نوع مقاله : مقاله پژوهشی- فارسی
نویسندگان
1 گروه برنامه ریزی، دفتر برنامه ریزی و بودجه، استانداری یزد، یزد، ایران
2 گروه مهندسی صنایع، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران
3 گروه بهره وری، بخش طراحی سیستم، شرکت سامان آوران توسعه، یزد، ایران
4 گروه پژوهشی پویایی شناسی سیستم ها، دانشکده مدیریت، موسسه آموزش عالی امام جواد)ع( یزد، یزد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Purpose: In this paper, a new comprehensive model has been developed to guide organizations regarding the establishment of a productivity management system with all essential elements and relations. Using the knowledge available in the literature and expert views, this research has tried to propose an evaluation scheme to measure the maturity of the system in Iranian organizations.
Design/Methodology/Approach: This study is typically an applied-developmental research as it introduces a framework for the assessment of productivity management systems in Iranian companies (developmental) and also attempts to offer a method for solving or simplification the complex, chronic problem of productivity in Iranian businesses (applied). From another perspective, the current research should be regarded as a qualitative research approach that seeks to describe and explain the phenomenon of productivity management system maturity based on an analysis of both quantitative and qualitative data. The main strategy adopted in identifying conceptual elements concerning the productivity management system has been encoding. The primary signs of conceptual elements have been identified with a systematic search of databases containing scientific documents and reports on one hand and during interviews with experts on the other. The main concepts and categories about the topic have been extracted through a combination of homogeneous signs.
Findings: Four categories were identified in the encoding process (labelled as four modules of the productivity management system) and 18 concepts underlying such categories were included within the four modules. Then, 76 signs were extracted from the analysis of documents and interviews as peripheral aspects or features expected from the corresponding elements. Accordingly, the first step in the establishment of a productivity management system in an organization was to provide the infrastructures required for the managerial subsystem. Next, the main processes of productivity needed to be activated based on the available or generated infrastructures. In the third step, the appropriate measures had to be taken to guarantee the sustainability of the subsystem and ensure its constant growth and development. Finally, the impacts of the establishment of the productivity management system were expected to be evaluated to indicate the extent to which the attempts made have helped to meet the various needs of different groups of extra-organizational beneficiaries (including environmental activists and local community members).
Social implications: Constant enhancement of productivity as one of the most significant aims of any organization, requires the establishment of a series of factors and elements that make up an organization’s productivity biome, all the aspects and layers of which need to be shaped correctly. Such a requirement can be operationalized in an organization only through the establishment of a comprehensive productivity management system, a managerial system that has not been considered accurately and practically so far in the rich literature review concerning the subject of productivity. This study was conducted to eliminate this research and administrative gap and plotted the conceptual map of such a structure through the extraction of signs of the conceptual elements concerning the managerial system using scientific documents and interviews with experts. By developing organizations that perform their activities more productively, they are more successful in achieving their goals. Therefore, people will also benefit from the performance of this productive organization and will be more satisfied.
Originality/value: This study has proposed a conceptual map for productivity management systems through the extraction of signs of the conceptual elements concerning the managerial system using scientific resources and interviews with experts. It has also proposed a comprehensive model showing how the productivity management system could be established in an Iranian organization using procedural documents such as the administrative guidance developed by the National Productivity Organization. The validity of the model (referred to as i-MAPS) was confirmed through the formulation and administration of the evaluation logic for the measurement of the maturity of the system and its pilot implementation in some private and public organizations in Yazd Province. The maturity of an organization in the establishment and utilization of the productivity management system can be analyzed using the developed model. Besides, the measures can be taken based on instructions extracted from the model contents to increase the organization’s success in the roadmap and to overcome probable challenges and obstacles.
کلیدواژهها [English]
1- مقدمه
بهرهوری را باید یکی از کلیدیترین سنجههای مطرحشده در اقتصاد دانست که معیاری درخور توجه برای تعیین استاندارد زندگی جوامع و میزان توسعهیافتگی یا عقبماندگی کشورها محسوب میشود (درودی و همکاران[i]، 1401؛ کیم و لویزا[ii]، 2019). میزان اهمیت و برجستگی کارکردهای موردانتظار از این پدیدۀ مدیریتی، تا حدی است که امروزه ازنظر بسیاری از تحلیلگران و متفکران اقتصادی و سازمانی، تلاش برای ارتقای پایدار بهرهوری، یکی از مهمترین اهداف رهبران و مدیران به شمار میآید (محمدوند و همکاران[iii]، 1400) و حتی پارهای از این صاحبنظران، تحقق این هدف را مهمترین مسئولیت و کلیدیترین وظیفۀ مدیران دانستهاند (حمیدی و همکاران[iv]، 1401). در سطح ملی نیز توسعة بهرهوری، مسیری مطمئن و بهینه را در راستای رسیدن به رشد اقتصادی پایدار و همچنین تحقق اهداف بلندمدت کشورها در حوزههای مختلف غیراقتصادی، ایجاد میکند (مهرگان و همکاران[v]، 1398).
