیشتری را برای تصمیمگیری هوشمندانه دربارۀ مواد غذاییشان خواهند داشت. فناوری بلاکچین امکان مشاهدۀ همۀ تراکنشها را بهصورت همزمان و آنی در اختیار کاربران قرار میدهد؛ برای نمونه، یک فروشندۀ خرد با این فناوری، میتواند ببیند که تأمینکنندهاش محصول مدنظر را از کدام کشاورز یا شرکت خریده است (وسترکامپ و همکاران[xiv]، 2020). نظر به اینکه این اطلاعات و تراکنشها در یک محل خاص ذخیره نمیشود و بر همۀ رایانههای موجود بر شبکه وجود دارد، راهی برای هک یا دستکاریکردن آن وجود ندارد، در این میان مشتریان به شکلی جدی از فناوری بلاکچین سود خواهند برد؛ برای نمونه، کافی است مشتریان گوشی خود را بر کد (QRCode[xv]) درجشده بر بستۀ گوشت موجود در یخچال سوپرمارکت ببرند تا اطلاعاتی نظیر تاریخ تولد حیوان، استفاده از آنتیبیوتیک، واکسیناسیون و نیز موقعیت و تاریخ کشتار را مشاهده کنند (ونگ و همکاران[xvi]، 2021). درمجموع میتوان گفت که تغییر روند کشاورزی از سنتی به تولید مبتنی بر نیاز، سلامت مواد غذایی، جلوگیری از تقلب در صنایع غذایی، پرداخت و تعاملات مالی سریعتر و دستیابی به مواد غذایی با اطمینان بالاتر، ازجمله کارکردها و مزیتهای فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی است.
شکل1، نمایی شماتیک را از زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی در سازمان اتکا نشان میدهد؛ همچنان که مشخص است این زنجیره چهار سطح تأمین، تولید، توزیع و فروش دارد. محصولات کشاورزی و دامپروری بهعنوان مواد اولیهای در اختیار بخش تولید قرار میگیرند که بخش زیادی از آنها توسط خود هلدینگهای سازمان اتکا و بخشی از آنها هم از دیگر تأمینکنندگان تهیه میشود. در سطح تولید، بخش درخور توجهی از محصولات غذایی در قالب کارخانهها و خطوط تولید مختلف در این سازمان، تولید میشوند. کلیۀ محصولات تولیدشده در واحدهای تولیدی سازمان اتکا، توسط شرکت سفیر، مبتنی بر نیاز فروشگاههای زنجیرهای در سطح کل کشور توزیع میشود. شرکت سفیر حدود 80% محصولات خود سازمان اتکا را در فروشگاههای اتکا و حدود 20% را هم در دیگر سوپرمارکتها و فروشگاهها توزیع میکند. سطح چهارم زنجیره شامل فروشگاههایی است که محصولات غذایی را بهصورت مستقیم به مشتریان، به فروش میرسانند. فروشگاههای این سازمان علاوه بر محصولات تولیدی خود سازمان اتکا، برخی از محصولات تولیدکنندگان خارج از اتکا را نیز بهصورت مستقیم در فروشگاههای خود عرضه میکنند.
فروش محصولات غذایی تولیدشده توسط کارخانههای سازمان اتکا و دیگر واحدهای تولیدی داخل کشور در فروشگاههای زنجیرهای اتکا در سراسر کشور و به کارکنان نیروهای مسلح و دیگر مشتریان |
تولید و بستهبندی محصولات مختلف غذایی در کارخانهها و خطوط تولید مختلف سازمان اتکا، توزیعشده در سطح کشور |
شرکتهای هلدینگ تولیدکنندۀ محصولات کشاورزی و دامپروری خود سازمان اتکا |
شرکتهای داخلی تولید و توزیعکنندۀ محصولات کشاورزی و دامپروری |
سطح تأمین |
سطح تولید |
سطح فروش |
سطح توزیع |
شرکت سفیر: توزیع کلیۀ محصولات تولیدی کارخانههای سازمان اتکا در فروشگاههای زنجیرهای این سازمان و دیگر فروشگاهها در سطح کشور |
شکل - نمایی شماتیک از زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا
Fig. 1- Schematic view of the food industry supply chain of Etka organization.
2-2- موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین
استفاده از فناوری بلاکچین، نیازمند بررسی همۀ جوانب و عوامل دخیل در زنجیرۀ تأمین است که این موضوع فراتر از عوامل تکنولوژیکی است. این در حالی است که پژوهشهای موضوعی دربارۀ فناوری بلاکچین، بهتازگی ظهور کرده است و اکثراً متمرکز بر ساختارهای فناوری و متمایل به نادیدهگرفتن پیچیدگیهای سازمانی، در پذیرش این فناوریاند. با رویکرد نگاه چندبعدی به این فناوری و براساس مرور جامع پژوهشهای انجامشده، مجموع چالشها و موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین، در چهار دستۀ اصلی تقسیمبندی شده است که در جدول1، آورده شدهاند.
جدول1- موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین، احصاشده از بررسی تحقیقات پیشین
Table1- Barriers to the use of blockchain technology, identified from previous research reviews
ردیف |
دستۀ اصلی |
دستۀ فرعی |
شرح |
منبع |
1 |
موانع فنی و تکنولوژیکی |
فقدان امنیت دادهها و رعایت حریم خصوصی |
هر گره در شبکه، تاریخچۀ کامل دادههای معاملات شبکه را حفظ میکند. این ممکن است یک ویژگی برای برنامههای خاص و یک مزیت در یک زمینۀ امنیتی باشد، اما برای مواردی که حفظ حریم خصوصی یک ضرورت است، محدودیت و مانع محسوب میشود. |
(کریشنان و همکاران[xvii]، 2020)؛ ( اولیری[xviii]، 2019)؛ (دنگ و همکاران[xix]، 2020)؛ (چاچاروفسکی و همکاران[xx]، 2019)؛ (بیسواس و گوپتا[xxi]، 2019)؛ (ونگ و همکاران، 2021)؛ (سانکا و همکاران[xxii]، 2020)؛ ( ماتیو اتانان و همکاران[xxiii]، 2021)؛ (کالدارلی و همکاران[xxiv]، 2021)؛ (شارما و همکاران، 2021)؛ (هیوچز[xxv]، 2019(؛ (ژو و همکاران[xxvi]، 2021)؛ (کریگشولم و همکاران[xxvii]، 2019)؛ (کلاینمن[xxviii]، 2019)؛ (گوپتا[xxix]، 2019)؛ (یاداو و همکاران[xxx]، 2020)؛ (رحیمی و عباسی، 1399)؛ (لین و همکاران[xxxi]، 2019)؛ (آندونی[xxxii]، 2019)؛ (صاحبی و همکاران[xxxiii]، 2020)؛ (کوپیتو و همکاران[xxxiv]، 2020)؛ (پرویت و همکاران[xxxv]، 2020)؛ (اوزتورک و همکاران[xxxvi]، 2020)؛ (آزی و همکاران[xxxvii]، 2019)؛ (پالنده و همکاران، 2021)؛ (کوهیزاده و همکاران، 2021)؛ (اوزتورک و همکاران، 2020)؛ (پرویت و همکاران، 2020). |
پردازش کند تراکنشها و عدم مقیاسپذیری |
برخی از اصلیترین موارد مقیاسپذیری در اجرای بلاکچین، محدودیتهای زنجیرهای با افزایش تعداد معاملات، اندازۀ بلوکهای بزرگ، زمان پاسخگویی طولانی و هزینههای بالاست. هنگامی که تعداد کاربران روزبهروز در حال افزایش است، چالشهای مقیاسپذیری بلاکچین نیز در حال افزایش است. |
|||
وجودنداشتن ایمنی لازم در برابر حملۀ 51%، حملات سایبری مانند حملۀ DOS[xxxviii]، حملۀ بدافزارها و... |
- حملۀ ۵۱درصد، نوعی حمله به بلاکچین است که در آن گروهی از ماینرها، کنترل بیش از 50درصد از نرخ هش و یا قدرت محاسباتی شبکه را در دست میگیرند. - حملۀ سایبری مانند حملۀ DOS یا تحریم سرویس، یک حملۀ آنلاین است که در آن حملهکننده با غیرفعالکردن موقتی یا نامحدود سرویسهای اینترنتی میزبان، میخواهد یک سرور یا منابع شبکه را از دسترس کاربران مدنظر آن خارج کند. |
|||
نبود استانداردسازی در سیستمهای مختلف بلاکچین و پیچیدگی استفاده |
برای دستیابی به قابلیت همکاری که همزمان با تکامل فناوری، جهانی و پایدار باشد، باید سطح استانداردسازی رخ دهد. باید یک اساس مشترک وجود داشته باشد که هر پلتفرم زنجیرۀ بلوک براساس آن ساخته شود. |
|||
اینترنت اشیا (IOT) ازلحاظ مفهومی به معنی توانایی اتصال اینترنت به هر چیزی، مانند تلفن همراه، تلویزیون، خودرو و...، است.IOT یک برنامۀ کاربردی پیشرو از شبکۀ حسگر بیسیم (WSN[xli]) است. این شبکه پیچیده از اشیا و افراد است که بهطور یکپارچه از طریق اینترنت به یکدیگر متصل میشوند. هر چیزی را که دارای پتانسیل اتصال باشد، میتوان به شبکه متصل کرد تا از طریق حسگرهای بیسیم و تگهایRFID (امواج رادیویی) اقدام به مبادلۀ داده و تعامل با دیگر اشیا و افراد کند. |
||||
نبود امکان گنجاندن تمامی جنبههای معاملاتی در قراردادهای هوشمند و ریسک تقلب در قراردادها |
قراردادهای هوشمند، کدهای کامپیوتریاند که اقدام به اجرای خودکار مفاد قرارداد بین دو طرف معامله میکنند. صرف وجود کدهای کامپیوتری و اجرای خودکار مفاد قرارداد، باعث درکنکردن مناسب قراردادهای هوشمند بین شرکای زنجیرۀ تأمین میشود. |
|||
معضل ذخیرهکردن اطلاعات |
ظرفیت بلاکچین برای ذخیرۀ اطلاعات محدود است.
