نوع مقاله : مقاله پژوهشی- فارسی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری مدیریت صنعتی گرایش تولید و عملیات، گروه مدیریت صنعتی، دانشکده اقتصاد، مدیریت و حسابداری، دانشگاه یزد، یزد، ایران
2 دانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده اقتصاد، مدیریت و حسابداری، دانشگاه یزد، یزد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Purpose: This research aims to identify and analyze the cause-and-effect relationships of the challenges of implementing sustainable supply chain management in the polluting industries of Iran, particularly in the Yazd Glass Manufacturing Complex.
Design/methodology/approach: In terms of results, this research is typically an applied-developmental research. In the first step of the research, the challenges of implementing sustainable supply chain management have been identified and categorized with a systematic approach and by reviewing the published literature and articles using the Meta-Synthesis method. In the second step, the researchers identified the cause-and-effect relationships between the dimensions and challenges through the Fuzzy DEMATEL Method and asked the opinions of eight experts working in Ardakan glass factories in Yazd. The statistical population in the first step of the research included all the studies published in domestic and foreign reliable scientific databases related to the challenges affecting the implementation of sustainable supply chain management. In the second step, the statistical population included all professors and managers in the field of sustainability who were familiar with supply chain management in Ardakan glass factories in Yazd.
Findings: The results of the Meta-Synthesis method indicated 32 challenges in seven dimensions of technical, process, organisational management, human-social, institutional, supplier and economic for the implementation of sustainable supply chain management. The results of the Fuzzy DEMATEL method indicated that economic challenges were the most effective and technical challenges in the implementation of sustainable supply chain management.
Research limitations/implications: The studied case was one of the glass manufacturing complexes, which can limit the generalizability of the results. Considering that the current research sought to examine the relationships between challenges; therefore, not using methods of weighting and prioritizing challenges is another limitation of this research. To solve such limitations, future researchers are suggested to conduct research in this field and other industries so that better and more appropriate results can be extracted and finally, a more comprehensive model can be designed, since different industries have different characteristics and challenges. It is also suggested to name and categorize the dimensions using survey and quantitative methods such as cluster analysis; and to determine the relationships between the challenges using existing techniques in this field such as structural-interpretive modelling, network analysis process, cognitive map, etc. in different fuzzy theory (type 2, hesitant, neutrosophic, etc.), Z numbers, G and R, and the importance of challenges using techniques such as hierarchical analysis process, entropy, best and worst fuzzy, etc.
Practical implications: One of the most important ways to control the emission of pollutants and the increase of waste in different stages of glass production is to move towards sustainable supply chain management. Increasing the awareness of managers and economic operators about the challenges of implementing sustainable supply chain management can help them formulate strategies suitable to help reduce and solve these challenges. To compete in a world-class business, the glass industry must pay sufficient attention to all the identified challenges by focusing on the most important challenges. The use of specific guidelines and a checklist of effective challenges during decision-making can make decision-making easier and the power of decision-making more effective. Were identified, guidelines and checklists should be prepared and provided to the executive managers.
Social implications: Identifying the challenges affecting the implementation of sustainable supply chain management is one of the most important factors in implementing and improving the best sustainable supply chain performance. Until the challenges are identified, it is not possible to understand which ones are more important. After the completion of this identification, industry policymakers and practitioners can implement appropriate strategies to reduce and solve such challenges and by implementing this type of supply chain, take steps towards the optimal use of natural and non-renewable resources and pollution reduction.
Originality/value: The main contribution of this study was the identification of the challenges of implementing sustainable supply chain management with a comprehensive and scientific approach (Meta-Synthesis) and analyzing the relationships between such challenges using the Fuzzy DEMATEL method. What distinguished this study from other studies is the combination of the challenges of implementing sustainable supply chain management as well as the network approach and examining the relationships and interactions between such challenges in the Ardakan glass factories in Yazd.
کلیدواژهها [English]
امروزه مفهوم زنجیرۀ تأمین و عملکرد آنها، یکی از پارادایمهای قرن بیستویکم برای بهبود رقابتپذیری است که سازمانها بیش از پیش به آن توجه نشان دادهاند (رجبیپور میبدی و همکاران[i]، 1400). زنجیرۀ تأمین شامل تمامی مراحلی است که تقاضای مشتری را بهصورت مستقیم و غیرمستقیم برآورده میکند. از این دیدگاه زنجیرۀ تأمین تنها شامل تولیدکننده و تأمینکننده نمیشود، حملکننده، عمدهفروشها، خردهفروشها و مشتری را نیز در بر میگیرد. شرکتهایی که در زنجیرۀ تأمین وجود دارند، با تبدیل مواد اولیه به محصولات نهایی، باعث ایجاد ارزش افزوده میشوند (چاندار و گرابیس[ii]، 2016). استدلر[iii] (2015) زنجیرۀ تأمین را شبکهای از سازمانها میداند که ازطریق پیوندهای رو به بالا و رو به پایین، به فرآیندها و فعالیتهای مختلفی مشغول شدهاند و در قالب محصولات و خدمات، برای مشتری نهایی ایجاد ارزش میکنند. همچنین، مفاهیمی مانند مدیریت زنجیرۀ تأمین ناب، چابک، تابآور، سبز و بهتازگی پایدار، استراتژیهای منحصربهفرد مدیریت زنجیرۀ تأمیناند که برای بهبود عملکرد آن معرفی شدهاند (رویس بنیتز و همکاران[iv] ، 2018). از طرفی، با توجه به افزایش آگاهی ذینفعان از مسائل زیستمحیطی و اجتماعی، علاقهمندی به مفهوم پایداری در میان دانشگاهیان و متخصصان در حال افزایش است و در دو دهۀ اخیر، اهمیت خود را در زنجیرۀ تأمین به دست آورده است (مانی و همکاران[v]، 2018). به همین ترتیب، مفهومی به نام مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار در پژوهشهای حوزۀ مدیریت نمایان شد. مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار مدیریت جریان مواد، اطلاعات، سرمایه و همکاری بین شرکتهای زنجیرۀ تأمین، با توجه به توسعۀ سه بُعد پایداری یعنی ابعاد اقتصادی، محیطی و اجتماعی است (اگران و همکاران[vi]، 2012). برخی از محققان خاطر نشان کردند که توسعۀ پایدار مدیریت زنجیرۀ تأمین، نهتنها یک عامل محدودکننده، یک رویکرد برای بهبود عملکرد است و بر قدرت رقابتی شرکت و سازماندهی زنجیرۀ تأمین آن نیز اثر دارد (چیرا و همکاران[vii]، 2021)؛ به این صورت که سازمانها را قادر میکند تا بازده هزینۀ خود را افزایش دهند، بهرهوری و کیفیت محصول را بهبود بخشند و درنتیجه، مزیت رقابتی ایجاد کنند (لیزوت و همکاران[viii]، 2020). با این حال، اگر به شکلی نامناسب اجرا شود، سازمان با ضرری بالا برای سرمایهگذاری مواجه میشود (شیبین و همکاران[ix]، 2018). براساس تئوری پویایی گروهی کرت لوین[x] (1947)، برای اجرای هر پروژه تغییری (مانند اجرای مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار)، دو نیروی محرکها و مقاومت در برابر تغییر (چالشها) وجود خواهد داشت. در همین راستا، برخی محققان معتقدند در حرکت بهسمت مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار، پیشرفتهای محدودی حاصل شده است که این موضوع را به چالشهای اجرای مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار نسبت میدهند (مانت و همکاران[xi]، 2017). مطالعۀ این چالشها، یک اهرم مهم برای حرکت بهسمت این نوع از زنجیرۀ تأمین محسوب میشود.