طبیعی است که حرکت پایدار و مطمئن بهسوی اهداف بهرهوری، مستلزم وجود عناصر، ساختارها، فرایندها، نگرشها، زیرساختها و عوامل متعددی است (دیلوکر و سیورسون[vi]، 2021) که با عنوان کلیدی «نظام مدیریت بهرهوری» شناخته میشود. از سوی دیگر باید پذیرفت که ارزیابی سطح بلوغ سازمانها در زمینۀ استقرار نظام مدیریت بهرهوری، مستلزم وجود ابزارها و روششناسی ویژهای است که برای همین هدف طراحی شده باشند؛ ضمن آنکه ضروری است اینگونه ابزارها متناسب با اقتضائات و مختصات سازمانهای هدف، تنظیم و تعدیل شوند (کریمی شهابی و همکاران[vii]، 1395). چنین مجموعهای از روشها، ابزارها و سنجههای بومیشده و استاندارد، در قالب مدلی جامع و یکپارچه تنظیم میشود (درودی و همکاران، 1401؛ ابراهیمی و همکاران[viii]، 1399) تا تمامی وجوه مورد انتظار از نظام مدیریت بهرهوری در قلمروی سازمانی را پوشش دهد، برای سنجش بلوغ هرکدام از آنها نیز معیار متناسب ارائه دهد و مسیر حرکت سازمان را در چارچوب بهرهوری تنظیم کند (جمشیدی و همکاران[ix]، 1400؛ محمدی زنجیرانی و پهلوانزاده[x]، 1398).
بخش مهمی از دلایل ضرورت طراحی چنین مدلی را باید به فضای کنونی جامعة اقتصادی ایران مرتبط دانست که تحت تأثیر فشارهای گوناگونی، ازجمله تحریمهای ناجوانمردانۀ بینالمللی و همچنین ناکارآمدیهای مزمن این پیکره، سالهاست که با بحران بهرهوری روبهرو است. مطابق با آمارهای ارائهشده از سوی مراجع رسمی ملی و بینالمللی، سهم بهرهوری از رشد اقتصادی بلندمدت در کشور طی سالهای اخیر، بسیار ناچیز و رشد آن نزدیک به صفر بودهاست و مطابق با نمودار شکل (1)، چنین پیشبینی میشود که تا سال 2030 نیز، شاخصهایی از قبیل بهرهوری کل عوامل، بهرهوری سرمایه و بهرهوری نیروی کار، فاقد رشد درخور توجه خواهند بود (سازمان ملی بهرهوری ایران[xi]، 1400).
شکل 1- نمودار روند رشد شاخصهای بهرهوری ایران (سازمان ملی بهرهوری ایران، 1400)
Fig. 1- The growth trend of Iran's productivity indicators
بررسیهای نظاممند در پایگاههای اطلاعاتی، حاوی اسناد و گزارشهای علمی، حاکی از آن است که مطالعات نسبتاً پرشماری در زمینۀ طراحی مدل بهرهوری برای سازمانهای ایرانی انجام شده است (مانند جمشیدی و همکاران، 1400؛ رجبیان و الوانی[xii]، 1399؛ صادق و همکاران[xiii]، 1398؛ اسماعیلپور و همکاران[xiv]، 1395؛ فقیهی و موسوی کاشی[xv]، 1389). علاوه بر آنکه برخی از محققان (از قبیل مطلق و همکاران[xvi]، 1392؛ نصراله پورشیروانی و همکاران[xvii]، 1394) جوایز بهرهوری را در کشورمان (مانند جایزۀ بهرهوری و تعالی سازمانی) بهصورت علمی تحلیل کردهاند. در سطح بینالمللی نیز، مطالعاتی ناظر بر پدیدۀ بلوغ بهرهوری انجام شده است که از آن میان به تحقیقات گزارششدۀ تاکهارا و شیراساکا[xviii] (2019)، پرندپکسمسنت و چروئنپرنپتنا[xix] (2019)، کوزیرازکا[xx] (2017)، لیندمولدر[xxi] (2015)، یاپسلودوس و دومینگو[xxii] (2011) اشاره میشود که کوشیدهاند ترکیبی از مفاهیم بهرهوری و بلوغ را در قالب مدلها یا الگوها ارائه دهند.
با وجود این سابقۀ پژوهشی نسبتاً غنی، آنچه پژوهشگران کمتر به آن توجه کردهاند، طراحی مدلی بوده است که بتواند متناسب با مقتضیات و الزامات محیط کسبوکار در جامعۀ معاصر ایران، تمامی ارکان و عناصر تأثیرگذار بر جریان ارتقای بهرهوری را بهصورت جامع و منسجم پوشش دهد و چگونگی حرکت سازمانها را در این مسیر، با رویکرد بلوغ سازمانی تشریح کند. مطالعۀ حاضر با هدف رفع این شکاف تحقیقاتی و برآوردهکردن این نیاز راهبردی طراحی شده است تا به روشی علمی و نظاممند، مدلی را برای سنجش بلوغ نظام مدیریت بهرهوری در سازمانهای ایرانی ارائه دهد. برای این منظور و در ادامۀ گزارش حاضر، پس از تبیین خلاصۀ مبانی نظری مرتبط با موضوع مطالعه، روششناسی پژوهش تشریح خواهد شد و سپس یافتههای حاصل از این تحقیق ارائه میشود. در پایان نیز پس از جمعبندی نهایی، نتایج و مقایسۀ آنها با تحقیقات قبلی، مجموعهای از پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی براساس یافتهها و محدودیتهای مطالعه، مطرح خواهد شد.
