شکاف‎‍های پژوهشی بارانداز عبوری و افق‎‍های پیش ‎‍رو

نویسندگان

گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران

چکیده

یک بارانداز عبوری، در راستای دستیابی به اهداف مدیریت زنجیرۀ تأمین ناب، ایجاد و توسعه یافته است. بارانداز عبوری یکی از راهبردهای مشهور توزیع است که در آن اقلام و محموله‌ها از کامیون‎‍های ورودی به کامیون‌های خروجی، بدون نیاز به استقرار آ‌نها در انبار، انتقال می‎‍یابند. بارانداز عبوری با حذف فعالیت‌های انبارش و آماده‌سازی سفارش‌ها، می‎‍تواند در مقایسه با انبار سنتی کاراتر عمل کند. این مزیت‌ها سبب شده است که بارانداز عبوری به یک سیستم لجستیک جذاب تبدیل شود. معرفی مشخصه‎‍های بارانداز عبوری و نیز انواع مسائل موجود در این حوزه، ازجمله اهداف اولیۀ این مقاله است. هدف اصلی مقاله نیز شناسایی و دسته‌بندی شکاف‎‍های پژوهشی بارانداز عبوری، به‌منظور تبیین و معرفی مدل‎‍ها و افق‌های پژوهشی نزدیک به مفروضات دنیای واقع است. برای دستیابی به این اهداف با استفاده از روش «فرامرور»، مقالات مروری بارانداز عبوری انگلیسی‌زبان، بین سال‌های 2010 تا 2020 به‌طور نظام‎‍مند مطالعه و برای ارزیابی کیفیت مقالات از «برنامۀ مهارت‌های ارزیابی حیاتی» (CASP) استفاده شد. براساس مقالات تأییدشده ازلحاظ کیفیت، شکاف‌های پژوهشی شناسایی و در دو بخش مجزا تفکیک و معرفی شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‎‍دهد دو شکاف پژوهشی لحاظ‌کردن مهلت زمانی برای زمان‌بندی کامیون‎‍ها و بررسی مسائل بارانداز عبوری در شرایط عدم اطمینان، بیشترین تکرار را از دیدگاه نویسندگان مختلف مقالات مروری داشته‎‍اند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Cross-docking's research gaps and directions

نویسندگان [English]

  • Dariush Mohamadi zanjirani
  • Mahboobeh Kazemi
  • Majid Esmailian
Department of Management University of Isfahan, Isfahan, Iran
چکیده [English]

Purpose: Cross-docking deals with the goals of lean supply chain management. It is a distribution strategy. In this structure, goods are shipped from inbound to outbound trailers on the same day or overnight without putting them into storage. Cross-docking can realize transport efficiencies at reduced material handling and storage costs by eliminating the storage and order-picking activities from the main warehouse operations. These advantages make cross-docking an interesting logistic strategy that can give companies considerable competitive advantages. This paper aims to introduce cross-docking, its characteristics and its problem types, comprehensively. The focus of this study is on distinguishing research gaps.
Design/methodology/approach: Systematic review is "review research by explicit, rigorous and accountable methods". Reviews and their findings can vary on many aspects of the 'dimensions of different'. One such review is the 'review of reviews'. A systematic review of primary research is the second level of research analysis. A review of reviews (sometimes called 'overview' or 'umbrella' review) is a tertiary level of analysis. It is a systematic map and/or synthesis of previous reviews. The 'data' for such reviews of reviews are previous reviews rather than primary research studies. This can be an efficient method for examining previous research. In this paper, cross-docking literature systematic review (review of reviews method) has been discussed by introducing, clustering cross-docking decision problems, and drawing future research directions.
Findings: Bibliography, cross-dockings, and classified characteristics of cross-docking based on the decision levels (strategic, tactical and operational levels) were the major findings of this study. Also, the cross-docking problem types were addressed and the gaps in the field of cross-docking were determined. This study highlighted two frequent gaps that would need to be filled by focusing on the research areas of taking deadlines for the trucks into account and dealing with uncertainty.
Research limitations/implications: Book chapters and conference papers were excluded from this research. Reviewed papers were published in a certain period and the English language.
Practical implications: Today firms use different types of distribution strategies. Cross-docking with eliminating the storage and order-picking activities from the main warehouse operations is an interesting logistics strategy. products with predictable, high cubic volume flow, and perishable products are ideal candidates for cross-docking. Cross-docking is nowadays used by many companies and industries such as the retail industry, automotive industry, telecommunications and electronics industries.
Social implications: Cross-docking results in smaller volumes of more visible inventories that are delivered faster and more frequently. Several other advantages of cross-docking are addressed in the literature compared to traditional distribution centres. Some advantages are reduced cost (warehousing costs, inventory-holding costs, handling costs, labour costs), shorter delivery lead time (from supplier to customer), improved customer service, reduced storage space, faster inventory turnover, fewer overstocks, and reduced risk for loss and damage.
Originality/value: Due to the advantages and extensive applications of cross-docking, in this paper a "review of reviews" was performed, and after introducing cross-docking terminals and their problem types, distinguish research gaps were determined for the future research study. Therefore, researchers were suggested to concentrate on the addressed gaps in their models to get closer to real-life constraints.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cross-docking
  • Logistic
  • Distribution strategy
  • Transportation network
  • Meta review
  • مقدمه

در چارچوب نظری مدیریت زنجیرۀ تأمین از راهبردهای مختلفی برای توزیع محصولات نهایی استفاده می‎‍شود، ازجمله جابه‌جایی مستقیم، راه‌های شیری[i]، انبار سنتی و بارانداز عبوری. در راهبرد‎‍های جابه‌جایی مستقیم و راه شیری، محصولات به‌طور مستقیم از تأمین‎‍کننده به مشتری ارسال می‎‍شوند؛ اما در راهبرد‌های انبار سنتی و یا بارانداز عبوری، عمدتاً از تسهیلات لجستیکی واسط استفاده می‌شود و این روش‎‍ها برای توزیع محموله‎‍های کوچک و یا توزیع محصولات برای مشتریان با پراکندگی جغرافیایی، بسیار مناسب است (بوئیجز و همکاران[ii]، 2014). در یک انبار سنتی، چهار عملیات اصلی دریافت[iii]، انبارش[iv]، آماده‌سازی سفارش‌ها[v] و انتقال[vi] آنها انجام می‎‍گیرد؛ در حالی که در باراندازهای عبوری، دو عملیات بسیار گران انبارش و آماده‌سازی سفارش‌ها حذف می‌شوند (ون‎‍بل و همکاران[vii]، 2012). به‌ عبارت ‌دیگر بارانداز عبوری در مقایسه با فعالیت‌های اصلی انبار سنتی، می‌تواند با کاهش هزینه‌های جابه‌جایی مواد و هزینۀ ذخیره‌سازی ناشی از حذف فعالیت‌های انبارش و آماده‌سازی سفارش‌ها، به‌صورت کاراتر عمل کند (آپته و ویسوانتان[viii]، 2000). درواقع نقش اصلی انبار عبوری را به‌جای نقش ذخیره‌کننده، می‎‍توان در نقش هماهنگ‎‍کنندۀ موجودی‎‍ها دید (حسین‎‍زاده و همکاران[ix]، 2020).

  این مطالعه با هدف مرور نظام‎‍مند کلیۀ مقالات مروری بارانداز عبوری و با استفاده از روش «فرامرور[x]»، می‌کوشد که ضمن معرفی جامعی از بارانداز عبوری به‌عنوان یک راهبرد برتر در توزیع، مسائل مرتبط با بارانداز عبوری را تشریح و در انتها خلأهای پژوهشی مورد اذعان نویسندگان مختلف را در مقالات مروری اشاره‌شده، شناسایی و تبیین کند تا افق‌های جدیدی مقابل پژوهشگران آتی گشوده شود. مرور نظام‎‍مند را می‌توان «مرور پژوهش‌های موجود با استفاده از روش‌های پژوهشی روشن، دقیق و مطمئن» دانست. پژوهش‌های مروری از جنبه‌های مختلفی ممکن است با هم تفاوت داشته باشند. این تفاوت‌ها به اهداف مختلف و مفروضات متفاوت ناشی از دیدگاه‌های پژوهشی، شخصی و سیاسی، پارادایم‌ها و مقاصد مختلف بستگی دارد. با ‌وجود این، پژوهش‌های مروری حالت‌ها و انواع بسیار متنوع و نامحدودی دارند. یکی از انواع پژوهش‌های مروری «مرور مرورها[xi]» است. «مرور مرورها» را نیز می‎‍توان از این نظر فرا‎‍مرور[xii] دانست که دیگر مرورها را مرور می‎‍کند. داده‌‌های چنین مروری عبارت است از مرورهای گذشته و نه مطالعات پژوهشی دست ‌اول. این روش برای مطالعۀ پژوهش‌های پیشین، کارآمد به نظر می‎‍رسد (گوگ و همکاران[xiii]، 2012). درواقع در این روش، مطالعه‎‍ای ثانویه از مقالات گذشته صورت ‎‍می‌گیرد و درنهایت به شناسایی خلأها و شکاف‎‍های موجود در محور پژوهشی مدنظر منجر می‎‍شود. در مطالعۀ حاضر نیز مهم‎‍ترین بخش دانش‎‍افزایی، در شناسایی شکاف‎‍های پژوهشی دربارۀ مطالعات بارانداز عبوری است. این پژوهش در شش بخش تنظیم شده است. بخش دوم مفاهیم و مبانی نظری را معرفی کرده است. در بخش سوم روش پژوهش تشریح شده است، در بخش چهارم یافته‎‍های پژوهش ارائه و به پرسش‎‍های آن پاسخ داده می‎‍شود. در بخش پنجم نیز دربارۀ یافته‎‍های پژوهش بحث می‌شود و در بخش نهایی، نتیجه‎‍گیری و پیشنهادهایی برای پژوهش‎‍های آتی ارائه شده است.

 

 

  • ارکان اصلی مقاله (مفاهیم و مبانی نظری)

همان‎‍گونه که اشاره شد، یکی از روش‎‍هایی که به‌واسطۀ آن می‎‍توان دیدگاه جامعی را نسبت‌به یک موضوع به‎‍ دست آورد، مطالعۀ پژوهش‎‍های مروری آن است. استفاده از روش مرور نظام‎‍مند پژوهش‎‍های مروری را می‎‍توان به‌طور چشمگیری در حوزۀ سلامت مشاهده کرد؛ برای مثال ایکلند و همکاران (2010) مروری نظام‎‍مند بر فرا‎‍مرورها در زمینۀ اثربخشی درمان از راه ‎‍دور داشته‎‍اند. همچنین بیدله و آساره (2011) با استفاده از روش فرامرور، رابطۀ فعالیت‎‍های فیزیکی را بر سلامت روانی کودکان و نوجوانان بررسی کردند. در سال‎‍های اخیر نیز پژوهش‎‍های متعددی با روش فرامرور انجام شده است؛ برای نمونه به مطالعۀ سوث و همکاران (2022) اشاره می‌شود. این پژوهشگران نیز ریسک سبک زندگی افراد ثروتمند را مطالعه کرده‎‍اند. اگرچه پژوهش‎‍های اخیر با عنوان فراتحلیل نیز به رشتۀ تحریر در آمده‎‍اند (Souh et al., 2022 ؛Biddle & Asare, 2011 ؛ Ekeland et al., 2010).