با توجه به اینکه شیشه، محصولی است که کاربرد فراوانی در تمامی جنبههای زندگی روزمره و صنعتی انسان دارد، اهمیت اقتصادی آن بسیار زیاد است و در فرایند تولید آن، آلودگیهای فراوانی در محیطزیست منتشر میشود. این آلودگیها عمدتاً شامل ذرات گرد و غبار CO2, CO, NO2, SO2, HF و فلزات سنگیناند که در مراحل دریافت و آمادهسازی مواد اولیه و فرآیند ذوب و شکلدادن تولید میشوند. بهطور کلی، زنجیرۀ تأمین کارخانههای شیشهسازی در جهت رو بهسمت جلو، محصولات را تولید و بین مشتریان توزیع میکنند و اینها در جهت رو بهسمت عقب، به یکی از مراکز بازیافت، احیا، بازتولید یا انهدام ارسال میشوند. با توجه به انتشار آلایندهها، افزایش پسماندها در مراحل مختلف، برای کنترل آنها راهکارهای متفاوتی پیشنهاد شده است. یکی از مهمترین راهکارها، حرکت بهسمت مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار است و به نظر میرسد که در صنایع ایران از آن غفلت شده است و محققان ایرانی کمتر این موضوع را بررسی کردهاند. مطالعات متعددی دربارۀ عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار انجام گرفته و در یک تقسیمبندی کلی، موانع، چالشها، محرکها و توانمندسازها بررسی شده است (فدوکینا و همکاران[xii]، 2019؛ حلیم و همکاران[xiii]، 2021). علاوه بر این، شناسایی چالشهای مؤثر بر پیادهسازی، یکی از مهمترین عوامل در اجرای هرچه بهتر و ارتقای عملکرد زنجیرۀ تأمین پایدار است. تا زمانی که چالشها شناسایی نشوند، درک اینکه کدام یک از آنها مهمتر است، امکانپذیر نیست. پس از اتمام این شناسایی، دستاندرکاران و سیاستگذاران صنایع، استراتژیهای مناسبی را برای کاهش و رفع این چالشها انجام میدهند؛ بنابراین تحقیق حاضر بهدنبال شناسایی، دستهبندی و تحلیل چالشهای مؤثر در پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار در کارخانههای شیشهسازی اردکان یزد، بهعنوان بزرگترین کارخانۀ تولید شیشۀ غرب آسیاست و به این منظور، از روش کیفی فراترکیب (شناسایی چالشها) و تکنیک دیمتل فازی[xiv] (تعیین روابط علت و معلولی بین چالشها) استفاده میکند. در حقیقت آنچه این پژوهش را از پژوهشهای دیگر متمایز میکند، فراترکیب چالشهای پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار و همچنین رویکرد شبکهای، بررسی روابط و تعاملات بین این چالشها در گروه کارخانههای شیشهسازی اردکان یزد است. با عنایت به مطالب بیانشده، پژوهش حاضر بهدنبال پاسخگویی به سؤالات زیر است:
در طول دهۀ گذشته، محققان سعی کردهاند مدیریت زنجیرۀ تأمین را در چارچوب توسعۀ پایدار برای بررسی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار تکامل دهند (تسنگ و همکاران[xv]، 2019). مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار، ترکیبی از اهداف مدیریت زنجیرۀ تأمین سبز یا زیستمحیطی و مسئولیت اجتماعی شرکت است تا به شرکتها کمک کند عملکرد خود را در خطوط سهگانه، یعنی ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی بهبود دهند (بیگ و همکاران[xvi]، 2020). مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار با تعریف مدرن از مدیریت زنجیرۀ تأمین، شامل فعالیتهای مختلفی مانند خرید سبز، طراحی سبز، صرفهجویی در منابع و دیگر موارد، برای حفظ زنجیرۀ تأمین سازگار با محیطزیست است.
گنجاندن مفاهیم اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصادی در تعریف پایداری، براساس رویکرد «ارکان سهگانۀ توسعۀ پایدار»[xvii] است (نگی و اناند[xviii]، 2015). اگرچه تصور بر این است که اجرای فعالیتهای مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار، مربوط به عملکرد زیستمحیطی و تعهد اجتماعی است، ثابت شده است که فعالیتهای مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار با عملکرد اقتصادی بهتر نیز مرتبطاند (نارایانان و همکاران[xix]، 2019). هافا دابروسکا و گرزیباسکا[xx] (2020) مدیرت زنجیرۀ تأمین را مدیریت جریان مواد، اطلاعات، سرمایه و همچنین همکاری بین شرکتهای موجود در زنجیرۀ تأمین، ضمن در نظر گرفتن اهداف توسعۀ پایدار (زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی) تعریف میکنند که از نیازهای مشتریان و ذینفعان استخراج شدهاند. از سوی دیگر، تحقیقات حوزۀ مدیریت تأمین پایدار، بهویژه در دهۀ گذشته به اوج خود رسیده و توجه جامعۀ علمی را جلب کرده است. این موضوع از تعداد پژوهشهای منتشرشدۀ محققان دانشگاهی در این زمینه مشهود است. با این حال، بیشتر مطالعات یا بر جنبۀ خاصی تمرکز دارند و یا فقط در چند بُعد ساختار یافتهاند. رویکرد برخی از این تحقیقات بهصورت شناسایی موانع، عوامل شکست یا چالشها بوده است. در جدول 1، بخشی از این تحقیقات مشاهده میشود که در روش فراترکیب استفاده شده است.
محقق |
هدف |
تکنیک |
مهمترین چالشها |
گوپتا و همکاران[xxi] (2020) |
شناسایی و اولویتبندی موانع پذیرش، اجرا و ارتقای نوآوری در زنجیرۀ تأمین پایدار |
بهترین-بدترین |
· فقدان تخصص فنی و آموزش · نبود قابلیتهای تحقیق، توسعه و نوآوری · محبوبیت استفاده از فنآوریهای سنتی |
سونی و همکاران[xxii] (2020) |
تحلیل محرکها و موانع مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار |
مدلسازی ساختاری-تفسیری |
· آگاهینداشتن محیطی · دسترسینداشتن به اطلاعات مهم · نبود مداخلۀ اجتماعی · تعهدنداشتن مدیریت و کارکنان |
بیگ و همکاران (2020) |
شناسایی موانع کلیدی اجرای مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار و تأثیر اندازۀ شرکت در رفع این موانع |
مدلسازی معادلات ساختاری |
· پشتیبانی کم مدیریت عالی · دشواری در تغییر سیاست · تضاد بین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت · سرمایهگذاری اولیۀ خریدار و تأمینکننده · نبود اطمینان اقتصادی |
زاید و یاسین[xxiii] (2021) |
تحلیل موانع اجرای مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار در صنایع مصر |
مدلسازی ساختاری تفسیری |
· نبود حمایت دولت · محدودیتهای مالی · تعهدنداشتن مدیریت عالی · نبود مشوقهای سازمانی · تجربهنداشتن کارکنان · آگاهینداشتن از پایداری در بین مشتریان |
الرفایی و همکاران[xxiv] (2020) |
مدلسازی موانع زنجیرۀ تأمین سبز در شرکتهای اردنی |
مدلسازی ساختاری-تفسیری |
· حمایتنکردن دولت · پیامدهای هزینهای اجرا · اطلاعنداشتن مشتریان |
رحمان و همکاران[xxv] (2020) |
ارزیابی موانع پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین سبز در اقتصادهای در حال توسعه |
ویکور فازی |
· دانش ناکافی دربارۀ اقدامات سبز · فقدان فناوری پیشرفته · نبود اطمینان مربوط به مسائل اقتصادی · وجودنداشتن سیاستهای حمایتی دولت |
نریمیسا و همکاران[xxvi] (2020) |
شناسایی محرکها، موانع اجرا و بهبود مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار |
آزمونهای آماری |
· تجهیزات و ماشینآلات قدیمی · سکون سرمایه و انباشت کالا در انبارها · هزینۀ اجرای پایداری در زنجیرۀ تأمین · وجودنداشتن یک سیستم مناسب ارزیابی تأمینکنندگان |
تامپا و همکاران[xxvii] (2019) |
تحلیل موانع مدیریت زنجیرۀ تأمین سبز در صنعت نساجی بنگلادش |
تحلیل خوشهای |
· تقاضای کم مشتریان برای محصولات سبز · محدودیتهای مالی · فقدان مقررات دولتی و چارچوب قانونگذاری |
مکتدیر و همکاران[xxviii] (2018) |
مدلسازی روابط بین موانع مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار در صنعت چرم |
دیمتل خاکستری |
· آگاهینداشتن مشتریان محلی دربارۀ محصول سبز · نبود تعهد مدیریت عالی · هزینۀ پایداری و شرایط اقتصادی |
ماجامدار و سینها[xxix] (2019) |
تحلیل موانع مدیریت زنجیرۀ تأمین سبز صنعت نساجی هند |
مدلسازی ساختاری-تفسیری |
· وجودنداشتن سیستم پاداش برای تأمینکنندگان · بیسوادی زیستمحیطی و آموزش · پیچیدگی فرآیندهای سبز و طراحی سیستم |
جیا و همکاران[xxx] (2018) |
بررسی پیشینۀ مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار در کشورهای در حال توسعه |
مرور سیستماتیک پیشینه |
· نبود حمایت سیاسی · نداشتن دانش و آگاهی · کمبود زیرساخت · موانع اجتماعی و نبود حمایت فرهنگ · هزینۀ اقتصادی بالا · فساد و نبود انطباق |
داب و گاواند[xxxi] (2016) |
مدلسازی موانع زنجیرۀ تأمین سبز در صنایع هند |
مدلسازی ساختاری-تفسیری |
· حمایتنکردن دولت · نداشتن تعهد مدیریت عالی · محدودیتهای مالی |
این پژوهش ازنظر نتیجه جزء تحقیقات کاربردی-توسعهای قلمداد میشود؛ زیرا بهدنبال توسعۀ الگویی علمی و نوین از چالشهای پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار در صنایع تولیدی آلاینده است. به این منظور در مرحلۀ اول، چالشهای مؤثر در پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار ازطریق روش فراترکیب شناسایی میشوند و در مرحلۀ دوم تحقیق، محققان ازطریق روش دیمتل فازی و نظرخواهی از 8 نفر از خبرگان فعال در کارخانههای شیشۀ اردکان یزد (جدول 2)، بهدنبال تعیین روابط بین چالشهای شناساییشدهاند.