2- پیشینۀ نظری
بنا بر گزارشها و اسناد معتبر موجود، تاریخچۀ اصطلاح بهرهوری، منتسب به قرن هجدهم میلادی است (کیم و لویزا، 2019). درواقع، سابقۀ طولانی این واژه، اهمیت باستانی این پدیده را در نظامهای اقتصادی و مکاتب توسعه نشان میدهد (اسماعیلپور و همکاران، 1395). با وجود این تاریخچۀ غنی و پرسابقه، به نظر میرسد که بر سر ارائۀ تعریفی همهپذیر از این اصطلاح، هنوز توافق کامل میان متفکران و صاحبنظران عرصههای مختلف علم حاصل نیامده باشد (اعتضادی و همکاران[xxiii]، 1400)؛ زیرا عدهای از متخصصان علم اقتصاد و با رویکردی فنی، بهرهوری را معادل استفادۀ بهینه از امکانات بالقوه و بالفعل با حداقل هزینه و در کوتاهترین زمان ممکن تعریف کردهاند (حمیدی و همکاران، 1401؛ منصوری[xxiv]، 1397)، در حالی که پژوهشگران حوزۀ مدیریت، پدیدۀ بهرهوری را دستکم دارای دو بعد مکمل میدانند که یکی را کارایی (انجام درست کارها) و دیگری را اثربخشی (انجام کارهای درست) نامیدهاند (درودی و همکاران، 1401؛ محمدوند و همکاران، 1400). از سوی دیگر، طرفداران رویکرد فرهنگی- اجتماعی به بهرهوری، این مفهوم را به دیدگاه فکری و سبک زندگی مبتنی بر بهبود مستمر منتسب دانستهاند (ماستوفا و همکاران[xxv]، 2022؛ محمدوند و همکاران، 1400؛ کریمی شهابی و همکاران، 1395).
در تبیین چرایی توجه به پدیدۀ بهرهوری، لازم است که به پیامدهای مورد انتظار از این جریان، در لایههای گوناگون توجه شود، همچون در سطح فردی، اهدافی از قبیل ارتقای درآمد، افزایش رفاه، استفادۀ بهینه از منابع و رشد که پژوهشگران و صاحبنظران، آنها را بهعنوان کارکردهای مورد انتظار از بهرهوری معرفی کردهاند. در لایۀ سازمانی هم اهدافی شامل رشد سودآوری، بهبود نوآوری، ارتقای تعهد کارکنان، کاهش هزینه، رشد کیفیت، گسترش بازارها، ارتقای رضایت ذینفعان، کاهش شکایات، افزایش رقابتپذیری و... برای رویکرد ارتقای بهرهوری اعلام شده است. در سطح ملی نیز، به مفاهیمی از قبیل توسعهیافتگی، پیشرفت، اشتغال، سرمایۀ اجتماعی، قدرت اقتصادی و... بهعنوان اهداف و کارکردهای نظام بهبود بهرهوری اشاره شده است (کیم و لویزا، 2019؛ فاسوت[xxvi]، 2013؛ درودی و همکاران، 1401؛ سیفالهی[xxvii]، 1400؛ اسماعیلپور و همکاران، 1395؛ اعتضادی و همکاران، 1400؛ علوی نامور و همکاران[xxviii]، 1400؛ مطلبی ورکانی و همکاران، 1398).
بیشک، ارتقای بهرهروی در سطوح مختلف سازمانی، گروهی و فردی به عوامل مختلفی بستگی دارد و نیازمند اصلاح ساختارها و فرایندهای متعدد است (حمیدی و همکاران، 1401) که لازم است مجموعۀ آنها در قالب مدلی جامع و یکپارچه تحلیل و دربارۀ آنها برنامهریزی شود. طبیعی است که طراحی چنین مدلی با پیچیدگی و چالشهای متعددی روبهرو خواهد بود؛ زیرا چنین مأموریتی از یکسو با پیچیدگی ذاتی نیروی انسانی و بهویژه سیستمهای چندذهنی مواجه است و از طرف دیگر، با روابط روانشناختی و مسائل اجتماعی-فرهنگی دست به گریبان به نظر میرسد که مستلزم بهرهمندی از نگرش سیستمی خواهد بود (مهرگان و همکاران، 1398). نکتۀ مهم دیگر اینکه چنین مدلی باید متناسب با شرایط محیطی بنگاه، در سطوح کلان و عملیاتی باشد؛ بهطوری که مدل بهرهوری بتواند متغیرهای محیطی از قبیل عوامل فناورانه، شرایط سیاسی، اوضاع اقتصادی، فضای فرهنگی و... را به صورتی کامل و دقیق تحلیل کند و آنها را تحت پوشش قرار دهد (ماستوفا و همکاران، 2022؛ علوی نامور و همکاران، 1400؛ مطلبی ورکانی و همکاران، 1398).
در میان مطالعات خارجی ناظر بر تلفیق مفاهیم بهرهوری و بلوغ سازمانی هم، به این سوابق پژوهشی اشاره میشود که کوشیدهاند برای پیگیری اهداف بهرهوری (یا مفاهیم نزدیکی مانند مدیریت کیفیت) در گسترۀ سازمانی (یا بخشی)، الگوهایی عملی یا نظری را توسعه دهند:
از سوی دیگر، جستوجوی هدفمند در پیشینۀ نظری موضوع بهرهوری در منابع فارسیزبان، نشان میدهد که در کنار معدود مطالعاتی همانند مطلق و همکاران (1392) و نصراله پورشیروانی و همکاران (1394) که با استناد به مدلهای در حال اجرا در کشور (مانند جایزۀ ملی بهرهوری و تعالی سازمانی ایران) تحلیلهای پژوهشی را انجام دادهاند، برخی متخصصان و پژوهشگران کوشیدهاند تا مدلهایی بومی را برای ارتقای بهرهوری در سازمانهای ایرانی ارائه دهند که در قالب جدول (1)، تعدادی از آنها تحلیل خواهد شد.
