به کارگیری رویکرد تلفیقیQFD فازی و TOPSIS در انتخاب تأمین‏ کننده

نوع مقاله : مقاله پژوهشی- فارسی

نویسندگان

1 کارشناس ارشد مدیریت صنعتی، دانشگاه ارشاد، واحد تهران، تهران، ایران

2 استاد یار دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

چکیده

انتخاب تأمین‏کننده مشکلی چند شاخصه است که هر دو عوامل کیفی و کمی را دربر می‏گیرد. برای برخورد با این مشکل، تکنیک‏های مختلفی پیشنهاد شده است. با تکیه بر داده‏های محض ریاضی، این تکنیک‏ها، اشکالات قابل توجهی دارند. خصوصاً هنگامی که بخواهیم عوامل کیفی‏ای را که در انتخاب تأمین‏کننده بسیار مهم هستند و به آسانی قابل اندازه‏گیری نیستند را در نظر بگیریم. بعضی از رویکردها همچون منطق فازی با موقعیت‏های تصمیم‏گیری به خوبی هماهنگ می‏شوند، به خصوص زمانی که تصمیم‏گیرندگان قضاوت‏های ناهمگنی را بیان می‏نمایند. در این پژوهش، با ترکیب منطق فازی و خانه کیفیت، معیارهای کیفی در فرایند انتخاب تأمین‏کنندگان جلو‏بندی در شرکت سازه‏گستر سایپا در نظر گرفته شد. سپس روش TOPSIS اتخاذ گردید تا سنجه‏های کمی را مورد توجه قرار دهد. در نهایت با ترکیب تکنیک‏هایFUZZY-QFD و TOPSIS، تأمین‏کنندگان جلو‏بندی نیسان در این شرکت انتخاب و رتبه‏بندی شدند. توجه به هر دو معیارهای کیفی و کمی، نکته مهم به کار رفته در این پژوهش است و متدولوژی استفاده شده نیز جنبه نوآورانه آن محسوب می‏گردد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Utilizing Integrated Fuzzy-QFD and TOPSIS Approach in Supplier Selection

نویسندگان [English]

  • Zeynab Sahebi 1
  • Hydeh Mottaghi 2
  • Mohammadreza Shojaee 2
1 Master of Science of Industrial Management, Arshad University, Tehran, Iran
2 Assistant Professor, Faculty of Management and Accounting, Shahid Beheshti University, Tehran, Iran
چکیده [English]

Supplier selection is a typical multi-attribute problem that involves both qualitative and quantitative factors. To deal with this problem, different techniques have been suggested. Being based on purely mathematical data, these techniques have significant drawbacks especially when we want to consider qualitative factors, which are very important in supplier selection and are not easy to measure. Some innovative approaches, based on artificial intelligence techniques such as Fuzzy Logic match very well with decision-making situations especially when decision makers express heterogeneous judgments. In this research, by the combination of Fuzzy logic and the House of Quality (HOQ), qualitative criteria are considered in Tire’s suppliers selection process in Sazehgostar SAIPA Company. Then, TOPSIS technique is adopted to consider quantitative metrics. Finally, by combining Fuzzy QFD and TOPSIS techniques, the Tire suppliers will be selected and ranked in this Company. Concerning both qualitative and quantitative criteria, is the important point used in this research and also the methodology utilized which counts the innovative aspect. Limited number of experts associated with each piece and the unavailability of some quantitative criteria has been limitations across this study’s accomplishment. According to the results of the research, supplier C was the most favored and then suppliers A, B and D respectively, achieved the next ranks.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Supplier selection criteria
  • Supplier selection Techniques
  • Quality function deployment (QFD)
  • Fuzzy Logic
  • TOPSIS

1- مقدمه

مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت جریان مواد، اطلاعات و سرمایه ها در سر تا سر زنجیره تأمین، از تأمین‏کنندگان به تولیدکنندگان اجزاء، به مونتاژ کنندگان نهایی، به توزیع (انبارها و خرده فروشان) و در نهایت به مشتری است. (گوویندان و همکارانش، 2009) انتخاب تأمین‏کننده مهم‏ترین متغیر در مدیریت زنجیره تأمین است (تالوری و ناراسیمهان،2004). تصمیم انتخاب یک تأمین‏کننده، به ذات یک مشکل تصمیم‏گیری چند معیاره است و تصمیم استراتژیکی مهمی برای شرکت‏ها  به شمار می‏آید.