ردیف |
جایگاه سازمانی |
مدرک تحصیلی |
سابقۀ فعالیت |
1 |
مدیر تولید |
کارشناسیارشد |
12 |
2 |
مدیر بازاریابی |
دکتری |
10 |
3 |
کارشناس پژوهشی 1 |
دکتری |
6 |
4 |
کارشناس پژوهشی 2 |
کارشناسیارشد |
7 |
5 |
کارشناس حملونقل |
کارشناسی |
9 |
6 |
کارشناس منابع انسانی |
کارشناسیارشد |
6 |
7 |
کارشناس برنامهریزی |
کارشناسیارشد |
5 |
8 |
کارشناس تدارکات |
کارشناسیارشد |
7 |
فرامطالعه، یکی از روشهایی است که بهمنظور بررسی، ترکیب و آسیبشناسی پژوهشهای گذشته استفاده میشود. اگر فرامطالعه بهصورت کیفی و بر مفاهیم و نتایج استفادهشده در مطالعات گذشته انجام گیرد، به نام فراترکیب شناخته میشود (خنیفر و مسلمی[xxxii]، 1397). این روش، فرآیندی است که محققان را قادر میکند تا یک سؤال خاص پژوهشی را شناسایی و سپس برای پاسخگویی به آن، جستوجو، گزینش، ارزیابی و تلخیص کنند و بهدنبال ترکیب شواهد کیفی باشند. در این تحقیق، برای اجرای فراترکیب از روش هفت مرحلهای سانلوسکی و همکاران[xxxiii] (2007) استفاده شد که نتایج در قسمت یافتههای تحقیق، به تفکیک هر مرحله، بیان میشود.
جامعۀ آماری در مرحلۀ اول پژوهش، شامل کلیۀ پژوهشهای منتشرشده در پایگاههای علمی معتبر داخلی و خارجی مرتبط با چالشهای مؤثر بر اجرای مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار تا زمان انجام این پژوهش است. در مرحلۀ دوم پژوهش، جامعۀ آماری در بر گیرندۀ تمامی استادان و مدیران حوزۀ پایداری و آشنا به مدیریت زنجیرۀ تأمین در کارخانههای شیشۀ اردکان یزدند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، 8 نفر انتخاب شدند و در مرحلۀ تعیین روابط علی و معلولی بین این چالشها (روش دیمتل فازی) همکاری کردند. مراحل اجرای تحقیق در شکل 1 مشاهده میشود.
گام اول: فراترکیب |
تنظیم سؤال پژوهش |
مرور نظاممند پژوهشها |
جستوجو و انتخاب مقالات |
استخراج نتایج |
تجزیه و تحلیل و تلفیق یافتههای تحقیق |
حفظ کنترل کیفیت |
ارائۀ یافتهها |
گام دوم: دیمتل فازی |
جمعآوری نظرهای خبرگان با استفاده از متغیرهای زبانی
|
ایجاد ماتریس فازی روابط مستقیم استانداردشده |
ایجاد ماتریس فازی روابط مستقیم نرمالشده
|
ایجاد ماتریس فازی روابط کل |
نگاشت نقشۀ روابط علی معلولی |
شکل 1- مراحل اجرای تحقیق
Fig. 1- Steps of research implementation
3-1- دیمتل فازی
در این پژوهش، برای کاوش روابط علت و معلولی، تعیین میزان درجۀ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هریک از ابعاد و چالشها در و از یکدیگر، از دیمتل فازی مطابق با مراحل ذیل استفاده شد (لین[xxxiv]، 2013).
گام اول: عوامل ارزیابی که ماهیت ارتباطات علی دارند و معمولاً تعداد زیادی از حالات پیچیده را در بر میگیرند، تدوین و برای مواجهه با ابهام قضاوت انسانی، مقیاس کلامی فازی، طبق الگوی جدول 3 طراحی میشود.
متغیر کلامی |
مقیاس عددی |
اعداد فازی مثلثی متناظر |
متغیر کلامی |
مقیاس عددی |
اعداد فازی مثلثی متناظر |
بدون تأثیر |
0 |
(25/0 و 0و 0) |
تأثیر زیاد |
3 |
(1و 75/0 و 5/0) |
تأثیر خیلی کم |
1 |
(5/0 و 25/0 و 0) |
تأثیر خیلی زیاد |
4 |
(1و 1و 75/0) |
تأثیر کم |
2 |
(75/0 و 5/0 و 25/0) |
|
|
|
گام دوم: نظر خبرگان اخذ و میانگین آنها محاسبه میشود. برای این کار، با در نظر گرفتن تعداد P خبره، P ماتریس Zp, …, Z2, Z1 به دست میآید که هر درایۀ آنها، با اعداد فازی مربوط مشخص میشدند. برای محاسبۀ ماتریس میانگین از رابطۀ استفاده میشود. این ماتریس، «ماتریس فازی اولیۀ روابط مستقیم» نامیده میشود؛ طوری که در آن (مقدار هر درایه از ماتریس Z) اعداد فازی مثلثیاند. در ضمن با توجه به اینکه عناصر قطر اصلی صفر بودند، در ماتریس بهصورت (0، 0، 0) مشخص میشوند.
گام سوم: ازطریق رابطۀ 1، که رابطۀ استانداردسازی است، مقیاسهای شاخصها به مقیاسهای مقایسهشدنی تبدیل میشوند. در رابطۀ زیر، ماتریس X «ماتریس فازی روابط مستقیم استانداردشده» نامیده میشود:
رابطۀ (1) |
|
رابطۀ (2) |
|
رابطۀ (3) |
|
گام چهارم: ماتریس فازی روابط مجموع T به دست میآید. توضیح آنکه و مقادیر درایههای ماتریسهای به ترتیب شامل مقادیر و و در ماتریس X هستند.
رابطۀ (4) |
|
نظر به اینکه است، داریم:
رابطۀ (5) |
|
رابطۀ (6) |
|
رابطۀ (7) |
|
در این رابطه، I ماتریس یکه، XI، Xm و Xu هرکدام ماتریس n×n هستند که درایههای آن به ترتیب عدد پایین، عدد میانی و عدد بالایی اعداد فازی مثلثی ماتریس X را تشکیل میدهد.
گام پنجم: به دست آوردن مجموع سطرها و ستونهای ماتریس T که با استفاده از روابط زیر به دست میآیند.
رابطۀ (8) |
|
رابطۀ (9) |
|
که و به ترتیب ماتریس n×1 و 1×n هستند.
گام ششم: مشخصکردن میزان اهمیت شاخصها ( ) و روابط بین معیارها ( ). اگر باشد، معیار مربوطه اثرگذار و اگر باشد، معیار مربوطه اثرپذیر است.
گام هفتم: دیفازیکردن اعداد فازی و به دست آمده از مرحلۀ قبلی که طبق رابطۀ زیر انجام میشود. در این رابطه، B دیفازیشدۀ عدد است.
رابطۀ (10) |
|
4-1- استخراج و دستهبندی چالشهای پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار
در این پژوهش از متدولوژی هفت مرحلهای سانلوسکی و همکاران (2007) برای انجام روش فراترکیب استفاده شده است.
"Supply chain" OR "supply chain management" OR "SCM"
AND
"Sustainable" OR "sustainability" OR "green" OR "environmental"
AND
"Barriers" OR "Challenges"
درنتیجۀ جستوجو، بررسی پایگاه داده و با استفاده از کلیدواژههای مدنظر، 182 منبع یافت شد. شایان ذکر است که جستوجوی مقالات طی بازۀ «2000 الی 2022 میلادی» انجام شد.
شکل 2- خلاصهای از نتایج جستوجو و انتخاب منابع مناسب
Fig. 2- Summary of search results and selection of suitable sources
همانطور که در شکل 2 مشاهده میشود، تعداد 57 منبع در فرآیند جستوجو و انتخاب منابع، مناسب و پذیرششدنی تشخیص داده شد. معیارهای پذیرش یا نپذیرفتن، شامل مواردی چون محدودۀ جغرافیایی، زبان و زمان مطالعات، روشها، جامعه و شرایط مطالعهشده و نوع مطالعه است. همچنین بهمنظور بررسی کیفیت روششناختی مطالعات براساس برنامۀ مهارتهای ارزیابی حیاتی[xxxv]، برای هر مقاله براساس ده معیار ذکرشده، امتیازی در نظر گرفته شد. براساس امتیازات اخذشدۀ 57 مقاله، حداقل امتیاز دادهشده به مقالهها 21 و حداکثر آن 49 (از 50) بوده است؛ اما در 57 مقالۀ ارزیابیشده، 11 مقاله امتیازی زیر 20 (متوسط و ضعیف) کسب کردهاند یا اینکه معیارهای پذیرش را نداشتند و حذف شدند. درنتیجه در فرآیند ارزیابی، پژوهشگر از میان 182 مقاله، 136 مقاله را حذف میکند و درنهایت 46 مقاله برای تجزیه و تحلیل اطلاعات باقی میماند.