محقق |
سال |
هدف/ یافته |
روششناسی |
جمشیدی و همکاران |
1400 |
مدل ارتقای بهرهوری خدمات در سازمانهای عمومی |
مدلسازی ساختاری-تفسیری |
اعتضادی و همکاران |
1400 |
مدلی جامع برای تحلیل مفهوم بهرهوری در صنعت خدمات |
تئوری دادهبنیاد چندگانه |
شریفی و همکاران[xxxii] |
1400 |
ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای بهرهوری سیستمهای اطلاعات مدیریت در حوزۀ منابع انسانی |
آمیختۀ اکتشافی |
رجبیان و الوانی |
1399 |
مدل بهرهوری معلمان با رویکرد رفتار سازمانی مثبت |
فراترکیب و دلفی فازی |
مطلبی ورکانی و همکاران |
1398 |
مدل مفهومی بهرهوری سرمایۀ انسانی |
نظریهپردازی دادهبنیان |
اسماعیلپور و همکاران |
1395 |
مدل شاخصهای تأثیرگذار بر بهرهوری صنایع تولیدی کوچک و متوسط |
رویکرد ساختاری-تفسیری |
فقیهی و موسوی کاشی |
1389 |
مدل سنجش بهرهوری در بخش خدمات دولتی |
دلفی |
اسلامی و فیضی[xxxiii] |
1387 |
مدل بهبود بهرهوری با تأکید بر نقش فناوری اطلاعات |
تحلیل واریانس |
تحلیل مدلهای معرفیشده در این بخش و دیگر الگوهای مشابه، حاکی از آن است که برخی از این سوابق پژوهشی تنها ناظر به گروه خاصی از سازمانها (مثلاً مؤسسات بخش عمومی یا صنایع تولیدی) بودهاند و بخشی دیگر نیز به مفاهیم جزئی بهرهوری (مثلاً بهرهوری نیروی انسانی یا بهرهوری سیستم اطلاعات مدیریت) تمرکز داشتهاند، ضمن آنکه هیچکدام از آنها با هدف تعیین سطح بلوغ طراحی نشدهاند؛ بنابراین میتوان پذیرفت که تاکنون مدلی متناسب با مقتضیات عموم سازمانهای ایرانی طراحی نشده است که توانسته باشد با نگرشی جامع و نظاممند، پودمانها و عناصر اساسی برای استقرار نظام مدیریت بهرهوری را معرفی کند و بهصورت همزمان، امکان ارزیابی سطح توسعهیافتگی این خردهنظام مدیریتی را نیز فراهم آورد. به این ترتیب نوآوری اصلی مطالعۀ حاضر، انسجامبخشی به عواملی است که در تحقیقات قبلی، تأثیر آنها بر جریان بهرهوری سازمانی تأیید شده است تا درنهایت بتوان در قالب مدلی جامع، تمامی آنها را تحلیل کرد، ضمن آنکه تلفیق این رویکرد با نگرش بلوغ سازمانی هم مزیت دیگر مطالعۀ حاضر محسوب میشود تا مدل سنجش بلوغ نظام مدیریت بهرهوری را ارائه دهد، به صورتی که با مقتضیات و نیازهای سازمانهای فعال در فضای کسبوکار جامعۀ معاصر ایران، هماهنگی و همخوانی داشته باشد.
3- روش تحقیق
مطالعۀ حاضر ازنظر هدف تحقیق، در گروه توسعهای-کاربردی قلمداد میشود؛ زیرا از یکسو بهدنبال ارائۀ مدلی مفهومی و برنامهمانند برای توسعۀ نظام مدیریت بهرهوری است (توسعهای) و از سوی دیگر میکوشد تا راهکاری برای حل یا سادهسازی مسئلۀ پیچیده و مزمن بهرهوری را در بنگاههای ایرانی ارائه کند (کاربردی). از نظر دیگر، پژوهش پیش رو را باید مطالعهای توصیفی با رویکرد کیفی برشمرد که تلاش دارد تا پدیدۀ بلوغ نظام مدیریت بهرهوری را براساس تحلیل دادههای کیفی توصیف و تبیین کند. مطابق با آنچه شکل (2) روایت میکند، مراحل متوالی اجرای این مطالعه به این ترتیب گزارش میشود:
تعریف قلمرو |
مرور اسناد علمی |
مصاحبه با خبرگان |
کدگذاری دادهها |
طراحی مدل اولیه |
اعتبارسنجی مدل |
شکل2- مراحل انجام مطالعه
Fig. 2- The main steps of doing current study
منبع |
عبارت |
نشانه |
مفهوم |
مقوله |
سند 3 |
ارزشها، هنجارهای سازمانی و .... از عوامل مؤثر بر بهرهوریاند (عربمختاری و همکاران[xliii]، 1399) |
ارزشها |
فرهنگ سازی |
پایداری و رشد |
سند 7 |
باور بهرهوری، بستری مناسب برای تغییر و تحول طیف وسیعی از عملکردهای سازمانی (مدیران و کارکنان) را فراهم میآورد (جودزاده و همکاران[xliv]، 1398) |
|||
مصاحبه 4 |
«اگه در سازمانی بهرهوری به ارزش تبدیل شده باشه، میشه گفت که نظام بهرهوری تا حدی مستقر شده؛ یعنی با اومدن و رفتن مدیرکل یا مدیرعامل قرار نیس بهرهوری خیلی تحت تأثیر قرار بگیره؛ چون جزو ارزشهای پایدار شده ...» |
4- یافتهها
4-1- شناسایی عناصر مفهومی
با تکمیل فرایند دادهآوری و کدگذاری دادهها، تعداد 76 نشانه، 18 مفهوم و 4 مقوله به شرح جدول (3) شناسایی شدند که موضوع نظام مدیریت بهرهوری در سطح سازمان را پوشش میدهند.