قدر مسلم در فرامرور، ابتدا لازم است مقالات مروری در حوزۀ مورد مطالعه، شناسایی و بررسی شوند. از همین رو در مطالعۀ حاضر و در بخش مبانی نظری پژوهش، کلیۀ مقالات مروری بارانداز عبوری جمع‎‍آوری و به ترتیب سال انتشار مطالعه شده‌‎‍اند. بویسن و فلیندر[xiv] (2010) آن دسته از مقالات بارانداز عبوری را در مقالۀ خود مرور کرده‎‍اند که فقط به بحث زمان‎‍بندی کامیون‎‍ها پرداخته‎‍اند. این مطالعه، اولین طبقه‌بندی از مسائل زمان‎‍بندی کامیون‎‍ها و اولین مقالۀ مروری در حوزۀ بارانداز عبوری محسوب می‎‍شود. در مسائل بارانداز عبوری، عمدتاً سه سطح تصمیم‎‍گیری راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی وجود دارند. در این میان آگوستینا و همکاران[xv] (2010)، تصویری کلی از مدل‌های ریاضی استفاده‌شده را در مقالات بارانداز عبوری ارائه داده‌اند که بر مبنای این سطوح تصمیم‌گیری، طبقه‌بندی ‌شده و براساس نوع مسئله، تعریف شده‌اند. استیفن و بویسن[xvi] (2011) نیز انواع مختلف مسائل بارانداز عبوری را با توجه به تصمیم‌های مطرح در سطوح راهبردی تا سطوح عملیاتی طبقه‌بندی کرده‌اند. آ‎‍نها همچنین مشخصه‎‍ها و تنظیمات بارانداز عبوری را در صنایع مختلف مطالعه کرده‌اند. در ادامه ون بل و همکاران (2012)، مطالعۀ جامع و گسترده‎‍تری را بر موضوعات بارانداز عبوری انجام دادند؛ به‎‍گونه‎‍ای که پژوهش‌های انجام‌شده توسط نویسندگان قبلی را نیز شامل می‎‍شود؛ آنها مروری بر مفاهیم بارانداز عبوری و تجربیات موفق حاصل از اجرای آن داشته‎‍اند. همچنین این نویسندگان، این مسئلۀ مهم را بررسی کردند که اساساً یک بارانداز عبوری باید دارای چه مشخصه‎‍هایی باشد. شناسایی این مشخصه‎‍ها، به شناسایی و تفکیک انواع بارانداز عبوری کمک می‎‍کرد. شعیب و فتحی[xvii] (2012) نیز مسائل بارانداز عبوری را در سطح عملیاتی و با محوریت زمان‎‍بندی طبقه‎‍بندی کردند. در طبقه‎‍بندی که آنها ارائه کردند، به‌طور اخص، مدل‎‍های ریاضی مسائل تخصیص کامیون‌ها به درها[xviii] مطالعه شد. به عقیدۀ بوئیجز و همکاران (2014)، به یک «هم‌زمان‌سازی» در بین عملیات‌ محلی و شبکه‌های جهانی بارانداز عبوری نیاز است. این پژوهش نیز چارچوبی را برای بیان جنبه‌های مختلف وابستگی میان مسائل بارانداز عبوری ارائه می‌دهد که به پژوهشگران آتی در زمینۀ توسعۀ مدل‌های تصمیم‌گیری کمک می‌کند؛ از طرفی آ‎‍نها، برنامه‎‍ای را برای معرفی طبقه‌بندی جدیدی از پژوهش‎‍های بارانداز عبوری براساس ورودی و خروجی هر مسئله، ارائه ‎‍دادند. به‌دلیل اینکه این پژوهش نیز فقط بر سطح عملیاتی بارانداز عبوری تمرکز دارد، بنابراین حوزۀ محدود‎‍تری از مسائل بارانداز عبوری را مطالعه کرده است.

برخی از مطالعات نیز تنها پژوهش‎‍هایی را مرور کرده‌اند که بارانداز عبوری را در شرایط عدم اطمینان بررسی کرده است، ازجمله این کارها به مطالعۀ ارزشمند والها و همکاران[xix] (2014) اشاره می‌شود. به اذعان این نویسندگان، عوامل مؤثر بر عدم اطمینان، می‌تواند عملکرد کلی یک شبکۀ بارانداز عبوری را تحت تأثیر قرار دهد. به همین ترتیب آنها سه نوع از عدم اطمینان را در باراندازهای عبوری شناسایی کردند: عدم اطمینان بیرونی (شامل زمان‌های ورود کامیون، تعداد کامیون‎‍های ورودی، جریان بار کامیون)، عدم اطمینان درونی (ابعادی همچون زمان خروج کامیون، زمان پردازش، تسهیلات موجود، تعداد کامیون‌های موجود) و عدم اطمینان ترکیبی (تمام انواع عدم اطمینان‌های درونی و بیرونی).

در سال 2016، دو پژوهشگر فرانسوی به نام‎‍های لدیر و الپان[xx] مطالعات گسترده و منحصربه‌فردی را بر مشخصه‎‍های خاص یک بارانداز عبوری انجام دادند. به عقیدۀ آنها برای اینکه یک بارانداز عبوری را با عملکردی بالا شاهد باشیم، باید مختصات بارانداز عبوری را در هریک از سطوح راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی، تنظیم کرد. آنها ضمن مطالعۀ این مشخصه‎‍ها با عنوان «تنظیمات بارانداز عبوری»، شاخص‎‍های سنجش عملکرد بارانداز عبوری را نیز معرفی و تشریح کردند و در این راستا، پژوهش علمی عملیات بارانداز عبوری را با مشاهدات میدانی و مصاحبه‌های صورت‌گرفته با مدیران صنعتی مقایسه کردند. درنهایت نیز با تحلیل شکاف‌های کشف‌شده میان وضعیت موجود ادبیات علمی و تجربیات موجود در صنعت، پیشنهادهایی را برای جهت‌دهی به پژوهش‎‍های آتی در ارتباط با نیازهای صنعت ارائه دادند. با این‎‍ حال در این مطالعه، تنها مقالات مرتبط با تصمیمات سطح عملیاتی مرور شد.

در فاصلۀ زمانی 2016 تا 2019، تقریباً مطالعۀ ارزشمندی در حوزۀ مقالات مروری بارانداز عبوری یافت نمی‎‍شود؛ اما بعد از سال 2019، چاپ مقالات مروری در این حوزه، از روندی افزایشی برخوردار بوده است؛ با این تفاوت که در سال‎‍های اخیر نویسندگان مختلف، مقالات بارانداز عبوری را در زیرمجموعه‎‍های خاص‎‍تری مرور کرده‌‎‍اند. بوکام ویسیتیپانیچ[xxi] (2019)، همانند بیشتر مقالات مروری، از یک طرف مسائل بارانداز عبوری را فقط در سطح عملیاتی مطالعه کرده و از سوی دیگر در مطالعۀ انجام‎‍شده، عملیات درب‎‍های ورودی و خروجی در قالب تخصیص درب بارانداز، توالی و زمان‎‍بندی کامیون‎‍ها به‌همراه شکاف‎‍های پژوهشی، بررسی شده است. مطالعۀ مروری تئوفیلس و همکاران[xxii] (2019) نیز بر مقالاتی تمرکز دارد که در زمینۀ مسائل زمان‎‍بندی بارانداز عبوری به چاپ رسیده‎‍اند. آنها در امتداد مطالعه‎‍ای که توسط لدیر و آلپان (2016) صورت گرفته بود، آن دسته از مقالاتی را مطالعه کردند که از سال 2016 تا 2019 در سطح عملیاتی و با تمرکز بر موضوع زمان‎‍بندی کامیون‎‍ها در بارانداز عبوری به چاپ رسیده‎‍اند و مقالات اشاره‌شده را در چهار دستۀ مهم طبقه‎‍بندی کردند که عبارت بودند از: (1) زمان‎‍بندی کامیون در بارانداز عبوری؛ (2) مدل‎‍سازی چندهدفه برای زمان‌بندی کامیون‎‍ها در بارانداز عبوری؛ (3) مدل‎‍سازی عدم اطمینان در زمان‎‍بندی کامیون‎‍ها در بارانداز عبوری؛ (4) دیگر مقالات متفرقه که در دسته‌بندی‌های قبلی قرار نداشتند. شایان ذکر است که تمرکز این نویسندگان نیز به مشخصه‎‍های اصلی و مهم عملیات‎‍ بارانداز عبوری اختصاص داشته است. در ادامه ماوی و همکاران[xxiii] (2020)، مروری نظام‎‍مند را بر مفاهیم، تکنیک‎‍ها و مدل‎‍های استفاده‌شده در مقالات بارانداز عبوری در طول سال‎‍های 1997 تا 2018 انجام داده و از «تحلیل شبکۀ بیب اکسل[xxiv] و گفی[xxv]» به‌عنوان ابزارهای تحلیل کتاب‎‍شناختی و به‌منظور یافتن روابط درونی میان مطالعات و ویژگی‎‍های خاصی از آنها، مانند واژگان کلیدی، نویسندگان، کشور و سال چاپ استفاده کرده‌اند. در همین راستا مشخص شد که عمده‎‍‎‍ترین مقالات بارانداز عبوری، در امتداد چهار جریان مهم و اصلی استقرار می‎‍یابند، این جریان‎‍ها عبارتند از: مدیریت موجودی/ مسیریابی حمل‌ونقل، زمان‎‍بندی، لجستیک، انبارداری و توزیع. اردکانی و فی[xxvi] (2020) نیز مروری جامع بر منابع ایجاد عدم اطمینان در عملیات بارانداز عبوری داشته‌اند. در مطالعۀ آنها، منابع عدم اطمینان در فرایندهای بارانداز عبوری به دو دسته منابع درونی (منابع موجود، زمان حرکت، زمان پردازش) و منابع بیرونی (در دسترس بودن محدودیت‌ها، زمان ورود، عرضه و تقاضا) تقسیم شده‌اند.

 

  • روش‌شناسی پژوهش

یکی از قدرتمند‎‍ترین جنبه‎‍های مرور نظام‎‍مند، امکان کسب شناخت از وسعت، هدف و گسترۀ فعالیت‎‍های پژوهشی در یک حوزۀ معین است. جست‌وجوهای گسترده و نظام‎‍مند، به مرورگران این اطمینان را می‎‍دهد که پژوهش‎‍های مرتبط با موضوع را نادیده نگرفته‎‍اند. بررسی نظام‎‍مند مبانی نظری پژوهش نیز درنهایت به شناسایی خلأها و شکاف‎‍های پژوهشی منجر و برای پژوهش‎‍های آتی مفید واقع می‌شود. در یک بررسی نظام‎‍مند، ابتدا باید نقشه و مسیری مشخص شود که می‎‍توان به‌واسطۀ آن به پرسش‎‍های پژوهش پاسخ داده شود و مرور پژوهش‎‍ها نیز صورت‎‍گیرد. مروری نظام‎‍مند بر پژوهش‎‍های دست اول، سطح دومی از تحلیل‎‍های پژوهشی محسوب می‎‍شود. «فرامرور» (که گاهی به آن مرور چتری نیز گفته می‎‍شود)، سومین سطح از تحلیل است. این نوع از مرور، درواقع یک نقشه و یا ترکیبی نظام‎‍مند از مرورهای گذشته است. شکل 1، نقشه‎‍ای از پژوهش‎‍هایی را نشان ‎‍داده است که به‌صورت «فرامرور» صورت می‎‍گیرد. همان‌گونه که در این شکل مشاهده می‎‍شود، مراحل کلی انجام پژوهش، در قالب «فرامرور» شامل چهار مرحله است، این مراحل عبارتند از: پرسش پژوهش مروری، مرور پژوهش‌های متعدد، نقشۀ مرورها و ترکیب مرورها (گوگ و همکاران، 2012).

