طراحی مدل ارزیابی بلوغ نظام مدیریت بهره‎‍وری در سازمان‎‍های ایرانی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی- فارسی

نویسندگان

1 گروه برنامه ریزی، دفتر برنامه ریزی و بودجه، استانداری یزد، یزد، ایران

2 گروه مهندسی صنایع، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه یزد، یزد، ایران

3 گروه بهره وری، بخش طراحی سیستم، شرکت سامان آوران توسعه، یزد، ایران

4 گروه پژوهشی پویایی شناسی سیستم ها، دانشکده مدیریت، موسسه آموزش عالی امام جواد)ع( یزد، یزد، ایران

چکیده

نظام مدیریت بهره‎‍وری، به‌عنوان یکی از کلیدی‎‍ترین خرده‎‍نظام‎‍های سازمانی و مدیریتی، از تأثیر حیاتی در حرکت پایدار مجموعۀ سازمان به‌سمت اهداف ارتقای بهره‎‍وری برخوردار است. با وجود اهمیت کم‎‍نظیری که برای مفهوم بهره‎‍وری، در مبانی نظری و محافل عملی مدیریت و اقتصاد قائل شده‎‍اند، تاکنون مدلی جامع برای راهنمایی بنگاه‎‍ها در زمینۀ استقرار نظام مدیریت بهره‎‍وری با تمام عناصر و ارتباطات ضروری‎‍اش، طراحی نشده است. مطالعۀ کیفی و توصیفی حاضر که با هدف توسعه‎‍ای-کاربردی طراحی شده است، بر آن است تا با بهره‎‍گیری از دانش ذخیره‌شده در سوابق پژوهشی و نظرهای خبرگی بومی، چنین مدلی را توسعه دهد و الگویی را از منطق ارزیابی برای سنجش بلوغ این پدیده در سازمان‎‍های ایرانی، ارائه کند. در بخش نخست مطالعه و با بهره‎‍گیری از راهبرد تحلیل محتوا و کدگذاری، مجموعۀ عناصر مفهومی تشکیل‎دهندۀ خرده‌نظام مدیریت بهره‎‍وری، از اسناد علمی مرتبط و مصاحبه با مطلعان استخراج و در ادامه با تشکیل جلسات نشست خبرگی، نحوۀ تعامل میان این اجزا نیز در قالب مدلی یکپارچه تعیین شده است. اجرای موفقیت‎‍آمیز فرایند دو‌مرحله‎‍ای اعتبارسنجی این مدل (که با عنوان i-MAPS نام‌گذاری شده است)، تناسب آن با مقتضیات سازمان‎‍های ایرانی معاصر را اثبات می‎‍کند. بر‌اساس این مدل، به مسئولان بهره‎‍وری در بنگاه‎‍های تولیدی و خدماتی بخش‎‍های عمومی و خصوصی کشور توصیه می‌شود که برای تحقق اهداف غایی خود، به استقرار نظام مدیریت بهره‎‍وری با عناصر و مشخصات تبیین‌شده در مدل حاضر اقدام کنند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Proposing a maturity assessment model of the productivity management system in Iranian organizations

نویسندگان [English]

  • Hedayat KargarShouroki 1
  • Mohammad Saleh Owlia 2
  • Abbas Zare banadkooki 3
  • Ali Haji Gholam Saryazdi 4
  • Ahmad Ahmadi Yazdi 2
1 Group of Planning, Office of Planning & Budgetting, Yazd Province General Government, Yazd, Iran
2 Department of Industrial Engineering, Engineering Faculty, Yazd University, Yazd, Iran
3 Productivity Group, Department of System Design, Saman Avaran Co., Yazd, Iran
4 System Dynamics Research Group, Department of Management, Imam Javad University College, Yazd, Iran
چکیده [English]

Purpose: In this paper, a new comprehensive model has been developed to guide organizations regarding the establishment of a productivity management system with all essential elements and relations. Using the knowledge available in the literature and expert views, this research has tried to propose an evaluation scheme to measure the maturity of the system in Iranian organizations.
Design/Methodology/Approach: This study is typically an applied-developmental research as it introduces a framework for the assessment of productivity management systems in Iranian companies (developmental) and also attempts to offer a method for solving or simplification the complex, chronic problem of productivity in Iranian businesses (applied). From another perspective, the current research should be regarded as a qualitative research approach that seeks to describe and explain the phenomenon of productivity management system maturity based on an analysis of both quantitative and qualitative data. The main strategy adopted in identifying conceptual elements concerning the productivity management system has been encoding. The primary signs of conceptual elements have been identified with a systematic search of databases containing scientific documents and reports on one hand and during interviews with experts on the other. The main concepts and categories about the topic have been extracted through a combination of homogeneous signs.
Findings: Four categories were identified in the encoding process (labelled as four modules of the productivity management system) and 18 concepts underlying such categories were included within the four modules. Then, 76 signs were extracted from the analysis of documents and interviews as peripheral aspects or features expected from the corresponding elements. Accordingly, the first step in the establishment of a productivity management system in an organization was to provide the infrastructures required for the managerial subsystem. Next, the main processes of productivity needed to be activated based on the available or generated infrastructures. In the third step, the appropriate measures had to be taken to guarantee the sustainability of the subsystem and ensure its constant growth and development. Finally, the impacts of the establishment of the productivity management system were expected to be evaluated to indicate the extent to which the attempts made have helped to meet the various needs of different groups of extra-organizational beneficiaries (including environmental activists and local community members).
Social implications: Constant enhancement of productivity as one of the most significant aims of any organization, requires the establishment of a series of factors and elements that make up an organization’s productivity biome, all the aspects and layers of which need to be shaped correctly. Such a requirement can be operationalized in an organization only through the establishment of a comprehensive productivity management system, a managerial system that has not been considered accurately and practically so far in the rich literature review concerning the subject of productivity. This study was conducted to eliminate this research and administrative gap and plotted the conceptual map of such a structure through the extraction of signs of the conceptual elements concerning the managerial system using scientific documents and interviews with experts. By developing organizations that perform their activities more productively, they are more successful in achieving their goals. Therefore, people will also benefit from the performance of this productive organization and will be more satisfied.
Originality/value: This study has proposed a conceptual map for productivity management systems through the extraction of signs of the conceptual elements concerning the managerial system using scientific resources and interviews with experts. It has also proposed a comprehensive model showing how the productivity management system could be established in an Iranian organization using procedural documents such as the administrative guidance developed by the National Productivity Organization. The validity of the model (referred to as i-MAPS) was confirmed through the formulation and administration of the evaluation logic for the measurement of the maturity of the system and its pilot implementation in some private and public organizations in Yazd Province. The maturity of an organization in the establishment and utilization of the productivity management system can be analyzed using the developed model. Besides, the measures can be taken based on instructions extracted from the model contents to increase the organization’s success in the roadmap and to overcome probable challenges and obstacles.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Productivity Management System
  • Maturity Assessment
  • i-MAPS Model

1- مقدمه

بهره‎‍وری را باید یکی از کلیدی‎‍ترین سنجه‎‍های مطرح‌شده در اقتصاد دانست که معیاری درخور توجه برای تعیین استاندارد زندگی جوامع و میزان توسعه‌یافتگی یا عقب‌ماندگی کشورها محسوب می‎‍شود (درودی و همکاران[i]، 1401؛ کیم و لویزا[ii]، 2019). میزان اهمیت و برجستگی کارکردهای مورد‌انتظار از این پدیدۀ مدیریتی، تا حدی است که امروزه از‌نظر بسیاری از تحلیل‌گران و متفکران اقتصادی و سازمانی، تلاش برای ارتقای پایدار بهره‌وری، یکی از مهم‌ترین اهداف رهبران و مدیران به شمار می‌آید (محمدوند و همکاران[iii]، 1400) و حتی پاره‌ای از این صاحب‌نظران، تحقق این هدف را مهم‌ترین مسئولیت و کلیدی‌ترین وظیفۀ مدیران دانسته‌اند (حمیدی و همکاران[iv]، 1401). در سطح ملی نیز توسعة بهره‌وری، مسیری مطمئن و بهینه را در راستای رسیدن به رشد اقتصادی پایدار و همچنین تحقق اهداف بلندمدت کشورها در حوزه‌های مختلف غیراقتصادی، ایجاد می‌کند (مهرگان و همکاران[v]، 1398).

طبیعی است که حرکت پایدار و مطمئن به‌سوی اهداف بهره‌وری، مستلزم وجود عناصر، ساختارها، فرایندها، نگرش‌ها، زیرساخت‌ها و عوامل متعددی است (دی‎‍لوکر و سیورسون[vi]، 2021) که با عنوان کلیدی «نظام مدیریت بهره‎‍وری» شناخته می‌شود. از سوی دیگر باید پذیرفت که ارزیابی سطح بلوغ سازمان‌ها در زمینۀ استقرار نظام مدیریت بهره‌وری، مستلزم وجود ابزارها و روش‌شناسی ویژه‎‍ای است که برای همین هدف طراحی شده باشند؛ ضمن آنکه ضروری است این‎‍گونه ابزارها متناسب با اقتضائات و مختصات سازمان‎‍های هدف، تنظیم و تعدیل شوند (کریمی شهابی و همکاران[vii]، 1395). چنین مجموعه‌ای از روش‎‍ها، ابزارها و سنجه‌های بومی‌شده و استاندارد، در قالب مدلی جامع و یکپارچه تنظیم می‌شود (درودی و همکاران، 1401؛ ابراهیمی و همکاران[viii]، 1399) تا تمامی وجوه مورد انتظار از نظام مدیریت بهره‌وری در قلمروی سازمانی را پوشش دهد، برای سنجش بلوغ هرکدام از آنها نیز معیار متناسب ارائه دهد و مسیر حرکت سازمان را در چارچوب بهره‎‍وری تنظیم کند (جمشیدی و همکاران[ix]، 1400؛ محمدی زنجیرانی و پهلوان‌زاده[x]، 1398).