مقوله |
مفهوم |
نشانه |
فرایند |
برنامهریزی |
تکنیکهای برنامهریزی، تصویب برنامه، کیفیت برنامۀ بهبود، برنامهریزی جامع، مشارکت ذینفعان، روش اجرایی |
ارزیابی |
نظارت بیرونی، گزارش رسمی، کیفیت نظارت، همهجانبهنگری، ابزارهای کنترل، ثبت سوابق نظارتی |
|
بهبود |
همکاری، کنترل پروژه، تصمیمگیری، کیفیت اجرا، سطح پوشش، ابلاغ |
|
اندازهگیری |
دقت اندازهگیری، شاخصسازی، الگوی استاندارد، سنجش فعال، رویههای اداری اندازهگیری، تضمین فرایند |
|
آثار و نتایج |
آثار اقتصادی |
اشتغال، سهم در اقتصاد، اقتصاد دانشبنیان |
آثار زیستمحیطی |
آلایندگی محیطی، تولید کربن، مصرف آب، تولید پسماند |
|
آثار اجتماعی |
قانونمداری، آموزش، سلامت |
|
پایداری و رشد |
مدیریت دانش |
خلق، سازماندهی، اشتراک، کاربرد |
فرهنگسازی |
نشانهها، الگوها، آیینها، ارزشها |
|
ارزیابی و بازنگری |
ارزیابی، بازنگری |
|
همافزایی |
سامانههای مکمل، ترویج، افتخارآفرینی، شبکهسازی |
|
زیرساخت |
زیرساختهای فیزیکی |
نگهداری، تناسب، روزآمدی |
نوآوری |
برخورداری، فراگیری، بازبودن، رسمیت |
|
منابع مالی |
کفایت، استمرار، بهنگامبودن |
|
ساختار سازمانی |
کیفیت کارکردها، جامعیت تشکیلاتی، تناسب ساختار، مستندسازی |
|
رهبری |
حمایت مدیریت ارشد، انگیزش، پیشگامی رهبران، دیدگاه راهبردی |
|
فناوری اطلاعات |
دسترسی، کیفیت اطلاعات، جامعیت، یکپارچگی، نفوذ |
|
منابع انسانی |
دانش، مهارت، نگرش، انگیزه، کفایت |
4-2- چیدمان عناصر مفهومی در مدل
نتایج حاصل از برگزاری جلسات متعدد نشست خبرگی با حضور پنج نفر از مشارکتکنندگان در مرحلۀ شناسایی عناصر مفهومی، به طراحی الگویی از برقراری روابط میان این عناصر منجر شد که در شکل (3) به نمایش درآمده و با عنوان مدل سنجش بلوغ نظام مدیریت بهرهوری در سازمانهای ایرانی نامیده و برای رعایت اختصار، عنوان «i-MAPS[xlv]» برای آن تعیین شده است. در این مدل، چهار مقولۀ شناساییشده در فرایند کدگذاری، بهعنوان پودمانهای چهارگانۀ نظام مدیریت بهرهوری در نظر گرفته شده و هجده مفهوم ذیل این مقولهها نیز، در درون پودمانهای چهارگانه گنجانده شدهاند. در ادامه نیز 76 نشانهای که از تحلیل اسناد و مصاحبهها استخراج شده بود، بهعنوان وجوه فرعی یا ویژگیهای مورد انتظار از عناصر متناظر تعیین شدهاند.