|
|||
2 |
موانع درون سازمانی |
نبود برآورد مناسب از هزینۀ پیادهسازی فناوری بلاکچین |
شروع کار با فناوری بلاکچین، چندان پرهزینه نیست؛ زیرا منابع متن باز را میتوان یافت، ولی اجرای کامل این فناوری به هزینههای بسیاری نیاز خواهد داشت. |
(تفیلی و همکاران[xlii]، 2021)؛ (شارما و همکاران، 2021)؛ (پانوس و همکاران[xliii]، 2020)؛ (هیوچز، 2019)؛ (بگ و همکاران[xliv]، 2021)؛ (آندونی، 2019)؛ (بیسواس و گوبتا، 2019)؛ (ژو و همکاران، 2021)؛ (کریگشولم، 2019)؛ (دنگ و همکاران، 2020)؛ (اوتاکایوا، 2019)؛ (پالنده و همکاران، 2021)؛ (ماتیو اتانان و همکاران، 2021)؛ (کوهیزاده و همکاران، 2021)؛ (کلاینمن، 2019)؛ (پانوس و همکاران، 2020)؛ (رحیمی و عباسی، 1399)؛ (لوهمر و همکاران[xlv]، 2020)؛ (بگ و همکاران، 2021)؛ (صابری و همکاران[xlvi]، 2019)؛ (لیو و همکاران[xlvii]، 2021)؛ (کالدرلی و همکاران، 2021)؛ (پالاندا و پارخی[xlviii]، 2021)؛ (دوتا و همکاران[xlix]، 2020)؛ (فاروک و همکاران[l]، 2020). |
نبود دانش و درک مناسب از فناوری بلاکچین و تأثیر آن بر عملکرد زنجیرۀ تأمین |
تبدیل هزاران کارمند، به حامیان با تجربۀ بلاکچین و به زمان و هزینه نیاز دارد. |
|||
عدمتعهد و خواست مدیران ارشد برای بهبود و ایجاد تغییرات بنیادین (رویکرد محافظهکارانه) |
بسیاری از مدیران، حاضر به قبول مسئولیت تغییرات بنیادین سازمان نیستند. |
|||
ایجاد تغییر بنیادی و اساسی در ساختارها و فرایندهای فعلی سازمان، در صورت بهکارگیری فناوری بلاکچین |
مقاومت سازمان در برابر تغییر |
|||
عدم باورپذیری ضرورت بهکارگیری فناوری بلاکچین |
وابستگی سازمان به روند سنتی |
|||
نبود بخش مشخصی در سازمان بهعنوان متولی پیادهسازی |
در سازمانها، بخش مشخصی وجود ندارد که زیرساختهای لازم را برای اجرای فناوری بلاکچین داشته باشد و بهعنوان متولی امر اقدام کند. |
|||
سردرگمی در نحوه و چگونگی ترکیب فناوری بلاکچین با نرمافزارهای موجود سازمان مانند ERP[li] |
فناوری بلاکچین، مشتقشده از فنآوری اطلاعات است که تحولات عظیمی را ایجاد میکند و نیازمند تغییر یا جایگزینی سیستمهای جدید با سیستمهای فعلی است. برای تغییر سیستمهای سنتی به سیستمهای جدید، باید فرهنگ یا سلسلهمراتب سازمانی را تغییر داد و سیستمهای جدید را با سیستمهای موجود کارا ترکیب کرد. |
|||
3 |
موانع بین سازمانی |
نبود آگاهی مناسب دربارۀ فناوری بلاکچین در بین اعضای زنجیرۀ تأمین |
شرکای زنجیرۀ تأمین دربارۀ مزایای فناوری بلاکچین اطلاعات کافی ندارند. |
(یاداو و همکاران، 2020)؛ (دوتا و همکاران، 2020)؛ (لیو و همکاران، 2021)؛ (کوهیزاده و همکاران، 2021)؛ (بگ و همکاران، 2021)؛ (رحیمی و عباسی، 1399)؛ (ژو و همکاران، 2021). |
دسترسینداشتن همۀ شرکای زنجیرۀ تأمین به سیستمهای فناوری اطلاعات |
زیرساختهای اینترنت و فناوری اطلاعات، منابع مهمی برای پذیرش بلاکچیناند. در برخی موارد، زیرساخت فناوری اطلاعات سازمان ضعیف است یا دسترسی به فناوری، غیرعملی است. |
|||
وجودنداشتن منابع مالی مناسب شرکای زنجیره برای بهکارگیری فناوری بلاکچین |
جمعآوری اطلاعات از طریق زنجیرۀ تأمین و تبدیل به سیستمهای جدید، هزینههایی را بر سازمانها تحمیل میکند. همچنین، اتخاذ شیوههای پایدار هزینهبر است. منابع مالی سازمان برای استفاده از این فناوری محدودند. |
|||
تفاوت رویکردی شرکای زنجیره در اشتراک اطلاعات |
شرکای زنجیرۀ تأمین ممکن است نیازهای حریم خصوصی متفاوت و سیاستهای متفاوتی در رابطه با اطلاعات و دادهها داشته باشند. محرمانهبودن، حریم خصوصی و ارزش اقتصادی دادهها ممکن است نگرانکننده باشد. |
|||
4 |
موانع مربوط به قوانین و مقررات |
وجودنداشتن قوانین لازم و مشخص برای پشتیبانی حقوقی از قراردادهای هوشمند |
نبود حمایت و قوانین دولتی، وجودنداشتن چارچوب و نظارت قانونی |
(هستیگ و سودی[lii]، 2020)؛ (کالدرلی، 2021)؛ (یاداو و همکاران، 2020)؛ (ژو و همکاران، 2021)؛ (شارما و همکاران، 2021)؛ (فاروک و همکاران، 2020)؛ (لوهمر و همکاران، 2020)؛ (الکسوپولوس و همکاران، 2019)؛ (کلاینمن، 2019)؛ (بگ و همکاران، 2021)؛ (رحیمی و عباسی، 1399). |
وجودنداشتن قانون شفاف برای جرایم مالی و سایبری در بستر فناوری بلاکچین |
دولتها ممکن است تمایلی به هدایت فناوری بلاکچین نداشته باشند و بنابراین قوانین مشخصی و شفافی برای جرایم مالی و سایبری آن وضع نکنند. |
|||
وجودنداشتن قانون مشخص بر بیمه و مالیات مترتب بر معاملات در بستر این فناوری |
بستر اولیۀ بلاکچین بر تراکنشها متمرکز است و نه گزارشدهی مالیات. بنابراین دولتها و بانکها باید قوانین مشخصی برای پرداخت مالیات و بیمه در صورت استفادۀ شرکتها از این فناوری اتخاذ کنند. |
2-3- نقش و جایگاه پژوهش حاضر در مقایسه با تحقیقات پیشین
نظر به اینکه تمرکز اصلی تحقیق حاضر بر شناسایی موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی و همچنین ارائۀ مدل سلسلهمراتبی آنهاست، بنابراین تلاش شد بهمنظور نشاندادن جایگاه تحقیق حاضر در بین تحقیقات پیشین، تحقیقاتی درخور توجه قرار گیرند که متمرکز بر شناسایی موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین بوده و از تکنیکهای مشابه تحقیق حاضر استفاده کردهاند. با توجه به اینکه تحقیقات اندکی در زمینۀ موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی انجام شده است، تلاش شد که به تحقیقات مشابه در حوزۀ کشاورزی و زنجیرۀ تأمین سبز نیز اشاره شود. جدول2، مطالعات مرتبط پیشین دربارۀ موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین و همچنین جایگاه تحقیق حاضر را در بین آنها نشان میدهد.