بخش مهمی از دلایل ضرورت طراحی چنین مدلی را باید به فضای کنونی جامعة اقتصادی ایران مرتبط ‌دانست که تحت تأثیر فشارهای گوناگونی، از‌جمله تحریم‌های ناجوانمردانۀ بین‌المللی و همچنین ناکارآمدی‌های مزمن این پیکره، سال‌هاست که با بحران بهره‌وری روبه‌رو است. مطابق با آمارهای ارائه‌شده از سوی مراجع رسمی ملی و بین‌المللی، سهم بهره‌وری از رشد اقتصادی بلندمدت در کشور طی سال‌های اخیر، بسیار ناچیز و رشد آن نزدیک به صفر بوده‌است و مطابق با نمودار شکل (1)، چنین پیش‎‍بینی می‎‍شود که تا سال 2030 نیز، شاخص‎‍هایی از قبیل بهره‎‍وری کل عوامل، بهره‎‍وری سرمایه و بهره‎‍وری نیروی کار، فاقد رشد درخور توجه خواهند بود (سازمان ملی بهره‎‍وری ایران[xi]، 1400).

 

 

شکل 1- نمودار روند رشد شاخص‎‍های بهره‎‍وری ایران (سازمان ملی بهره‎‍وری ایران، 1400)

Fig. 1- The growth trend of Iran's productivity indicators

بررسی‎‍های نظام‎‍مند در پایگاه‎‍های اطلاعاتی، حاوی اسناد و گزارش‎‍های علمی، حاکی از آن است که مطالعات نسبتاً پرشماری در زمینۀ طراحی مدل بهره‎‍وری برای سازمان‎‍های ایرانی انجام شده است (مانند جمشیدی و همکاران، 1400؛ رجبیان و الوانی[xii]، 1399؛ صادق و همکاران[xiii]، 1398؛ اسماعیل‎‍پور و همکاران[xiv]، 1395؛ فقیهی و موسوی کاشی[xv]، 1389). علاوه بر آنکه برخی از محققان (از قبیل مطلق و همکاران[xvi]، 1392؛ نصراله پورشیروانی و همکاران[xvii]، 1394) جوایز بهره‎‍وری را در کشورمان (مانند جایزۀ بهره‌وری و تعالی سازمانی) به‌صورت علمی تحلیل کرده‌ا‌ند. در سطح بین‎‍المللی نیز، مطالعاتی ناظر بر پدیدۀ بلوغ بهره‎‍وری انجام شده است که از آن میان به تحقیقات گزارش‎‍شدۀ تاکهارا و شیراساکا[xviii] (2019)، پرندپکسمسنت و چروئن‎‍پرنپتنا[xix] (2019)، کوزیرازکا[xx] (2017)، لیندمولدر[xxi] (2015)، یاپسلودوس و دومینگو[xxii] (2011) اشاره می‌شود که کوشیده‎‍اند ترکیبی از مفاهیم بهره‎‍وری و بلوغ را در قالب مدل‎‍ها یا الگوها ارائه دهند.

با وجود این سابقۀ پژوهشی نسبتاً غنی، آنچه پژوهشگران کمتر به آن توجه کرده‌اند، طراحی مدلی بوده است که بتواند متناسب با مقتضیات و الزامات محیط کسب‎‍وکار در جامعۀ معاصر ایران، تمامی ارکان و عناصر تأثیرگذار بر جریان ارتقای بهره‎‍وری را به‌صورت جامع و منسجم پوشش دهد و چگونگی حرکت سازمان‎‍ها را در این مسیر، با رویکرد بلوغ سازمانی تشریح کند. مطالعۀ حاضر با هدف رفع این شکاف تحقیقاتی و برآورده‎‍کردن این نیاز راهبردی طراحی شده است تا به روشی علمی و نظام‎‍مند، مدلی را برای سنجش بلوغ نظام مدیریت بهره‌وری در سازمان‌های ایرانی ارائه دهد. برای این منظور و در ادامۀ گزارش حاضر، پس از تبیین خلاصۀ مبانی نظری مرتبط با موضوع مطالعه، روش‎‍شناسی پژوهش تشریح خواهد شد و سپس یافته‎‍های حاصل از این تحقیق ارائه می‌شود. در پایان نیز پس از جمع‎‍بندی نهایی، نتایج و مقایسۀ آ‎‍نها با تحقیقات قبلی، مجموعه‎‍ای از پیشنهادهای کاربردی و پژوهشی بر‌اساس یافته‎‍ها و محدودیت‎‍های مطالعه، مطرح خواهد شد.

 

 

2- پیشینۀ نظری

بنا بر گزارش‌ها و اسناد معتبر موجود، تاریخچۀ اصطلاح بهره‎‍وری، منتسب به قرن هجدهم میلادی است (کیم و لویزا، 2019). در‌واقع، سابقۀ طولانی این واژه، اهمیت باستانی این پدیده را در نظام‌های اقتصادی و مکاتب توسعه نشان می‌دهد (اسماعیل‎‍پور و همکاران، 1395). با وجود این تاریخچۀ غنی و پرسابقه، به نظر می‌رسد که بر سر ارائۀ تعریفی همه‌پذیر از این اصطلاح، هنوز توافق کامل میان متفکران و صاحب‌نظران عرصه‌های مختلف علم حاصل نیامده باشد (اعتضادی و همکاران[xxiii]، 1400)؛ زیرا عده‌ای از متخصصان علم اقتصاد و با رویکردی فنی، بهره‌وری را معادل استفادۀ بهینه از امکانات بالقوه و بالفعل با حداقل هزینه و در کوتاه‌ترین زمان ممکن تعریف کرده‌اند (حمیدی و همکاران، 1401؛ منصوری[xxiv]، 1397)، در حالی که پژوهشگران حوزۀ مدیریت، پدیدۀ بهره‌وری را دست‌کم دارای دو بعد مکمل می‌دانند که یکی را کارایی (انجام درست کارها) و دیگری را اثربخشی (انجام کارهای درست) نامیده‌اند (درودی و همکاران، 1401؛ محمدوند و همکاران، 1400). از سوی دیگر، طرفداران رویکرد فرهنگی- اجتماعی به بهره‌وری، این مفهوم را به دیدگاه فکری و سبک زندگی مبتنی بر بهبود مستمر منتسب دانسته‌اند (ماستوفا و همکاران[xxv]، 2022؛ محمدوند و همکاران، 1400؛ کریمی شهابی و همکاران، 1395).

در تبیین چرایی توجه به پدیدۀ بهره‌وری، لازم است که به پیامدهای مورد انتظار از این جریان، در لایه‌های گوناگون توجه شود، همچون در سطح فردی، اهدافی از قبیل ارتقای درآمد، افزایش رفاه، استفادۀ بهینه از منابع و رشد که پژوهشگران و صاحب‌نظران، آنها را به‌عنوان کارکردهای مورد انتظار از بهره‌وری معرفی کرده‌اند. در لایۀ سازمانی هم اهدافی شامل رشد سودآوری، بهبود نوآوری، ارتقای تعهد کارکنان، کاهش هزینه، رشد کیفیت، گسترش بازارها، ارتقای رضایت ذی‌نفعان، کاهش شکایات، افزایش رقابت‌پذیری و... برای رویکرد ارتقای بهره‌وری اعلام شده است. در سطح ملی نیز، به مفاهیمی از قبیل توسعه‎‍یافتگی، پیشرفت، اشتغال، سرمایۀ اجتماعی، قدرت اقتصادی و... به‌عنوان اهداف و کارکردهای نظام بهبود بهره‌وری اشاره شده است (کیم و لویزا، 2019؛ فاسوت[xxvi]، 2013؛ درودی و همکاران، 1401؛ سیف‌الهی[xxvii]، 1400؛ اسماعیل‎‍پور و همکاران، 1395؛ اعتضادی و همکاران، 1400؛ علوی نامور و همکاران[xxviii]، 1400؛ مطلبی ورکانی و همکاران، 1398).

بی‎شک، ارتقای بهره‎‍روی در سطوح مختلف سازمانی، گروهی و فردی به عوامل مختلفی بستگی دارد و نیازمند اصلاح ساختارها و فرایندهای متعدد است (حمیدی و همکاران، 1401) که لازم است مجموعۀ آنها در قالب مدلی جامع و یکپارچه تحلیل و دربارۀ آنها برنامه‌ریزی شود. طبیعی است که طراحی چنین مدلی با پیچیدگی و چالش‌های متعددی روبه‌رو خواهد بود؛ زیرا چنین مأموریتی از یک‌سو با پیچیدگی ذاتی نیروی انسانی و به‌ویژه سیستم‌های چندذهنی مواجه است و از طرف دیگر، با روابط روان‌شناختی و مسائل اجتماعی-فرهنگی دست به گریبان به نظر می‌رسد که مستلزم بهره‌مندی از نگرش سیستمی خواهد بود (مهرگان و همکاران، 1398). نکتۀ مهم دیگر اینکه چنین مدلی باید متناسب با شرایط محیطی بنگاه، در سطوح کلان و عملیاتی باشد؛ به‌طوری که مدل بهره‌وری بتواند متغیرهای محیطی از قبیل عوامل فناورانه، شرایط سیاسی، اوضاع اقتصادی، فضای فرهنگی و... را به صورتی کامل و دقیق تحلیل کند و آنها را تحت پوشش قرار دهد (ماستوفا و همکاران، 2022؛ علوی نامور و همکاران، 1400؛ مطلبی ورکانی و همکاران، 1398).