|
پودمان فرایندهای نظام مدیریت بهره وری |
|
|
پودمان زیرساختهای نظام مدیریت بهره وری |
پودمان پایداری نظام مدیریت بهره وری |
پودمان آثار نظام مدیریت بهره وری |
شکل 3- مدل سنجش بلوغ نظام مدیریت بهرهوری در سازمانهای ایرانی
Fig. 3- The maturity measurement model of the productivity management system in Iranian organizations
بر این اساس، نخستین گام از استقرار نظام مدیریت بهرهوری در سازمان، به تأمین زیرساختهای ضروری برای این خردهنظام مدیریتی اختصاص دارد. در ادامه لازم است فرایندهای اصلی بهرهوری بر پایۀ زیرساختهای ایجادشده فعال شوند. در سومین گام نیز ضروری است تا اقدامات مناسب برای تضمین پایداری این خردهنظام و ایجاد اطمینان از رشد و بالندگی مستمر آن انجام شود و درنهایت انتظار میرود آثار و نتایج استقرار نظام مدیریت بهرهوری ارزیابی شود تا روشن شود تلاشهای انجامشده در این عرصه تا چه حد توانستهاند منافع گروههای گوناگون ذینفعان برونسازمانی (ازجمله فعالان زیستمحیطی و اعضای جامعۀ محلی) را برآورده کنند. شرح دقیقتری از مراحل استقرار نظام مدیریت بهرهوری در سازمانهای ایرانی براساس مدل یادشده به این قرار است:
4-3- طراحی فرایند و منطق ارزیابی
نظر به اینکه ماهیت متمایز مدل حاصل از مطالعۀ حاضر، بر مفهوم بلوغ و سنجش آن استوار است، منطق ارزیابی در این مدل نیز براساس همین مفهوم تنظیم شده است. در نگاهی اولیه، منظور از اصطلاح بلوغ، میزان تطابق سازمان با استانداردهای عملکردی در حوزهای خاص مانند بهرهوری است (امینی و همکاران[xlvii]، 1397؛ محمدی زنجیرانی و پهلوانزاده، 1398) و طبیعی است که برای تحلیل وضعیت کلی سازمان در استقرار سامانهای پیچیده و چندوجهی مانند نظام مدیریت بهرهوری، لازم است سطح بلوغ یا توسعهیافتگی هرکدام از اجزای اصلی و فرعی چنین سامانهای نیز ارزیابی شود. بنابراین منطق ارزیابی در مدل حاصل از مطالعۀ پیش رو با رویکرد تجمعی و از پایین به بالا تنظیم شده است؛ به صورتی که ابتدا سطح بلوغ هرکدام از جزئیترین معیارهای ارزیابیشده بر مبنای پیوستاری کمی-کیفی امتیازدهی میشود و در ادامه با تجمیع این دادهها، سطح بلوغ سطوح بالاتر مدل (شامل وجوه، عناصر و پودمانها) بهصورت پلکانی تعیین میشود. درنهایت نیز وضعیت کلی بلوغ سازمان در زمینۀ استقرار نظام مدیریت بهرهوری براساس وضعیت توسعهیافتگی مجموع پودمانهای چهارگانۀ مدل مشخص خواهد شد.
از سوی دیگر برای آنکه بتوان وضعیت عملکردی سازمانها را با یکدیگر یا در طی دورههای زمانی متوالی مقایسه کرد، ضروری است سطح بلوغ سازمان در استقرار نظام مدیریت بهرهوری بهصورت پیوستاری چند گزینهای تشخیصدادنی باشد؛ بنابراین در مدل حاضر، هفت سطح بلوغ در این پیوستار به شرح جدول (4) تعریف شده است.
ردیف |
عنوان سطح |
مرحلۀ پیشرفت |
تعریف |
1 |
ناآشنا |
-- |
هنوز نیاز به ارتقای بهرهوری در لایۀ مدیریت ارشد سازمان بهدرستی درک نشده است و انگیزۀ کافی در کارکنان و دیگر ذینفعان نیز برای ورود به این عرصه وجود ندارد. |
2 |
مقدماتی |
بینش |
مدیران سازمان، اهمیت بهرهوری (یا اهمیت این عامل فرعی در نظام بهرهوری) را درک و این بینش را به کارکنان نیز منتقل کردهاند. |
3 |
پایه |
سنجش |
سازمان توانسته است وضعیت فعلی خود را در زمینۀ بهرهوری (یا این عامل فرعی) اندازهگیری کند. |
4 |
میانی |
برنامهریزی |
سازمان بر مبنای خروجیهای حاصل از تحلیل وضعیت موجود، برنامۀ آیندۀ خود را در زمینۀ ارتقای بهرهوری (یا این عامل فرعی) هدفگذاری کرده است. |
5 |
بهبودیافته |
اجرا |
سازمان توانسته است برنامۀ مدون خود را برای بهکرد وضعیت موجود بهرهوری (یا این عامل فرعی) بهطور دقیق و کامل اجرا کند. |
6 |
پیشرفته |
بازخورد |
سازمان، اثربخشی برنامههای اجراشده را برای ارتقای بهرهوری (یا این عامل فرعی) پایش کرده و در صورت تحققیافتن اهداف، بازنگریهای مقتضی را انجام داده است. |
7 |
متعالی |
نتیجه |
وضعیت نهایی سازمان در شاخصهای مرتبط با بهرهوری (یا این عامل فرعی) مناسب است. |
در تکمیل این الگوریتم لازم است آستانۀ مورد انتظار برای انتساب هر سازمان به یکی از سطوح هفت گانۀ بلوغ (مندرج در جدول 3) نیز تعیین شود. براساس برآیند نظرهای خبرگان مشارکتکننده در این مطالعه، آستانۀ ورود به هرکدام از سطوح بلوغ به شرح جدول (5) مشخص شده است.