جدول2- جایگاه تحقیق حاضر در بین تحقیقات پیشین
Table 2- The position of the present study among previous researches
محقق |
عنوان تحقیق |
تکنیک تحلیل دادهها |
نتیجه |
ماتیو و همکاران (2021) |
بررسی موانع استفاده از فناوری بلاکچین در زنجیرههای تأمین صنعت غدا |
دیمتل |
فقدان دانش فنی دربارۀ بلاکچین و نبود قطعیت دربارۀ مزایایی که این فناوری میتواند برای شرکتها به ارمغان بیاورد، قویترین مانع برای پذیرش آن است. |
لیو و همکاران (2021) |
چالشهای پیادهسازی فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین پایدار |
روش بیزین |
مهمترین مانع در اجرای موفق فناوری بلاکچین، موانع بین سازمانی و موانع خارجیاند و موانع درون سازمانی با هر سه موانع دیگر یعنی موانع فنی، موانع خارجی و بین سازمانی در ارتباط مستقیم است.
|
شارما و همکاران (2021) |
بررسی موانع استفاده از فناوری بلاکچین در صنعت مراقبتهای بهداشتی در هند |
مدلسازی ساختاری تفسیری |
فقدان چارچوب قانونی و عدم تعهد مدیریت از موانع اصلیاند و بهعنوان دیواری بین مراقبتهای بهداشتی و پذیرش فناوری بلاکچین عمل میکنند. پذیرش فناوری بلاکچین امری پرهزینه است و نیاز به ارتقا در زیرساختهای فناوری دارد.
|
کوهیزاده و همکاران (2021) |
بررسی موانع فناوری بلاکچین و زنجیرۀ تأمین پایدار |
دیمتل |
موانع تکنولوژیکی، مهمترین موانع در بین دانشگاهیان و متخصصان صنعت است و عدم تعهد و پشتیبانی مدیریت، تردید در تبدیل به سیستمهای جدید و فقدان دانش و تخصص، سه مانع اصلی قلمداد میشوند. |
ژو و همکاران (2021) |
تجزیهوتحلیل چشماندازها و موانع استفاده از فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین و توزیع برق |
دیمتل |
مهمترین موانع عبارتند از: وجودنداشتن قراردادهای هوشمند و استانداردشده، آسیبپذیریهای امنیتی قراردادهای هوشمند، معضل ذخیرهسازی دادهها و وجودنداشتن قوانین و مقررات نظارتی. |
رحیمی و عباسی (1399) |
بررسی موانع کلیدی پیادهسازی فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع دفاعی |
مدلسازی ساختاری تفسیری و میک مک |
موانع درون سازمانی مهمترین موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع دفاعی است و بنابراین برای بهکارگیری این فناوری، باید در وهلۀ نخست، تمرکز اصلی در جهت رفع این موانع صورت پذیرد. موانع بین سازمانی و موانع فنی و تکنولوژیکی، محرکهای ضعیفی بوده و بهشدت وابستهاند. |
صاحبی و همکاران (2020) |
تحلیل موانع پذیرش بلاکچین در زنجیرۀ تأمین بشردوستانه |
روش دلفی فازی و مقایسۀ زوجی |
قطعیت نداشتن مقررات، عدم دانش و آموزش کارکنان و هزینههای پایداری بالا، موانع مهمیاند و ابتدا باید در رفع این موانع کوشید، سپس به سراغ موانع دیگر رفت. |
بگ و همکاران (2021) |
بررسی موانع استفاده از فناوری بلاکچین در مدیریت زنجیرۀ تأمین سبز |
دیمتل فازی |
فقدان دیدگاه مدیریت و تفاوتهای فرهنگی بین شرکای زنجیرۀ تأمین، بیشترین تأثیر را بر موانع دارند؛ در حالی که «چالشهای همکاری» و «تردید نیروهای کار»، مهمترین موانع در پذیرش بلاکچین در مدیریت زنجیرۀ تأمین سبزاند. |
یادوا و همکاران (2020) |
شناسایی موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین کشاورزی هند |
مدلسازی ساختاری تفسیری و دیمتل |
فقدان مقررات دولتی و نبود اعتماد بین ذینفعان کشاورزی و مفاهیم مدیریتی برای استفاده از فناوری بلاکچین، موانع درخور توجهی در زنجیرۀ تأمین کشاورزیاند. |
فاروک و همکاران (2020) |
بررسی موانع ارزیابی چرخۀ زندگی مبتنی بر بلاکچین در چین |
دیمتل فازی |
علت اصلی و برجستهترین موانع برای ارائهدهندگان این فناوری عبارتند از: ناپختگی فناوری، نبود راهنمایی و حمایت سیاست/مقررات دولتی، نبود مشارکت ذینفعان خارجی. |
تحقیق حاضر |
بررسی موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا |
غربالگری فازی و مدلسازی ساختاری تفسیری |
موانع درون سازمانی و همچنین موانع قانونی مهمترین موانعاند؛ بنابراین باید تمرکز اصلی مدیران بر رفع این دسته از موانع، در سطوح پایین مدل سلسلهمراتبی چهار سطحی نهایی باشد.. |
با توجه به آنچه جدول2 نشان میدهد، فناوری بلاکچین بهعنوان فناوری جدید نسل4 صنعت، بهتازگی در ایران درخور توجه قرار گرفته است، تحقیق حاضر اولین تحقیق در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی در کشور قلمداد میشود که موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین را در یک زنجیرۀ تأمین کامل (از مزرعه تا سفره) بررسی کرده است. احصا و دستهبندی موانع ارائهشده در تحقیقات پیشین، در قالب چهار دسته و 21 مانع و در قالب جدول 1، از دیگر سهمهای علمی تحقیق حاضر قلمداد میشود. به علاوه اینکه در این تحقیق از روش غربالگری فازی برای بومیسازی موانع، مبتنی بر نظرهای متخصصان فعال در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا استفاده شده و مدل نهایی تحقیق، مبتنی بر روابط بین کلیۀ موانع (18 اقدام تأییدشده از تحقیقات پیشین و 4 اقدام پیشنهادی خبرگان) و نه فقط چهار دسته موانع اصلی (موانع فنی و تکنولوژیکی، موانع درون سازمانی، موانع بین سازمانی و موانع قوانین و مقرراتی)، ارائه شده است.
پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای کمی و توصیفی است و ازنظر هدف، پژوهشی کاربردی است که متمرکز بر شناسایی موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی بوده و از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری برای ارائۀ مدل سلسلهمراتبی موانع، استفاده کرده است. این پژوهش در سه مرحله به انجام رسیده است. شکل2، گامهای اجرایی این تحقیق، جامعۀ آماری، روش نمونهگیری و ابزار تحلیل دادههای تحقیق را در هر مرحله نشان میدهد. پرسشنامههای تحقیق، براساس موانع شناساییشده در تحقیقات پیشین (جدول 1)، بهصورت محقق ساخته بوده و پس از احصای نظر خبرگان دربارۀ روایی آنها توزیع و جمعآوری شده است که از نظر خبرگان نیز تأیید شد. جدول 3 و 4 بهترتیب ویژگیهای جمعیتشناختی، پاسخدهندگان پرسشنامههای مرحلۀ دوم و سوم تحقیق را نشان میدهد. تعداد 2 نفر از این افراد عضو هیئتعلمی دانشگاهاند و بهعنوان مشاور در حوزههای طرح و برنامه و مالی اقتصادی سازمان اتکا نیز فعالیت میکنند و علاوه بر دانش آکادمیک، شناخت مناسبی نیز از فرایندها و زنجیرۀ تأمین این سازمان دارند.