نظر پژوهشگر |
|
|||
مجموع کدگذار اول |
خیر |
بله |
||
7 |
B=1 |
A=6 |
بله |
نظر خبره |
2 |
D=0 |
C=2 |
خیر |
|
N=9 |
1 |
8 |
مجموع کدگذار دوم |
=توافقات مشاهدهشده
= توافقات شانسی
مقدار شاخص کاپا= = 0.660
شکل 3- مدل تحقیق
Fig. 3- Research model
منبع |
چالشها |
ابعاد |
ردیف |
|
وانگ و همکاران[xxxvi] (2016)، گاویندان و همکاران[xxxvii] (2014)، الزعبی و همکاران[xxxviii] (2013) |
پیچیدگی فرآیندهای سبز و طراحی سیستم برای کاهش مصرف منابع و انرژی |
P1 |
چالشهای فرایندی (F) |
1 |
گوپتا و همکاران (2020)، مودگال و همکاران[xxxix] (2010) |
وجودنداشتن سیستمهای اندازهگیری عملکرد پایداری در سازمان |
P2 |
2 |
|
مودگال و همکاران (2010) |
فقدان سیستم اطلاعاتی یکپارچه |
P3 |
3 |
|
رحمان و همکاران (2020)، تسنگ و همکاران (2019)، مکتدیر و همکاران (2018)
|
فقدان روشهای استاندارد و راهنمای کافی برای اجرای شیوههای پایداری در زنجیرۀ تأمین |
P4 |
4 |
|
گوپتا و همکاران (2020)، رحمان و همکاران (2020) |
کمبود امکانات بازیافت و استفادۀ مجدد در سازمانها (مدیریتنکردن زباله) |
T1 |
چالشهای فنی (T) |
5 |
الرفایی و همکاران (2020)، رحمان و همکاران (2020)، داب و گاواند (2016) |
کسبنکردن گواهینامۀ بینالمللی محیطزیست (برای مثال ISO 14001) |
T2 |
6 |
|
الرفایی و همکاران (2020)، گوپتا و همکاران (2020) |
فقدان اجرای فناوریهای پیشرفتۀ دیجیتال و پاک در سازمان |
T3 |
7 |
|
زاید و یاسین (2021)، الرفایی و همکاران (2020)، گوپتا و همکاران (2020) |
محبوبیت فنآوریهای سنتی و مقاومت در برابر پذیرش فناوریهای پیشرفته |
T4 |
8 |
|
چیرا و همکاران (2021)، رحمان و همکاران (2020) |
در دسترس نبودن سیستم حمل و نقل سبز |
T5 |
9 |
|
گوپتا و همکاران (2020)، نریمیسا و همکاران (2020) |
سیاستهای سختگیرانه و موانع بوروکراتیک در سازمان |
OM1 |
چالشهای سازمانی - مدیریتی (OM) |
10 |
رحمان و همکاران (2020) |
تناسبنداشتن ساختار سازمانی شرکتها برای پذیرش مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار |
OM2 |
11 |
|
گادج و همکاران[xl] (2021)، سونی و همکاران (2020)، بیگ و همکاران (2020)، چیرا و همکاران (2021)، نریمیسا و همکاران (2020)، ماجامدار و سینها (2019) |
وجودنداشتن قوانین و مقررات زیستمحیطی در سازمان |
OM3 |
12 |
|
گوپتا و همکاران (2020)، ماجامدار و سینها (2019) |
اعتمادنداشتن به تسهیم اطلاعات و تشکیل سرمایهگذاری مشترک در بین اعضای زنجیرۀ تأمین |
OM4 |
13 |
|
گوپتا و همکاران (2020)، سونی و همکاران (2020)، زاید و یاسین (2021)، چیرا و همکاران (2021)، تامپا و همکاران (2019)، مکتدیر و همکاران (2018)، ماجامدار و سینها (2019)، جیا و همکاران (2018)، الزعبی و همکاران (2013) |
نبود تعهد و حمایت مدیریت ارشد و سهامداران از اجرای شیوههای پایدار مدیریت زنجیرۀ تأمین |
OM5 |
14 |
|
گادج و همکاران (2021)، ماجامدار و سینها (2019)، الزعبی و همکاران (2013)، جیانیپرو و همکاران[xli] (2012)، مودگال و همکاران (2010) |
فقدان برنامهریزی استراتژیک و ناهماهنگی اهداف استراتژیک (اهداف کوتاهمدت در مقابل بلندمدت) |
OM6 |
15 |
|
گادج و همکاران (2021)، گوپتا و همکاران (2020)، وانگ و همکاران (2016)، ماتیاژاگان و همکاران[xlii] (2013) |
کمبود سرمایه برای انجام فعالیتهای تحقیق و توسعۀ نوآوری (محدودیتهای مالی) |
E1 |
چالشهای اقتصادی (E) |
16 |
بیگ و همکاران (2020)، ماجامدار و سینها (2019)، وانگ و همکاران (2016)، ماتیاژاگان و همکاران (2013)، جیانیپرو و همکاران (2012) |
سرمایهگذاری اولیۀ بالا در فنآوریهای جدید و اطمیناننداشتن دربارۀ بازگشت سرمایه |
E2 |
17 |
|
سونی و همکاران (2020)، زاید و یاسین (2021)، الرفایی و همکاران (2020)، رحمان و همکاران (2020)، تسنگ و همکاران (2019)، وانگ و همکاران (2016)، گاویندان و همکاران (2014)، ماتیاژاگان و همکاران (2013) |
وجودنداشتن سیاستهای حمایتی دولت برای پیادهسازی شیوههای پایداری و بیثباتی سیاسی |
E3 |
18 |
|
ماتیاژاگان و همکاران (2013) |
وجودنداشتن یک سیستم مناسب اندازهگیری عملکرد تأمینکنندگان |
S1 |
چالشهای تامینکننده (S) |
19 |
زاید و یاسین (2021)، رحمان و همکاران (2020)، تسنگ و همکاران (2019)، داب و گاواند (2016)، مودگال و همکاران (2010) |
آگاهینداشتن از شیوههای پایداری در بین تأمینکنندگان و تعهدنداشتن تأمینکننده به محصولات سبز |
S2 |
20 |
|
الرفایی و همکاران (2020)، بیگ و همکاران (2020)، گوپتا و همکاران (2020)، جیانیپرو و همکاران (2012) |
ترس از کار اضافی و اکراه تأمینکننده برای تغییر بهسمت پایداری |
S3 |
21 |
|
گوپتا و همکاران (2020)، بیگ و همکاران (2020)، ماجامدار و سینها (2019) |
کمبود تأمینکنندگان پایدار |
S4 |
22 |
|
وانگ و همکاران (2016)، گاویندان و همکاران (2014)، الزعبی و همکاران (2013)، ماتیاژاگان و همکاران (2013)، مودگال و همکاران (2010) |
اجرای ضعیف شیوههای لجستیک معکوس |
S5 |
23 |
|
زاید و یاسین (2021)، الرفایی و همکاران (2020)، تامپا و همکاران (2019)، مکتدیر و همکاران (2018)، مودگال و همکاران (2010) |
ترس از کار اضافی و از دست دادن انعطافپذیری و مقاومت کارکنان در برابر تغییر |
HS1 |
چالشهای انسانی - اجتماعی (HS) |
24 |
گوپتا و همکاران (2020) |
فقدان مهارتهای کارآفرینی و تفکر خارج از چارچوب در بین مدیران و کارکنان |
HS2 |
25 |
|
گوپتا و همکاران (2020)، زاید و یاسین (2021)، رحمان و همکاران (2020)، داب و گاواند (2016) |
نگرش منفی نسبتبه مفاهیم پایداری و آگاهینداشتن از منافع اقتصادی |
HS3 |
26 |
|
سونی و همکاران (2020)، جیا و همکاران (2018) |
موانع اجتماعی و نبود فرهنگ حرفهای و سبز در سازمان |
HS4 |
27 |
|
گاویندان و همکاران (2014)، مودگال و همکاران (2010) |
نبود یا فقدان مسئولیت اجتماعی شرکتها |
HS5 |
28 |
|
رحمان و همکاران (2020)، مکتدیر و همکاران (2018)، داب و گاواند (2016)، الزعبی و همکاران (2013)، والکر و همکاران[xliii] (2008) |
نبود آموزش و فقدان تخصص فنی کارکنان دربارۀ شیوههای سبز در زنجیرۀ تأمین |
HS6 |
29 |
|
گوپتا و همکاران (2020)، الرفایی و همکاران (2020)، تسنگ و همکاران (2019)، ماجامدار و سینها (2019)، داب و گاواند (2016) |
نبود رقابت در بازار دربارۀ محصولات سبز |
MI1 |
چالشهای بازاریابی - نهادی (MI) |
30 |
گوپتا و همکاران (2020) |
مشخصنبودن نیازهای مشتری و کمبود تقاضای بازار برای محصولات سبز |
MI2 |
31 |
|
گادج و همکاران (2021)، گوپتا و همکاران (2020)، تسنگ و همکاران (2019)، ماجامدار و سینها (2019)، جیانیپرو و همکاران (2012)، مودگال و همکاران (2010) |
نبود فشار و سیستم حقوقی غیرمساعد و نبود حمایت و راهنمایی مقامات نظارتی |
MI3 |
32 |
4-2- تعیین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری چالشهای پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار
در این پژوهش، برای تعیین میزان تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری چالشها، از تکنیک دیمتل فازی استفاده شد. در ابتدا ماتریسهای اولیۀ تکمیلنشده در اختیار 8 نفر از خبرگان قرار گرفت و از آنان درخواست شد تا با مقایسۀ زوجی ابعاد و چالشهای هر بُعد با یکدیگر، شدت تأثیر عامل سطری را بر عوامل ستونی، بهصورت عددی میان 0 تا 4 در خانههای مربوط به آنها درج کنند؛ سپس مطابق با جدول 3، این اعداد، به اعداد فازی مثلثی تبدیل شدند. در مرحلۀ بعد، پس از جمعبندی و محاسبۀ میانگین حسابی نظرهای خبرگان و نرمالسازی ماتریس اولیۀ روابط مستقیم فازی، ماتریس روابط مستقیم فازی نرمالشده حاصل شد، بعد از نرمالسازی نظر خبرگان در رابطه با ابعاد، ماتریس T طبق روابط مرحلۀ چهارم تکنیک دیمتل فازی برای هرکدام از حدهای فازی (L، M و U) محاسبه شد و درنهایت با ترکیب سه ماتریس، ماتریس روابط مجموع نهایی T در قالب جدول 6 به دست آمد.