 

پرسش مروری

مرور پژوهش‎‍های متعدد

ترکیب مرورها

نقشۀ مرورها

مرور پژوهش‎‍های متعدد

 

مرور پژوهش‎‍های متعدد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل1- نقشه و ترکیب مرورها (فرامرور)؛ برگرفته از گوگ و همکاران (2012)

Fig. 1- Map and synthesis of reviews (reviews of reviw) (Gough et al, 2012)

در مرحلۀ اول، اهداف و سؤال‎‍های پژوهش مشخص می‎‍شود. در مرحلۀ دوم به‌منظور مرور پژوهش‎‍های متعدد، ساختار و روش جست‌وجوی مقالات مشخص و به‌دنبال آن، اطلاعات موردنیاز جمع‎‍آوری، استخراج و تجزیه و تحلیل می‎‍شود. در مرحلۀ سوم نیز نقشۀ مرورها مشخص می‎‍شود و در مرحلۀ نهایی، تجزیه و تحلیل و ترکیب نتایج به‌منظور شناسایی شکاف‌ها صورت می‎‍گیرد. در پژوهش‎‍های مروری باید پرسش‎‍ها و روش‎‍های پاسخ‎‍گویی به آ‎‍نها را تبیین کرد و این کار به‌طور معمول در قالب یک «پروتکل» مکتوب و پیش از اجرای پژوهش انجام می‎‍شود. پروتکل و مراحل انجام پژوهش در شکل 2 آورده شده است.

 

ترکیب مرورها

نقشۀ مرورها

مرور پژوهش‌های متعدد

پرسش پژوهش مروری

ترکیب مقالات به‌منظور پاسخ به سؤال‎‍های پژوهش

تجزیه و تحلیل شکاف‌های پژوهشی و نتایج حاصل از پژوهش

 

 

مطالعۀ متن کامل مقالات نهایی از دیدگاه پاسخ به سؤال‌های پژوهش

 

شناسایی مقالات طبق چارت پریسما:

 

تعیین استراتژی جست‌وجو

 

 

 

 

 


معیارهای ورود و خروج مقالات

 

ارزیابی کیفیت مقالات انتخاب‌شده با روش CASP

 

انتخاب مقالات نهایی

 

 

هدف و سؤالات پژوهش

 

تنظیم پروتکل جست‌وجوِ پژوهش

 

شکل 2- فرایند انجام پژوهش

Fig. 2- Process of research flow chart

در ادامه هریک از این مراحل فوق در مطالعۀ حاضر تشریح می‎‍شود.

مرحلۀ اول (پرسش پژوهش‎‍های مروری): یک پژوهش مروری با مقصودی خاص و با اهداف و منابع معین در یک بازۀ زمانی و زمینۀ پژوهشی تعریف‌شده‎‍ای، بر یک مسئله اجرا می‎‍شود. در پژوهش‎‍های مروری، معیارهای انتخاب مطالعات پیشین، استراتژی‎‍های جست‌وجو، نقشۀ فعالیت‎‍های پژوهشی و بالاخره ترکیب یافته‎‍ها بسته به پرسش اولیۀ مرور، می‎‍تواند محدود یا وسیع باشد. در این مطالعه تلاش می‎‍شود با مرور مقالات مروری بارانداز عبوری، به پرسش‎‍های زیر پاسخ داده شود:

بارانداز عبوری چیست؟

بارانداز عبوری چه مشخصه‎‍هایی دارد؟

انواع مسائل مرتبط با بارانداز عبوری چیست؟

خلأهای پژوهشی در زمینۀ بارانداز عبوری شامل چه مواردی‌اند؟

به‌منظور پاسخ به سؤالات، باید پروتکل جست‌وجوی مقالات مشخص شود. نظر به اینکه این پژوهش از نوع فرامرور است، پژوهش‌های مروری را مطالعه کرده است.

مرحلۀ دوم (مرور پژوهش‎‍های متعدد): در این مرحله به‌منظور انجام مرور نظام‎‍مند مقالات، از چارت پریسما استفاده شد. بیانیۀ پریسما[xxvii] یکی از روش‎‍های استاندارد گزارش‎‍نویسی پژوهی است که شامل سرفصل‎‍های ضروری در گزارش‎‍نویسی مرورهای سیستماتیک و فراتحلیل است (گوگ و همکاران، 2012). ازجمله پژوهش‎‍هایی که با استفاده از این چک‎‍لیست به مرور نظام‎‍مند پرداخته‎‍اند، به کار اسکوبر و آبراهامسن (2022) اشاره می‌شود. طبق این روش به‌منظور انتخاب نهایی مقالات نهایی، با توجه به اهداف و سؤال‎‍های پژوهش، ابتدا باید استراتژی جست‌وجوی مقالات مشخص و سپس به‌منظور غربالگری مقالات، معیارهای ورود و خروج مقالات نیز تعیین شود. در ادامه باید مقالاتی که معیارهای ورود به مطالعه را دارند، از دیدگاه کیفیت نیز طبق چک‌لیست CASP مجدد ارزیابی شوند. درنهایت مقالاتی انتخاب و مطالعه می‌شوند که ازلحاظ کیفیت امتیاز کافی را دریافت کرده باشند و داده‎‍های مورد نیاز از آ‎‍نها استخراج می‌شود. در ادامه مراحل انتخاب مقالات طبق چارت پریسما، طبق شکل 3 تشریح می‎‍شود.

مقالات مروری مرتبط در پایگاه‌های مختلف (n=182)

 

تعدا کل مقالات بعد از حذف مقالات تکراری (n=153)

مقالات خارج‌شده به‌دلیل تکراری‌بودن (n=29)

 

مقالات خارج‌شده به‌دلیل تطابق‌نداشتن عنوان و چکیده (n=141)

 

بررسی متن کامل مقاله بعد از انطباق عنوان و چکیده (n=12)

ارزیابی کیفیت مقالات با روش CASP (n=12)

مقالات واردشده در مطالعه (n=12)

شکل3- روند شناسایی مقالات براساس چارت پریسما

Fig. 3- PRISMA flow chart

استراتژی جست‌وجو: برای پاسخ به سؤالات فوق، لازم است تا مقالات مروری از پایگاه داده‎‍های علمی استخراج و تحلیل شود. در همین راستا برای یافتن مقالات مرتبط با بارانداز عبوری، کلیدواژه‎‍های cross_docking، cross docking و crossdocking همراه با عناوین review، direction research، state-of-the-art، classification, literature review و ... جست‌وجو شد. در استخراج مقالات مروری منتشرشده در حوزۀ بارانداز عبوری، فقط مقالات انگلیسی‌زبان بررسی شد و مقالات کنفرانسی و فصول کتاب در نظر گرفته نشد. با مطالعۀ اولیه بر مقالات مروری بارانداز عبوری، مشخص شد که اولین مقالۀ مروری در این حوزه مربوط به بویسن و فلیندر (2010) بوده است؛ بنابراین بازۀ زمانی برای جست‌وجوی مقالات مروری از سال 2010 تا سال 2020، در نظر گرفته شد.

به‌منظور جست‌وجو در ابتدا، کلیۀ مقالات مروری بارانداز عبوری از پایگاه‎‍های معتبری مانند اسکوپوس[xxviii] و وب آو ساینس[xxix] و ساینس دایرکت[xxx]، که نسبت‌به دیگر پایگاه‎‍های داده، ازنظر پوشش مجلات علمی پیشرواند، استخراج شد. تعداد مقالات مروری در پایگاه دادۀ وب آو ساینس، 14 مقاله، در پایگاه دادۀ اسکوپوس، 18 مقاله و در پایگاه دادۀ ساینس دایرکت، 76 مقاله بود. در ادامه به‌منظور اطمینان از اینکه دیگر مقالات مروری نیز در دامنۀ جست‌وجوها قرار داشته است، جست‌وجوی گسترده‌ای بر دیگر پایگاه داده‎‍ها، که شامل مجلات علمی بود، انجام شد. این پایگاه‌های داده شامل الزویر[xxxi]، اشپرینگر[xxxii]، ویلی[xxxiii]، سیج[xxxiv]، ایندر ساینس[xxxv] و IEEE بودند که از این پایگاه‌ها نیز 74 مقاله استخراج شد. مجموع مقالات استخراج‌شده از کلیۀ پایگاه‎‍ها، شامل 182 مقاله بود.

معیارهای ورود و خروج مقالات: مقالاتی شرط ورود به مطالعه را داشتند که در دستۀ پژوهش‎‍های مروری قرار می‎‍گرفتند و بارانداز عبوری را در راستای اهداف و سؤال‎‍های پژوهش مرور می‌کردند؛ بنابراین در ابتدا مقالات تکراری شناسایی و حذف شد. از مجموع مقالات شناسایی‌شده، 29 مقاله تکراری بودند. پس از حذف این مقالات، 153 مقالۀ دیگر براساس عنوان و چکیده غربال‎‍گری شد. عنوان و چکیدۀ مقالات مطابق با هدف پژوهش بود و مقالاتی به‌طور کامل بررسی شدند که پژوهش‎‍های انجام‌شده را در زمینۀ بارانداز عبوری مرور کرده بودند و مقالاتی که با هدف پژوهش در انطباق نبودند، از مطالعه کنار گذاشته ‎‍شدند. درنهایت 12 مقالۀ مستخرج از پایگاه‎‍های معتبر، که به‌طور خاص مقالات مربوط به مسائل مختلف بارانداز عبوری را مرور کرده بودند، انتخاب شد و 141 عدد نیز از چرخۀ مطالعه خارج شد.

ارزیابی کیفیت مقالات انتخاب‌شده با استفاده از روش CASP: مقالات انتخاب‌شده از‌نظر کیفیت با استفاده از چک‌لیست «برنامۀ مهارت‎‍های ارزیابی حیاتی[xxxvi] (CASP)» ارزیابی شد (کسپ، 2018). این چک‌لیست با طرح 10 سؤال کمک می‎‍کند تا دقت، اعتبار و اهمیت مطالعات کیفی پژوهش مشخص شود. این سؤالات بر موارد زیر تمرکز دارند: 1. اهداف تحقیق؛ 2. منطق روش؛ 3. طرح تحقیق؛ 4. روش نمونه‎‍برداری؛ 5. جمع‎‍آوری داده‎‍ها؛ 6. انعکاس‎‍پذیری که شامل رابطۀ بین محقق و شرکت‌کنندگان است؛ 7. ملاحظات اخلاقی؛ 8. دقت تجزیه و تحلیل داده‎‍ها؛ 9. بیان واضح و روشن ‎‍یافته‎‍ها؛ 10. ارزش تحقیق. سیستم امتیاز‎‍دهی این چک‌لیست را بوتلر و همکاران (2016) پیشنهاد داده‌اند. هر سؤال در این چک‌لسیت یک امتیاز را به خود تخصیص می‎‍دهد. اگر پاسخ سؤال «بله» باشد امتیاز 1، اگر پاسخ سؤال «مطمئن نیستم» باشد امتیاز 0.5 و اگر پاسخ سؤال «خیر» باشد امتیاز 0 داده می‎‍شود. مقالاتی که کل امتیاز آنها بین 9 تا 10 باشد ازنظر کیفیت بالا، مقالاتی که امتیاز آنها بین 7.5 تا 8.5 باشد، کیفیت متوسط و مقالاتی که امتیاز آنها 7 یا کم‎‍تر باشد، کیفیت ضعیف را به خود اختصاص می‎‍دهند. مقالاتی را که کیفیت آنها ضعیف نباشد می‎‍توان در پژوهش وارد کرد (بوتلر و همکاران، 2016). در ادامه پس از مطالعۀ دقیق متن کامل هر مقاله، چک‌لیست ارزیابی کیفیت مقاله توسط اولین پژوهشگر، تکمیل و نمره‎‍دهی به هر سؤال انجام شد. ارزیابی مجدد نیز به همین روش توسط پژوهشگر دوم انجام شد. در صورت توافق‌نداشتن به نمره‎‍دهی به سؤال‎‍ها، نمرۀ نهایی در یک جلسۀ مشترک اتخاذ شد. در مرحلۀ بعد این مقالات ازنظر نمرۀ کل با هم مقایسه شدند. نتایج ارزیابی نهایی کیفیت مقالات نشان داد که همۀ مقالات از کیفیت بالایی برخوردارند. نتایج ارزیابی مقالات و نمرۀ کل هر مقاله و کیفیت آن در جدول 1 مشاهده‌شدنی است.