جدول 3- ویژگیهای جمعیتشناختی خبرگان در مرحلۀ دوم تحقیق (غربالگری فازی)
Table 3- Demographic characteristics of experts in the second phase of research (fuzzy screening)
ردیف |
نام واحد فعالیت |
تعداد |
تحصیلات |
سابقۀ کار (سال) |
1 |
برنامهریزی |
4 |
2 نفر دکتری،2 نفر فوقلیسانس |
20-10 |
2 |
تحقیق و توسعه |
5 |
2نفر دکتری، 3 نفر فوقلیسانس |
20-10 |
3 |
فنی و مهندسی |
3 |
2نفر فوقلیسانس، یک نفر لیسانس |
10-5 |
4 |
مالی و اقتصادی |
3 |
2نفر دکتری،1نفر فوقلیسانس |
20-10 |
5 |
بازرگانی |
1 |
دکتری |
بالای 20 |
6 |
منابع انسانی |
2 |
یک نفر فوقلیسانس، یک نفر لیسانس |
10-5 |
جمع پاسخدهندگان |
18 نفر |
مرحلۀ دوم : تعیین موانع پیادهسازی بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا Ø گام اول: تدوین پرسشنامۀ مبتنی بر موانع شناساییشده در تحقیقات پیشین؛ Ø گام دوم: شناسایی خبرگان صنعتی و دانشگاهی به روش هدفمند گلولۀ برفی(18 نفر)؛ (جامعۀ آماری این گام تحقیق را 18 نفر از خبرگان، مدیران و کارشناسان سازمان اتکا و آشنا به موضوع تشکیل دادند که با روش هدفمند گلولۀ برفی، اعضای نمونه انتخاب شدند)؛ Ø گام سوم: توزیع پرسشنامه و جمعآوری آن؛ Ø گام چهارم: تحلیل دادههای پرسشنامه با استفاده از روش غربالگری فازی(FS)؛ Ø گام پنجم: تشکیل گروه کانونی خبرگان و تأیید نهایی موانع مبتنی بر نتایج غربالگری فازی و پیشنهادهای خبرگان. |
مرحلۀ اول : بررسی تحقیقات پیشین برای شناسایی و احصای موانع پیادهسازی فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین (جدول 1)
|
مرحلۀ سوم : تعیین روابط سلسهمراتبی بین موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا Ø گام اول: تدوین پرسشنامۀ مقایسۀ زوجی مبتنی بر موانع تعیینشده در مرحلۀ دوم (جدول 7)؛ Ø گام دوم: تعیین خبرگان برای تکمیل پرسشنامه (هفت نفر از خبرگان مرحلۀ دوم که علاقهمندی بیشتری به موضوع داشته و همکاری بیشتری کرده و وقت بیشتری را به محققان اختصاص دادهاند)؛ Ø گام سوم: تکمیل پرسشنامه در جلسات مشترک با حضور همۀ خبرگان؛ Ø گام چهارم: تحلیل دادهها با استفاده از تکنیک ISM و میک مک.
|
شکل 2- مراحل و فرایند انجام تحقیق
Fig. 2- Steps and Process of Research
جدول 4- ویژگیهای جمعیتشناختی خبرگان در مرحلۀ سوم تحقیق (مدلسازی ساختاری تفسیری)
Table 4- Demographic characteristics of experts in the third phase of research (ISM)
ردیف |
نام واحد فعالیت |
تعداد |
تحصیلات |
سابقۀ کار (سال) |
1 |
برنامهریزی |
2 |
دکتری |
20-10 |
2 |
تحقیق و توسعه |
1 |
دکتری |
20-10 |
3 |
فنی و مهندسی |
1 |
فوقلیسانس |
10-5 |
4 |
مالی و اقتصادی |
1 |
دکتری |
20-10 |
5 |
بازرگانی |
1 |
دکتری |
بالای 20 |
6 |
منابع انسانی |
1 |
فوقلیسانس |
10-5 |
جمع پاسخدهندگان |
7 نفر |
روش خبرهسنجی یا غربالگری، دقیقاً همان تکنیک دلفی است، با این تفاوت که تنها در یک راند انجام میگیرد و هدف اصلی آن غربال اولیۀ معیارها یا شاخصها از منظر متخصصان در یک حوزۀ تخصصی است. نظر به اینکه تعداد موانع احصاشده از پیشینۀ موضوع تحقیق نسبتاً زیاد است و انجام تکنیک دلفی و در چندین راند مختلف امکان جمعبندی و توافق نهایی را به حداقل ممکن میرساند، معمولاً در این شرایط از تکنیک غربالگری بهجای دلفی معمولی استفاده میشود (الفت و شهریارینیا، 1394). در روش غربالگری فازی[liii]، خبرگان براساس طیف 5 گزینهای لیکرت پاسخ خود را ارائه میکنند، اما با توجه به اینکه در نظر گرفتن عدد قطعی برای هرکدام از گزینهها (مثلاً خیلیکم=1 و خیلیزیاد =5) بیانکنندۀ برداشت دقیق از ذهن پاسخدهنده است و در عمل این موضوع با احتمال بسیار کم، محتمل است (وقتی یک پاسخدهنده گزینۀ خیلیکم را انتخاب میکند، از کجا مشخص است که دقیقاً عدد یک مدنظر او بوده است که در تحلیل همان عدد قطعی یک را در نظر بگیریم). بنابراین در تحلیل دادهها بهجای اعداد قطعی از اعداد فازی استفاده میکنند. بنابراین به دلیل اینکه ارزیابیهای خبرگان متکی بر شایستگی افراد و ذهنی است، بهتر است بهجای اعداد قطعی از اعداد فازی استفاده شود. به همین دلیل در این تحقیق، از روش غربالگری فازی استفاده شد. در تحقیق حاضر، روابط بین موانع از جنس علت و معلولی نیست، بلکه از جنس تسهیلکنندگی و کمککنندگی است. بنابراین نظر به اینکه تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری یک فرایند متعامل است که در آن مجموعهای از عناصر مختلف و مرتبط با همدیگر در یک مدل سیستماتیک جامع ساختاربندی میشود و روابط درونی بین متغیرها را تشخیص میدهد و تعامل یک متغیر با دیگر متغیرها را تجزیهوتحلیل میکند، کمک زیادی به برقراری نظم در روابط پیچیدۀ میان عناصر یک سیستم میکند. به علاوه اینکه میتواند به اولویتبندی و تعیین سطح عناصر یک سیستم کمک کند و با نمایش گرافیکی بین عناصر یک سیستم، کمک بسیار شایانی نیز به درک مدیران برای اجرای بهتر مدل طراحیشده کند. بنابراین به دلیل اینکه در این تحقیق اولاً روابط بین موانع از جنس تسهیلکنندگی برای رفع یکدیگر بوده است و نه رابطۀ علت و معلولی و دوم اینکه این تحقیق بهدنبال ارائۀ سلسلهمراتب موانع جهت تمرکز مدیران برای رفع آنها در راستای بهکارگیری موفق فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی است، بنابراین از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شده است.
4-1- تعیین موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا
در این بخش، بر مبنای موانع احصاشده از تحقیقات پیشین (جدول 1)، پرسشنامهای مشتمل بر 21 گویه، که هر گویه به یک مانع از بهکارگیری فناوری بلاکچین اشاره داشت، تهیه و در اختیار خبرگان قرار گرفت. سؤال اصلی به این صورت بود که به نظر شما هریک از موانع، به چه میزان مانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین سازمان اتکا میشود؟ برای پاسخ به این پرسش از طیف 5 گزینهای لیکرت (خیلیکم، کم، متوسط، زیاد، خیلیزیاد) استفاده شد. در این مرحله از تکنیک غربالگری فازی برای سنجش میزان تناسب و سازگاری موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا استفاده شد و از اعضای تیم تصمیمگیرنده خواسته شد قضاوت خود را دربارۀ میزان درجهاهمیت هر مانع توسط گزینههای تصمیم، بهصورت عبارات کلامی (جدول5) بیان کنند. همچنین از آنها خواسته شد که اگر موانعی ازنظر آنها وجود دارد که در تحقیقات پیشین به آنها اشارهای نشده است آن موانع را نیز پیشنهاد دهند.
جدول5- طیف لیکرت (حبیبی و همکاران، 1393)
Table 5- Likert spectrum
خیلیزیاد |
زیاد |
متوسط |
کم |
خیلیکم |
(0.75،1،1) |
(0.5،0.75،1) |
(0.25،0.5،0.75) |
(0،0.25،0.5) |
(0،0،0.25) |
پس از انجام محاسبات لازم، براساس روابط و فرمولهای روش غربالگری فازی، نتایج در جدول 6، ارائه شد.