ابعاد |
اقتصادی |
فنی |
سازمانی-مدیریتی |
تأمینکننده |
اقتصادی |
(513/1، 117/1، 019/1) |
(779/305،1/0، 149/0) |
(724/1، 241/0، 09/0) |
(649/0، 221/0، 093/0) |
فنی |
(411/0، 095/0، 003/0) |
(397/1، 067/1، 004/1) |
(481/0، 121/0، 018/0) |
(397/0، 077/0، 007/0) |
سازمانی-مدیریتی |
(448/1، 118/0، 019/0) |
(538/0، 153/0، 041/0 ) |
(401/1، 068/1، 007/1) |
(437/0، 105/0، 015/0) |
تأمینکننده |
(612/1، 214/0، 087/0) |
(717/0، 266/0، 122/0) |
(692/0، 235/0، 099/0) |
(456/1، 088/1، 012/1) |
انسانی-اجتماعی |
(574/1، 182/0، 052/0) |
(658/0، 195/0، 044/0) |
(675/0، 239/0، 103/0) |
(586/0، 2/0، 089/0) |
فرآیندی |
(437/0، 127/0، 033/0) |
(489/0، 119/0، 022/0) |
(465/0، 106/0، 015/0) |
(426/0، 11/0، 024/0) |
بازاریابی-نهادی |
(608/0، 185/0، 058/0) |
(741/0، 255/0، 114/0) |
(675/0، 199/0، 063/0) |
(558/0، 134/0، 013/0) |
ابعاد |
انسانی-اجتماعی |
فرآیندی |
بازاریابی-نهادی |
|
اقتصادی |
(684/0، 247/0، 112/0) |
(709/0، 234/0، 089/0) |
(617/0، 199/0، 066/0) |
|
فنی |
(443/0، 112/0، 017/0) |
(471/0، 114/0، 019/0) |
(421/0، 108/0، 017/0) |
|
سازمانی-مدیریتی |
(467/0، 122/0، 038/0) |
(494/0، 122/0، 027/0) |
(413/0، 083/0، 01/0) |
|
تأمینکننده |
(586/0، 161/0، 032/0) |
(635/0، 178/0، 039/0) |
(572/0، 18/0، 059/0) |
|
انسانی-اجتماعی |
(476/1، 099/1، 015/1) |
(678/0، 247/0، 117/0) |
(579/0، 199/0، 084/0) |
|
فرآیندی |
(424/0، 092/0، 01/0) |
(374/1، 061/1، 005/1) |
(402/0، 088/0، 004/0) |
|
بازاریابی-نهادی |
(623/0، 184/0، 061/0) |
(711/0، 244/0، 113/0) |
(461/1، 086/1، 01/1) |
|
در ادامه، D (جمع سطرها) و R (جمع ستونها) محاسبه و با توجه به روش مرکز ناحیه، از حالت فازی خارج شدند. نتیجه بههمراه D+R و D-R در جدول 7 مشاهده میشود. اعداد منفی شاخص D-R نشاندهندۀ چالشهای تأثیرپذیر (معلول) و اعداد مثبت نشاندهندۀ چالشهای تأثیرگذارند (علت). برای اعتبارسنجی روش انجامشده، دادههای جمعآوریشده ازطریق پرسشنامه، با روش دیمتل سنتی نیز تحلیل شد که در جدول 7 و 8 مشاهده میشود. نتایج بررسی ابعاد نشان میدهد نوع متغیر (علی یا معلولی) تغییری نکرده است، اما در اولویتبندی ابعاد ازنظر تأثیرگذاری تغییر کرده است؛ برای مثال در روش دیمتل فازی، بُعد بازاریابی-نهادی تأثیرگذاری بیشتری نسبتبه بُعد تأمینکننده دارد، اما در روش دیمتل سنتی، بُعد تأمینکننده تأثیرگذاری بیشتری نسبتبه بُعد بازاریابی-نهادی دارد.
ابعاد |
خروجی روش دیمتل فازی |
خروجی روش دیمتل سنتی (غیرفازی) |
||||||||
Di |
Ri |
(Di) |
(Ri) |
D+R |
D-R |
(Di) |
(Ri) |
D+R |
D-R |
|
اقتصادی |
(677/4، 564/1، 618/0) |
(604/038،3/1، 27/0) |
286/2 |
637/1 |
923/3 |
649/0 |
929/1 |
888/2 |
817/4 |
959/0 |
فنی |
(021/3، 692/0، 085/0) |
(319/4، 360/1، 496/0) |
266/1 |
058/2 |
324/3 |
792/0- |
515/2 |
299/1 |
814/3 |
216/1- |
سازمانی-مدیریتی |
(198/3، 77/0، 158/0) |
(113/4، 208/1، 395/0 ) |
376/1 |
906/1 |
281/3 |
530/0- |
240/2 |
442/1 |
682/3 |
797/0- |
تأمینکننده |
(270/4، 321/1، 45/0) |
(509/3، 935/0، 253/0) |
014/2 |
565/1 |
579/3 |
448/0 |
742/1 |
448/2 |
190/4 |
705/0 |
انسانی-اجتماعی |
(225/4، 360/1، 503/0) |
(703/3، 016/1، 285/0) |
03/2 |
668/1 |
698/3 |
361/0 |
894/1 |
520/2 |
414/4 |
626/0 |
فرآیندی |
(017/3، 703/0، 112/0) |
(072/4، 2/1، 409/0) |
277/1 |
894/1 |
171/3 |
616/0- |
224/2 |
328/1 |
552/3 |
896/0- |
بازاریابی-نهادی |
(378/4، 288/1، 432/0) |
(465/3، 942/0، 251/0) |
032/2 |
552/1 |
585/3 |
480/0 |
755/1 |
374/2 |
129/4 |
619/0 |
به استناد برآیند نظر خبرگان در ارتباط میان ابعاد چالشهای پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار و دادههای جدول 6، نمودار علت و معلولی بهصورت شکل 4 ترسیم شد. همانطور که ملاحظه میشود، چالشهای اقتصادی تأثیرگذارترین و چالشهای فنی، تأثیرپذیرترین چالشها در پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار محسوب میشوند. همچنین، چالشهای اقتصادی تعامل بیشتری با چالشهای دیگر دارد؛ بنابراین وزن (اهمیت) این چالشها در سیستم بیشتر است. با توجه به این شکل، بُعد اقتصادی بر همۀ ابعاد تأثیرگذار است. بُعد بازاریابی با ابعاد تأمینکننده و انسانی-اجتماعی رابطۀ متقابل دارد و بر ابعاد سازمانی-مدیریتی، فرآیندی و بُعد فنی تأثیرگذار است. ابعاد تأمینکننده و انسانی-اجتماعی نیز در چنین وضعیتی قرار دارند. درنهایت، ابعاد سازمانی-مدیریتی، فرآیندی و فنی، ابعاد تأثیرپذیر سیستم، با یکدیگر رابطۀ متقابل دارند و از دیگر ابعاد تأثیر میگیرند.