جدول1- ارزیابی کیفیت مقالات با استفاده از CASP

Table 1:Quality assisment using CASP

نام نویسندگان

اهداف

منطق روش

طرح تحقیق

روش نمونه‌برداری

جمع‌آوری داده‎‍ها

انعکاس‎‍پذیری

ملاحظات اخلاقی

دقت در تحلیل داده‌ها

بیان واضح یافته‌ها

ارزش تحقیق

نمرۀ کل

کیفیت

بویسن و فلیندر (2010)

1

1

1

1

1

5/0

5/0

1

1

1

9

بالا

آگوستینا و همکاران (2010)

1

1

1

1

1

5/0

5/0

1

1

1

9

بالا

استیفن و بویسن (2011)

1

1

1

1

1

5/0

5/0

1

1

1

9

بالا

ون بل و همکاران (2012)

1

1

1

1

1

5/0

5/0

1

1

1

9

بالا

شعیب و فتحی (2012)

1

1

1

1

1

5/0

5/0

1

1

1

9

بالا

بوئیجز و همکاران (2014)

1

1

1

1

1

5/0

5/0

1

1

1

9

بالا

والها و همکاران (2014)

1

1

1

1

1

5/0

5/0

1

1

1

9

بالا

لدیر و آلپان (2016)

1

1

1

1

1

1

1

1

1

1

10

بالا

بوکام و ویسیتیپانیچ (2019)

1

1

1

1

1

5/0

5/0

1

1

1

9

بالا

تئوفیلیس و همکاران (2019)

1

1

1

1

1

5/0

5/0

1

1

1

9

بالا

اردکانی و فی (2020)

1

1

1

1

1

5/0

5/0

1

1

1

9

بالا

ماوی و همکاران (2020)

1

1

1

1

1

5/0

5/0

1

1

1

9

بالا

 

مرحلۀ سوم (نقشۀ مرورها): نقشه‎‍های پژوهشی برای توصیف فعالیت‌های پژوهشی به کار می‎‍روند. اینکه کدام جنبه‎‍ها از مطالعات پیشین در قالب یک نقشه توصیف شوند، به آن چیزی بستگی دارد که برای مرورگران مهم است. همان‌گونه که یک نقشۀ جغرافیایی می‌تواند بخش‎‍های خاصی از زمین را پوشش و آنها را برحسب جغرافیای فیزیکی، مسیرهای حمل‌ونقل یا قدرت سیاسی نشان دهد، یک نقشه از پژوهش‌های پیشین هم ممکن است جنبه‌هایی از قبیل موضوع پژوهش، رویکرد مفهومی، روش، اهداف، مؤلفان، مکان یا بستر پژوهش را توصیف و تحلیل کند. برخی از نقشه‎‍ها اطلاعات بسیار محدودی، همانند نام پژوهشگران را در کشور انجام‌دهندۀ مطالعه، ارائه می‌دهند؛ در حالی که برخی از آنها، اطلاعات و تحلیل‌های بسیار مفصلی را از حوزۀ پژوهشی ارائه می‌دهند. نقشه‌ها همچنین می‌توانند در مرحلۀ ترکیب یافته‎‍های پژوهش مروری هم مفید باشند. با ساخت نقشه، مرورگران می‌توانند هریک از مطالعات ارائه‌شده در نقشه را برای مرحلۀ ترکیب انتخاب کنند (گوگ و همکاران، 2012). نقشۀ مرورها درواقع مسیری را مشخص می‎‍کند که پژوهشگر برای پاسخ به سؤالات پژوهشی باید طی کند. نظر به اینکه تعداد مقالات مروری استخراج‌شده محدود بودند، به‌منظور پاسخ به پرسش‎‍های پژوهش، این مقالات به‌طور کامل و عمیق مطالعه شدند.

مرحلۀ چهارم (ترکیب مرورها): هدف از ترکیب، تلفیق یافته‎‍های مطالعات مختلف به‌منظور پاسخ‌دهی به پرسش پژوهش مروری است. در این مرحله، مقالات مروری به‌تفصیل مطالعه شد و در راستای پاسخ به پرسش‎‍های پژوهش، مرورها با هم ترکیب و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج ترکیب مرورها در بخش بعدی مشاهده‌شدنی است.

4- یافته‎‍ها

یافته‎‍های مطالعۀ حاضر در سه بخش مجزا در راستای پاسخ به سؤال‎‍های پژوهش تشریح‌شدنی است؛ نخست بارانداز عبوری معرفی می‎‍شود. در بخش دوم، مشخصه‎‍های بارانداز عبوری برای تنظیم در سه سطح تصمیم‎‍گیری تشریح می‎‍شود و در بخش سوم نیز طبقه‎‍بندی انواع مسائل بارانداز عبوری، از دیدگاه نویسندگان مختلف ارائه می‎‍شود. در ادامه با مطالعۀ مروری بر مطالعات مروری انجام‌شده، به پرسش‌های پژوهش پاسخ داده می‎‍شود.

 بارانداز عبوری چیست؟ تعاریف مختلفی از بارانداز عبوری ارائه ‌شده است. برخی از این تعاریف، صرفاً توصیفی از عملیات اصلی را ارائه می‌دهند که داخل بارانداز عبوری انجام می‌شوند. استیفن و بویسن (2011)، بارانداز عبوری را فرایندی برای یکپارچه‌سازی تعریف می‌کنند که در آن گره‌های میانی در یک شبکۀ حمل‌ونقل با یکدیگر ادغام می‌شوند. طبق این ساختار (شکل4)، اقلام از کامیون‌های ورودی به کامیون‌های خروجی در همان روز یا به مدت یک شب، بدون قرارگرفتن آنها در انبار انتقال می‌یابند. ترمینال بارانداز عبوری نیز دو نوع درب اصلی دارد: درهای ورودی و درهای خروجی. یک کامیون هنگام رسیدن به درب اصلی یا در آنجا پذیرش می‌شود یا اینکه به قسمت پارکینگ هدایت می‌شود، سپس محموله‌ها با توجه به مقصد تخلیه، اسکن و مرتب‌سازی و به بخش ارائۀ خدمات ارزش‌افزوده منتقل می‌شوند، درنهایت نیز بارگیری مجدد آ‌نها توسط کامیون‌های خروجی انجام می‌شود. در بخش درهای خروجی، کامیون‌های خروجی نیز طبق فرایندهای توزیع به‌ طرف مقصد بعدی حرکت می‌کنند.

 

کامیون ورودی

کامیون ورودی

 درب ورودی

محموله

 

 

ذخیره‌سازی موقت

کامیون خروجی

کامیون خروجی

درب خروجی

بارگیری خدمات ارزش‌افزودۀ انتقال اسکن تخلیه

 مرتب‌سازی

 

شکل4- مسئلۀ بارانداز عبوری (استیفن و بویسن، 2011)

Fig. 4- Cross-Docking problrm (Stephan & Boysen, 2011)

از طرفی برخی از تعاریف موجود در چارچوب نظری نیز به وجود برخی محدودیت‌های خاص با کارکردی معین در عملیات بارانداز عبوری اشاره دارند. از‎‍نظر فراوانی، بیشتر محدودیت‌های مدل، به مدت‌زمان توقف اقلام در بارانداز عبوری اختصاص دارند. برخی بارانداز عبوری را فرایند ترکیب بار با مقصد یکسان (اما از چند منبع متفاوت)، با حداقل جابه‌جایی و نیز حداقل‎‍سازی یا حذف انبازش در فاصلۀ بین تخلیه و بارگیری کالا تعریف کرده‌اند. در همین رابطه چنانچه کالا به‌صورت موقت ذخیره شده باشد، مدت‌زمان ذخیره در یک دورۀ زمانی کوتاه موجه خواهد بود. همچنین در تعریف یک محدودۀ دقیق زمانی نیز اتفاق‌نظر وجود ندارد. به‌طور تقریبی این دورۀ زمانی را 24 ساعت در نظر می‌گیرند (ون بل و همکاران، 2012).

 دسته دیگری از تعاریف، هدف یک بارانداز عبوری را در قالب یک شبکۀ توزیع درخور توجه قرار داده‌اند. به عقیدۀ برخی از پژوهشگران، هدف اولیۀ بارانداز عبوری، ترکیب حجم بالایی از محموله‌های کوچک مربوط به عرضه‌کنندگان مختلف است؛ به‌طوری ‌که سبب می‌شود تا تنها کامیون‌های پر، حرکت کنند؛ بنابراین می‌توان صرفه‌های اقتصادی را در حمل‌ونقل اقلام نیز جست‌وجو و مشاهده کرد (آپته و ویسواندان، 2000). برخی بارانداز عبوری را یک راهبرد توزیع تعریف می‌کنند که در آن هدف مهم، امکان ترکیب محموله‌ها برای جابه‌جایی با کامیون‌های پر به‌جای کامیون‌های نیمه‌پر، بدون انبارش طولانی‌مدت آنهاست. در چنین موقعیتی به‌سبب وجودنداشتن یک بافر انبارش در بارانداز عبوری، هم‌زمان‌سازی میان عملیات محلی و عملیات مرتبط با شبکه‌های جهانی بارانداز عبوری، ضروری است (بوئیجز و همکاران، 2014). همچنین در پیشینۀ پژوهش، شاخص‎‍های مختلفی را می‌توان برای ارزیابی عملکرد یک بارانداز عبوری مشاهده کرد. از این شاخص‎‍ها در برخی از مطالعات، به‌عنوان تابع هدف در مسائل بهینه‎‍سازی، استفاده شده است. لدیر و آلپان (2016)، کلیۀ شاخص‎‍های مندرج در مقالات بارانداز عبوری را چنین خلاصه و فهرست می‌کنند: سطح موجودی[xxxvii]، ساعات کاری[xxxviii]، بارکاری متوازن[xxxix]، فواصل پیموده‌شده[xl]، ازدحام[xli]، کل زمان توقف اقلام[xlii]، کل زمان بارگیری یا تخلیۀ بار[xliii]، انحراف زمان پردازش کامیون[xliv]، بهره‌گیری از درب[xlv]، نسبت کالاهای بارگیری‌نشده[xlvi]، طول برنامۀ زمان‌بندی یا مدت‌زمان انجام کار[xlvii]، هزینه‌های انقطاع کاری[xlviii]، تعداد برداشت پالت[xlix]، زمان‌بندی بار کاری[l] و پیش‌بینی بار کاری[li].

بارانداز عبوری چه مشخصه‎‍هایی دارد؟ برای شناسایی و تفکیک انواع بارانداز عبوری باید باراندازهای عبوری را از‌نظر مشخصه‎‍های یک بارانداز مطالعه کرد. نویسندگان متعددی مشخصه‎‍های بارانداز عبوری را مطالعه کرده‌‎‍اند.

ابتدا استیفن و بویسن (2011) مشخصه‎‍های بارانداز عبوری را در صنایع مختلف مطالعه و طبقه‌بندی کرده‌اند. به عقیدۀ آنها کاربردهای مختلف بارانداز عبوری را می‌توان با توجه به سه جنبۀ مهم آن طبقه‌بندی کرد. این سه جنبۀ مهم عبارتنداز: مکان شبکۀ توزیع، نوع حمل‌ونقل داخلی و خدمات ارزش‌افزوده. ون بل و همکاران (2012) نیز در مطالعات خود به برخی از این مشخصه‎‍ها اشاره داشته‎‍اند. از‌نظر آنها این مشخصه‎‍ها را می‌توان در سه گروه دسته‌بندی کرد: مشخصه‎‍های فیزیکی، مشخصه‎‍های عملیاتی و مشخصه‎‍های مرتبط با جریان مواد در بارانداز. لدیر و آلپان (2016) این مشخصه‎‍ها را مطابق یک تقسیم‌بندی کلاسیک به سطوح راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی با عنوان تنظیمات بارانداز عبوری دسته‌بندی کرده‌اند؛ به این معنا که اگر بخواهیم یک بارانداز را در هریک از سه سطح تصمیم‎‍گیری تنظیم کنیم، باید به چه مشخصه‎‍هایی توجه داشت. تئوفیلس و همکاران (2019) نیز در ادامۀ کار لدیر و آلپان (2016) و به‌‌منظور ارزیابی جامع مقالات مرورشده، بر مشخصه‎‍های اصلی و مهم عملیات‌ بارانداز عبوری تمرکز داشته‌اند. جدول 2، مشخصه‌ها و تنظیمات بارانداز عبوری را در هریک از سطوح راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی نشان می‌دهد و در ادامه، این ویژگی‎‍ها تشریح می‌شود.