جدول 6- نتایج خبرهسنجی برای تعیین موانع زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا (غربالگری فازی)
Table 6- Expertise Results to Determine Barriers to the Food Industry Supply Chain of Etka Organization (Fuzzy Screening)
ردیف |
عنوان مانع |
طیف پرسشنامه و تعداد پاسخها |
مقدار دیفازیشدۀ هر مانع |
||||
خیلیکم |
کم |
متوسط |
زیاد |
خیلی زیاد |
|||
1 |
فقدان امنیت دادهها و رعایت حریم خصوصی |
0 |
0 |
0 |
8 |
10 |
89/0 |
2 |
پردازش کند تراکنشها و عدم مقیاسپذیری |
0 |
4 |
10 |
4 |
0 |
48/0 |
3 |
وجودنداشتن ایمنی لازم |
0 |
5 |
11 |
2 |
0 |
47/0 |
4 |
نبود استانداردسازی و پیچیدگی استفاده |
0 |
5 |
12 |
1 |
0 |
47/0 |
5 |
وجودنداشتن زیرساختهای RFID وIOT |
0 |
0 |
6 |
9 |
9 |
72/0 |
6 |
نبود امکان گنجاندن تمامی جنبههای معاملاتی در قراردادهای هوشمند و ریسک تقلب در قراردادها |
0 |
0 |
5 |
8 |
5 |
74/0 |
7 |
معضل ذخیرهسازی اطلاعات |
0 |
0 |
5 |
10 |
3 |
73/0 |
8 |
نبود برآورد مناسب از هزینۀ پیادهسازی فناوری بلاکچین |
0 |
0 |
2 |
12 |
4 |
75/0 |
9 |
نبود دانش و درک مناسب از فناوری بلاکچین و تأثیر آن بر عملکرد زنجیرۀ تأمین |
0 |
0 |
0 |
11 |
7 |
86/0 |
10 |
عدم تعهد و خواست مدیران ارشد برای بهبود و ایجاد تغییرات بنیادین (رویکرد محافظهکارانه) |
0 |
0 |
5 |
7 |
6 |
74/0 |
11 |
ایجاد تغییر بنیادی و اساسی در ساختارها و فرایندهای فعلی سازمان، در صورت بهکارگیری فناوری بلاکچین |
0 |
0 |
0 |
13 |
5 |
85/0 |
12 |
عدم باورپذیری مدیران و کارکنان دربارۀ ضرورت بهکارگیری فناوری بلاکچین |
0 |
0 |
5 |
8 |
5 |
74/0 |
13 |
نبود بخش مشخصی در سازمان بهعنوان متولی پیادهسازی |
0 |
0 |
6 |
8 |
4 |
73/0 |
14 |
سردرگمی در نحوه و چگونگی ترکیب فناوری بلاکچین با نرمافزارهای موجود سازمان مانند ERP |
0 |
0 |
5 |
7 |
6 |
74/0 |
15 |
نبود آگاهی مناسب دربارۀ فناوری بلاکچین در بین اعضای زنجیرۀ تأمین |
0 |
0 |
3 |
9 |
6 |
75/0 |
16 |
دسترسینداشتن همۀ شرکای زنجیرۀ تأمین به سیستمهای فناوری اطلاعات |
0 |
0 |
0 |
12 |
6 |
85/0 |
17 |
وجودنداشتن منابع مالی مناسب شرکای زنجیره برای بهکارگیری فناوری بلاکچین |
0 |
0 |
5 |
8 |
5 |
74/0 |
18 |
تفاوت رویکردی شرکای زنجیره در اشتراک اطلاعات |
0 |
0 |
4 |
9 |
5 |
74/0 |
19 |
وجودنداشتن قوانین لازم و مشخص برای پشتیبانی حقوقی از قراردادهای هوشمند (فقدان سیاستهای دولتی و وجودنداشتن چارچوب و نظارت قانونی) |
0 |
0 |
0 |
15 |
3 |
84/0 |
20 |
وجودنداشتن قانون شفاف برای جرایم مالی و سایبری در بستر فناوری بلاکچین |
0 |
0 |
0 |
10 |
8 |
86/0 |
21 |
وجودنداشتن قانون مشخص بر بیمه و مالیات مترتب بر معاملات بر بستر این فناوری |
0 |
0 |
6 |
8 |
4 |
73/0 |
با توجه به نتایج ارائهشده در جدول6، تعداد 18مانع از منظر خبرگان تأیید شدند و سه مانع «پردازش کند تراکنشها و عدم مقیاسپذیری، وجودنداشتن ایمنی لازم، عدم استانداردسازی و پیچیدگی استفاده «بهدلیل داشتن مقادیر دیفازیشدۀ کمتر از 0.7، تأیید نشدند و حذف شدند. با توجه به اینکه برخی موانع نیز توسط خبرگان در این مرحله پبشنهاد شد؛ بنابراین برای تأیید مجدد 18مانع شناساییشده و پیشنهادهای خبرگان، گروهی کانونی از خبرگان تشکیل دادند و در این گروه از نظرهای هفتنفر از خبرگان مرحلۀ دوم بهره گرفته شد که علاقهمندی بیشتری به موضوع داشتند، همکاری بیشتری کردند و وقت بیشتری را به محققان اختصاص دادند. چهار مانع بهعنوان پیشنهاد خبرگان، شامل نبود شناخت نسبتبه تبادل هزینۀ منفعت بهکارگیری این فناوری در بین شرکای زنجیرۀ تأمین، درکنکردن چگونگی کارکرد قراردادهای هوشمند و تعاملات مالی در زنجیره، ریسک تقلب در اجماعهای غیراخلاقی و نبود افراد متخصص در حوزۀ بلاکچین در سازمانها نیز در این مرحله احصا و از طرف گروه خبرگان تأیید شدند. تعداد 22مانع (18مانع از تحقیقات پیشین تأییدشده بهوسیلۀ خبرگان و 4مانع جدید بهعنوان پیشنهاد جدید خبرگان)، موانع ورودی برای تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری در نظر گرفته شدند. برای بهکارگیری تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری، موانع نهایی بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا، طبق جدول7، کدگذاری شدند. این کدها در پرسشنامۀ مقایسات زوجی بین آنها نیز استفاده شدند.