شکل 4- روابط علت و معلولی ابعاد چالشهای پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار
Fig. 4- Cause and effect relationships of dimensions of the challenges of implementing sustainable supply chain management
به همین ترتیب، برای چالشهای هر بُعد، مقدار D، R و D+R و D-R محاسبه شد که در جدول 8 مشاهده میشود. ارزیابی روش با استفاده از روش دیمتل (غیرفازی) نشان میدهد نوع متغیر (علی یا معلولی) در چالشهای بُعد فرآیندی، فنی، اقتصادی، تأمینکننده و بازاریابی-نهادی تغییری نکرده است و رتبۀ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری چالشها نیز در هر دو روش یکسان است، اما در چالشهای بُعد سازمانی-مدیریتی و انسانی-اجتماعی چنین نیست؛ برای مثال در بُعد سازمانی-مدیریتی، نتایج دیمتل فازی نشان میدهد چالش سیاستهای سختگیرانه و موانع بوروکراتیک در سازمان (OM1)، از نوع معلول، ولی در روش دیمتل سنتی از نوع علتاند. چالش وجودنداشتن قوانین و مقررات زیستمحیطی در سازمان (OM3) در دیمتل فازی از نوع علت است، ولی در روش دیمتل سنتی از نوع معلول است. این نتایج نشان میدهد استفاده از روشها و رویکردهای مختلف، ممکن است نتایج متفاوتی بدهد و با توجه به اینکه در ارزیابی معیارهای کمی، فرآیندهای آماری در مراحل جمعآوری دادهها و محاسبات مستعد خطایند، چنین اشتباهاتی میتواند بیاطمینان را تشدید کند. به همین ترتیب، در ارزیابی معیارهای کیفی که معمولاً بهعنوان اصطلاحات زبانی تصمیمگیرندگان بیان میشود، قضاوت براساس دانش ناکافی و مبهم انجام میشود. برای غلبه بر این کاستیها، تئوری مجموعههای فازی این امکان را فراهم میکند تا بهطور انعطافپذیر با عدم قطعیت ناشی از دادههای اشتباه یا قضاوت ناکافی مقابله کنیم؛ بنابراین، محققان در این تحقیق، معتقدند که نتایج روش دیمتل فازی به واقعیت و دیدگاه خبرگان بیشتر نزدیک است.
ابعاد |
چالش |
خروجی روش دیمتل فازی |
خروجی روش دیمتل سنتی (غیرفازی) |
||||||
(Di) |
(Ri) |
D+R |
D-R |
(Di) |
(Ri) |
D+R |
D-R |
||
چالشهای فرایندی |
P1 |
081/1 |
821/1 |
902/2 |
739/0- |
275/2 |
073/1 |
348/3 |
202/1- |
P2 |
100/1 |
692/1 |
792/2 |
593/0- |
033/2 |
135/1 |
168/3 |
898/0- |
|
P3 |
958/1 |
418/1 |
377/3 |
540/0 |
606/1 |
488/2 |
094/4 |
882/0 |
|
P4 |
026/2 |
234/1 |
259/3 |
792/0 |
361/1 |
579/2 |
940/3 |
218/1 |
|
چالشهای فنی |
T1 |
268/3 |
818/2 |
086/6 |
450/0 |
478/3 |
272/4 |
750/7 |
794/0 |
T2 |
240/2 |
226/3 |
466/5 |
986/0- |
130/4 |
522/2 |
652/6 |
609/1- |
|
T3 |
353/2 |
824/2 |
177/5 |
472/0- |
572/3 |
675/2 |
247/6 |
897/0- |
|
T4 |
297/3 |
759/2 |
057/6 |
538/0 |
403/3 |
292/4 |
695/7 |
889/0 |
|
T5 |
028/3 |
559/2 |
587/5 |
470/0 |
037/3 |
859/3 |
896/6 |
822/0 |
|
چالشهای سازمانی - مدیریتی |
OM1 |
167/2 |
671/2 |
839/4 |
504/0- |
282/3 |
127/4 |
409/7 |
844/0 |
OM2 |
607/2 |
326/2 |
933/4 |
281/0 |
056/3 |
967/3 |
023/7 |
910/0 |
|
OM3 |
145/3 |
265/2 |
799/5 |
491/0 |
421/3 |
728/2 |
149/6 |
692/0- |
|
OM4 |
575/2 |
883/2 |
458/5 |
307/0- |
809/3 |
490/3 |
299/7 |
319/0- |
|
OM5 |
924/2 |
343/2 |
267/5 |
580/0 |
077/3 |
163/3 |
240/6 |
086/0 |
|
OM6 |
170/2 |
711/2 |
881/4 |
541/0- |
635/3 |
805/2 |
440/6 |
830/0- |
|
چالشهای اقتصادی |
E1 |
653/0 |
741/1 |
394/2 |
088/1- |
192/2 |
582/0 |
773/2 |
610/1- |
E2 |
390/1 |
124/1 |
514/2 |
266/0 |
263/1 |
659/1 |
922/2 |
396/0 |
|
E3 |
675/1 |
853/0 |
528/2 |
822/0 |
864/0 |
078/2 |
942/2 |
214/1 |
|
چالشهای تأمینکننده |
S1 |
446/2 |
006/2 |
452/4 |
440/0 |
171/3 |
308/4 |
479/7 |
136/1 |
S2 |
800/2 |
236/2 |
036/5 |
564/0 |
702/3 |
350/4 |
053/8 |
648/0 |
|
S3 |
091/2 |
383/2 |
474/4 |
291/0- |
973/3 |
110/3 |
083/7 |
862/0- |
|
S4 |
603/2 |
153/2 |
756/4 |
451/0 |
357/3 |
564/4 |
921/7 |
206/1 |
|
S5 |
424/1 |
588/2 |
013/4 |
164/1- |
179/4 |
051/2 |
229/6 |
128/2- |
|
چالشهای انسانی - اجتماعی
|
HS1 |
315/1 |
742/1 |
057/3 |
426/0- |
904/2 |
676/3 |
580/6 |
772/0 |
HS2 |
976/1 |
481/1 |
457/3 |
496/0 |
716/2 |
228/3 |
944/5 |
512/0 |
|
HS3 |
093/2 |
554/1 |
647/3 |
538/0 |
767/2 |
329/3 |
096/5 |
438/0- |
|
HS4 |
342/1 |
872/1 |
215/3 |
530/0- |
370/3 |
197/3 |
566/6 |
173/0- |
|
HS5 |
259/1 |
643/1 |
643/3 |
383/0- |
957/2 |
997/2 |
954/5 |
040/0 |
|
HS6 |
904/1 |
598/1 |
502/3 |
306/0 |
966/2 |
253/2 |
219/5 |
713/0- |
|
چالشهای بازاریابی - نهادی |
MI1 |
078/1 |
096/2 |
174/3 |
018/1- |
207/2 |
841/0 |
048/3 |
366/1- |
MI2 |
336/2 |
699/1 |
035/4 |
637/0 |
678/1 |
636/2 |
314/4 |
957/0 |
|
MI3 |
133/2 |
752/1 |
885/3 |
380/0 |
859/1 |
268/2 |
126/4 |
409/0 |
شکل 5 به استناد برآیند نظر خبرگان در ارتباط میان چالشهای مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار در هر بُعد و دادههای جدول 7، ترسیم شد. مطابق با شکل 5، در بُعد اقتصادی، چالش سرمایهگذاری اولیۀ بالا در فنآوریهای جدید و نبود اطمینان دربارۀ بازگشت سرمایه (E2)، با وجودنداشتن سیاستهای حمایتی دولت برای پیادهسازی شیوههای پایداری و بیثباتی سیاسی (E3) رابطۀ متقابل دارند و این دو چالش باعث کمبود سرمایه برای انجام فعالیتهای تحقیق و توسعه، نوآوری (محدودیتهای مالی) (E1) میشوند. در بُعد بازاریابی-نهادی، مشخصنبودن نیازهای مشتری و کمبود تقاضای بازار برای محصولات سبز (MI2)، باعث رقابتنکردن در بازار دربارۀ محصولات سبز (MI1) و نبود فشار و سیستم حقوقی غیرمساعد و نبود حمایت و راهنمایی مقامات نظارتی (MI3) میشود و نبود فشار و سیستم حقوقی غیرمساعد و نبود حمایت و راهنمایی مقامات نظارتی (MI3)، باعث رقابتنکردن در بازار دربارۀ محصولات سبز (MI1) میشود. در بُعد تأمینکننده، آگاهینداشتن از شیوههای پایداری در بین تأمینکنندگان و تعهدنداشتن تأمینکننده به محصولات سبز (S2)، بر وجودنداشتن یک سیستم مناسب اندازهگیری عملکرد تأمینکنندگان (S1) و کمبود تأمینکنندگان پایدار (S4) تأثیر میگذارد و هر سۀ این چالشها بر ترس از کار اضافی و اکراه تأمینکننده برای تغییر بهسمت پایداری (S3) و اجرای ضعیف شیوههای لجستیک معکوس (S5) تأثیرگذارند. ارتباطات متقابل بین این