در میان مطالعات خارجی ناظر بر تلفیق مفاهیم بهره‎‍وری و بلوغ سازمانی هم، به این سوابق پژوهشی اشاره می‌شود که کوشیده‎‍اند برای پیگیری اهداف بهره‎‍وری (یا مفاهیم نزدیکی مانند مدیریت کیفیت) در گسترۀ سازمانی (یا بخشی)، الگوهایی عملی یا نظری را توسعه دهند:

  • پژوهشگری به نام کوزیرازکا (2017) برای سنجش بلوغ مدیریت تولید در سازمان، الگویی ارائه داده و آن را «مدل مدیریت بهره‎‍وری» نامیده است. او هدف خود را تنظیم فرایندی از پیاده‌سازی و پیگیری منسجم مفاهیم و تکنیک‌های معاصر دانش مدیریت تولید اعلام کرده است تا بتواند از این طریق، به ارتقای بهره‌وری در بنگاه‌های تولیدی کمک کند.
  • پرندپکسمسنت و چروئن‎‍پرنپتنا (2019) نیز با تمرکز بر چالش پایین‌بودن سطح بهره‌وری در صنعت ساختمان کشور تایلند، کوشیده‌اند تا ابتدا عوامل مؤثر بر بهره‌وری را در این عرصه احصا کنند و در ادامه، مدلی برای سنجش بلوغ مدیریت بهره‌وری ارائه دهند. طراحان این مدل بر محدودیت قلمروی مکانی کاربرد الگوی پیشنهادی خود تأکید ورزیده و یادآوری کرده‌اند که چنین مدلی تنها در کشور یادشده یا مناطقی با شرایط اقتصادی و اجتماعی مشابه پیاده‎‍سازی می‌شود.
  • الگوی مشابه دیگری نیز با عنوان «مدل بلوغ بهبود مستمر» توسعه داده شده است که حدود پانزده تکنیک رایج در این حوزه، مانند کایزن، مدیریت ناب، شش سیگما، کنترل کیفیت، مهندسی اطمینان و غیره را در پنج سطح بلوغ سازمانی، شامل ساختاریافته، مدیریت‌شده، پیش‌بینی‌شدنی، مستعد و تراز جهانی چیدمان کرده است؛ به‌طوری‌ که ابزارهای ساده‎‍تر در سطوح پایین و ابزارهای پیشرفته و پیچیده را در بالاترین لایه‎‍های بلوغ بهبود مستمر قرار می‎‍دهد (لیندمولدر، 2015).
  • دو محقق ژاپنی به نام‎‍های تاکهارا و شیراساکا (2019) در قالب مطالعه‌ای علمی، موفق شده‌اند مدلی برای ارزیابی سطح بلوغ مدیریت بهداشت و بهره‌وری در سطح سازمان طراحی و چگونگی بهره‌برداری از آن را نیز در قالب سندی راهنماگونه تشریح کنند. مدل توصیه‌شدۀ این پژوهشگران، حاوی دو بعد اصلی است؛ در وجه نخست از مدل، تعداد نوزده معیار ناظر بر کیفیت استقرار نظام بهداشت و بهره‌وری در سازمان احصا شده است و در بعد دوم، این الگو شامل سطوح پنج‌گانه‎‍ای است که درجۀ بلوغ، هرکدام از معیارهای نوزده‎‍گانه را تحلیل می‎‍کند.
  • برخی پژوهشگران دیگر (مانند بریتل و چرکایی[xxix]، 2022؛ جین و همکاران[xxx]، 2021؛ فینرتی و همکاران[xxxi]، 2017) نیز با تمرکز بر جنبۀ کارایی از پدیدۀ بهره‌وری، تلاش کرده‌اند که الگوهای با ماهیت بلوغ را برای ایجاد تمایز میان سازمان‌های مختلف، در زمینۀ چگونگی مصرف منابعی از قبیل انرژی، ارائه دهند. بیشتر این مدل‌ها از یک‌سو، کانون‎‍های اصلی مصرف مواد و انرژی را در گسترۀ سازمان شناسایی و سپس عملکرد بنگاه‎‍ها را در استقرار الزامات هر کانون به‌منظور مدیریت بهینۀ مصرف، در سطوحی چندگانه (معمولاً پنج سطح) ارزیابی می‌کنند.
  • پسلودوس و دومینگو (2011) هم مدلی را برای ارزیابی سطح بلوغ مدیریت کیفیت در بنگاه‎‍های تولیدی توسعه داده‌اند که طی آن به اهداف استراتژیک کسب‌وکار و همچنین الزامات فرآیندی برای استقرار نظام مدیریت کیفیت، توجه شده است تا بر‌اساس آن نقشۀ راهی برای سازمان‌ها طراحی شود که با استفاده از آن به نتایج موفقیت‌آمیزتری در کسب‌وکار خود دست یابند و سطح شایستگی خویش را در این عرصه، ارتقا دهند.

از سوی دیگر، جست‌وجوی هدفمند در پیشینۀ نظری موضوع بهره‌وری در منابع فارسی‎‍زبان، نشان می‌دهد که در کنار معدود مطالعاتی همانند مطلق و همکاران (1392) و نصراله پورشیروانی و همکاران (1394) که با استناد به مدل‌های در حال اجرا در کشور (مانند جایزۀ ملی بهره‌وری و تعالی سازمانی ایران) تحلیل‌های پژوهشی را انجام داده‌اند، برخی متخصصان و پژوهشگران کوشیده‌اند تا مدل‌هایی بومی را برای ارتقای بهره‌وری در سازمان‌های ایرانی ارائه دهند که در قالب جدول (1)، تعدادی از آنها تحلیل خواهد شد.

                                      i.            جدول 1- مشخصات سوابق پژوهشی ناظر بر طراحی مدل بهره‌وری در سازمان‎‍های ایرانی

1. Table 1- Research records related to the design of productivity models in Iranian organizations

محقق

سال

هدف/ یافته

روش‌شناسی

جمشیدی و همکاران

1400

مدل ارتقای بهره‌وری خدمات در سازمان‌های عمومی

مدل‌سازی ساختاری-تفسیری

اعتضادی و همکاران

1400

مدلی جامع برای تحلیل مفهوم بهره‏وری در صنعت خدمات

تئوری داده‌بنیاد چندگانه

شریفی و همکاران[xxxii]

1400

ابعاد، مؤلفه‌ها و شاخص‌های بهره‌وری سیستم‌های اطلاعات مدیریت در حوزۀ منابع انسانی

آمیختۀ اکتشافی

رجبیان و الوانی

1399

مدل بهره‌وری معلمان با رویکرد رفتار سازمانی مثبت

فراترکیب و دلفی فازی

مطلبی ورکانی و همکاران

1398

مدل مفهومی بهره‌وری سرمایۀ انسانی

نظریه‌پردازی داده‌بنیان

اسماعیل‎‍پور و همکاران

1395

مدل شاخص‌های تأثیرگذار بر بهره‌وری صنایع تولیدی کوچک و متوسط

رویکرد ساختاری-تفسیری

فقیهی و موسوی کاشی

1389

مدل سنجش بهره‌وری در بخش خدمات دولتی

دلفی

اسلامی و فیضی[xxxiii]

1387

مدل بهبود بهره‌وری با تأکید بر نقش فناوری اطلاعات

تحلیل واریانس

 

تحلیل مدل‌های معرفی‌شده در این بخش و دیگر الگوهای مشابه، حاکی از آن است که برخی از این سوابق پژوهشی تنها ناظر به گروه خاصی از سازمان‌ها (مثلاً مؤسسات بخش عمومی یا صنایع تولیدی) بوده‌اند و بخشی دیگر نیز به مفاهیم جزئی بهره‌وری (مثلاً بهره‌وری نیروی انسانی یا بهره‌وری سیستم اطلاعات مدیریت) تمرکز داشته‌اند، ضمن آنکه هیچ‌کدام از آنها با هدف تعیین سطح بلوغ طراحی نشده‌اند؛ بنابراین می‌توان پذیرفت که تاکنون مدلی متناسب با مقتضیات عموم سازمان‎‍های ایرانی طراحی نشده است که توانسته باشد با نگرشی جامع و نظام‎‍مند، پودمان‌ها و عناصر اساسی برای استقرار نظام مدیریت بهره‌وری را معرفی کند و به‌صورت هم‌زمان، امکان ارزیابی سطح توسعه‌یافتگی این خرده‌نظام مدیریتی را نیز فراهم آورد. به این ترتیب نوآوری اصلی مطالعۀ حاضر، انسجام‎‍بخشی به عواملی است که در تحقیقات قبلی، تأثیر آنها بر جریان بهره‎‍وری سازمانی تأیید شده است تا درنهایت بتوان در قالب مدلی جامع، تمامی آنها را تحلیل کرد، ضمن آنکه تلفیق این رویکرد با نگرش بلوغ سازمانی هم مزیت دیگر مطالعۀ حاضر محسوب می‎‍شود تا مدل سنجش بلوغ نظام مدیریت بهره‎‍وری را ارائه دهد، به صورتی که با مقتضیات و نیازهای سازمان‎‍های فعال در فضای کسب‎‍وکار جامعۀ معاصر ایران، هماهنگی و همخوانی داشته باشد.

 

 

3- روش تحقیق

مطالعۀ حاضر ازنظر هدف تحقیق، در گروه توسعه‎‍ای-کاربردی قلمداد می‌شود؛ زیرا از یک‌سو به‌دنبال ارائۀ مدلی مفهومی و برنامه‎‍مانند برای توسعۀ نظام مدیریت بهره‌وری است (توسعه‌ای) و از سوی دیگر می‌کوشد تا راهکاری برای حل یا ساده‎‍سازی مسئلۀ پیچیده و مزمن بهره‎‍وری را در بنگاه‎‍های ایرانی ارائه کند (کاربردی). از نظر دیگر، پژوهش پیش رو را باید مطالعه‌ای توصیفی با رویکرد کیفی برشمرد که تلاش دارد تا پدیدۀ بلوغ نظام مدیریت بهره‌وری را بر‌اساس تحلیل داده‎‍های کیفی توصیف و تبیین کند. مطابق با آنچه شکل (2) روایت می‎‍کند، مراحل متوالی اجرای این مطالعه به این ترتیب گزارش می‌شود:

 