ردیف |
سطح |
آستانۀ ورود |
1 |
ناآشنا |
هیچکدام از معیارهای ارزیابیشده در سطح بلوغ متعالی قرار نداشته باشند. |
2 |
مقدماتی |
کمتر از 10درصد از معیارهای ارزیابیشده در سطح بلوغ متعالی قرار داشته باشند. |
3 |
پایه |
بین 10 تا 25درصد از معیارهای ارزیابیشده در سطح بلوغ متعالی قرار داشته باشند. |
4 |
پیشرفته |
بین 25 تا 50درصد از معیارهای ارزیابیشده در سطح بلوغ متعالی قرار داشته باشند. |
5 |
بهینه |
بین 50 تا 75درصد از معیارهای ارزیابیشده در سطح بلوغ متعالی قرار داشته باشند. |
6 |
متکامل |
بین 75 تا 90درصد از معیارهای ارزیابیشده در سطح بلوغ متعالی قرار داشته باشند. |
7 |
متعالی |
بیش از 90درصد از معیارهای ارزیابیشده در سطح بلوغ متعالی قرار داشته باشند. |
4-4- اعتبارسنجی مدل
بهمنظور بررسی میزان اعتبار مدل طراحیشده در این مطالعه ازنظر قابلیت سازگاری با ویژگیهای قلمروی هدف (سازمانهای ایرانی)، نشستی از خبرگان ترتیب داده شد و طی آن پنج نفر از اعضای مشارکتکننده در فرایند مصاحبه، تلاش کردند تا ازطریق همفکری، اجزای مختلف مدل حاصل از مطالعه را بررسی و واکاوی و تناسب آنها با مقتضیات سازمانی جامعۀ معاصر ایران را ارزیابی کنند. طی دو نشست نود دقیقهای که به این منظور برگزار شد، دربارۀ ساختار مدل (شامل پودمانها، عناصر و وجوه فرعی) بههمراه سطوح بلوغ سازمانی و همچنین منطق و فرایند ارزیابی و دادهآوری بحث و اعتبارسنجی شد. پس از انجام تعدیلات مختصری که بنا به توصیۀ این گروه از خبرگان برای افزایش اعتبار مدل و سازگاری آن با شرایط واقعی سازمانهای ایرانی انجام شد، نشست تکمیلی با حضور نمایندگان گروههای اصلی ذینفعان و بهرهبرداران از نتایج مطالعه تشکیل شد تا روند اعتبارسنجی یافتههای تحقیق به روشی مشارکتی و همهجانبهنگر کامل شود. ترکیب اعضای حاضر در این نشست نهایی اعتبارسنجی، علاوه بر نمایندگان گروه تحقیق، از این قرار بوده است:
حاصل برگزاری جلسۀ دو ساعته میان افراد یادشده که به بررسی ابعاد و اجزای مختلف مدل حاضر و شرایط بهرهبرداری از آن در سطح سازمانهای ایرانی اختصاص داشت، توافق جمعی دربارۀ تأیید اعتبار مدل و سازگاری آن با اهداف پیشبینیشده از قبل بوده است و به این ترتیب فرایند اعتبارسنجی مدل با موفقیت تکمیل شد.
5- بحث
یافتههای این مطالعه در بخش شناسایی عناصر مفهومی تشکیلدهندۀ نظام مدیریت بهرهوری، از آن جهت با بخشی از سوابق پژوهشی، همچون تحقیق اسماعیلپور و همکاران (1395) و همچنین گزارش اسلامی و فیضی (1387) سازگاری دارد که توانسته است برخی از عوامل مؤثر بر موفقیت برنامۀ بهبود بهرهوری بنگاهها (از قبیل دانش کارکنان، فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، روزآمدی فناوری و سامانههای مدیریتی) را بهصورت مشترک، شناسایی کند. از سوی دیگر، با توجه به اینکه هدف مطالعۀ حاضر برخلاف تحقیقات یادشده، احصای کامل عوامل درونسازمانی مؤثر بر بهرهوری نبوده و تمرکز خود را بر معرفی عناصر مفهومی نظام مدیریت بهرهوری قرار داده است، یافتههایی متفاوت نیز با پژوهشهای پیشگفته حاصل آورده است. در زمینۀ طراحی مدل مفهومی نظام مدیریت بهرهوری نیز، تحقیق پیش رو تنها نمونه از مطالعات علمی است که به این حوزۀ خاص توجه داشته است، با وجود این، برخی مشابهتها میان مدل پیشنهادی این مطالعه با مدلهای ارائهشده در پژوهشهای قبلی نیز، مشاهدهشدنی است. برای نمونه آنچه در مدل جمشیدی و همکاران (1400) با عنوان «ایجاد نظام تداوم بهبود بهرهوری ...» معرفی شده است، همپوشانی زیادی با مفهوم «نظام مدیریت بهرهوری» در این مطالعه دارد. یافتههای اعتضادی و همکاران (1400) در معرفی مفاهیمی از قبیل توانمندسازی منابع انسانی، پیادهسازی برنامههای بهبود بهرهوری با تمرکز بر یادگیری سازمانی و مشارکت کارکنان نیز، با آن چیزی همپوشانی دارد که در مدل حاصل از مطالعۀ حاضر مشاهده میشود؛ اما بهدلیل تمرکز ویژۀ تحقیق پژوهشگران یادشده بر پدیدۀ بهرهوری خدمات، تفاوتهایی نیز میان مدلهای برآمده از این دو پژوهش وجود دارد. شریفی و همکاران (1400) نیز در تنظیم مدل پیشنهادی خود، مفاهیمی از قبیل کیفیت اطلاعات، آثار سازمانی، نوآوری و یادگیری را تصریح کردهاند که از واژگان کلیدی معرفیشده در مدل i-MAPS محسوب میشوند. مشابهت مدل طراحیشده بهوسیلۀ مطلبی ورکانی و همکاران (1398) با مدل پیشنهادی این گزارش نیز، در تمرکز بر مفهوم برنامهریزی بهعنوان مرکزیترین عنصر در نظام بهرهوری است؛ به همین ترتیب وجه اشتراک اصلی مطالعۀ حاضر با مدل تنظیمشده از سوی فقیهی و موسوی کاشی (1389)، در توجه به تأثیرات و پیامدهای ناشی از فعالیت سازمان ازنظر مشتریان و جامعۀ محیطی است. یادآوری میشود که هیچکدام از مدلهای ارائهشده در سوابق پژوهشی، بهدنبال تنظیم منطق ارزیابی سطح بلوغ نظام مدیریت بهرهوری نبودهاند و به همین دلیل، بخش زیادی از یافتههای این گزارش، متفاوت از دستاوردهای محققان قبلی به نظر میرسد.