چالشها نیز در شکل مشاهده میشود. در بُعد چالشهای انسانی-اجتماعی، نگرش منفی نسبتبه مفاهیم پایداری و آگاهینداشتن از منافع اقتصادی (HS3)، بر فقدان مهارتهای کارآفرینی و تفکر خارج از چارچوب در بین مدیران و کارکنان (HS2) و نبود آموزش و فقدان تخصص فنی کارکنان دربارۀ شیوههای سبز در زنجیرۀ تأمین (HS6) تأثیر میگذارد و این سه چالش بر چالشهای ترس از کار اضافی و از دست دادن انعطافپذیری و مقاومت کارکنان در برابر تغییر (HS1)، نبود یا فقدان مسئولیت اجتماعی شرکتها (HS5) و موانع اجتماعی و نبود فرهنگ حرفهای و سبز در سازمان (HS4) تأثیرگذارند. در بُعد چالشهای سازمانی-مدیریتی، نبود تعهد و حمایت مدیریت ارشد و سهامداران از اجرای شیوههای پایدار مدیریت زنجیرۀ تأمین (OM5)، بر تناسبنداشتن ساختار سازمانی شرکتها برای پذیرش مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار (OM2) و وجودنداشتن قوانین و مقررات زیستمحیطی در سازمان (OM3) تأثیر میگذارد و این سه چالش، بر چالشهای سیاستهای سختگیرانه و موانع بوروکراتیک در سازمان (OM1)، نبود اعتماد به تسهیم اطلاعات و تشکیل سرمایهگذاری مشترک در بین اعضای زنجیرۀ تأمین (OM4)، فقدان برنامهریزی استراتژیک و ناهماهنگی اهداف استراتژیک (اهداف کوتاهمدت در مقابل بلندمدت) (OM6) تأثیر میگذارند. در بُعد چالشهای فرآیندی، فقدان سیستم اطلاعاتی یکپارچه (P3)، نبود روشهای استاندارد و راهنمای کافی برای اجرای شیوههای پایداری در زنجیرۀ تأمین (P4) با یکدیگر رابطۀ متقابل دارند و این چالشها بر پیچیدگی فرآیندهای سبز و طراحی سیستم برای کاهش مصرف منابع و انرژی (P1) و وجودنداشتن سیستمهای اندازهگیری عملکرد پایداری در سازمان (P2) تأثیر میگذارند. درنهایت در بُعد چالشهای فنی، محبوبیت فنآوریهای سنتی و مقاومت در برابر پذیرش فناوریهای پیشرفته (T4)، بر کمبود امکانات بازیافت و استفادۀ مجدد در سازمانها (T1) و در دسترس نبودن سیستم حمل و نقل سبز (T5) تأثیر میگذارند. همچنین این سه چالش بر کسبنکردن گواهینامۀ بینالمللی محیطزیست (T2) و فقدان اجرای فناوریهای پیشرفتۀ دیجیتال و پاک در سازمان (T3) نیز تأثیر میگذارند.
شکل 5- روابط علی و معلولی بین چالشهای پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار
Fig. 5- Cause and effect relationships between the challenges of implementing sustainable supply chain management
یافتههای این تحقیق نشان داد چالشهای اقتصادی، تأثیرگذارترین و مهمترین چالشها در پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار محسوب میشوند. در این بُعد، چالش سرمایهگذاری اولیۀ بالا در فنآوریهای جدید با وجودنداشتن سیاستهای حمایتی دولت و بیثباتی سیاسی رابطۀ متقابل دارند و این دو باعث کمبود سرمایه برای انجام فعالیتهای تحقیق، توسعه و نوآوری میشوند. امور اقتصادی برای حمایت از زیرساختها، اطلاعات مورد نیاز و نیروی انسانی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار ضروری است. شرکتها برای اجرای فعالیتهای مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار، به حمایتهای خارجی، تخصیص بودجه و دیگر منابع نیاز دارند. فناوری پارک، تولید ناب، لجستیک معکوس، سیستمهای اطلاعاتی و فناوری کارآمد، توسعۀ محصول سبز، خرید سبز، اتخاذ سیستم مدیریت محیطزیست ایزو 14001، سواد محیطزیست برخی از محرکهای مهم شیوههای پایداریاند که برای همۀ آنها به بودجه نیاز است. آموزش نیروی کار و اعضای زنجیرۀ تأمین برای بالابردن سطح سواد زیستمحیطی آنها نیز، برای مدیریت کارآمد و درنهایت سودآوری مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار بسیار مهم است. با این حال، همۀ این موارد برای اجرای موفقیتآمیز، به حمایت اقتصادی دولت و سرمایهگذاران نیاز دارند.
یکی دیگر از ابعاد تأثیرگذار بُعد بازاریابی-نهادی است که در این بُعد، مشخصنبودن نیازهای مشتری و کمبود تقاضای بازار برای محصولات سبز، باعث رقابتنکردن در بازار، دربارۀ محصولات سبز، نبود فشار و سیستم حقوقی غیرمساعد و نبود حمایت و راهنمایی مقامات نظارتی میشود و این چالش، باعث رقابتنکردن در بازار دربارۀ محصولات سبز میشود. مشتری جوهرۀ هر کسبوکار است. کسبوکارها باید محصولاتی را طراحی و تولید کنند و خدماتی ارائه دهند که نیازها و انتظارات مشتریان را برآورده میکند. آگاهی زیستمحیطی مصرفکنندگان، یکی از مهمترین نیروهای محرک شرکتها برای مدیریت محیطزیست است. مشتریان آگاه ازنظر محیطزیست باید دربارۀ نوع مواد استفادهشده در محصول و تولید، روند تولید، مصرف انرژی، آب برای تولید و حتی شرایط حمل و نقل و توزیع محصول و همچنین تأثیر استفاده از آنها سؤال کنند. سازمانها نمیتوانند تقاضای بازار را برای محصولات سبز و فرآیندهای سبز مرتبط را به روشنی ارزیابی کنند، مگر اینکه مشتریان تقاضای صریح محصولات و فرآیندهای «سبز» را داشته باشند. اگر مصرفکنندگان «سبز» باشند ، «سبزشدن» کسبوکار سودآور خواهد بود. نبود تقاضای مشتری برای محصولات و روشهای دوستدار محیطزیست، مانع درخور توجهی در برابر برنامۀ مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار است.
سومین بُعد تأثیرگذار، بُعد تأمینکننده است که در آن آگاهینداشتن از شیوههای پایداری در بین تأمینکنندگان و تعهدنداشتن تأمینکننده به محصولات سبز، بر وجودنداشتن یک سیستم مناسب اندازهگیری عملکرد تأمینکنندگان و کمبود تأمینکنندگان پایدار تأثیر میگذارد و هر سۀ این چالشها باعث ایجاد ترس از کار اضافی و اکراه تأمینکننده برای تغییر بهسمت پایداری و اجرای ضعیف شیوههای لجستیک معکوس میشوند. به عبارت دیگر، برای دستیابی به عملکرد زیستمحیطی مطلوب و اجرای موفق لجستیک معکوس، مهارتها و دانش تأمینکنندگان ضروری است. نیاز به سواد زیستمحیطی در کل سازمان گسترش مییابد و از بالادست به پاییندست میرسد؛ از این رو، سطح پایین «سواد زیستمحیطی» در میان شرکای زنجیرۀ تأمین، یکی از موانع اصلی برنامههای مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار است. از سوی دیگر، لجستیک معکوس تا حد زیادی با تمام فرایندها و روشهای مرتبط با استفادۀ مجدد از محصولات استفادهشده برای دستیابی به منافع اقتصادی و زیستمحیطی سروکار دارد. لجستیک معکوس میتواند با بازیابی محصولات برگشتی برای استفادۀ مجدد، تولید مجدد، بازیافت یا ترکیبی از این گزینهها برای افزودن ارزش به محصول، به منافع اقتصادی و اجرای همان موارد بهطور مستقیم، به منافع زیستمحیطی نیز منجر شود.