جدول7- موانع فناوری بلاکچین زنجیرۀ تأمین حاصل از مرحلۀ غربالگری فازی
Table 7- Barriers to supply chain blockchain technology resulting from the fuzzy screening stage
ردیف |
عنوان مانع |
کد |
1 |
فقدان امنیت دادهها و رعایت حریم خصوصی |
B1 |
2 |
وجودنداشتن زیرساختهای RFID وIOT |
B2 |
3 |
نبود امکان گنجاندن تمامی جنبههای معاملاتی در قراردادهای هوشمند |
B3 |
4 |
معضل ذخیرهسازی اطلاعات |
B4 |
5 |
ریسک تقلب در اجماعهای غیراخلاقی |
B5 |
6 |
نبود برآورد مناسب از هزینۀ پیادهسازی فناوری بلاکچین |
B6 |
7 |
نبود دانش و درک مناسب از فناوری بلاکچین و تأثیر آن بر عملکرد زنجیرۀ تأمین |
B7 |
8 |
عدم تعهد و خواست مدیران ارشد برای بهبود و ایجاد تغییرات بنیادین (رویکرد محافظهکارانه) |
B8 |
9 |
ایجاد تغییر بنیادی و اساسی در ساختارها و فرایندهای فعلی سازمان در صورت بهکارگیری این فناوری |
B9 |
10 |
عدم باورپذیری مدیران و کارکنان دربارۀ ضرورت بهکارگیری فناوری بلاکچین |
B10 |
11 |
نبود بخش مشخصی در سازمان بهعنوان متولی پیادهسازی |
B11 |
12 |
سردرگمی در نحوه و چگونگی ترکیب فناوری بلاکچین با نرمافزارهای موجود سازمان |
B12 |
13 |
نبود افراد متخصص در حوزۀ بلاکچین در سازمانها |
B13 |
14 |
نبود آگاهی مناسب دربارۀ فناوری بلاکچین در بین اعضای زنجیره |
B14 |
15 |
دسترسینداشتن همۀ شرکای زنجیرۀ تأمین به سیستم فناوری اطلاعات |
B15 |
16 |
وجودنداشتن منابع مالی مناسب شرکای زنجیره برای بهکارگیری فناوری بلاکچین |
B16 |
17 |
تفاوت رویکردی شرکای زنجیره در اشتراک اطلاعات |
B17 |
18 |
درکنکردن چگونگی کارکرد قراردادهای هوشمند و تعاملات مالی در زنجیره |
B18 |
19 |
نداشتن شناخت نسبتبه تبادل هزینه-منفعت بهکارگیری این فناوری در بین شرکای زنجیرۀ تأمین |
B19 |
20 |
وجودنداشتن قوانین لازم و مشخص برای پشتیبانی حقوقی از قراردادهای هوشمند (وجودنداشتن چارچوب و نظارت قانونی و فقدان سیاستهای دولتی) |
B20 |
21 |
وجودنداشتن قانون شفاف برای جرایم مالی و سایبری در بستر فناوری بلاکچین |
B21 |
22 |
وجودنداشتن قانون مشخص بر بیمه و مالیات مترتب بر معاملات بر بستر این فناوری (بستر اولیۀ بلاکچین بر تراکنشها متمرکز است و نه گزارشدهی مالیات) |
B22 |
2-4- نتایج مدلسازی ساختاری تفسیری موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا
مدلسازی ساختاری تفسیری، فرآیندی تعریف شده است که هدف آن کمک به انسان برای درک بهتر آنچه باور دارد و تشخیص واضحتری از آن چیزی است که نمیداند. این روش ابتدا عوامل مؤثر و اساسی موضوع تحقیق را شناسایی میکند و سپس براساس نظر صاحبنظران، روابط بین این عوامل را شناسایی میکند و در قالب یک مدل گرافیکی نمایش میدهد. این روش، از این نظر کیفی است که در محاسبۀ درک ذهنی کارشناسان از روابط بین عوامل موضوع میکوشد و از این نظر کمّی است که براساس پرسشنامه و تحلیل عددی بهدنبال نشاندادن روابط بین متغیرها در یک مدل ساختاری است؛ به همین دلیل آن را روش کیفی کمی و ساختاری تفسیری نامیدهاند. این روش برای تجزیهوتحلیل رابطۀ بین چندین متغیر یا عاملی استفاده میشود که برای یک مسئله تعریف شده است (سینق و آگراوال، 2021). مدلسازی ساختاری تفسیری در قالب یکسری مراحل انجام میشود. با توجه به اینکه این تکنیک، یک مدل شناختهشده در زمینههای مدیریت و مهندسی صنایع است، در این مقاله از جزئیات هر مرحله اجتناب و تنها بر نتایج نهایی و تحلیل آنها تمرکز میشود. پس از شناسایی موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا (22مانع در جدول7)، این موانع در قالب پرسشنامه طراحی و برای مقایسۀ زوجی، برای تدوین و تحلیل مدل ساختاری تفسیری، در اختیار هفتنفر از خبرگان مرحلۀ قبل قرار گرفت که علاقهمندی بیشتری به موضوع داشتند، همکاری بیشتری کردند و وقت بیشتری را به محققان اختصاص دادند و در سه جلسۀ مشترک با همۀ خبرگان، پرسشنامۀ مقایسۀ زوجی تکمیل شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها در بخش مدلسازی، از نرمافزار Excel و MATLAB استفاده شد. جدول 8 خروجی نرمافزار متلب را برای سطحبندی موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین سازمان اتکا نشان میدهد. کد متلب توسعه داده شده برای تکتیک مدلسازی ساختاری تفسیری در پیوست 1 مقاله، ارائه شده است.
جدول 8- خروجی نرمافزار MATLAB برای سطحبندی موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین
Table 8- MATLAB software output for leveling barriers to blockchain technology
سطح |
1 |
2 |
3 |
4 |
موانع |
[14،15،16،17،18،19] |
[2،3،4،5] |
[21،11،1،6،9،10] |
[7،8،12،13،20،22] |
پس از تعیین سطوح سلسلهمراتب موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا در جدول8 و همچنین موانع پیشنیازی که در خلال انجام مراحل تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری تعیین شد، مدل نهایی ترسیم و روابط بین موانع با خطوط جهتدار مشخص شد. شکل3، دیاگرام نهایی ایجادشده را نشان میدهد که با حذف حالتهای تعدی و نیز با استفاده از بخشبندی سطوح مختلف بهدستآمده است.
B1 |
B21 |
B13 |
B12 |
B7 |
B8 |
B20 |
B22 |
B15 |
B9 |
B10 |
B6 |
B4 |
B3 |
B5 |
B19 |
B17 |
B16 |
B14 |
B18 |
سطح یک |
سطح دو |
سطح سه |
سطح چهار |
B2 |
B11 |
شکل3- مدل نهایی ساختاری تفسیری موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا
Fig. 3- The final interpretive structural model of barriers to the use of blockchain technology in the food industries supply chain of Etka
شکل4- نمودار تجزیهوتحلیل قدرت نفوذ و وابستگی (میک مک)
Fig. 4- Influence and Dependency Analysis Chart (MicMac)
در فرایند مدلسازی ساختاری تفسیری، در ماتریس دستیابی نهایی، جمع سطری مقادیر برای هر مانع بیانگر میزان نفوذ و جمع ستونی بیانگر میزان وابستگی خواهد بود. براساس این دو عامل، 22مانع در قالب الزامات خودمختار (ربع۱نمودار)، وابسته (ربع۲نمودار)، مرتبط (ربع۳ نمودار) و مستقل و اثرگذار (ربع۴ نمودار) شناسایی شدند که در ماتریس تجزیهوتحلیل قدرت نفوذ و وابستگی (MICMAC)، در قالب شکل 4 به نمایش گذاشته شدهاند. این ماتریس نشان میدهد موانعی که در ناحیۀ وابسته قرار گرفتهاند، قدرت نفوذ پایین و وابستگی بالایی دارند. وابستگی بالای آنها نشان میدهد آنها نیاز دارند که دیگر موانع، قبل از آنها برطرف شود تا در هنگام رفع این موانع، تأثیر دیگر موانع و پیشنیازها بر آنها به حداقل برسد. همچنین موانعی که در ناحیۀ رابط قرار دارند، قدرت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بالایی دارند و هر تغییر کوچکی بر این متغیرها باعث تغییرات اساسی در سیستم میشود. همچنین موانعی که در ناحیۀ مستقل قرار دارند، تأثیرگذاری بالا و تأثیرپذیری کمی دارند.