تعریف قلمرو

مرور اسناد علمی

مصاحبه با خبرگان

کدگذاری داده‎‍ها

طراحی مدل اولیه

اعتبارسنجی مدل

شکل2- مراحل انجام مطالعه

Fig. 2- The main steps of doing current study

  • تعریف قلمرو: در آغاز مسیر اجرای پژوهش، قلمروی موضوعی، زمانی و جغرافیایی مطالعه از‌طریق برگزاری نشست اولیه میان اعضای گروه تحقیق و ضمن مشورت با تعدادی از خبرگان بهره‎‍وری تعیین شد؛ به این ‎‍ترتیب، مفهوم مدل بلوغ نظام مدیریت بهره‌وری برای اجرا در سازمان‎‍های ایرانی فعال در زیست‎‍بوم کسب‎‍وکار جامعۀ معاصر کشورمان، به‌عنوان موضوع محوری تحقیق انتخاب شد.
  • مرور اسناد علمی: مرور اسناد علمی در دو قسمت بررسی مقالات علمی و مدل‌های ناظر بر کیفیت نظام مدیریت بهره‌وری انجام شد:
    • مرور مقالات علمی: با توجه به آنکه قلمروی جغرافیایی مطالعه، سازمان‎‍های ایرانی تعیین‌شده بودند، در این مرحله، تنها مقالات فارسی یا آن دسته از مقالات انگلیسی بررسی شد که دربارۀ کشور ایران یا سازمان‎‍های ایرانی تدوین شده‎‍اند. پس از توافق اعضای گروه دربارۀ فهرست واژگان کلیدی، پایگاه‌های اطلاعاتی، بازۀ زمانی انتشار و همچنین زبان گزارش‎‍دهی اسناد، جست‌وجو در اسناد علمی آغاز شد. پایگاه‎‍های علمی کاوش‌شده در این مطالعه، در دو گروه ایرانی (شامل علم‎‍نت، مگیران و نورمگز) و خارجی (شامل گوگل اسکالر[xxxiv]، اسکوپوس[xxxv]، وب‎‍آوساینس[xxxvi] و ریسرچ‎‍گیت[xxxvii]) تقسیم شده‎‍اند و عملیات جست‌وجو در بازۀ زمانی ده سال اخیر (بعد از 1391 شمسی و 2012 میلادی) به زبان‎‍های فارسی و انگلیسی اجرا شده است. بررسی پایگاه‎‍های اطلاعاتی یادشده با کلیدواژه‎‍های اصلی (شامل «مدل بلوغ سنجش نظام مدیریت بهره‌وری[xxxviii]»، «مدل بلوغ سنجش بهره‌وری[xxxix]»، «مدل بلوغ بهره‌وری[xl]» و «عوامل مؤثر بر بهره‌وری[xli]» یا «عوامل مؤثر بر نظام مدیریت بهره‌وری[xlii]»)، پس از پالایش اولیه و حذف موارد تکراری، به شناسایی 21 مقاله منجر شد که تمامی این اسناد بدون محدودیت نمونه‎‍گیری، تحلیل و به‌صورت محتوایی بررسی شدند؛
    • مطالعۀ تطبیقی: در این مرحله مدل‌های ناظر بر کیفیت نظام مدیریت بهره‌وری جست‌وجو و دربارۀ هر‌کدام از آن مفاهیم یا خصوصیات الگوبرداری‌شدنی برای تقویت مدل حاصل از احصای عوامل مؤثر بر بهره‌وری نیز، استخراج شده است. به این ترتیب در این مرحله، 15 مدل شامل چرخۀ بهره‌وری، 5S، PQCDSM، آگاروال، گودوین، Impact، Shingo Prize، جایزۀ بهره‌وری انرژی، راهنمای اجرایی سازمان ملی بهره‌وری، جایزۀ بهره‌وری معادن و صنایع معدنی (ایمیدرو)، جشنوارۀ (مسابقه) ملی بهره‌وری، جایزۀ بهره‌وری 1404، جایزۀ ملی تعالی سازمانی و سازمان ملی بهره‌وری (الزامات نظام سنجش و ارزیابی بهره‌وری) به‌صورت عمیق بررسی شد.
  • مصاحبه با خبرگان: در بخش پیمایشی مطالعه نیز، که با ماهیت خبره‎‍محور دنبال شده است، اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های ایران با مرتبۀ دانشیاری و بالاتر، که علاوه بر سابقۀ تدریس بیش از پانزده سال در زمینۀ بهره‌وری، دست کم پنج اثر علمی معتبر (شامل مقاله یا کتاب دانشگاهی) تألیف کرده‌اند و ده سال سابقۀ اجرایی در زمینۀ نظام مدیریت بهره‌وری سازمانی (به‌عنوان مدیر، مشاور، کارشناس و...) داشته‌اند، به‌عنوان منابع اطلاعاتی تحقیق، تعیین شده‌اند. دسترسی به این خبرگان با راهبرد گلوله برفی دنبال شده و گردآوری داده از آنها، تا زمان حصول اشباع نظری ادامه یافته است. به این ترتیب، از تعداد شانزده صاحب‌نظری که به مشارکت در این مطالعه دعوت شدند، گردآوری اطلاعات از یازده نفر انجام شد. ابزار اصلی در این فرایند، مصاحبۀ عمیق با خبرگان بوده است.
  • کدگذاری داده‎‍ها: پس از گردآوری داده‎‍های کیفی ناظر بر چیستی و چگونگی پدیدۀ بلوغ نظام مدیریت بهره‌وری، کدگذاری داده‎‍ها به‌صورت دستی و گروهی با مشارکت دو نفر از اعضای گروه مطالعه آغاز شد؛ به این ترتیب که پس از ثبت کدهای اولیۀ حاصل‌شده از مرور اسناد و تحلیل مصاحبه‎‍ها با ترکیب نشانه‌های همگن، مفاهیم و مقوله‌های اصلی مرتبط با این پدیده شناسایی و استخراج شد. برای اطمینان از قابلیت اعتماد فرایند کدگذاری، راهبردهایی به این شرح در این مطالعه دنبال شده‌اند: به‌منظور دریافت «بازخور مشارکت‎‍کننده»، نتایج حاصل از کدگذاری تعدادی از مصاحبه‎‍ها در اختیار همان مصاحبه‎‍شوندگان قرار گرفت و نظرهای تأییدی آنها دریافت شد. همچنین با هدف انجام «ممیزی قابلیت اطمینان»، نتایج اولیۀ حاصل‌شده از کدگذاری داده‎‍ها به‌همراه قواعد تحلیل در اختیار دیگر اعضای گروه پژوهش قرار گرفت تا بازبینی و تأیید شود. نمونه‌ای از فرایند کدگذاری در جدول (2) آمده است. مشروح کامل اطلاعات و فرآیند کدگذاری در پیوست 1 آورده شده است.

                                                             ii.            جدول 2- نمونۀ فرایند کدگذاری برای شناسایی عناصر مفهومی

1. Table 2- An example of the coding process to identify conceptual elements

منبع

عبارت

نشانه

مفهوم

مقوله

سند 3

ارزش‎‍ها، هنجارهای سازمانی و .... از عوامل مؤثر بر بهره‎‍ور‌ی‌اند (عرب‎‍مختاری و همکاران[xliii]، 1399)

ارزش‎‍ها

فرهنگ سازی

پایداری و رشد

سند 7

باور بهره‎‍وری، بستری مناسب برای تغییر و تحول طیف وسیعی از عملکردهای سازمانی (مدیران و کارکنان) را فراهم می‎‍آورد (جودزاده و همکاران[xliv]، 1398)

مصاحبه 4

«اگه در سازمانی بهره‎‍وری به ارزش تبدیل شده باشه، میشه گفت که نظام بهره‎‍وری تا حدی مستقر شده؛ یعنی با اومدن و رفتن مدیرکل یا مدیرعامل قرار نیس بهره‎‍وری خیلی تحت تأثیر قرار بگیره؛ چون جزو ارزش‌های پایدار شده ...»

 

  • طراحی مدل اولیه: بعد از احصای فهرستی اولیه از عناصر مفهومی مرتبط با پدیدۀ نظام مدیریت بهره‌وری که از‌طریق کدگذاری داده‎‍ها حاصل شد، اقدام به تشکیل نشست خبرگی انجام شد تا از این طریق، نظرهای متخصصان دربارۀ پالایش و غنی‌سازی این فهرست و همچنین تصمیم‎‍گیری دربارۀ الگوی چیدمان این عناصر در قالب مدل جامع و تعالی‎‍گرا به همگرایی برسد. در همین مرحله، منطق و فرایند ارزیابی سطح بلوغ نظام مدیریت بهره‌وری نیز به‌وسیلۀ اعضای نشست خبرگی تدوین شد. به این ترتیب، نسخه‌ای اولیه از مدل ناظر بر نظام مدیریت بهره‎‍وری در سطح سازمان‎‍های ایرانی با رویکرد بلوغ تهیه شد.
  • اعتبارسنجی مدل: فرایند دو‌مرحله‎‍ای اعتبارسنجی مدل اولیه، به این ترتیب دنبال شد که در گام نخست و با تشکیل نشست خبرگی مرکب از پنج نفر از مصاحبه‎‍شوندگان، اجزای مختلف مدل حاصل از مطالعه واکاوی شود تا تناسب آ‎‍نها با مقتضیات سازمانی جامعۀ معاصر ایران تأیید شود. گام تکمیلی فرایند اعتبارسنجی نیز از‌طریق برگزاری نشستی با حضور نمایندگان گروه‎‍های گوناگون ذی‌نفعان (شامل خبرگان، مدیران سازمان‎‍ها، مشاوران و مسئولان بهره‎‍وری) به اجرا درآمده است.

4- یافته‎‍ها

4-1- شناسایی عناصر مفهومی

با تکمیل فرایند داده‎‍آوری و کدگذاری داده‎‍ها، تعداد 76 نشانه، 18 مفهوم و 4 مقوله به شرح جدول (3) شناسایی شدند که موضوع نظام مدیریت بهره‌وری در سطح سازمان را پوشش می‌دهند.