از دیگر یافتههای تحقیق، تأثیرپذیری بعد سازمانی- مدیریتی بود و در این بُعد نبود تعهد و حمایت مدیریت ارشد بر تناسبنداشتن ساختار سازمانی شرکتها و وجودنداشتن قوانین و مقررات زیستمحیطی در سازمان تأثیر میگذارد و این سه چالش بر چالشهای سیاستهای سختگیرانه و موانع بوروکراتیک در سازمان، اعتمادنداشتن به تسهیم اطلاعات و تشکیل سرمایهگذاری مشترک در بین اعضای زنجیرۀ تأمین و فقدان برنامهریزی استراتژیک تأثیر میگذارند. به این چالشها در پژوهشهای سونی و همکاران (2020)، زاید و یاسین (2021)، بیگ و همکاران (2020)، چیرا و همکاران (2021)، موکتدیر و همکاران (2018)، داب و گاواند (2016) و بسیاری از پژوهشهای دیگر اشاره شده است. موفقیت هر اقدام زیستمحیطی بهطور چشمگیری، به سطح بلوغ رهبری و تعهد مدیریت ارشد متکی است. بدون تعهد مستمر مدیریت ارشد، اجرای هرگونه فرآیند یا رویهکاری در سازمان، در کوتاهترین زمان از بین میرود؛ زیرا فاقد حمایت، مشارکت و رهبری فعال مدیریت ارشد و علاقۀ آنها به سیستمها و فرآیندهای جدید است. تعهدنداشتن از سوی مدیریت ارشد، یک مانع اصلی برای موفقیت در پذیرش شیوههای کسبوکار پایدار است. مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار، به یک تغییر اساسی در طرز فکر و عمل نیاز دارد. بسیاری از نویسندگان دربارۀ نقش مدیریت عالی در تعیین اقدامات پیشگیرانۀ زیستمحیطی یک سازمان بحث کردهاند. دامنۀ مدیریت زیستمحیطی و میزان سرمایهگذاریهای محیطی، ناگزیر به نگرش مدیریت عالی به مسائل زیستمحیطی بستگی دارد. از سوی دیگر، بسیاری از عوامل مانند قانونگذاری، فشار ذینفعان، فرصتهای اقتصادی و انگیزههای اخلاقی، سازمانها را در توسعه و استفاده از استراتژیهای زیستمحیطی سوق داده است. نبود برنامهریزی استراتژیک، یک مانع درخور توجه در برابر برنامههای مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار عمل میکند. مهم است که نقش برنامهریزی استراتژیک، برای هر مفهوم جدیدی نهادینه و در تجارت روزمره، گنجانده شود. در اصل، این امر مستلزم تغییر پارادایم از رویکرد فعلی «درمان» به رویکرد «پیشگیرانه» است تا بتواند از مزایای زیستمحیطی و اقتصادی برنامههای مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار بهرهمند شود.
6- نتیجهگیری
هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و ارائۀ الگوی علی و معلولی چالشهای پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار در صنایع تولیدی آلاینده و بهطور خاص، کارخانههای شیشۀ اردکان یزد است. در این پژوهش ابتدا با بهکارگیری روش فراترکیب، مطالعات و مقالات مرتبط با موضوع بررسی و با نظر اعضای تیم پژوهش و تأیید خبرگان، الگوی چالشهای پیادهسازی تدوین شد که این الگو 32 چالش در 7 بُعد دارد؛ سپس با استفاده از پرسشنامۀ مقایسات زوجی و تحلیل آن با استفاده از روش دیمتل فازی، روابط این چالشها شناسایی شدند. با توجه به نتایج به دست آمده، در بُعد فرآیندی، چالش «فقدان روشهای استاندارد و راهنمای کافی برای اجرای شیوههای پایداری در زنجیرۀ تأمین» و «پیچیدگی فرآیندهای سبز و طراحی سیستم برای کاهش مصرف منابع و انرژی» به ترتیب تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین چالشاند. در بُعد فنی، چالش «محبوبیت فنآوریهای سنتی و مقاومت در برابر پذیرش فناوریهای پیشرفته»، تأثیرگذارترین و «کسبنکردن گواهینامۀ بینالمللی محیطزیست» (برای مثال ایزو 14001)، تأثیرپذیرترین چالش محسوب میشوند. در بُعد سازمانی-مدیریتی، چالش «نبود تعهد و حمایت مدیریت ارشد و سهامداران از اجرای شیوههای پایدار مدیریت زنجیرۀ تأمین» و «فقدان برنامهریزی استراتژیک و ناهماهنگی اهداف استراتژیک (اهداف کوتاهمدت در مقابل بلندمدت)» به ترتیب تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین چالشاند. در بُعد اقتصادی، «وجودنداشتن سیاستهای حمایتی دولت برای پیادهسازی شیوههای پایداری و بیثباتی سیاسی» و «کمبود سرمایه برای انجام فعالیتهای تحقیق و توسعه، نوآوری (محدودیتهای مالی)»، در بُعد تأمینکننده، «آگاهینداشتن از شیوههای پایداری در بین تأمینکنندگان و تعهدنداشتن تأمینکننده به محصولات سبز» و «اجرای ضعیف شیوههای لجستیک معکوس»، بُعد انسانی-اجتماعی، «نگرش منفی نسبتبه مفاهیم پایداری و آگاهینداشتن از منافع اقتصادی» و «موانع اجتماعی و نبود فرهنگ حرفهای و سبز در سازمان» و درنهایت در بُعد بازاریابی-نهادی، چالشهای «مشخصنبودن نیازهای مشتری و کمبود تقاضای بازار برای محصولات سبز» و «رقابتنکردن در بازار دربارۀ محصولات سبز»، به ترتیب تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین چالش در پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار محسوب میشوند. اگرچه چالشهایی که بیان شد، از مهمترین چالشهای مؤثر در پیادهسازی مدیریت زنجیرۀ تأمین پایدار در کارخانههای شیشۀ اردکان یزد محسوب میشوند، این صنعت برای رقابت در کلاس جهانی، باید با محور قرار دادن مهمترین چالشها، به همۀ چالشهای شناساییشده توجه کافی داشته باشد. استفاده از دستورالعملهای مشخص و چکلیست چالشهای مؤثر در هنگام تصمیمگیری، کار تصمیمگیری را آسانتر و قدرت اجرای تصمیمگیری را بیشتر میکند؛ بنابراین پیشنهاد میشود براساس چالشها و میزان اهمیت آنها، که در این پژوهش شناسایی شدند، دستورالعملها و چکلیستهایی تهیه شود و در اختیار مدیران اجرایی قرار گیرد. از محدودیتهای مهم این تحقیق، جامعۀ آماری پژوهش است که در یکی از مجتمعهای شیشهسازی انجام گرفت و این موضوع تعمیمپذیری نتایج را محدود میکند. با توجه به اینکه تحقیق حاضر بهدنبال بررسی روابط بین چالشها بود، بنابراین استفادهنکردن از روشهای وزندهی و اولویتبندی چالشها، یکی دیگر از محدودیتهای تحقیق به شمار میآید. در راستای رفع این محدودیتها، به محققان آینده پیشنهاد میشود که در این زمینه، پژوهشی در صنایع دیگر انجام شود تا بتوان نتایج بهتر و مناسبتری را استخراج و درنهایت الگوی جامعتری را طراحی کرد؛ زیرا صنایع مختلف، مشخصهها و چالشهای متفاوت و خاص خود را دارند. همچنین پیشنهاد میشود، نامگذاری و دستهبندی ابعاد با استفاده از روشهای پیمایشی و کمّی، مانند روش تحلیل خوشهای و ... انجام گیرد. پژوهشگران آینده میتوانند تعیین روابط بین چالشها را با استفاده از تکنیکهای موجود در این زمینه، مانند مدلسازی ساختاری-تفسیری، فرآیند تحلیل شبکهای، نقشۀ شناختی و ... در تئوری مختلف فازی (نوع 2، مردد، نتروسوفیک و ...) و اعداد Z، G و R و نیز میزان اهمیت چالشها را با استفاده از تکنیکهایی مانند فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی، آنتروپی، بهترین و بدترین فازی و ... انجام دهند.
[i] Rajabipoor Meybodi et al
[ii] Chandra and Grabis
[iii] Stadtler
[iv] Ruiz-Benítez et al
[v] Mani et al.
[vi] Ageron et al.
[vii] Chirra et al.
[viii] Lizot et al.
[ix] Shibin et al.
[x] Lewin’s
[xi] Mont et al.
[xii] Fedotkina et al.
[xiii] Haleem et al.
[xiv] Fuzzy DEMATEL
[xv] Tseng et al.
[xvi] Baig et al.
[xvii] Triple Bottom Line
[xviii] Negi & Anand
[xix] Narayananet al.
[xx] Hoffa-Dabrowska & Grzybowska
[xxi] Gupta et al.
[xxii] Soni et al.
[xxiii]Zayed & Yaseen
[xxiv] Al-Refaie et al.
[xxv] Rahman et al.
[xxvi] Narimissa et al.
[xxvii] Tumpa et al.
[xxviii] Moktadir et al.
[xxix] Majumdar & Sinha
[xxx] Jia et al.
[xxxi] Dube & Gawande
[xxxii] Khanifar & Muslemi
[xxxiii] Sandelowski et al.
[xxxiv] Lin
[xxxv] CASP
[xxxvi] Wang et al
[xxxvii] Govindan wt al
[xxxviii] Al Zaabi et al
[xxxix] Mudgal et al
[xl] Ghadge et al
[xli] Giunipero et al
[xlii] Mathiyazhagan et al
[xliii] Walker et al