 

2-بیان مسأله

در دنیای پر رقابت کنونی، شرکت‏ها بر توسعه قابلیت‏های اصلی‏ خود و برون سپاری کارهای غیر اصلی به تأمین‏کنندگان با قابلیت‏های حرفه‏ای مختلف تمرکز می کنند، تا مزیت رقابتی را با به کار بردن این منابع خارجی ارتقاء بخشند. از سوی دیگر، رفتار مصرف کنندگان، به دلیل تغییر ایدئولوژی آنان به طور گسترده‏ای تغییر یافته است؛ بنابر این، چرخه زندگی محصول کوتاه‏تر شده و هر شرکتی باید محصولات گوناگونی را پیشنهاد کند تا بلافاصله نیازهای مشتری را برآورده نماید. چنین رویه‏هایی شرکت‏ها‏ی مدرن را مستقیماً به سرمایه‏گذاری در مدیریت زنجیره‏تأمین و ایجاد همکاری‏های استراتژیکی در مقابل رقبایشان هدایت می‏کنند (کروز و الرام،1997).

اهمیت و ضرورت تحقیق: بنابر آنچه گفته شد، تولیدکنندگان به علت قدرت خرید و چانه‏زنی فزاینده مشتریان، نیاز به همکاری و تعامل با تأمین‏کنندگان دارند تا در حالی که نیازهای مشتریان را تأمین می‏نمایند، بهره‏وری را با حداقل هزینه افزایش دهند. انتخاب تأمین‏کننده، گاهی اوقات بسیار پیچیده است، زیرا تنوع زیادی از عوامل غیر قابل کنترل و قابل کنترل را دربر می‏گیرد که بر تصمیمات پیچیده تأثیر می‏گذارند. علاوه بر این، باید به طور مرتب ارزیابی‏ها و رتبه‏بندی‏هایی در مورد تأمین‏کنندگان انجام شود، تا اطمینان حاصل شود که آیا محصول وارد شده استانداردهای کیفی مربوط را تأمین می‏کند یا خیر؟ لذا بایستی از روش‏های تصمیم‏گیری برای کاهش زمان انتخاب و توسعه نتیجه تصمیم‏گیری استفاده نمود.

 

 3- ادبیات و پیشینه‌ تحقیق

 در حوزه انتخاب و ارزیابی تأمین‏کننده، کارهای متعددی از سوی محققان پیشنهاد شده است که به تعدادی از آنها اشاره می‏شود.

3-1- معیارهای انتخاب تأمین‏کننده

به عقیده پارک جی و همکارانش (2010)، یک تأمین‏کننده بر حسب عملکرد، قابلیت و توانایی‏اش برای همکاری ارزیابی می‏شود. آنها معیارهای ارزیابی تأمین‏کننده را بر اساس استراتژی خرید محصول شرکت کوارتز بیان کردند. در این شرکت سه گروه ارزیابی وجود دارد: کیفیت، هزینه و تحویل برای ارزیابی عملکرد؛ تکنولوژی و مدیریت برای ارزیابی قابلیت؛ و همکاری برای ارزیابی روابط همکاری.

آنجالی آواسدی و همکارانش (2010) معیارهای منتخب برای ارزیابی عملکرد محیطی تأمین‏کنندگان را چنین بیان می کردند: استفاده دوستانه از تکنولوژی محیطی که منابع انرژی و مصرف سوخت فسیلی را از آسیب حفظ می‏کند. استفاده دوستانه از کالاها، بسته‏بندی‏ها، مواد بازیافتنی در محیط، حفظ مشتریان با عادت‏های خرید سبز، همکاری و مشارکت با تأمین‏کنندگان سبز و سازمان‏های محیطی، تعهد و حمایت مدیریت برای بهبود عملکرد محیطی، تبعیت از سیاست‏های محیطی، پروژه های R&Dسبز در مورد محصول سبز و برنامه‏ریزی فرایند، آموزش پرسنل براساس اهداف محیطی، طراحی برای محیط: (بازیافت، استفاده مجدد، تولید  مجدد، انهدام(زباله و...))، گواهی نامه های محیطی مانند  ISO14000 و غیره.

جوسی‏ها تونن و میکا رو کُنن (2010) معیار اصلی انتخاب در صنعت ICT [1] را به صورت زیر تعریف می‏کنند: قابلیت استفاده؛ شایستگی فنی؛ قیمت؛ اندازه استراتژیکی؛ ثبات شرکت؛ سازگاری مدیریتی و شفافیت و اعتماد در فعالیت های یکدیگر. سامان حسن زاده امین و همکارانش (2011) معیارها را به دو دسته داخلی و خارجی که هر دسته خود به معیارهای کمی (QN)[2] و کیفی (QL)[3]  تقسیم می‏شوند، به قرار زیر طبقه بندی کردند:

معیارهای داخلی عبارتند از: هزینه واحد(QN)، کیفیت(QL)، درصد تحویل به موقع(QN)، ثبات مدیریت(QL)

معیارهای خارجی عبارتند از: اعتماد متقابل(QL)، نقاط قوت موقعیت جغرافیایی(QL)، ارتباط بین‏المللی(QL).