                                                          iii.            جدول 3- عناصر مفهومی ناظر بر نظام مدیریت بهره‎‍وری سازمانی

1. Table 3- Conceptual elements of organizational productivity management system

مقوله

مفهوم

نشانه

فرایند

برنامه‌ریزی

تکنیک‌های برنامه‌ریزی، تصویب برنامه، کیفیت برنامۀ بهبود، برنامه‌ریزی جامع، مشارکت ذی‌نفعان، روش اجرایی

ارزیابی

نظارت بیرونی، گزارش رسمی، کیفیت نظارت، همه‌جانبه‌نگری، ابزارهای کنترل، ثبت سوابق نظارتی

بهبود

همکاری، کنترل پروژه، تصمیم‎‍گیری، کیفیت اجرا، سطح پوشش، ابلاغ

اندازه‎‍گیری

دقت اندازه‌گیری، شاخص‎‍سازی، الگوی استاندارد، سنجش فعال، رویه‌های اداری اندازه‌گیری، تضمین فرایند

آثار و نتایج

آثار اقتصادی

اشتغال، سهم در اقتصاد، اقتصاد دانش‎‍بنیان

آثار زیست‌محیطی

آلایندگی محیطی، تولید کربن، مصرف آب، تولید پسماند

آثار اجتماعی

قانون‎‍مداری، آموزش، سلامت

پایداری و رشد

مدیریت دانش

خلق، سازمان‌دهی، اشتراک، کاربرد

فرهنگ‌سازی

نشانه‎‍ها، الگوها، آیین‎‍ها، ارزش‎‍ها

ارزیابی و بازنگری

ارزیابی، بازنگری

هم‌افزایی

سامانه‎‍های مکمل، ترویج، افتخارآفرینی، شبکه‎‍سازی

زیرساخت

زیرساخت‎‍های فیزیکی

نگهداری، تناسب، روزآمدی

نوآوری

برخورداری، فراگیری، باز‌بودن، رسمیت

منابع مالی

کفایت، استمرار، بهنگام‌بودن

ساختار سازمانی

کیفیت کارکردها، جامعیت تشکیلاتی، تناسب ساختار، مستندسازی

رهبری

حمایت مدیریت ارشد، انگیزش، پیشگامی رهبران، دیدگاه راهبردی

فناوری اطلاعات

دسترسی، کیفیت اطلاعات، جامعیت، یکپارچگی، نفوذ

منابع انسانی

دانش، مهارت، نگرش، انگیزه، کفایت

4-2- چیدمان عناصر مفهومی در مدل

نتایج حاصل از برگزاری جلسات متعدد نشست خبرگی با حضور پنج نفر از مشارکت‌کنندگان در مرحلۀ شناسایی عناصر مفهومی، به طراحی الگویی از برقراری روابط میان این عناصر منجر شد که در شکل (3) به نمایش درآمده و با عنوان مدل سنجش بلوغ نظام مدیریت بهره‌وری در سازمان‌های ایرانی نامیده و برای رعایت اختصار، عنوان «i-MAPS[xlv]» برای آن تعیین شده است. در این مدل، چهار مقولۀ شناسایی‌شده در فرایند کدگذاری، به‌عنوان پودمان‌های چهارگانۀ نظام مدیریت بهره‌وری در نظر گرفته شده و هجده مفهوم ذیل این مقوله‌ها نیز، در درون پودمان‌های چهارگانه گنجانده شده‌اند. در ادامه نیز 76 نشانه‌ای که از تحلیل اسناد و مصاحبه‌ها استخراج شده بود، به‌عنوان وجوه فرعی یا ویژگی‌های مورد انتظار از عناصر متناظر تعیین شده‌اند.

 

 

پودمان فرایندهای نظام مدیریت بهره وری

 

 

پودمان زیرساخت‎‍های نظام مدیریت بهره وری

پودمان پایداری نظام مدیریت بهره وری

پودمان آثار نظام مدیریت بهره ‌وری

شکل 3- مدل سنجش بلوغ نظام مدیریت بهره­وری در سازمان­های ایرانی

Fig. 3- The maturity measurement model of the productivity management system in Iranian organizations

بر این اساس، نخستین گام از استقرار نظام مدیریت بهره‌وری در سازمان، به تأمین زیرساخت‌های ضروری برای این خرده‌نظام مدیریتی اختصاص دارد. در ادامه لازم است فرایندهای اصلی بهره‌وری بر پایۀ زیرساخت‌های ایجاد‌شده فعال شوند. در سومین گام نیز ضروری است تا اقدامات مناسب برای تضمین پایداری این خرده‌نظام و ایجاد اطمینان از رشد و بالندگی مستمر آن انجام شود و در‌نهایت انتظار می‌رود آثار و نتایج استقرار نظام مدیریت بهره‌وری ارزیابی شود تا روشن شود تلاش‌های انجام‌شده در این عرصه تا چه حد توانسته‌اند منافع گروه‌های گوناگون ذی‌نفعان برون‌سازمانی (از‌جمله فعالان زیست‌محیطی و اعضای جامعۀ محلی) را برآورده کنند. شرح دقیق‌تری از مراحل استقرار نظام مدیریت بهره‌وری در سازمان‌های ایرانی بر‌اساس مدل یادشده به این قرار است:

  • الف) تأمین زیرساخت‌ها: برای آنکه سازمان‌ها بتوانند نظام مدیریت بهره‌وری را به‌صورت اصولی و روش‎‍مند مستقر کنند، لازم است ابتدا زیرساخت‌های سخت‌افزاری، نرم‌افزاری، مغزافزاری و سازمان‎‍افزاری ضروری برای این هدف را طراحی و تأمین کنند. به استناد یافته‌های حاصل از این مطالعه، اجزای اصلی زیرساخت‌های نظام مدیریت بهره‌وری از این قرارند:
    • منابع انسانی (کمیت، دانش، مهارت، نگرش و انگیزه)؛
    • منابع مالی (بهنگام‌بودن، کفایت و استمرار)؛
    • فناوری اطلاعات (جامعیت، نفوذ، دسترسی، یکپارچگی و کیفیت اطلاعات)؛
    • ساختار (جامعیت تشکیلاتی، تناسب، مستندسازی و کارکرد)؛
    • رهبری (دیدگاه راهبردی، حمایت، انگیزش و پیشگامی)؛
    • نوآوری (فراگیری، رسمیت، برخورداری و باز‌بودن)؛
    • زیرساخت فیزیکی (تناسب، روزآمدی و نگهداری).
  • ب) اجرای فرایند: در دومین مرحله از استقرار نظام مدیریت بهره‌وری، ضروری به نظر می‌رسد که فرایندهای اصلی ناظر بر ارتقای بهره‌وری در سطح سازمان به‌صورت عملیاتی جاری شوند. هم‌راستا با محتوای بسیاری از اسناد و گزارش‌های علمی که فرایند مدیریت بهره‌وری را در بر گیرندۀ چرخه‎‍ای متشکل از چهار گام اساسی شامل اندازه‎‍گیری، ارزیابی، برنامه‎‍ریزی و بهبود دانسته‎‍اند (درودی و همکاران، 1401؛ تیفا و ورا[xlvi]، 2019؛ دی‎‍لوکر و سیورسون، 2021)، در مدل حاضر نیز مهم‌ترین عناصر فرایندی به همین ترتیب تفکیک شده‎‍اند. به‌منظور ارزیابی میزان موفقیت سازمان در اجرای هرکدام از مراحل چهارگانۀ چرخۀ بهره‎‍وری، شش معیار کلیدی تعیین شده است که عبارت‌اند از:
    • جامعیت و تنوع شاخص‌ها (شامل شاخص‌های کارایی، اثربخشی، عمومی، اختصاصی و...) و همچنین برنامه‎‍های پیگیری‌شدنی برای تحقق اهداف بهره‌وری؛
    • جلب مشارکت‌جویی گروه‌های مختلف ذی‌نفعان (کارشناسان تخصصی، مدیران واحدها، مشتریان، تأمین‌کنندگان، هیئت‌مدیره، مالکان و ...)؛
    • استفادۀ مناسب از تکنیک‌ها، مدل‌ها و روش‌های استاندارد در مراحل مختلف این چرخه؛
    • طرح و تصویب نتایج حاصل از اجرای چرخۀ بهره‌وری در مراجع تصمیم‌گیری و رویه‎‍های اداری سازمان (طرح موضوع در جلسات مدیریتی، بحث و تبادل‌نظر اعضا، درج در متن مصوبات، درج در نظام پیگیری مصوبات)؛
    • ایجاد اطمینان از صحت و تداوم فرایند مدیریت بهره‌وری (از‌طریق تدوین اسناد و فرم‌ها، تصویب روش اجرایی، ابلاغ رسمی به مجریان، پایش دوره‌ای، نگهداری سوابق)؛
    • کیفیت و تناسب خروجی‌های مراحل چرخۀ بهره‌وری سازمان (دقت، اعتبار، صحت، سرعت، بهنگام‌بودن، گویا‌بودن، ...).
  • ج) تضمین پایداری و رشد: در سومین گام از الگوریتم استقرار نظام مدیریت بهره‌وری در سطح سازمان، ضروری است که اقدامات تضمینی برای تثبیت و تقویت زیرساخت‌ها و فرایندهای جاری‌شده در واحدهای مختلف کاری انجام شود. هدف از این مرحله آن است که حرکت بهره‌وری در بنگاه از تداوم و استمرار برخوردار شود. اقدامات اساسی برای تضمین پایداری و رشد نظام مدیریت بهره‌وری به این قرار است:
    • فرهنگ‌سازی (نشانه‎‍ها، الگوها، آیین‎‍ها و ارزش‎‍ها)؛
    • هم‌افزایی (ترویج، شبکه‎‍سازی، سامانه‌های مکمل و افتخارآفرینی)؛
    • مدیریت دانش (خلق، سازمان‌دهی، به اشتراک گذاری و کاربست)؛
    • ارزیابی و بازنگری.
  • د) تحلیل آثار و نتایج: آخرین قدم در مسیر استقرار نظام مدیریت بهره‌وری آن است که با نگاهی انتقادی و مطالبه‎‍گرانه، پیامدهای حاصل از پیاده‌سازی این خرده‌نظام سازمانی تحلیل شود. به بیان دیگر، شایسته است به روشی نظام‎‍مند و صحیح، اطمینان ایجاد شود که تلاش سازمان در جهت استقرار نظام مدیریت بهره‌وری توانسته است برای ذی‌نفعان برون‎‍سازمانی، منافع درخور توجهی را به‌همراه آورد و به دغدغه‌های احتمالی آنها توجه کند. عناصر مفهومی شکل‌دهندۀ این پودمان مدل بومی طراحی‌شده در این مطالعه، عبارت‌اند از:
    • آثار زیست‌محیطی (مصرف آب، تولید کربن، تولید پسماند و آلایندگی محیطی)؛
    • آثار اجتماعی (سلامت، آموزش و قانون‎‍مداری)؛
    • آثار اقتصادی (سهم در اقتصاد، سهم در اقتصاد دانش‎‍بنیان و اشتغال).