با توجه به نتایج حاصل از مطالعۀ پیش رو، پیشنهادهایی به شرح زیر، خطاب به بهرهبرداران بالقوۀ تحقیق ارائه میشود:
6- نتیجهگیری
ارتقای مستمر بهرهوری، یکی از کلیدیترین اهداف هر سازمان و مستلزم استقرار مجموعه عوامل و عناصری است که زیستبوم بهرهوری سازمان را شکل میدهند و لازم است تمامی وجوه و لایههای آن بهدرستی و در انسجامی سراسری شکل گرفته باشد. چنین الزامی تنها ازطریق استقرار نظام جامع مدیریت بهرهوری در سازمان، عملیاتی خواهد شد؛ یعنی نظام مدیریتی که در سوابق پژوهشی پرتعداد ناظر بر موضوع بهرهوری تاکنون، به صورتی دقیق و کاربردی به آن توجه نشده است. مطالعۀ حاضر که با هدف رفع این خلأ پژوهشی و اجرایی انجام شده است، توانسته است ازطریق استخراج نشانههایی از عناصر مفهومی ناظر بر این نظام مدیریتی، از اسناد علمی و مصاحبه با خبرگان، نقشۀ مفهومی چنین ساختاری را ترسیم کند و در ادامه با تنظیم روابط میان این عناصر براساس اسنادی، ازجمله راهنمایی اجرایی ابلاغشده از سوی سازمان ملی بهرهوری کشور، مدلی جامع از چگونگی استقرار نظام مدیریت بهرهوری را در سازمانهای ایرانی ارائه دهد که با عنوان i-MAPS نامگذاری شده است. تدوین و جاریسازی منطق ارزیابی برای سنجش بلوغ این پدیده و همچنین اجرای موفقیتآمیز فرایند دومرحلهای اعتبارسنجی مدل، با حضور نمایندگان گروههای گوناگون ذینفعان (شامل خبرگان، مدیران سازمانها، مشاوران و مسئولان بهرهوری)، توانست اعتبار آن را تأیید کند تا از این پس بتوان با استناد به مدل یادشده، میزان توسعهیافتگی سازمانها را در استقرار و بهرهبرداری از نظام مدیریت بهرهوری تحلیل و براساس آموزههای استخراجشدنی از محتوای مدل، برای افزایش موفقیت سازمانها در این مسیر و غلبه بر چالشها و موانع احتمالی نیز اقدام کرد.
در پایان و بر مبنای محدودیتهای خودخواسته یا تحمیلی، به فرایند مطالعۀ گزارششده در این مقاله، پیشنهادهایی به شرح زیر خطاب به محققان علاقهمند به این موضوع ارائه میشود:
7- تشکر و قدردانی
برنامهریزی و اجرای این مطالعه با حمایت مادی و معنوی شرکت سامانآوران توسعه انجام شده است؛ بنابراین، نویسندگان مقاله مراتب قدردانی خویش را نسبتبه مدیران شرکت یادشده اعلام میدارند.
[i] Droodi et al.
[ii] Kim & Loayza
[iii] Mohammadvand et al.
[iv] Hamidi et al.
[v] Mehregan et al.
[vi] De Loecker & Syverson
[vii] Karimi-Shahabi et al.
[viii] Ebrahimi et al.
[ix] Jamshidi et al.
[x] Mohamadi zanjirani & pahlavanzadeh
[xi] National Productivity Organization of Iran
[xii] Rajabian & Alvani
[xiii] Sadegh et al.
[xiv] Esmaelpour et al.
[xv] Faghihi & Mousavi-kashi
[xvi] Motlagh et al.
[xvii] Nasrollapour-Shirvani
[xviii] Takehara & Shirasaka
[xix] Pornthepkasemsant & Charoenpornpattana
[xx] Kosieradzka
[xxi] Lindemulder
[xxii] Pasalodos & Domingo
[xxiii]Etezadi et al.
[xxiv] Mansouri et al.
[xxv]Mustofa et al.
[xxvi] Phusavat
[xxvii] Seifollahi
[xxviii] Alavi-Namvar et al.
[xxix] Britel & Cherkaoui
[xxx] Jin et al.
[xxxi] Finnerty et al.
[xxxii] Sharifi et al.
[xxxiii] Eslami & Feyzi
[xxxiv] Google Scholar
[xxxv] Scopus
[xxxvi] Web of Science
[xxxvii] Research Gate
[xxxviii] Maturity Assessment Model of the Productivity Management System
[xxxix] Maturity Assessment Model of the Productivity
[xl] Maturity Model of the Productivity
[xli] Factors Affecting Productivity
[xlii] Factors Affecting Productivity Management System
[xliii] Arab-Mokhtari et al.
[xliv] Joodzadeh et al.
[xlv] Iranian Maturity Model for Assessment of Productivity System
[xlvi] Taifa & Vhora
[xlvii] Amini et al.