جدول2- مشخصه‎‍های یک بارانداز عبوری

Table 2- cross-dock characteristics

سطح عملیاتی

سطح تاکتیکی

سطح راهبردی

قابلیت جایگزینی

زمان خروج

زمان ورود

ظرفیت ‎‍منبع

ظرفیت انبار موقت

انقطاع

وضعیت سرویس

حمل‎‍و‎‍نقل داخلی

شکل

پس‌توزیع

مقصد

پیش‌توزیع

با مهلت

بدون مهلت

صفر

در هر کامیون

محدود

نامحدود

محدود

صفر

نامحدود

خیر

بلی

آمیخته

مقصد

انحصاری

ترکیبی

خودکار

دستی

دیگر اشکال

شکل I

                                           

 

سطح راهبردی: این سطح به مطالعۀ مشخصه‎‍های فیزیکی و ثابت بارانداز عبوری اختصاص دارد. این مشخصه‎‍ها عبارتند از: شکل بارانداز، تعداد درب‎‍های بارانداز و چگونگی حمل‌ونقل داخل بارانداز.

 شکل بارانداز: معمولاً برای یک بارانداز عبوری یک شکل هندسی در نظر ‎‍گرفته می‎‍شود. یک بارانداز عمدتاً با حروفی مانند I، L، U، T، H، E، X و... توصیف می‌شود.

 تعداد درها: تعداد درها، یک مشخصۀ فیزیکی مهم برای بارانداز عبوری محسوب می‎‍شود. وضعیت و کیفیت سرویس‌دهی بارانداز در تعداد درها می‌تواند سهیم باشد.

 حمل‌ونقل داخلی[lii]: کالاهای داخل بارانداز عبوری را می‌توان به‌صورت سنتی (دستی) و یا با یک سیستم خودکار نظیر شبکه‌ای از تسمۀ‌ نقاله‌ها جابه‌جا کرد. برخی از باراندازها از ترکیب روش‎‍های دستی و خودکار استفاده می‎‍کنند.

سطح تاکتیکی: برای تنظیم بارانداز عبوری در سطح تاکتیکی، باید به مشخصه‎‍های زیر توجه کرد:

وضعیت سرویس[liii]: سه نوع وضعیت سرویس برای درب‎‍های بارانداز وجود دارد: وضعیت انحصاری، وضعیت آمیخته و وضعیت مقصد انحصاری. زمانی وضعیت درب «انحصاری[liv]» است که هر درب منحصراً به کامیون‌های ورودی یا خروجی معینی تخصیص ‌یافته باشد. زمانی که یک کامیون بتواند در هر دربی مستقر شود، وضعیت درب «آمیخته[lv]» است. وضعیت ترکیبی[lvi] زمانی است که برخی درها از وضعیت سرویس انحصاری و برخی از آ‌نها از وضعیت آمیخته استفاده کنند. در یک وضعیت انحصاری سرویس، این امکان وجود دارد که هر مقصد بارانداز به یک درب خاص تعلق بگیرد. می‌توان این وضعیت را با عنوان وضعیت «مقصد انحصاری[lvii]» تعریف کرد.

 انقطاع عملیات[lviii]: زمانی که یک کامیون به یک درب تخصیص می‌یابد تا زمانی که سرویس و خدمت‌دهی آن تکمیل نشده است، باید صبر کند؛ در حالی ‌که در نظر گرفتن حالت انقطاع می‌تواند مزیت‎‍هایی را به‌دنبال داشته باشد. در حالت انقطاع، عملیات بارگیری متوقف می‌شود و کامیون به پارکینگ می‎‍رود تا اجازۀ استفاده از درب به کامیون بعدی داده شود. عملیات متوقف‌شده بعداً و در درب دیگری کامل می‎‍شود.

ظرفیت انبار موقت[lix]: چنانچه هنگام تخلیۀ بار کامیون ورودی، کامیون خروجی در دسترس نباشد، این اقلام برای بازۀ زمانی کوتاهی، در یک منطقه موقتاً انبار می‌شوند. ناحیۀ اشاره‌شده می‌تواند ظرفیتی محدود یا نامحدود داشته باشد. همچنین در برخی مدل‌های ریاضی ممکن است مثلاً برای اقلام فاسدشدنی یا منجمد، که توقف موقت آنها در بارانداز عبوری مجاز نیست، ظرفیت ذخیره‌سازی صفر در نظر گرفته شود. با این تفاسیر انبار موقت سه حالت ظرفیت نامحدود، محدود و صفر را شامل می‎‍شود.

ظرفیت منبع داخلی[lx]: دربارۀ ظرفیت منبع داخلی نیز ظرفیت شبکۀ خودکار یا دستی را می‌توان محدود یا نامحدود در نظر گرفت.

سطح عملیاتی: در این سطح، عمدتاً زمان‎‍بندی کامیون‎‍ها مطرح است. در زمان‎‍بندی نیز زمان ورود و خروج کامیون‎‍ها مورد بحث است. همچنین در سطح عملیاتی به‌منظور ترکیب کالاها در یک کامیون، دربارۀ قابلیت جایگزینی انواع کالاها نیز تصمیم‎‍گیری می‎‍شود.

 زمان ورود[lxi]: کامیون‎‍ها ممکن است در ابتدای افق برنامه‎‍ریزی (زمان صفر) در دسترس باشند. در نقطۀ مقابل، چنانچه ورود تمامی یا برخی از کامیون‌ها، تحت تأثیر محدودیت‌های بیرونی (نظیر وجود شرایط توقف قبل از بارانداز عبوری) باشد، لازم است زمان‌های ورود بأزای هر کامیون تعریف ‌شود. باید توجه داشت این موضوع هم برای کامیون‌های ورودی و هم خروجی کاربرد دارد. برخی از باراندازهای عبوری‌ که محصولات خرده‌فروشی را جابه‌جا می‌کنند، با کامیون‌هایی سروکار دارند که به شکلی نامنظم در طول روز وارد می‌شوند. برای این قبیل باراندازها نیز مدیریت تأخیرهای ورود، نکته‌ای است که درخور توجه مدیران و تصمیم‌گیران است.

زمان خروج[lxii]: ممکن است هیچ محدودیتی برای زمان خروج کامیون‌ها برقرار نباشد؛ اما چنانچه برای یک کامیون قرار توقف برنامه‌ریزی‌شده‌ای بعد از خروج آن از بارانداز عبوری وجود داشته باشد، یک مهلت زمانی[lxiii] نیز برای خروج آن باید لحاظ شود. این مهلت زمانی را می‌توان برای کامیون‌های باری ورودی، خروجی و یا هر دو تعریف کرد.

 قابلیت جایگزینی کالاها[lxiv]: چنانچه بتوان در یک کامیون دو کالای مشابه را جایگزین کرد، آ‌نها را قابل جایگزینی می‌نامند. وقتی کالاها قابل جایگزین باشند، دو وضعیت می‌تواند رخ دهد: یکی اینکه هر کامیون خروجی فهرستی از انواع کالاهای قابل جایگزین را در اختیار دارد که باید بارگیری شوند (پس- توزیع[lxv]) و دیگر اینکه هر کالای تخلیه‌شده در بارانداز عبوری، به مقصدی خاص تخصیص می‌یابد (مقصد[lxvi]). در هر دو مورد، تعریف تخصیص دقیق کالا- کامیون یک تصمیم عملیاتی خواهد بود. زمانی که کالاها فاقد قابلیت جایگزین‌اند، هر کالا به یک کامیون خروجی معین تخصیص می‌یابد؛ بنابراین اطلاعات توزیع، از سمت ورودی دریافت شده است. این حالت پیش-توزیع[lxvii] نام دارد. درواقع عملیات پیش- توزیع به موقعیتی اشاره دارد که در آن تولیدکننده، مسئولیت توزیع کالا را بر عهده دارد و درگیر بارکدکردن، برچسب‌گذاری و قیمت‌گذاری است؛ علاوه بر این، مستقیماً بارگیری و تحویل اقلام را به هر فروشگاهی انجام می‎‍دهد که شامل بارانداز عبوری نیز می‌شود. در اینجا معمولاً لازم است که در عملیات پیش- توزیع، تولیدکنندگان مقدار تقاضای هر فروشگاه و برچسب محصولات مربوطه را بدانند. در مقابل، در سیستم پس- توزیع، کار عملیات توزیع از تولیدکننده به نزدیک‌ترین بارانداز عبوری، به مشتری انتقال می‌یابد؛ درنتیجه، هزینۀ عملیاتی مربوط به آماده‌سازی توزیع، از تولیدکننده به بارانداز عبوری منتقل می‌شود. مقایسۀ این دو سیستم نشان می‌دهد که پیش- توزیع، هزینه‌های عملیاتی کمی، اما هزینه‌های جابه‌جایی بالاتری (ناشی از عدم اطمینان تقاضا قبل از جابه‌جایی) را به‌همراه دارد؛ درحالی‌که سیستم پس- توزیع، شامل هزینه‌های عملیاتی بالا در بارانداز عبوری، اما هزینه‌های جابه‌جایی پایین است (تانگ و یان[lxviii]، 2010). یان و تانگ[lxix] (2009) نیز معتقدند که پیش- توزیع در مقایسه با سیستم توزیع سنتی، هنگامی مناسب است که تقاضا، ثابت و زمان تأخیر تأمین‌کنندۀ بیرونی، کوتاه باشد؛ اما زمانی که زمان تأخیر، طولانی و عدم اطمینان در تقاضا نیز وجود دارد، پس- توزیع می‌تواند ضعف‌های پیش- توزیع را جبران کند و این کار را ازطریق تخصیص مجدد کالاها به فروشگاه‌ها، با وجود هزینه‌های عملیاتی بالا به انجام می‎‍رساند.

انواع مسائل بارانداز عبوری در سه سطح: اولین طبقه‎‍بندی از مسائل مختلف در بارانداز عبوری را آگوستینا و همکاران (2010) مطرح کردند. آنها مروری بر مدل‌های کمی در برنامه‌ریزی بارانداز عبوری در سه سطح تصمیم‌گیری راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی داشته‌اند. سطح عملیاتی مربوط به مسائل با دورۀ زمانی کوتاه‌مدت است. پژوهشگران در سطح عملیاتی به‌دنبال توسعۀ مدل‌ها در پنج دستۀ زمان‌بندی، تخصیص درهای بارانداز، مسائل انتقال افقی، مسیریابی وسایل حمل‌ونقل و تخصیص محصول‌اند. سطح تاکتیکی نیز مربوط به مسائل با دورۀ زمانی میان‌مدت است. پژوهش‎‍ها در این سطح، عمدتاً به یافتن بهترین چیدمان، برای بارانداز عبوری اختصاص دارد. سطح راهبردی مربوط به مسائلی با افق زمانی بلندمدت است. در این سطح، تصمیمات به تعداد (ظرفیت) و مکان بارانداز عبوری و نیز تعداد وسایل نقلیۀ موجود در شبکه مربوط است؛ بنابراین مسائل این سطح، تصمیم‌های مرتبط با گسترۀ شبکۀ بارانداز عبوری را پوشش می‌دهند.