براساس نتایج بهدستآمده در این تحقیق (شکلهای 3 و 4)، سازمان اتکا ابتدا باید به این باور برسد که این فناوری میتواند نقش درخور توجهی را در بهبود عملکرد زنجیرۀ تأمین آن ایجاد کند. برای اینکه این باور در آن شکل بگیرد، نیاز است بدنۀ دانشی آن، آموختههای خود را دربارۀ این فناوری به بدنۀ مدیریتی و اجرایی منتقل کند و نمونههای کاربردی از بهکارگیری این فناوری و نقش آن را در بهبود عملکرد زنجیرۀ تأمین به آنها نشان دهد. نظر به اینکه بهکارگیری این فناوری معمولاً در فرایندها، ساختارها و بهطور کلی در مجموعه فعالیتهای سازمان، تغییرات درخور توجهی را ایجاد خواهد کرد، طبیعی است که سازمان اتکا با رویکرد محافطهکارانه با موضوع برخورد کند و اینرسی به عدم تغییر، یک مانع کلیدی برای بهکارگیری آن در عمل باشد. بهعبارتی تا مدیران سازمان اتکا به باورپذیری اثر آن بر عملکرد زنجیره، اطمینان حاصل نکنند واز بهکارگیری آن نیز حمایت جدی نکنند، پیادهسازی آن غیرممکن خواهد بود. تعهدنداشتن مدیریت ارشد سازمان اتکا، مانع از یکپارچگی فعالیتهای بهکارگیری بلاکچین و فرآیندهای زنجیرۀ تأمین میشود. فقدان آگاهی و تعهد مدیریت در زنجیرۀ تأمین عاملی است که تخصیص مناسب منابع و تصمیمات مالی را به چالش میکشد؛ زیرا پذیرش فناوری بلاکچین برای جمعآوری اطلاعات، به سرمایهگذاری در سختافزار و نرمافزار جدید نیاز دارد که هزینۀ آن برای سازمان اتکا چالشی مهم تلقی میشود. بهکارگیری فناوری بلاکچین در فرآیندهای زنجیرۀ تأمین، نیازمند تعریف نقشها، مسئولیتها و تخصص جدید برای حمایت از جنبههای مختلف اتخاذ تکنولوژی است. پذیرش فناوری بلاکچین ممکن است تغییرات زیادی را در سازمان اتکا ایجاد کند، زیرا فناوری بلاکچین یک فناوری تحولآفرین محسوب میشود و نیاز به تغییر یا جایگزینی سیستم فعلی را ضروری میکند. تبدیل سیستمهای قدیمی به سیستمهای جدید ممکن است فرهنگ سازمانی یا سلسلهمراتب را تغییر دهد و موجب مقاومت افراد شود و متناسب با این تغییرات، قدرت برخی از عناصر سازمانی را کاهش دهد؛ از این رو استفاده از فناوری بلاکچین به مقاومت برخی از عناصر درون سازمانی منجر میشود. معرفی یک سیستم اطلاعات جدید مانند فناوری بلاکچین، قطعاً روش کار سازمان را تغییر خواهد داد، طریقۀ ورود دادهها تغییر و فرمتهای گزارش نیز نسبتبه وضعیت قبل از بهکارگیری آن تغییر میکند. تخصص و دانش فنی محدود در استفاده از فناوری بلاکچین، بهعنوان چالشی برای پذیرش این فناوری جدید عمل میکند. اگرچه علاقۀ رو به رشدی به بلاکچین وجود دارد، تعداد محدود توسعهدهندگان فنی بلاکچین نیز چالش دیگری محسوب میشود. اگر سازمان اتکا بخواهد زنجیرۀ تأمین پایدار را با پشتیبانی از فناوری بلاکچین به دست آورد، باید شیوههای پایداری را در چشمانداز و رسالت سازمانی خود بگنجاند. برنامههای فعال برای دستیابی به شفافیت و ردیابی و درنهایت پایداری، در تمام سطوح سازمانی و در کل زنجیرۀ تأمین آن نیز موردنیاز است. بهکارگیری فناوری بلاکچین، تغییرات گستردهای را در فرایندهای زنجیرۀ تأمین ایجاد میکند که این تغییرات مستلزم ترکیب فرایندهای زنجیره با این فناوری است و این عمل به خودی خود چالشی مهم محسوب میشود؛ زیرا کاری بسیار حساس و پیچیده است. قراردادهای هوشمند ازجمله مهمترین دستاوردهای بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمیناند و تا زمانی که قوانین لازم و مشخص برای پشتیبانی حقوقی از قراردادهای هوشمند، تدوین و مصوب نشود، عملاً استفاده از این فناوری در محیط واقعی این سازمان غیرممکن است. وجودنداشتن قانون شفاف برای جرایم مالی و سایبری در بستر فناوری بلاکچین و همچنین وجودنداشتن قانون مشخص بر بیمه و مالیات مترتب بر معاملات در بستر این فناوری، ازجمله موانع قانونی بهکارگیری این فناوری در سازمان اتکا قلمداد میشوند. این گروه از چالشها برخواسته از مواردی است که بهطور مستقیم در فرایندهای زنجیرۀ تأمین نقشی ندارند، اما به نحوی بر این فعالیتها تأثیر میگذارند.
وجودنداشتن سیاستهای مناسب دولت، مانعی برای دستیابی به سازوکارهای پیشرفتۀ پشتیبان فناوری است. قوانین و مقررات دولتی هنوز دربارۀ کاربرد تکنولوژی بلاکچین مشخص نیست. در حقیقت سیاستهای زیانآور منتشرشده توسط دولتها دربارۀ بیت کوین، یک نگرانی برای سازمان اتکا قلمداد میشود که بر تصمیم استفادۀ وسیع از فناوری بلاکچین برای اهداف تجاری تأثیر میگذارد. برای اینکه تکنولوژی بلاکچین بهطور گستردهای اجرا شود، قوانین فعلی حاکم بر بیمه، مالیات، قراردادهای هوشمند و...، باید بازنویسی یا اصلاح شوند؛ همچنین مسائلی از قبیل امنیت دادهها باید بهعنوان موضوعی با اهمیت فزاینده، درخور توجه قرار گیرند. بهدلیل وجودنداشتن اقدامات حفاظتی مناسب، برخی از هکرها میتوانند به اطلاعات ثبتشده در بلاکچین دسترسی داشته باشند و از آن برای فعالیتهای نادرست، مانند فروش اطلاعات به رقبا و یا دستکاری قیمتها استفاده کنند؛ درنتیجه، باید یک تعادل شفاف بین سطح شفافیت و نیاز به حفاظت از اطلاعات حساس از طریق قوانین حریم خصوصی وجود داشته باشد. گروهی دیگر از موانع، چالشهای مربوط به ارتباط شرکای زنجیرۀ تأمین است. در اصل، مدیریت زنجیرۀ تأمین به مدیریت روابط بین شرکا برای ایجاد ارزش برای ذینفعان مربوط است؛ با این حال، روابط بین شرکا میتواند چالشبرانگیز باشد، بهویژه هنگامی که صحبت از ادغام فناوری اطلاعات و شفافیت باشد. فناوری بلاکچین به اشتراکگذاری اطلاعات از طریق زنجیرۀ تأمین کمک میکند. اگرچه شفافیت اطلاعات و صحتسنجی، به ارزیابی عملکرد پایدار یک زنجیرۀ تأمین نیاز دارد، برخی از شرکای سازمان اتکا ممکن است اطلاعات را یک مزیت رقابتی فرض کنند و تمایلی به اشتراکگذاری اطلاعات ارزشمند و مهم خود نداشته باشند. تردید در افشای اطلاعات برخی شرکا، مزایای کامل استفاده از فناوری بلاکچین را محدود میکند و مانع اجرای موفقیتآمیز این فناوری میشود. بهدلیل شفافیت اطلاعات در فناوری بلاکچین، قوانین و سیاستهای به اشتراک گذاری اطلاعات، باید در شبکۀ زنجیرۀ تأمین تعریف و مدیریت شوند. فقدان قوانین محکم برای به اشتراک گذاری اطلاعات، سرانجام بر همکاری بین همکاران زنجیره، تأثیر میگذارد. بهمنظور پیادهسازی بلاکچین، سازمان اتکا باید بتواند بر مقاومت فرهنگی مشتریان نیز غلبه کند. لازم است مشتریان این واقعیت را بپذیرند که تمام تراکنشهای الکترونیکی آنها در بستر فناوری بلاکچین ایمنتر و کاملتر است. واسطهها نیز به سرمایهگذاری و اصلاح پلتفرمهای خود برای تبدیلشدن به یک سازمان بلاکچینمحور نیاز دارند؛ در حالی که همچنان به ارائۀ خدمات و ارتباط بیشتر با مشتری مشغولاند. قراردادهای هوشمند، به اجرای خودکار مفاد قرارداد بین دو طرف معامله منجر میشود و نبود درک مناسب قراردادهای هوشمند بین شرکای زنجیرۀ تأمین، چالش مهمی برای بهکارگیری این فناوری در زنجیرۀ تأمین اتکاست. عدم گسترۀ یکنواخت تکنولوژی بین همۀ اعضای زنجیرۀ تأمین اتکا نیز امری بدیهی است؛ زیرا زنجیرۀ تأمین آن از سازمانهای بزرگ و همچنین سازمانهای کوچک و متوسط تشکیل شده است که دسترسی همۀ آنها به فناوری بلاکچین چالشی دیگر برای بهکارگیری این فناوری محسوب میشود. این موارد ازجمله مهمترین موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکاست که باید درخور توجه مدیران ارشد قرار گیرد و تلاش درخور توجهی نیز برای رفع آنها صورت گیرد. مدیران این زنجیره باید دقت نظر داشته باشند که بدون توجه به موانع پیادهسازی فناوری بلاکچین، به سراغ بهکارگیری آن نروند؛ زیرا توجهنکردن به این موانع و تلاشنکردن برای رفع آنها، بهکارگیری اثربخش این فناوری را در زنجیرۀ تأمین غیرممکن میکند.