4-3- طراحی فرایند و منطق ارزیابی

نظر به اینکه ماهیت متمایز مدل حاصل از مطالعۀ حاضر، بر مفهوم بلوغ و سنجش آن استوار است، منطق ارزیابی در این مدل نیز بر‌اساس همین مفهوم تنظیم شده است. در نگاهی اولیه، منظور از اصطلاح بلوغ، میزان تطابق سازمان با استانداردهای عملکردی در حوزه‌ای خاص مانند بهره‌وری است (امینی و همکاران[xlvii]، 1397؛ محمدی زنجیرانی و پهلوان‌زاده، 1398) و طبیعی است که برای تحلیل وضعیت کلی سازمان در استقرار سامانه‎‍ای پیچیده و چندوجهی مانند نظام مدیریت بهره‌وری، لازم است سطح بلوغ یا توسعه‌یافتگی هرکدام از اجزای اصلی و فرعی چنین سامانه‌ای نیز ارزیابی شود. بنابراین منطق ارزیابی در مدل حاصل از مطالعۀ پیش رو با رویکرد تجمعی و از پایین به بالا تنظیم شده است؛ به صورتی که ابتدا سطح بلوغ هرکدام از جزئی‌ترین معیارهای ارزیابی‌شده بر مبنای پیوستاری کمی-کیفی امتیازدهی می‌شود و در ادامه با تجمیع این داده‌ها، سطح بلوغ سطوح بالاتر مدل (شامل وجوه، عناصر و پودمان‌ها) به‌صورت پلکانی تعیین می‌شود. در‌نهایت نیز وضعیت کلی بلوغ سازمان در زمینۀ استقرار نظام مدیریت بهره‌وری براساس وضعیت توسعه‌یافتگی مجموع پودمان‌های چهارگانۀ مدل مشخص خواهد شد.

از سوی دیگر برای آنکه بتوان وضعیت عملکردی سازمان‌ها را با یکدیگر یا در طی دوره‌های زمانی متوالی مقایسه کرد، ضروری است سطح بلوغ سازمان در استقرار نظام مدیریت بهره‌وری به‌صورت پیوستاری چند گزینه‎‍ای تشخیص‌دادنی باشد؛ بنابراین در مدل حاضر، هفت سطح بلوغ در این پیوستار به شرح جدول (4) تعریف شده است.

 

                                                                                                                      iv.             

                                                                             v.            جدول 4- سطوح بلوغ نظام مدیریت بهره‌وری

1. Table 4- Maturity levels of the productivity management system

ردیف

عنوان سطح

مرحلۀ پیشرفت

تعریف

1

ناآشنا

--

هنوز نیاز به ارتقای بهره‌وری در لایۀ مدیریت ارشد سازمان به‌درستی درک نشده است و انگیزۀ کافی در کارکنان و دیگر ذی‌نفعان نیز برای ورود به این عرصه وجود ندارد.

2

مقدماتی

بینش

مدیران سازمان، اهمیت بهره‌وری (یا اهمیت این عامل فرعی در نظام بهره‌وری) را درک و این بینش را به کارکنان نیز منتقل کرده‌اند.

3

پایه

سنجش

سازمان توانسته است وضعیت فعلی خود را در زمینۀ بهره‌وری (یا این عامل فرعی) اندازه‌گیری کند.

4

میانی

برنامه‌ریزی

سازمان بر مبنای خروجی‌های حاصل از تحلیل وضعیت موجود، برنامۀ آیندۀ خود را در زمینۀ ارتقای بهره‌وری (یا این عامل فرعی) هدف‌گذاری کرده است.

5

بهبودیافته

اجرا

سازمان توانسته است برنامۀ مدون خود را برای بهکرد وضعیت موجود بهره‌وری (یا این عامل فرعی) به‌طور دقیق و کامل اجرا کند.

6

پیشرفته

بازخورد

سازمان، اثربخشی برنامه‌های اجرا‌شده را برای ارتقای بهره‌وری (یا این عامل فرعی) پایش کرده و در صورت تحقق‌یافتن اهداف، بازنگری‌های مقتضی را انجام داده است.

7

متعالی

نتیجه

وضعیت نهایی سازمان در شاخص‌های مرتبط با بهره‌وری (یا این عامل فرعی) مناسب است.

 

در تکمیل این الگوریتم لازم است آستانۀ مورد انتظار برای انتساب هر سازمان به یکی از سطوح هفت گانۀ بلوغ (مندرج در جدول 3) نیز تعیین شود. بر‌اساس برآیند نظرهای خبرگان مشارکت‌کننده در این مطالعه، آستانۀ ورود به هرکدام از سطوح بلوغ به شرح جدول (5) مشخص شده است.

                                                                         vi.            جدول 5- آستانۀ ورود به سطوح شش گانۀ بلوغ

1. Table 5- The entering threshold of the six levels of maturity

ردیف

سطح

آستانۀ ورود

1

ناآشنا

هیچ‌کدام از معیارهای ارزیابی‌شده در سطح بلوغ متعالی قرار نداشته باشند.

2

مقدماتی

کمتر از 10درصد از معیارهای ارزیابی‌شده در سطح بلوغ متعالی قرار داشته باشند.

3

پایه

بین 10 تا 25درصد از معیارهای ارزیابی‌شده در سطح بلوغ متعالی قرار داشته باشند.

4

پیشرفته

بین 25 تا 50درصد از معیارهای ارزیابی‌شده در سطح بلوغ متعالی قرار داشته باشند.

5

بهینه

بین 50 تا 75درصد از معیارهای ارزیابی‌شده در سطح بلوغ متعالی قرار داشته باشند.

6

متکامل

بین 75 تا 90درصد از معیارهای ارزیابی‌شده در سطح بلوغ متعالی قرار داشته باشند.

7

متعالی

بیش از 90درصد از معیارهای ارزیابی‌شده در سطح بلوغ متعالی قرار داشته باشند.

4-4- اعتبارسنجی مدل

به‌منظور بررسی میزان اعتبار مدل طراحی‌شده در این مطالعه از‌نظر قابلیت سازگاری با ویژگی‌های قلمروی هدف (سازمان‌های ایرانی)، نشستی از خبرگان ترتیب داده شد و طی آن پنج نفر از اعضای مشارکت‌کننده در فرایند مصاحبه، تلاش کردند تا از‌طریق همفکری، اجزای مختلف مدل حاصل از مطالعه را بررسی و واکاوی و تناسب آنها با مقتضیات سازمانی جامعۀ معاصر ایران را ارزیابی کنند. طی دو نشست نود دقیقه‌ای که به این منظور برگزار شد، دربارۀ ساختار مدل (شامل پودمان‌ها، عناصر و وجوه فرعی) به‌همراه سطوح بلوغ سازمانی و همچنین منطق و فرایند ارزیابی و داده‎‍آوری بحث و اعتبارسنجی شد. پس از انجام تعدیلات مختصری که بنا به توصیۀ این گروه از خبرگان برای افزایش اعتبار مدل و سازگاری آن با شرایط واقعی سازمان‌های ایرانی انجام شد، نشست تکمیلی با حضور نمایندگان گروه‎‍های اصلی ذی‌نفعان و بهره‎‍برداران از نتایج مطالعه تشکیل شد تا روند اعتبارسنجی یافته‌های تحقیق به روشی مشارکتی و همه‌جانبه‎‍نگر کامل شود. ترکیب اعضای حاضر در این نشست نهایی اعتبارسنجی، علاوه بر نمایندگان گروه تحقیق، از این قرار بوده است:

  • یک نفر از مدیران وزارتخانه‎‍ها (در سطح معاون وزیر)؛
  • دو نفر از مشاوران تأییدصلاحیت‌شده در زمینۀ بهره‌وری؛
  • دو نفر از مسئولان نظام بهره‌وری در سازمان‎‍های دولتی و خصوصی؛
  • نمایندۀ گروه خبرگان مشارکت‌کننده در تدوین و اعتبارسنجی اولیۀ مدل.

حاصل برگزاری جلسۀ دو ساعته میان افراد یادشده که به بررسی ابعاد و اجزای مختلف مدل حاضر و شرایط بهره‌برداری از آن در سطح سازمان‌های ایرانی اختصاص داشت، توافق جمعی دربارۀ تأیید اعتبار مدل و سازگاری آن با اهداف پیش‌بینی‌شده از قبل بوده است و به این ترتیب فرایند اعتبارسنجی مدل با موفقیت تکمیل شد.

5- بحث

یافته‌های این مطالعه در بخش شناسایی عناصر مفهومی تشکیل‌دهندۀ نظام مدیریت بهره‌وری، از آن جهت با بخشی از سوابق پژوهشی، همچون تحقیق اسماعیل‎‍پور و همکاران (1395) و همچنین گزارش اسلامی و فیضی (1387) سازگاری دارد که توانسته‌ است برخی از عوامل مؤثر بر موفقیت برنامۀ بهبود بهره‌وری بنگاه‌ها (از قبیل دانش کارکنان، فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، روزآمدی فناوری و سامانه‌های مدیریتی) را به‌صورت مشترک، شناسایی کند. از سوی دیگر، با توجه به اینکه هدف مطالعۀ حاضر بر‌خلاف تحقیقات یادشده، احصای کامل عوامل درون‌سازمانی مؤثر بر بهره‌وری نبوده و تمرکز خود را بر معرفی عناصر مفهومی نظام مدیریت بهره‌وری قرار داده است، یافته‌هایی متفاوت نیز با پژوهش‌های پیش‌گفته حاصل آورده است. در زمینۀ طراحی مدل مفهومی نظام مدیریت بهره‌وری نیز، تحقیق پیش رو تنها نمونه از مطالعات علمی است که به این حوزۀ خاص توجه داشته است، با وجود این، برخی مشابهت‌ها میان مدل پیشنهادی این مطالعه با مدل‌های ارائه‌شده در پژوهش‌های قبلی نیز، مشاهده‌شدنی است. برای نمونه آنچه در مدل جمشیدی و همکاران (1400) با عنوان «ایجاد نظام تداوم بهبود بهره‌وری ...» معرفی شده است، همپوشانی زیادی با مفهوم «نظام مدیریت بهره‌وری» در این مطالعه دارد. یافته‎‍های اعتضادی و همکاران (1400) در معرفی مفاهیمی از قبیل توانمندسازی منابع انسانی، پیاده‌سازی برنامه‌های بهبود بهره‌وری با تمرکز بر یادگیری سازمانی و مشارکت کارکنان نیز، با آن چیزی همپوشانی دارد که در مدل حاصل از مطالعۀ حاضر مشاهده می‌شود؛ اما به‌دلیل تمرکز ویژۀ تحقیق پژوهشگران یادشده بر پدیدۀ بهره‌وری خدمات، تفاوت‌هایی نیز میان مدل‌های برآمده از این دو پژوهش وجود دارد. شریفی و همکاران (1400) نیز در تنظیم مدل پیشنهادی خود، مفاهیمی از قبیل کیفیت اطلاعات، آثار سازمانی، نوآوری و یادگیری را تصریح کرده‌اند که از واژگان کلیدی معرفی‌شده در مدل i-MAPS محسوب می‌شوند. مشابهت مدل طراحی‌شده به‌وسیلۀ مطلبی ورکانی و همکاران (1398) با مدل پیشنهادی این گزارش نیز، در تمرکز بر مفهوم برنامه‌ریزی به‌عنوان مرکزی‌ترین عنصر در نظام بهره‌وری است؛ به همین ترتیب وجه اشتراک اصلی مطالعۀ حاضر با مدل تنظیم‌شده از سوی فقیهی و موسوی کاشی (1389)، در توجه به تأثیرات و پیامدهای ناشی از فعالیت سازمان ازنظر مشتریان و جامعۀ محیطی است. یادآوری می‌شود که هیچ‌کدام از مدل‌های ارائه‌شده در سوابق پژوهشی، به‌دنبال تنظیم منطق ارزیابی سطح بلوغ نظام مدیریت بهره‌وری نبوده‌اند و به همین دلیل، بخش زیادی از یافته‌های این گزارش، متفاوت از دستاوردهای محققان قبلی به نظر می‌رسد.