به اذعان ون بل و همکاران (2012) نیز هنوز طبقه‌بندی‌های دیگری از مسائل وجود دارند که در دسته‌بندی آگوستینا و همکاران (2010) جای نگرفته‌اند؛ برای مثال آگوستینا و همکاران، مسئلۀ مسیریابی وسایل نقلیۀ توأم با ذخیره‌سازی موقت و یا مسائل مرتبط با شبکۀ بارانداز عبوری را در قالب دو بخش متفاوت (مسائل انتقال افقی[lxx] و طراحی شبکۀ بارانداز عبوری) مورد ملاحظه قرار نداده‌اند. از طرفی برخی از مقالات، به تخصیص کامیون به درب مربوط‌اند که توسط آگوستینا و همکاران (2010)، در قالب طراحی لی‎‍اوت بحث شده‌اند؛ بنابراین ون بل و همکاران، کلیۀ مطالعات بارانداز عبوری را در هفت طبقۀ مستقل مطالعه کرده‌‌اند که عبارتنداز: مکان‌یابی بارانداز عبوری، طراحی لی‎‍اوت، شبکه‌های بارانداز عبوری، مسیریابی وسایل نقلیه، تخصیص کامیون به درب، زمان‌بندی (تک‌درب ورودی و خروجی، زمان‌بندی کامیون‌های ورودی، زمان‌بندی کامیون‌های ورودی و خروجی) و انبار موقت.

استیفن و بویسن (2011)، انواع مختلفی از مسائل بارانداز عبوری را با توجه به تصمیم‌های مطرح از سطوح راهبردی تا سطوح عملیاتی در 5 طبقۀ برنامه‌ریزی مکان‌یابی، برنامه‌ریزی لی‎‍اوت ترمینال، تخصیص مقصد، زمان‌بندی بارانداز عبوری، زمان‌بندی حمل‌ونقل داخلی تقسیم‎‍بندی کرده‎‍اند. بوئیجز و همکاران (2014) نیز 24 نوع مسئلۀ تصمیم‌گیری را شناسایی و تعریف می‎‍کنند که مستقیماً در طراحی و هماهنگی بارانداز عبوری مطرح است. آ‌نها مسائل تصمیم‌گیری شبکۀ محلی و جهانی را با توجه به سطوح تصمیم‌گیری راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی به 6 طبقه تقسیم کرده‎‍اند. با توجه به این طبقه‎‍بندی در سطح راهبردی، مسائل طراحی بارانداز عبوری و طراحی شبکه، درسطح تاکتیکی مسائل برنامه‌ریزی بارانداز عبوری و برنامه‌ریزی شبکه، در سطح عملیاتی مسائل زمان‌بندی بارانداز عبوری و زمان‌بندی شبکه قرار گرفته‎‍اند. جزئیات مسائل تصمیم‌گیری هر طبقه در جدول 3 آورده شده است.

 

 

جدول 3- خوشه‌بندی مسائل بارانداز عبوری (بوئیجز و همکاران، 2014)

Table 2- Clustering of Cross-Docking Problems (Buijs et al ,2014)

سطح تصمیم

طبقۀ مسئله

مسائل تصمیم‌گیری

راهبردی

طراحی شبکه

·  ساختار شبکه و انواع تسهیلات

·  تعداد بارانداز عبوری

·  مکان‌یابی بارانداز عبوری

طراحی بارانداز عبوری

·  شکل بارانداز عبوری

·  تعداد درهای بارانداز عبوری

·  ظرفیت ایستگاه آماده‌سازی

·  طراحی بخش آماده‌سازی

·  خودکارسازی تجهیزات حمل‌ونقل

تاکتیکی

برنامه‌ریزی شبکه

·  برنامه‌ریزی ظرفیت برای مسیرهای شبکه

·  تخصیص جریان بار

·  تخصیص محموله به مقصد

برنامه‌ریزی بارانداز عبوری

·  مشخص‌کردن درهای بارانداز

·  تخصیص درب خروجی

·  تخصیص درب ورودی

·  برنامه‌ریزی ظرفیت نیروی کار و تجهیزات

عملیاتی

زمان‌بندی شبکه

·  توزیع محموله

· مسیریابی کامیون‌های برداشت و تحویل

زمان‌بندی بارانداز عبوری

·  زمان‌بندی آفلاین کامیون‌های ورودی

·  زمان‌بندی آنلاین کامیون‌های ورودی

·  زمان‌بندی آفلاین کامیون‌های خروجی

·  زمان‌بندی آنلاین کامیون‌های ورودی

·  زمان‌بندی نیروی کار داخل بارانداز عبوری

·  بهره‌وری سکوی آماده‌سازی و تخصیص محموله

·  تخصیص محموله به کامیون خروجی

 

5-بحث

شکاف‎‍های پژوهشی یافت‌شده در 12 مقالۀ مروری بررسی‌شده را می‎‍توان هم از جنبۀ مشخصه‌هایی که باراندازهای عبوری در هریک از سطوح تصمیم‎‍گیری دارند و هم از دیگر جنبه‌ها، دسته‌بندی و جمع‌بندی کرد. در جدول 4، شکاف‎‍های دستۀ اول نشان داده شده است. نماد * در سطر اول از این جدول، حاکی از آن است که از‌نظر نویسندگان مختلف، به این مشخصه از بارانداز عبوری از جنبه‎‍های تئوری ‎‍کمتر توجه شده است، در حالی که این مشخصه در دنیای واقعی برای مدیران بارانداز عبوری یک مسئلۀ مهم قلمداد می‎‍شود؛ بنابراین پژوهش‎‍های آتی می‎‍توانند بر این شکاف‎‍ها تمرکز یابند. همچنین ارقام موجود در سطر بعدی، فراوانی اشاره به این شکاف‎‍ها را در مقالات مروری اشاره‌شده نشان داده است. برمبنای این جدول، شکاف مهلت زمانی برای مشخصۀ زمان خروج در سطح عملیاتی، پرتکرارترین شکاف ازنظر نویسندگان مختلف بوده است.

 

 

جدول4- طبقه‌بندی و تفکیک شکاف‎‍های پژوهشی در بارانداز عبوری با توجه به مشخصه‎‍های آن

Table 4- Research gap on cross-dock characteristics

سطح عملیاتی

سطح تاکتیکی

سطح راهبردی

قابلیت جایگزینی

زمان خروج

زمان ورود

ظرفیت ‎‍منبع

ظرفیت انبار موقت

انقطاع

وضعیت سرویس

حمل‎‍و‎‍نقل داخلی

شاکلۀ

بارانداز

پس‌توزیع

مقصد

پیش‌توزیع

با مهلت

بدون مهلت

صفر

در هر کامیون

محدود

نامحدود

محدود

صفر

نامحدود

خیر

بلی

آمیخته

مقصد

انحصاری

ترکیبی

خودکار

دستی

دیگر اشکال

شکل I

*

 

 

*

 

 

*

*

 

*

 

 

 

*

*

 

 

*

 

 

*

 

2

 

 

4

 

 

1

3

 

3

 

 

 

2

2

 

 

2

 

 

3

 

 

شکاف‎‍های 9 گانۀ شناسایی‌شده در بخش مشخصه‎‍های بارانداز به شرح زیر است.

  • شکاف‎‍ها در مشخصۀ شاکلۀ بارانداز: مقالات مرتبط با این شکاف عمدتاً دربارۀ شکل بارانداز و طراحی انبار آن مطرح‌اند. ون‎‍بل و همکاران (2012) معتقدند که دربارۀ پاره‎‍ای از مسائل بارانداز عبوری، بحث چندانی صورت نگرفته است؛ برای ‌مثال، مقالات اندکی دربارۀ طراحی لی‎‍اوت بارانداز عبوری وجود دارد. جنبه‌های دیگر مانند ابعاد بارانداز عبوری، شکل و ترتیب نواحی داخلی بارانداز، مورد ملاحظه قرار نگرفته‌اند. ازنظر لدیر و آلپان (2016)، پرکاربردترین و کارآمدترین شکل بارانداز عبوری، همان شکل I است. تئوفیلس و همکاران (2019) معتقدند انتخاب شکل صحیح بارانداز در تناسب با عملیات آن، تأثیر زیادی بر کارایی بارانداز دارد. با این توضیحات، مطالعات آتی می‌توانند بررسی تأثیر شاکلۀ بارانداز عبوری را بر عملیات آن در نظر داشته باشند.
  • شکاف‌ها در مشخصۀ حمل‌ونقل داخلی: به عقیدۀ لدیر و آلپان (2016)، بررسی‎‍های میدانی نشان می‎‍دهد در بیشتر باراندازهای عبوری، برای حمل‌ونقل‌های داخلی بارانداز، ترکیبی از روش‎‍های دستی و خودکار استفاده می‎‍شود، در حالی که در پیشینۀ موضوع، فرض حمل‌ونقل ترکیبی، کمتر رعایت شده است. در بیشتر مقالاتی که در بازۀ زمانی 2016 تا 2019 به چاپ رسیده‌اند نیز حمل‌ونقل دستی، مطالعه شده است و معدود مقالاتی، حمل‌ونقل خودکار و ترکیبی را لحاظ کرده‌اند (تنوفیلس و همکاران، 2019).
  • شکاف‌ها در مشخصۀ وضعیت سرویس: به اذعان لدیر و الپان (2016)، در بیش از 70درصد از مقالات بررسی‌شده، درها در وضعیت انحصاری قرار داشته‌اند. نظر به اینکه شمار بارانداز عبوری که از وضعیت سرویس‌دهی آمیخته استفاده می‌کنند، در عمل قابل‌اغماض نیست، پژوهشگران نیز باید بر توالی عملیات و برنامه‌های زمان‌بندی در این وضعیت، تمرکز کنند؛ یعنی در حالتی که درها بتوانند هم‎‍زمان به‌عنوان درهای ورودی و خروجی موردنیاز، سرویس‌دهی کنند. تئوفیلس و همکاران (2019) به این مسئله پی بردند که علی‌رغم مزیت‌های موجود در وضعیت آمیختۀ درها، به‌تازگی نیز به این مسئله، کم‌تر توجه شده است.
  • شکاف‌ها در مشخصۀ انقطاع‌کاری: اگرچه به نظر نمی‌رسد انقطاع‌کاری یک فعالیت رایج برای باراندازهای عبوری باشد، با این حال ون بل و همکاران (2012) در مطالعۀ مروری خود به این نتیجه رسیدند که بیشتر مقالات، وضعیت سرویس انحصاری را بدون در نظر گرفتن انقطاع، لحاظ کرده‌اند؛ این نتیجه‌گیری با یافته‌های پژوهش تئوفیلس و همکاران (2019) در انطباق است؛ بنابراین پژوهشگران آتی می‌توانند بر چگونگی استفاده از وضعیت سرویس آمیخته با حالت انقطاع، تمرکز کنند.
  • شکاف‎‍ها در مشخصۀ ظرفیت منابع داخلی و ظرفیت انبار موقت: ون بل و همکاران (2012) بر این نکته نیز تأکید دارند که تعداد مطالعات انجام‌گرفته دربارۀ انبار موقت نیز محدود است؛ در حالی که انبار موقت، از ازدحام و مسافت طی‌شده در انبار عمومی، به میزان چشمگیری می‌کاهد. لدیر و آلپان (2016) نیز در بررسی‎‍های میدانی خود به این نتیجه رسیدند که در دنیای واقع و در بارانداز عبوری‌های معمول در لجستیک جهانی، ظرفیت‌های داخلی منابع و نیز ظرفیت انبار موقت، تقریباً مشخص‌اند. با این‌ حال این قید دوگانه، تنها در سه درصد از مطالعات موجود در چارچوب نظری بارانداز عبوری و نه در همۀ مقالات مرتبط با توالی عملیات یا برنامۀ زمان‌بندی وسایل نقلیه، درخور توجه بوده است و در اینجا یک شکاف مهم در بین تئوری و عمل وجود دارد و لازم است چنین قیودی در مدل‌های تئوریک درخور توجه قرار بگیرند. تئوفیلس و همکاران (2019) در مطالعۀ مروری خود به این نتیجه نیز رسیدند که در بیشتر مطالعات مرتبط با مدل‌سازی زمان‌بندی کامیون، ظرفیت منابع و ظرفیت انبار موقت، نامحدود لحاظ شده است؛ بنابراین دامنۀ کاربرد مطالعات آتی متمایل به مدل‌سازی ریاضی، می‌تواند با فرض محدودبودن منابع و نیز محدودیت در ظرفیت انبار موقت گسترش یابد. مسئلۀ توجه به ظرفیت انبار موقت و ظرفیت داخلی بارانداز توسط اردکانی و فی (2020) نیز پیشنهاد شده است.
  • شکاف‎‍ها در مشخصۀ زمان ورود: ازنظر زمان ورود کامیون‎‍ها، لدیر و آلپان (2016) به این نتیجه رسیدند که زمان‌های ورودی هم‌زمان (زمان صفر) و پراکنده (برای هر کامیون) به یک میزان در پیشینۀ موضوع مطالعه شده‌اند؛ اما زمان‌های ورود غیرقطعی در تعداد مقالات معدودی، بررسی شده‌اند.
  • شکاف‎‍ها در مشخصۀ زمان خروج: ون بل و همکاران (2012) معتقدند که در بیشتر مقالات، محدودیتی برای زمان‌های خروج (مهلت زمانی) برای کامیون‌ها لحاظ نشده است. از‌نظر لدیر و آلپان (2016) نیز در بیشتر باراندازهای عبوری‌، زمان‌های عزیمت برای کامیون‌های باری ورودی و خروجی تحمیلی است. زمان‌های حرکت در 49درصد از مقالات مرورشده در پیشینۀ موضوع، فاقد محدودیت‌اند. به نظر می‌رسد این فرض در دنیای واقع صحیح نباشد. به همین ترتیب برای دستیابی به شرایطی واقعی‌تر در مدل‌های بارانداز عبوری، باید مهلت زمانی را برای زمان‌های حرکت کامیون‌های باری در نظر گرفت و پژوهشگران نیز باید راهبردهایی را توسعه دهند که مهلت زمانی را در زمان‌های غیرقطعی ورود کامیون‌های باری نامشخص، لحاظ می‌کنند؛ اما مطالعات اخیری که تئوفیلس و همکاران (2019) انجام داده‌اند، نشان می‌دهد مقالات مرورشده توسط آنها، تمرکز بیشتری را بر کاهش انحرافات زمانی برای کامیون‌های ورودی دارند و جریمه‌هایی را برای حرکت‌های زودتر و یا دیرتر از موعد در مدل‌های ریاضی مربوطه لحاظ کرده‌اند. اگرچه اردکانی و فی (2020) بر این نکته تأکید دارند که پژوهشگران باید بر مهلت زمانی، تمرکز بیشتری داشته باشند.
  • شکاف‎‍ها در مشخصۀ قابلیت جایگزینی محصول: به عقیدۀ ون بل و همکاران (2012)، معدود مقالاتی فرض خود را بر قابلیت جایگزینی کالاها قرار داده‌اند، در حالی ‌که این فرض یک فرض استثنا نیست. لدیر و آلپان (2016) نیز به این نتیجه رسیدند که فرض‌هایی که معمولاً توسط پژوهشگران برای این سنجه به کار رفته است تا حدی با مشاهدات موجود در نمونه‌های میدانی صنعت منطبق است؛ اما 36درصد از مقالات، یک سیستم پیش- توزیع را فرض کرده‌اند که در عمل در باراندازهای عبوری این نوع سیستم مشاهده نشده است؛ بنابراین پژوهشگران باید بر فرض مقصد و به‌ویژه فرض پس- توزیع تمرکز کنند که به میزان بیشتری در باراندازهای عبوری استفاده می‎‍شود.