 

3-2- تکنیک های انتخاب تأمین‏کننده  

مشکل پیدا کردن بهترین راه برای ارزیابی و انتخاب تأمین‏کننده موجب می‏شود تا شرکت‏ها روش‏های مختلفی را به کار ببندند.

-فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP[4]): اٌردوبادی (2010) ریسک ها و منافع استفاده از فروشنده را در زنجیره تأمین برای شمولیت در فرایند ارزیابی شناسایی کرد. از آنجا که این عوامل می توانند عینی و ذهنی باشند، یک رویکرد هیبریدی که برای هر دو عوامل کمی و کیفی به کار می رود. در توسعه مدل استفاده شد؛ توابع زیان تاگوچی نیز برای اندازه‏گیری عملکرد هر تأمین‏کننده کاندید شده، استفاده شد. با استفاده از AHP اهمیت نسبی این عوامل برای تصمیم‏گیرنده تعیین می‏شوند. سپس امتیازات موزون زیان برای هر تأمین‏کننده با استفاده از اهمیت نسبی به عنوان وزن‏ها محاسبه می‏گردند. امتیازات موزون مرکب زیان برای رتبه‏بندی تأمین‏کنندگان استفاده می‏شوند. تأمین‏کننده با کمترین امتیاز زیان برای انتخاب پیشنهاد می‏شود.

فرایند تحلیل شبکه (ANP[5]): امی اچ.آی.لی و همکارانش (2009)  با تمرکز بر صنعت ساخت قطعات الکترونیکی در تایوان، که ساختار ارتباط با تأمین‏کننده تکنولوژی اصلی قطعه را در نظر می‏گیرد، با بیان یک رویکرد تحلیلی به ارزیابی اشکال ارتباط خریدار - تأمین‏کننده بین تولید کننده و تأمین‏کننده‏اش می‏پردازد. مدل آنها، فرایند تحلیل شبکه‏ای (ANP) و مفاهیم مزایا، فرصت‏ها، هزینه‏ها و ریسک‏ها (BOCR[6]) را به کار می‏گیرد، تا ابعاد مختلف روابط خریدار- تأمین‏کننده را در نظر بگیرد. نتایج باید راهنمایی برای انتخاب مناسب‏ترین شکل ارتباط بین تولید کننده و تأمین‏کننده اش فراهم آورد.

تکنیک رتبه‏بندی ساده چند شاخصه (SMART[7]): بارلا (2003) یک رویکرد 5 مرحله ای را مبتنی بر SMART برای ارزیابی و انتخاب تأمین‏کننده در یک شرکت تولید شیشه اجرا کرد. در این متدولوژی، 7 معیار ارزیابی به همراه زیر معیارهای متعددی مطرح شدند. یک پیمانکار فرعی با به دست آوردن بالاترین امتیاز که فواید کلی مورد انتظار نامیده می‏شود، انتخاب گردید.

تحلیل پوششی داده‏ها (DEA[8]): رُس و همکارانش (2006)DEA را برای ارزیابی عملکرد تأمین‏کننده با توجه به ویژگی‏های عملکرد خریدار و تأمین‏کننده استفاده کردند. سه تحلیل حساسیت انجام شد. تحلیل اولیه امتیازات کارایی تأمین‏کننده را بدون در نظر گرفتن وزن‏ها و کران‏های تیم ارزیابی محاسبه کرد. تحلیل دوم اولویت های تیم ارزیابی را بر ویژگی‏های عملکرد تأمین‏کننده در نظر گرفت، در حالی که تحلیل سوم، اولویت‏های خریدار را بر ویژگی‏های عملکرد تأمین‏کننده در نظر گرفت.

الگوریتم ژنتیک (GA[9]): دینگ و همکارانش (2005) یک متدولوژی بهینه‏سازی مبتنی بر الگوریتم ژنتیک(GA)  را برای انتخاب بیان کردند. روش پیشنهادی ترکیبات ممکن از تأمین‏کنندگان منتخب را ایجاد می‏کند. سپس هر ترکیب با توجه به شاخص‏های کلیدی عملکرد ارزیابی می‏شود.

گسترش کیفی عملکرد ([10]QFD): انصاری و مدرس (1994) نقش تأمین‏کنندگان را در مراحل مختلف QFD بیان کردند و از درگیری گسترده تأمین‏کنندگان در طول فرایند توسعه دفاع کردند.