امنیت غذایی نیروهای مسلح، نقش انکارناشدنی در سلامت جسمی و روحی آنها دارد و به جرئت میتوان گفت که بهعنوان یک متغیر اثرگذار در ارتقای بازدارندگی دفاعی قلمداد میشود. از سویی دیگر بهبود بازدارندگی دفاعی، متأثر از ارتقای سطح خلاقیت و توانمندی نیروهای مسلح در خلق محصولات نظامی بهروز و با کیفیت است. سازمان اتکا، یکی از سازمانهای بزرگ در مجموعۀ وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است که وظیفۀ تأمین محصولات غذایی نیروهای مسلح را در اختیار دارد و تأمین محصولات غذایی سالم و با کیفیت مناسب، ازجمله دغدغههای کلیدی آن محسوب میشود. رویکرد استفاده از تمامی ظرفیتهای ملی و پتانسیلهای موجود در سازمان اتکا، به برونسپاری بخشی از فعالیتهای زنجیرۀ تأمین بهمنطور دستیابی به چابکی، افزایش کیفیت و کاهش هزینهها منجر شده است. این برونسپاریها، زنجیرۀ تأمین این سازمان را گسترده و مدیریت آن را نسبتبه قبل، سختتر کرده است. قابلیت ردیابی مواد اولیۀ موردنیاز، کیفیت و اطمینان از اصالت آنها، سرعت تأمین آنها، سرعت چرخۀ اطلاعات، شفافیت و امنیت، ازجمله دغدغههایی است که کنترل آنها در زنجیرۀ تأمین گستردۀ اتکا، سخت و پیچیده است؛ بنابراین بهکارگیری دانش نوین برای رفع این چالشها ضرورتی اولویتدار است. نظر به اینکه فناوری بلاکچین یک فناوری نوین است که شفافیت، قابلیت ردیابی و امنیت را تضمین میکند، نویدبخش کاهش برخی از مشکلات موجود زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکاست. بهکارگیری این فناوری مانند دیگر فناوریها به شناسایی موانع پیش روی آن نیاز دارد تا بتوان با رفع این موانع، بستر اولیه و مناسبی را برای پیادهسازی آن ایجاد کرد. توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین اثر تسهیلکنندگی بر یکدیگر دارند و توجهنکردن به این موضوع، برای بهکارگیری این فناوری در زنجیرۀ تأمین، اثربخش نخواهد بود. بهعبارتی توجه به روابط بین موانع در مدل سلسهمراتبیای بسیار ضروری است که ارائه شده است. به همین دلیل تمرکز این تحقیق بر شناسایی موانع اصلی پیش روی این فناوری برای بهکارگیری در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکا بود و تلاش شد تا در قالب یک مدل سلسلهمراتبی، اولویت این موانع برای رفع آنها نیز مشخص شود. نتایج نشان داد برخی از موانع قدرت نفوذ بالا و وابستگی حداقلی دارند و از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردارند؛ در حالی که برخی دیگر، شامل موانعی است که وابستگی بالایی دارند و قبل از بهکارگیری آنها، باید تمام تلاشها برای برطرفکردن موانع محرک صورت گیرد. این طبقهبندی یک ابزار مفید برای مدیران زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی سازمان اتکاست که مبتنی بر آن میتوانند بر رفع موانع موجود اثرگذار پیش رو، برای پیادهسازی فناوری بلاکچین (شروع به رفع موانع سطح چهار و حرکت بهسمت موانع سطح یک مدل نهایی تحقیق) متمرکز شوند.
گرچه تعدادی از پژوهشگران در دو سال اخیر (2020 و 2021) مانند ماتیو و همکاران، لیو و همکاران، شارما و همکاران، کوهیزاده و همکاران و ژو و همکاران (در سال2021)، رحیمی و همکاران، صاحبی و همکاران، بگ و همکاران، یادوا و همکاران، فاروک و همکاران (در سال 2020)، تلاش کردهاند که در مطالعات خود موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین را در زنجیرۀ تأمین بررسی کنند، که شرح کامل آنها در جدول 2 آمده است، با توجه به اینکه هرکدام از آنها تنها بر تعدادی از موانع اشارهشده در این تحقیق متمرکز شدهاند و از جامعیت تحقیق حاضر برخوردار نیستند، بنابراین بهطور دقیقی نمیتوان نتایج آنها را با تحقیق حاضر دربارۀ سلسلهمراتب ارائهشدۀ موانع مقایسه کرد، علیرغم اینکه بسیاری از موانع ارائهشده توسط آنها در این تحقیق تأیید شده است. بهعبارتی باید گفت برخی از موانعی که در این تحقیق بهعنوان یک مانع اساسی در بهکارگیری فناوری بلاکچین طرح شدهاند، در تحقیقات پیشین یا وجود نداشته و یا در لایههای سلسلهمراتبی متفاوتی قرار گرفتهاند. از سویی دیگر تعداد چهار مانع بهصورت اختصاصی زنجیرۀ تأمین سازمان اتکا، توسط خبرگان این تحقیق ارائه شد که در تحققات قبلی ارائه نشده بود. این موانع شامل نداشتن شناخت نسبتبه تبادل هزینۀ منفعت بهکارگیری این فناوری در بین شرکای زنجیرۀ تأمین، درکنکردن چگونگی کارکرد قراردادهای هوشمند و تعاملات مالی در زنجیره، ریسک تقلب و نبود افراد متخصص در حوزۀ بلاکچین در اتکا بود. احصای موانع ارائهشده از پژوهشهای پیشین در قالب چهار دسته و 21مانع، ارائۀ چهار مانع جدید، استفاده از روش غربالگری فازی برای بومیسازی موانع و تمرکز بر موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین صنایع غذایی، بهعنوان اولین تحقیق در کشور، ازجمله مهمترین نوآوریهای این تحقیق است.
خبرگان این تحقیق را صرفاً افرادی تشکیل دادند که در سازمان اتکا (سطح میاندست زنجیره)، فعال بودند و علیرغم اینکه شناخت مناسبی نسبتبه زیستبوم این سازمان و زنجیرۀ تأمین آن داشتند، اما فاقد تجربۀ عملی در بهکارگیری فناوری بلاکچین در زنجیرۀ تأمین بودند. نبود امکان استفاده ازنظر خبرگان با تجربۀ بخش خصوصی و دیگر سطوح زنجیرۀ تأمین سازمان اتکا، شامل سطوح تأمین و مشتری، در این مطالعه میتواند بهعنوان یکی از مهمترین محدودیتهای تحقیق حاضر بیان شود.
با توجه به اینکه مدلسازی ساختاری تفسیری بر مبنای قضاوت ذهنی خبرگان صورت میگیرد، میتوان مدلسازی معادلات ساختاری(SEM[liv]) را برای تأیید اعتبار آماری مدل پیشنهادی به کار گرفت. استفاده از آن برای تأیید مدل ساختاری تفسیری ارائهشده در این تحقیق، برای تحقیقات آتی پیشنهاد میشود. با توجه به اینکه سنجش رابطۀ بین موانع بهکارگیری فناوری بلاکچین در یک بازۀ فازی میتواند نظر خبرگان را بهصورت واقعیتر نسبتبه بازۀ غیرفازی نشان دهد، بهکارگیری مدلسازی ساختاری تفسیری فازی نیز بهعنوان پیشنهادی دیگر برای تحقیقات آتی مطرح میشود.
[i]. Blockchain
[ii]. Raji & Sadeghi
[iii]. Kamble et al
[iv]. Feng et al
[v]. Alexopoulos et al
[vi]. Ge et al
[vii]. Aung & Chang
[viii]. Rapalis & Hossain
[ix]. Helo & Hao
[x]. Bechtsis et al
[xi]. Holmberg and Aquist
[xii]. Xiong et al
[xiii]. Sharma & Joshi
[xiv]. Westerkamp et al
[xv]. Quick Response Code
[xvi]. Wong et al
[xvii]. Krishnan et al
[xviii]. O'Leary
[xix]. Dng et al
[xx]. Czachorowski et al
[xxi]. Biswas & Gupta
[xxii]. Sanka et al
[xxiii]. Mathivathanan et al
[xxiv]. Caldarelli et al
[xxv]. Hughes et al
[xxvi]. Zhou et al
[xxvii]. Krigsholm et al
[xxviii]. Kleinman
[xxix]. Gubta
[xxx]. Yadav et al
[xxxi]. Lin et al
[xxxii]. Andoni et al
[xxxiii]. Sahebi et al
[xxxiv]. Kopyto et al
[xxxv]. Prewett et al
[xxxvi]. Öztürk et al
[xxxvii]. Azzi et al
[xxxviii]. Denial of Service
[xxxix]. Radio Frequency Identification
[xl]. Internet of Things
[xli]. Wireless Sensor Network
[xlii]. Toufaily et al
[xliii]. Panos et al
[xliv]. Bag et al
[xlv]. Lohmer et al
[xlvi]. Saberi et al
[xlvii]. Liu et al
[xlviii]. Palande & Parkhi
[xlix]. Dutta et al
[l]. Farooque et al
[li]. Enterprise Resource Planing
[lii]. Hastig & Sodhi
[liii]. Fuzzy Scrining
[liv]. Structural Equation Modeling