دیگر شکاف‎‍های پژوهشی باراندازهای عبوری نیز در جدول 5 خلاصه شده‎‍اند، توجه به مسئلۀ پویایی یا همان عدم اطمینان موجود در محیط بارانداز با 4 فراوانی از دیدگاه نویسندگان مختلف، پرتکرارترین شکاف در این بخش محسوب می‎‍شود.

جدول5- طبقه‌بندی و تفکیک دیگر شکاف‎‍های پژوهشی در بارانداز عبوری

Table 4- Others Research gap on cross-dock characteristics

نوع هدف

محیط تصمیم

هم‌زمان‌سازی فعالیت‎‍های محلی و شبکه‎‍ای

وظایف

دیگر اهداف

زمان تکمیل کار

پویا (عدم اطمینان)

ثابت

سطح عملیاتی

سطح تاکتیکی

سطح راهبردی

داخلی

خارجی

*

 

*

 

*

*

 

*

 

3

 

4

 

1

1

 

1

 

 

توضیح مختصری از شکاف‎‍های اشاره‌شده در جدول 5 نیز به شرح زیر است.

شکاف‎‍ها در اهداف بارانداز عبوری: بوئیجز و همکاران (2014) در بررسی‌های خود دربارۀ باراندازهای عبوری به این نتیجه رسیدند که در بیشتر موارد، اهداف بارانداز عبوری به حداقل‌سازی جابه‌جایی مواد و کاهش زمان انتظار یا تأخیر کامیون‌ها اختصاص یافته است و به عقیدۀ لدیر و آلپان (2016) نیز توابع هدف رایج در مدل‌های موجود آکادامیک، حداقل‌سازی زمان تکمیل کار و یا فواصل پیموده‌شده را در نظر دارند. در عین حال که طبق یافته‎‍های پژوهش آنها، همین دو سنجۀ عملکردی نیز به‌ندرت توسط فعالان حوزۀ صنعت استفاده شده است، این پژوهشگران پیشنهاد می‎‍دهند که باید بر دیگر سنجه‌ها نظیر تعداد ساعات کاری کارکنان، تعداد برداشت پالت‌ها و نرخ بهره‌گیری از درب و ازدحام بارانداز تمرکز کرد. همچنین مطالعات آنها نشان می‎‍دهد در چارچوب نظری بارانداز عبوری و نیز در بررسی میدانی احتیاجات مدیران، دو شاخص برنامۀ زمان‌بندی بار کاری و پیش‌بینی آن تقریباً در هیچ‌یک از مطالعات بارانداز عبوری یافت نمی‌شود. در این راستا تئوفیلس و همکاران (2019) نیز در مقالۀ مروری خود در حوزۀ زمان‌بندی بارانداز عبوری، به این نتیجه رسیدند که در بیشتر مطالعات پیشین، هدف مستقل «حداقل‎‍سازی زمان تکمیل کار» دنبال شده است و تنها 17درصد از مقالات، مدل‌های بهینه‌سازی چند هدفه را پیشنهاد داده‌اند. می‎‍طلبد که پژوهش‌های آتی مرتبط با مسائل زمان‌بندی بارانداز عبوری بر مدل‌های چندهدفه تمرکز کنند.

شکاف‎‍ها در محیط تصمیم: ون بل و همکاران (2012) اذعان دارند که آنچه مشخص است، بارانداز عبوری باید در محیطی نامطمئن و پویا استفاده شود و نیز شیوۀ برخورد با این عدم اطمینان، موضوعی بسیار مهم است و برای افزایش کاربری بارانداز، رویکردهای مورد استفاده باید استوارتر و پویاتر باشند. به‌ هر حال بیشتر مقالات موجود، برای یک محیط پویا مناسب نیستند و مسائل (عملیاتی) با فرض ایستایی، مطالعه شده‌‌اند. والها و همکاران (2014)، به‌دلیل معدودبودن تحقیقات انجام‌شده در زمینۀ عدم اطمینان، پیشنهادهایی را از قبیل توسعۀ مدل‌هایی بر مبنای هوش مصنوعی و تئوری احتمالات مطرح کرده‌اند؛ مدل‌های پیشنهادی ایشان نیز بر یک تئوری ریاضی برای مواجهه با انواع عدم اطمینان متکی‌اند و تا حدی از منطق فازی استفاده می‌کنند که به توسعۀ برنامه‌ریزی چندهدفه کمک می‌کند. لدیر و آلپان (2016) نیز معتقدند که مدیران پشتیبانی در مدیریت عملیات روزانۀ خود، به توسعۀ مدل‌هایی احتیاج دارند که بتوانند داده‌های پویا و غیرقطعی را اداره و مسائل آنلاین را بسیار سریع و منظم در طول روز تجزیه و تحلیل کنند. در پژوهشی که در سال‎‍های اخیر اردکانی و فی (2020) انجام داده‌اند نیز بر این نکته تأکید کرده است که باید نویسندگان در پژوهش‎‍های خود به ویژگی عدم اطمینان توجه بیشتری داشته باشند.

شکاف‎‍ها در وظایف بارانداز عبوری: به عقیدۀ بوکام و ویسیتیپانیچ (2019) در میان عملیات‌ بارانداز عبوری، وظایف بین درهای ورودی و خروجی که شامل مرتب‌کردن و بسته‌بندی مجدد است، کم‌تر درخور توجه قرار گرفته و مقالات بسیار اندکی در زمینۀ زمان‌بندی وظیفه[lxxi] به چاپ رسیده است. در اینجا بدون شک، زمان‌بندی وظیفه موضوعی است که فرصت‌های توسعه و بهبود را برای پژوهشگران آتی فراهم می‌کند.

شکاف‎‍ها در هم‎‍زمان‎‍سازی فعالیت‌های باراندازهای محلی و شبکه‌ای: به عقیدۀ بوئیجز و همکاران (2014)، به‌منظور ایجاد یک بارانداز عبوری کارا نیاز است که یک هم‌زمان‌سازی در بین فعالیت‌های باراندازهای محلی و شبکه‌ای صورت بگیرد. همان‎‍گونه که در جدول 3 نیز نشان داده شد، این وابستگی در بین سطوح مختلف بارانداز عبوری ممکن است در سطح راهبردی، تاکتیکی و یا عملیاتی مطرح باشد. بدیهی است که مقالات معدودی، هم‌زمان‌سازی و وابستگی افقی را فقط در سطوح عملیاتی بررسی کرده‌اند؛ بنابراین به‌منظور هم‌زمان‌سازی سطوح، دو شکاف بالقوۀ پیش رو برای پژوهش‌های آتی وجود دارد:

الف) در سطح راهبردی؛ هم‌زمان‌سازی طراحی شبکه با طراحی بارانداز عبوری؛

ب) در سطح تاکتیکی و عملیاتی؛ هم‌زمان‌سازی عملیات‌ شبکه با عملیات‌ بارانداز عبوری.

این نویسندگان در ادامۀ کار پژوهشی خود نیز چارچوبی را برای هم‌زمان‌سازی در شبکه‌های بارانداز عبوری ارائه می‌دهند.