با توجه به نتایج حاصل از مطالعۀ پیش رو، پیشنهادهایی به شرح زیر، خطاب به بهره‌برداران بالقوۀ تحقیق ارائه می‌شود:

  • با توجه به اینکه مدل پیشنهادی تحقیق توانسته است عناصر کلیدی تشکیل‌دهندۀ زیست‌بوم بهره‌وری را در سازمان‌های ایرانی به صورتی منسجم و یکپارچه تحلیل کند، به سازمان بهره‌وری ایران، به‌عنوان متولی حاکمیتی جریان بهبود بهره‌وری در کشور، توصیه می‌شود در تنظیم شیوه‌نامه‌ها و دیگر اسناد راهنما برای استقرار نظام مدیریت بهره‌وری در سطح سازمانی، از این مدل و عناصر مفهومی مندرج در آن بهره‌برداری کند.
  • برگزاری رویداد جایزۀ ملی بلوغ نظام مدیریت بهره‌وری نیز، دیگر پیشنهادی است که بر‌اساس یافته‌های این مطالعه به سازمان ملی بهره‌وری و دیگر نهادهای حاکمیتی از قبیل سازمان اداری و استخدامی و یا وزارت صمت توصیه می‌شود تا به این ترتیب، رقابتی سازنده میان بنگاه‌های اقتصادی و سازمان‌های عمومی فعال در نظام اقتصادی و اجرایی کشور در عرصۀ بهره‌وری شکل گیرد.
  • همچنین به‌دلیل آنکه مطابق با نتایج حاصل از این مطالعۀ علمی، پیوستگی و انسجام میان عناصر زیست‌بوم سازمانی بهره‌وری، شرطی اساسی برای پایداری و اثربخشی فعالیت‌های ناظر بر بهبود بهره‌وری در بنگاه‌های ایرانی است، به مجموعه مشاوران حقیقی و حقوقی فعال در زمینۀ بهره‌وری پیشنهاد می‌شود هنگام تنظیم راهکارهای توصیه‌شدنی به مدیران در زمینۀ ارتقای بهره‌وری، تلاش کنند تا با بهره‌گیری از محتوای مدل ارائه‌شده در این مطالعه، نگرش جامعه و همه‎‍جانبه‌نگری را در موضوع بهره‌وری به سازمان‌ها تزریق کنند.
  • از سوی دیگر و بر‌اساس یکی دیگر از یافته‌های این پژوهش، که توجه به آثار محیطی فعالیت‌های سازمان را در زمرۀ عناصر مفهومی نظام مدیریت بهره‌وری جای داده است، مناسب به نظر می‌رسد که مراجع سیاست‌گذاری از قبیل هیئت‌وزیران یا مجلس شورای اسلامی، پیش از وضع قوانین و مقررات جدید دربارۀ بهر‌ه‌وری، از نظرهای مشورتی نمایندگان انجمن‌های حرفه‌ای، هیئت‌های اندیشه‌ورزی، تشکل‌های تخصصی، سازمان‌های مردم‌نهاد و دیگر بازیگران کلیدی عرصۀ مطالبه‌گری جامعه‎‍بنیان در حوزه‌های زیست‌محیطی، سلامت، آموزش، اقتصاد و... به روشی نظام‌مند و مطمئن بهره‌برداری کنند.

6- نتیجه‎‍گیری

ارتقای مستمر بهره‌وری، یکی از کلیدی‌ترین اهداف هر سازمان و مستلزم استقرار مجموعه عوامل و عناصری است که زیست‌بوم بهره‌وری سازمان را شکل می‌دهند و لازم است تمامی وجوه و لایه‌های آن به‌درستی و در انسجامی سراسری شکل گرفته باشد. چنین الزامی تنها از‌طریق استقرار نظام جامع مدیریت بهره‌وری در سازمان، عملیاتی خواهد شد؛ یعنی نظام مدیریتی که در سوابق پژوهشی پرتعداد ناظر بر موضوع بهره‌وری تاکنون، به صورتی دقیق و کاربردی به آن توجه نشده است. مطالعۀ حاضر که با هدف رفع این خلأ پژوهشی و اجرایی انجام شده است، توانسته است ازطریق استخراج نشانه‌هایی از عناصر مفهومی ناظر بر این نظام مدیریتی، از اسناد علمی و مصاحبه با خبرگان، نقشۀ مفهومی چنین ساختاری را ترسیم کند و در ادامه با تنظیم روابط میان این عناصر بر‌اساس اسنادی، از‌جمله راهنمایی اجرایی ابلاغ‌شده از سوی سازمان ملی بهره‌وری کشور، مدلی جامع از چگونگی استقرار نظام مدیریت بهره‌وری را در سازمان‌های ایرانی ارائه دهد که با عنوان i-MAPS نام‌گذاری شده است. تدوین و جاری‎‍سازی منطق ارزیابی برای سنجش بلوغ این پدیده و همچنین اجرای موفقیت‎‍آمیز فرایند دو‌مرحله‎‍ای اعتبارسنجی مدل، با حضور نمایندگان گروه‎‍های گوناگون ذی‌نفعان (شامل خبرگان، مدیران سازمان‎‍ها، مشاوران و مسئولان بهره‎‍وری)، توانست اعتبار آن را تأیید کند تا از این پس بتوان با استناد به مدل یاد‌شده، میزان توسعه‎‍یافتگی سازمان‎‍ها را در استقرار و بهره‎‍برداری از نظام مدیریت بهره‎‍وری تحلیل و بر‌اساس آموزه‎‍های استخراج‌شدنی از محتوای مدل، برای افزایش موفقیت سازمان‎‍ها در این مسیر و غلبه بر چالش‎‍ها و موانع احتمالی نیز اقدام کرد.

در پایان و بر مبنای محدودیت‎‍های خودخواسته یا تحمیلی، به فرایند مطالعۀ گزارش‌شده در این مقاله، پیشنهادهایی به شرح زیر خطاب به محققان علاقه‌مند به این موضوع ارائه می‌شود:

  • با توجه به آنکه مدل پیشنهادی این پژوهش با رویکرد عام طراحی شده است، به پژوهشگران آتی توصیه می‌شود ضمن گروه‌بندی سازمان‌های اولویت‌دار در زمینۀ ارتقای بهره‌وری، نسخه‌های اختصاصی از این مدل را متناسب با نیازها و ظرفیت‌های هرکدام از این دسته سازمان‌ها (مثلاً مؤسسات آموزشی، بنگاه‌های تولیدی، بیمارستان‌ها و...) بومی‌سازی کنند.
  • همچنین با توجه به اینکه مدل حاصل از این مطالعه با محدودیت‌هایی چند (از قبیل وابستگی به نظرهای شهودی ارزیاب و ضرورت کالیبره‌کردن ارزیابان، وجود برخی موارد نبود مصداق در فرایند گردآوری داده‎‍ها، تمرکز بر عوامل درون‎‍سازمانی مؤثر بر بهره‎‍وری و لحاظ‌نکردن دقیق متغیرهای برون‎‍سازمانی) مواجه است، مناسب به نظر می‌رسد که محققان آتی تلاش خود را بر رفع این محدودیت‎‍ها متمرکز کنند.
  • بهره‌گیری از رویکرد، روش‌ها و ابزارهای پژوهش کمی در مطالعات آینده، محدودیت دیگر این پژوهش، مبنی بر تکیه بر رویکرد کیفی تحقیق را جبران می‌کند؛ به این ترتیب می‌توان میزان اعتبار مدل پیشنهادی تحقیق حاضر را ازنظری متفاوت نیز تحلیل کرد.
  • همچنین در ادامۀ مسیر تحقیقاتی آغاز‌شده با این مطالعه، که بر طراحی و تبیین نظام مدیریت بهره‌وری در سطح سازمان تمرکز دارد، مناسب به نظر می‌رسد که مدل‌هایی مشابه برای استفاده در دیگر سطوح ساختاری زیست‌بوم بهره‌وری جامعه نیز طراحی و پیشنهاد شود؛ برای مثال طراحی الگویی برای سنجش بلوغ نظام مدیریت بهره‌وری در سطوح تقسیمات کشوری (از قبیل شهرها یا استان‌ها) و همچنین در لایۀ فراسازمانی (مانند خوشه یا صنعت)، مدل جامعی به محققان علاقه‌مند توصیه می‌شود که بتواند سطح بلوغ نظام مدیریت بهره‌وری را در سطح ملی (قابل‌مقایسه با دیگر کشورها) سنجش کند.

 

 

7- تشکر و قدردانی

برنامه‌ریزی و اجرای این مطالعه با حمایت‎‍ مادی و معنوی شرکت سامان‌آوران توسعه  انجام شده است؛ بنابراین، نویسندگان مقاله مراتب قدردانی خویش را نسبت‌به مدیران شرکت یادشده اعلام می‎‍دارند.

 

[i] Droodi et al.

[ii] Kim & Loayza

[iii] Mohammadvand et al.

[iv] Hamidi et al.

[v] Mehregan et al.

[vi] De Loecker & Syverson

[vii] Karimi-Shahabi et al.

[viii] Ebrahimi et al.

[ix] Jamshidi et al.