 

6- نتیجه‌گیری

امروزه در بین انواع مختلف سیستم‌های توزیع، بارانداز عبوری به‌دلیل حذف فعالیت‌های انبارش و آماده‌سازی سفارش‌ها، به یک سیستم لجستیکی جذاب تبدیل شده است. بارانداز عبوری برای توزیع بسیاری از محصولات همانند محصولات فاسدشدنی، محصولاتی که تقاضای بالایی دارند و نیز محصولاتی که تقاضای آ‌نها با دقت بالایی پیش‌بینی‌شدنی‌‌اند، بسیار مناسب است. با توجه به گسترۀ وسیعی که بارانداز عبوری برای کاربردهای عملی دارد، مطالعۀ ماهیت بارانداز عبوری و آشنایی با انواع مسائلی که در این دسته از سیستم‌های توزیع وجود دارد، از حیث افزایش شفافیت در افق‌های پژوهشی و نیز حوزه‌های تمرکز در پژوهش‎‍های موردنیاز، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ بنابراین در این مقاله تلاش شد تا با مرور نظام‎‍مند مقالات مروری در قالب «فرامرور»، باراندازی عبوری و انواع مسائل مرتبط آن معرفی شود. درنهایت خلأهای پژوهشی شناسایی و معرفی شد که می‌تواند افقی برای پژوهشگران آتی باشد. پرداختن به این شکاف‎‍ها در پژوهش‌های آتی، پژوهشگران را به مفروضات دنیای واقعی در مسائل بارانداز عبوری بسیار نزدیک می‎‍کند. در این پژوهش، استخراج مقالات با استفاده از چک‌لیست پریسما و ارزیابی کیفیت مقالات مستخرج‌شده با استفاده از روش CASP انجام گرفت. نتایج به دست آمده از CASP حاکی از آن بود که ازلحاظ کیفی، مقالاتی که مطالعه شده‌‎‍اند، از کیفیت بالا برخوردارند. نتایج روش CASP، اعتبار نتایج به‎‍دست آمده از پژوهش را در قالب شناسایی شکاف‎‍های پژوهشی افزایش می‎‍دهد. با توجه به یافته‎‍های پژوهش در استخراج شکاف‎‍های پژوهشی در حوزۀ بارانداز عبوری در بحث طراحی لی‎‍اوت، شکل I عمده‎‍ترین شکل رایج در باراندازهای عبوری است؛ در حالی که شایسته است در مطالعات آتی، به طراحی لی‎‍اوت و دیگر اشکال بارانداز عبوری متناسب با عملیات آن بارانداز پرداخته شود. در بیشتر پژوهش‎‍ها، برخلاف فرض دستی‌بودن حمل‌ونقل داخل بارانداز، در دنیای واقعی از روش ترکیبی (دستی و خودکار) برای حمل‌ونقل داخل بارانداز عبوری استفاده می‎‍شود. در بیشتر باراندازهای عبوری وضعیت سرویس‎‍دهی درب‎‍ها به‌صورت آمیخته و به‎‍گونه‎‍ای است که هم کامیون‎‍ها به آن درب وارد می‎‍شوند و هم ‎‍از آن درب خارج می‎‍شوند و درب‎‍ها منحصراً، ورودی یا خروجی نیستند. بیشتر پژوهش‎‍ها در مدل‎‍های تئوریک، فرض انقطاع‌کاری را در نظر نگرفته‎‍اند، در صورتی که این فرض در عمل قابل اغماض نیست. همچنین در بیشتر باراندازهای عبوری در دنیای واقع، ظرفیت‎‍های داخلی منابع و ظرفیت انبار موقت مشخص و محدود است؛ اما در بیشتر مطالعات موجود، ظرفیت‎‍ها نامحدود در نظر گرفته شده است که یک شکاف مهم بین تئوری و عمل است. در سطح عملیاتی نیز زمان ورود کامیون‎‍ها در عمل به‌صورت پراکنده است و زمان خروج کامیون‎‍ها معمولاً همراه با یک مهلت زمانی است. همچنین بیشتر باراندازهای عبوری در عمل از سیستم پخش پس –توزیع استفاده می‎‍کنند. این در حالی است که تعداد مقالات معدودی به این فرض واقعی در مدل‎‍های تئوریک خود توجه کرده‌اند.

گذشته از خلأهای پژوهشی ناظر به مشخصه‌های یک بارانداز عبوری، برخی خلأهای دیگر نیز استخراج‌شدنی است. بیشتر پژوهش‎‍های انجام‌شده تک‌هدفه و بر حداقل‌سازی زمان تکمیل کار تمرکز دارند. در اینجا نیز شایسته است بر دیگر اهداف واقعی و مسائل چندهدفه تمرکز کرد. باراندازهای عبوری در محیطی نامطمئن و پویا استفاده می‎‍شوند؛ اما بیشتر پژوهش‎‍ها مسائل بارانداز عبوری را با فرض ایستایی لحاظ کرده‎‍اند. مقالات بسیار اندکی دربارۀ وظایف داخلی بارانداز و زمان‌بندی وظیفه به چاپ رسیده است. معدود مقالاتی دربارۀ هم‎‍زمان‎‍سازی میان فعالیت‎‍های محلی و شبکه‎‍ای باراندازهای عبوری بحث کرده‌‎‍اند.

در میان شکاف‎‍های شناسایی‌شده، دو شکاف مهلت زمانی کامیون‎‍ها و عدم اطمینان محیطی، بیشترین تکرار را ازنظر نویسندگان مختلف داشتند. ازنظر مقالات بررسی‌شده، در بیشتر پژوهش‎‍ها محدودیتی برای زمان‎‍های خروج کامیون‎‍ها در نظر گرفته نشده است و پژوهشگران باید برای دستیابی به شرایط واقعی‎‍تر، بحث مهلت زمانی را در مدل‎‍های بارانداز عبوری در نظر بگیرند. همچنین بیشتر مقالات موجود، مسائل بارانداز عبوری را با فرض ایستایی مطالعه کرده‌‎‍اند؛ اما آنچه مشخص است، از بارانداز عبوری در محیطی نامطمئن و پویا استفاده می‎‍شود و باید رویکردهای جدید ارائه‌شده استوارتر و پویاتر باشند. نکته اینکه ازجمله محدودیت‎‍های این پژوهش، این است که مقالات کنفرانسی و فصول متعلق به کتاب‌های مرتبط در دامنۀ جست‌وجو قرار نگرفته‎‍اند.

 

[i] Milk- runs

[ii] Buijs et al

[iii] Receiving

[iv] Storage

[v] Order picking

[vi] Shipping

[vii] Van Belle et al

[viii] Apte & Wiswanthan

[ix] Hosseinzadeh et al

[x] Meta review

[xi] Review of reviews

[xii] Meta-review

[xiii] Gough et al

[xiv] Boysen & Flinder

[xv] Agustina et al

[xvi] Stephan & Boysen

[xvii] Shuib & Fatthi

[xviii] Assign trucks to doors

[xix] Wallha et al

[xx] Ladier & Alpan

[xxi] Buakum & Wisittipanich

[xxii] Theophilus

[xxiii] Mavi et al

[xxiv] BibExcel

[xxv] Gephi

[xxvi] Ardakani & Fei

[xxvii] PRISMA

[xxviii] Scopus

[xxix] Web of science

[xxx] Science direct

[xxxi] Elsevier

[xxxii] Springer

[xxxiii] Wiley

[xxxiv] Sage

[xxxv] Inderscience

[xxxvi] Critical Appraisal Skills Program(Casp)

[xxxvii] Inventory level

[xxxviii] Working hours

[xxxix] Balanced workload

[xl] Travel distance

[xli] Congestion

[xlii] Total product stay time

[xliii] Total loading and unloading

[xliv] Truck processing time deviation

[xlv] Door utilization

[xlvi] Product not loaded

[xlvii] Schedule length or make span

[xlviii] Preemption cost

[xlix] Number of touches

[l] Workload scheduling

[li] Workload forcasting

[lii] Internal transportation

[liii] Service mode

[liv] Exclusive

[lv] Mixed

[lvi] Combination

[lvii] Destination Exclusive

[lviii] Preemption

[lix] Temporary storage capacity

[lx] Internal resource capacity

[lxi] Arrival time

[lxii] Departure time

[lxiii] Deadline

[lxiv] Product interchangeability

[lxv] Post- Distribution

[lxvi] Destination

[lxvii] Pre- Distribution

[lxviii] Tang & Yan

[lxix] Yan & Tang

[lxx] Transshipment

[lxxi] Duty scheduling

Agustina, D., Lee, C. K. M., & Piplani, R. (2010). A review: Mathematical modles for cross docking planning. In International Journal of Engineering Business Management (Vol. 2, Issue 2, pp. 47–54).
Apte, U. M., & Viswanathan, S. (2000). Effective Cross Docking for Improving Distribution Efficiencies. International Journal of Logistics Research and Applications, 3(3), 291–302.
Ardakani, A. (Arsalan), & Fei, J. (2020). A systematic literature review on uncertainties in cross-docking operations. Modern Supply Chain Research and Applications, 2(1), 2–22.
Biddle, S. J. H., & Asare, M. (2011). Physical activity and mental health in children and adolescents: A review of reviews. British Journal of Sports Medicine, 45(11), 886–895.
Boysen, N., & Fliedner, M. (2010). Cross dock scheduling: Classification, literature review and research agenda. Omega, 38(6), 413–422.
Buakum, D., & Wisittipanich, W. (2019). A literature review and further research direction in cross-docking. Proceedings of the International Conference on Industrial Engineering and Operations Management, 2019(MAR), 471–481.
Buijs, P., Vis, I. F. A., & Carlo, H. J. (2014). Synchronization in cross-docking networks: A research classification and framework. In European Journal of Operational Research (Vol. 239, Issue 3, pp. 593–608).
Butler, Ashleigh, Helen Hall, and Beverley Copnell. (2016). A Guide to Writing a Qualitative Systematic Review Protocol to Enhance Evidence-Based Practice in Nursing and Health Care. Worldviews on Evidence-Based Nursing 13(3), 241–49.
CASP, Critical Appraisal Skills Programme. (2018). CASP Qualitative Checklist. CASP Online (2018), 1.
Ekeland, A. G., Bowes, A., & Flottorp, S. (2010). Effectiveness of telemedicine: A systematic review of reviews. International Journal of Medical Informatics, 79(11), 736–771.
Gough, D., Oliver, S., & Thomas, J. (2012). An Introduction to Systematic Reviews. SAGE.
Hosseinzadeh, M., Ghaffari Delarestaghi, K., & Momeni, M. (2020). Developing the Page Rank Algorithm in Social Network Analysis for Cross-docking Location Problem. Journal of Production and Operations Management, 11(2), 69–88.
Ladier, A.-L., & Alpan, G. (2016). Cross-docking operations: Current research versus industry practice $. Omega, 62, 145–162.
Mavi, R. K., Goh, M., Mavi, N. K., Jie, F., Brown, K., Biermann, S., & Khanfar, A. A. (2020). Cross-docking: A systematic literature review. Sustainability (Switzerland), 12(11).
Schober, Thea Louise, and Charlotte Abrahamsen. (2022). Patient Perspectives on Major Lower Limb Amputation – A Qualitative Systematic Review. International Journal of Orthopaedic and Trauma Nursing, 46(June), 11-1.
Shuib, A., & Fatthi, W. N. A. W. A. (2012). A Review on Quantitative Approaches for Dock Door Assignment in Cross-Docking. International Journal on Advanced Science, Engineering and Information Technology, 2(5), 370.
South, E., Rodgers, M., Wright, K., Whitehead, M., & Sowden, A. (2022). Reducing lifestyle risk behaviours in disadvantaged groups in high-income countries: A scoping review of systematic reviews. Preventive Medicine, 154(October 2021), 106916.
Stephan, K., & Boysen, N. (2011). Cross-docking. Journal of Management Control, 22(1), 129–137.
Tang, S. L., & Yan, H. (2010). Pre-distribution vs. post-distribution for cross-docking with transshipments. Omega, 38(3–4), 192–202.
Theophilus, Oluwatosin, Dulebenets, M. A., Pasha, J., Abioye, O. F., & Kavoosi, M. (2019). Truck scheduling at cross-docking terminals: A follow-up state-of-the-art review. Sustainability (Switzerland), 11(19), 1–23.
Van Belle, J., Valckenaers, P., & Cattrysse, D. (2012). Cross-docking: State of the art. Omega, 40(6), 827–846.
Walha, F., Chaabane, S., Bekrar, A., & Loukil, T. (2014). The cross docking under uncertainty: State of the art. 2014 International Conference on Advanced Logistics and Transport, ICALT 2014, 330–335.
Yan, H., & Tang, S. long. (2009). Pre-distribution and post-distribution cross-docking operations. Transportation Research Part E: Logistics and Transportation Review, 45(6), 843–859.