[x] Mohamadi zanjirani & pahlavanzadeh

[xi] National Productivity Organization of Iran

[xii] Rajabian & Alvani

[xiii] Sadegh et al.

[xiv] Esmaelpour et al.

[xv] Faghihi & Mousavi-kashi

[xvi] Motlagh et al.

[xvii] Nasrollapour-Shirvani

[xviii] Takehara & Shirasaka

[xix] Pornthepkasemsant & Charoenpornpattana

[xx] Kosieradzka

[xxi] Lindemulder

[xxii] Pasalodos & Domingo

[xxiii]Etezadi et al.

[xxiv] Mansouri et al.

[xxv]Mustofa et al.

[xxvi] Phusavat

[xxvii] Seifollahi

[xxviii] Alavi-Namvar et al.

[xxix] Britel & Cherkaoui

[xxx] Jin et al.

[xxxi] Finnerty et al.

[xxxii] Sharifi et al.

[xxxiii] Eslami & Feyzi

[xxxiv] Google Scholar

[xxxv] Scopus

[xxxvi] Web of Science

[xxxvii] Research Gate

[xxxviii] Maturity Assessment Model of the Productivity Management System

[xxxix] Maturity Assessment Model of the Productivity

[xl] Maturity Model of the Productivity

[xli] Factors Affecting Productivity

[xlii] Factors Affecting Productivity Management System

[xliii] Arab-Mokhtari et al.

[xliv] Joodzadeh et al.

[xlv] Iranian Maturity Model for Assessment of Productivity System

[xlvi] Taifa & Vhora

[xlvii] Amini et al.

Alavi-Namvar, M., Talebi, B., Maleki Avarsin, S. (2021). Designing a model for evaluating of educational organizations productivity with the Grounded theory method Case study: Islamic Azad University of East Azerbaijan Province. Journal of Instruction and Evaluation, 14(53), 181-205. [in Persian]. https://doi.org/10.30495/jinev.2021.683377
Amini, M., Azar, A., Bayat, K., Khadivar, A. (2018). Presenting a developed Performance Based Budgeting Maturity Model: With focusing on capabilities and results in a mature system. Management Research in Iran, 22(4), 225-247. [in Persian]. https://dorl.net/dor/20.1001.1.2322200.1397.22.4.10.5
Arjmandinajad. A, Doaee. H, Yaghoubi. NM, Roshan. SA. (2016). An exploratory study of the factors affecting human resource productivity in the Islamic context from the perspectives of Mashhad municipal staff. Journal of Productivity Management Research, 39(1), 41–66. DOR: https://dorl.net/dor/20.1001.1.27169979.1395.10.4.2.8
Britel, Z., & Cherkaoui, A. (2022). Development of a readiness for change maturity model: an energy management system implementation case study. Production Engineering Archives, 28(1), 93-109. https://doi.org/10.30657/pea.2022.28.11
De Loecker, J., & Syverson, C. (2021). An industrial organization perspective on productivity. In Handbook of Industrial Organization, 4(1), 141-223. https://doi.org/10.1016/bs.hesind.2021.11.003
Dessler, G. (2011). Human resource management. twelfth edition. Pearson International Edition.
Droodi, H., Abcher, B., Bigdli, A. (2022). Productivity analysis using Malmquist index in private insurance companies in Zanjan province. Financial Economics, 16(58), 109-127. [in Persian]. https://doi.org/10.30495/fed.2022.691503
Ebrahimi, K., Azar, A., Chitsazian, A. (2020). Designing a Model for Measuring e-Government Service Quality – The Case of Governmental Kiosks. Production and Operations Management, 11(1), 89-109. [in Persian]. https://doi.org/10.22108/jpom.2020.121911.1250
Eslami, Y., Feyzi, K. (2008). Providing Productivity Improvement Model stressing on the Role of Information Technology (Case: Housing and Urban Development Organizations of Provinces). Commercial Strategies, 6(32), 47-58. [in Persian]
Etezadi, S., Hoseen, S., Zandieh, M., Jafarnejad, A., Sadeghi moghadam, M. (2021). Developing a Model for Comprehensive Analysis of Productivity in the Service Industry Using the Multi-Grounded Theory Approach. Production and Operations Management, 12(3), 19-40. [in Persian]. https://doi.org/10.22108/jpom.2021.129969.1393
Faghihi, A., Mousavi-kashi, Z. (2010). A Model for the Measurement of Productivity in the Public Sector of Iran. Journal of Public Administration, 2(4), 107-126. [in Persian]. DOR: 20.1001.1.20085877.1389.2.4.7.5
Finnerty, N., Sterling, R., Coakley, D., & Keane, M. M. (2017). An energy management maturity model for multi-site industrial organisations with a global presence. Journal of Cleaner Production, 167, 1232-1250.‏ https://doi.org/10.1016/j.jclepro.2017.07.192
Hajipour, M. (2000). Investigating and analyzing the relationship between organizational culture and labor productivity. [Master Thesis]. Allameh Tabataba'i University.
Hamidi, Y., Moradhasel, B., Talebi-Ghane, E., Ramezani-Doroh, V. (2022) Relationship between Creativity and Organizational Productivity among the Headquarters Staff of Hamadan University of Medical Sciences, Hamadan, Iran. Journal of Health Research in Community, 8(1), 39-49. [in Persian].
Hersey. P, Goldsmith. M. (1980). A situational approach to performance planning. Training & Development Journal, 34(11), 38 – 44.
Jin, Y., Long, Y., Jin, S., Yang, Q., Chen, B., Li, Y., & Xu, L. (2021). An energy management maturity model for China: Linking ISO 50001: 2018 and domestic practices. Journal of Cleaner Production, 290, 125168.‏ Doi: 10.1016/j.jclepro.2020.125168
Joodzadeh, M., yaghoobi, N., Rowshan, S., nadaf, M. (2019). Designing a Native Identification, Measurement and Pathology Model for Productivity Culture: The National Oil Company of the South. The Journal of Productivity Management, 13(48), 37-75. [in Persian]. https://doi.org/10.30495/qjopm.2019.665035
Karimi-Shahabi, A., Meamar-zadeh, G., Alavani, S., Modeari, M. (2016). Designing productivity model for governmental Organizations in Iran. The Journal of Productivity Management, 10(2), 7-28. [in Persian]. DOR: 20.1001.1.27169979.1395.10.2.1.3
Kim, Y. E., & Loayza, N. (2019). Productivity growth: Patterns and determinants across the world. World Bank Policy Research Working Paper, (8852). https://doi.org/10.1596/1813-9450-8852
Kosieradzka, A. (2017). Maturity Model for Production Management. Procedia Engineering, 182, 342 – 349. https://doi.org/10.1016/j.proeng.2017.03.109
Lindemulder, M. J. (2015). Development of a continuous improvement maturity model assessment instrument. [Bachelor's thesis], University of Twente).
Mansouri, A. (2018). Application of Geographical Information System in Evaluating Productivity Growth of Sale Centers Using The Malmquist Productivity Index. Production and Operations Management, 9(2), 159-178. [in Persian]. https://doi.org/10.22108/jpom.2018.92292.0
Mehregan, M., Hosseinzadeh, M., Rabie Servandi, N. (2019). Modeling the Disturbance-Dynamics Model of Human Resources Development in Iran's Oil Industry. Journal of Public Administration, 11(2), 309-338. [in Persian]. https://doi.org/10.22059/jipa.2019.277895.2514
Mohamadi zanjirani, D., Pahlavanzadeh, P. (2019). Designing the spectrum of quality management maturity and determining the membership degree of the attributes. Production and Operations Management, 10(2), 125-141. [in Persian]. https://doi.org/10.22108/jpom.2019.113222.1165
Mohammadvand, N., Rashidpoor, A., Shahnoushi, M. (2022). Designing a Productivity Measurement Model in Iranian Cultural Organizations (Case Study of Tehran Municipality Cultural and Artistic Organization). Journal of Cultural Management, 15(54), 121-132. [in Persian]. https://doi.org/10.30495/jcm.2022.19683
Motlagh, M., Nasrollapour-Shirvani, S.D., Maleki, M. (2013). Evaluation of the performance of the headquarters area of the Health Vice-Chancellor of Iran's universities/faculties of medical sciences based on the model of the National Productivity and Organizational Excellence Award of Iran. Health System Research, 18(2), 83-94. [in Persian]
Mustofa, M., Suyanto, S., Suprayitno, B., & Kusumawardani, N. (2022). Independence, Work Ethic, Spirituality, and Productivity: A Comparative Study of Several Asian Countries. Journal of Social Science, 3(4), 666-677. https://doi.org/10.46799/jss.v3i4.373
Pasalodos, D. & Domingo, R. (2011). A maturity model for quality management to improve the manufacturing results. Annals & Proceedings of DAAAM International, 22(1), 375-376.
Pornthepkasemsant, P. & Charoenpornpattana, S. (2019). Identification of factors affecting productivity in Thailand’s construction industry and proposed maturity model for improvement of the productivity. Journal of Engineering, Design and Technology, 17(5), 849-861. https://doi.org/10.1108/JEDT-10-2017-0109
Sadegh, Sohrab, Motallebi-varakani, A., Alipor-darvish, Z., salehisadaghiani, J., Mohammdi moghadam, Y. (2019). Presentation of the Conceptual Model of Human Capital Efficiency in the IRI Navy. Journal of Research on Management of Teaching in Marine Sciences, 6(1), 57-73. [in Persian]. DOR: 20.1001.1.25383655.1398.6.1.5.5
Savery, L. (1996). Management and Productivity Increase. Journal of Management Development, 17 (1), 68-74. https://doi.org/10.1108/02621719810368709.
Seifollahi, N. (2021). The Effects of Knowledge Management Dimensions on Organizational Productivity: The Case of Tabriz Petrochemical Company. The Journal of Productivity Management, 15(2), 139-156. [in Persian]. https://doi.org/10.30495/qjopm.2020.579815.2281
Taifa, I., Vhora, T. (2019). Cycle time reduction for productivity improvement in the manufacturing industry. Journal of Industrial Engineering and Management Studies, 6(2), 147-164.  https://doi.org/10.22116/Jiems.2019.93495
Takehara, T., & Shirasaka, S. (2019). Proposal of a Capability Maturity Model for Health and Productivity Management. Proceedings of the 61st Annual Meeting of the ISSS - 2017 Vienna, Austria, 2017(1).