تئوری مجموعه فازی: تئوری مجموعه فازی یکی از رویکردهای تصمیم‏گیری چند معیاره است که برای انتخاب تأمین‏کننده پیشنهاد شده است (هو، اکسو و دِی،2010). به منظور حل ابهام موجود در نتایج شاخص‏ها در محیط واقعی برخی محققان روش‏های مناسبی را مبتنی بر تئوری مجموعه فازی (FST[11]) و منطق فازی به کار گرفته‏اند. سرکار و موهاپاترا (2006) عملکرد و قابلیت که دو معیار مهم در مسأله ارزیابی و انتخاب تأمین‏کننده بودند را پیشنهاد کردند. آنان رویکرد مجموعه فازی را استفاده کردند تا ابهام در ویژگی‏های فردی متعدد تأمین‏کنندگان را محاسبه کنند. موردی فرضی اتخاذ شد تا نشان دهد که چگونه دو نفر از بهترین تأمین‏کنندگان با توجه به 4 عامل عملکرد محور و توانایی محور انتخاب می‏شوند.

4- رویکردهای ترکیبی

برخی از مهمترین رویکردهای ترکیبی، نیز که از ترکیب رویکردهای منفرد به دست می آیند عبارتند از:-رویکردهای ترکیبی فازی: 54/11% مقالات، رویکردهای یکپارچه فازی را مطرح کردند تا به مشکل ارزیابی و انتخاب تأمین‏کننده بپردازند.

-ترکیب فازی وANP: وینوده و همکارانش (2010) رویکرد ANP فازی را استفاده نمود تا بهترین تأمین‏کننده را انتخاب کند. ویژگی‏های منحصر به فرد ANP فازی شامل توسعه ماتریس‏های مقایسه زوجی، استفاده از وابستگی‏ها بین سطوح تصمیم و توسعه راه حل‏های معتبرتر است.

ترکیب فازی، AHP و تحلیل خوشه ای(CA[12]): بوتانی و ریزی (2008) رویکرد منسجمی را برای انتخاب تأمین‏کننده گسترش دادند. رویکرد تحلیل خوشه‏ای و AHP را ترکیب کردند تا گزینه‏ها را گروه‏بندی و رتبه‏بندی کرده و به تدریج میزان گزینه‏ها ر ا کاهش دهند و مناسب‏ترین خوشه را انتخاب نمایند.

ترکیب فازی و SMART: چُیو و چنگ (2008) رویکرد SMART فازی برای ارزیابی گزینه تأمین‏کنندگان در یک شرکت تولید سخت افزار IT را به کار بردند. یک تحلیل حساسیت برای ارزیابی تأثیر تغییرات در ضرایب ریسک برحسب ترتیب رتبه‏بندی تأمین‏کننده انجام شد.

ترکیب فازی و ART[13]: روش انتخاب پیشنهادی گولسن- آیدین کسکین و همکارانش (2010)، با استفاده از ART فازی، نه تنها مناسب‏ترین تأمین‏کننده بلکه خوشه‏های همه فروشندگان را مطابق معیارهای منتخب انتخاب می‏کند. با توصیف روش ART فازی تأمین‏کنندگان بر طبق تشابهات‏شان طبقه‏بندی می‏شوند.

4-1- سایر رویکردها

بسیاری از رویکردهای یکپارچه دیگر پیشنهاد شده اند که عبارتند از:

ترکیب AHP و QFD: آریجیت بهاتاچریا و همکارانش (2010) در یک رویکرد مهندسی همزمان فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) را با گسترش کیفی عملکرد (QFD) در ترکیب با معیار عامل هزینه (CFM ) بیان کردند تا تأمین‏کنندگان کاندید شده را تحت محیط چند معیاره در یک چارچوب زنجیره ارزش رتبه‏بندی و انتخاب کنند. در چنین تکنیک یکپارچه ای، QFD به کار برده می‏شود تا معیارهایی را با وزن های ارزیابی متناظر در AHP گسترش دهد که در دو مرحله استفاده می‏شود. در مرحله اول AHP استفاده می‏شود تا وزن اهمیت نسبی را برای نیازمندی های هر مکان اندازه بگیرد. در مرحله دوم AHP برای ارزیابی نمره هر گزینه براساس هر معیار خاص استفاده می‏شود. مدل چانگ فقط دو نوع هزینه را به عنوان معیارهای ذهنی در نظر می‏گیرد.

ترکیب ANP و GP[14]: دِمیرتاس و یوستون (2009) رویکرد یکپارچه ANP و GP را برای انتخاب تأمین‏کننده توسعه دادند. آنها مشابه کارشان در سال 2008، ابتدا تأمین‏کنندگان بالقوه را با استفاده از ANP ارزیابی کردند. سپس وزن‏ها به عنوان ضرایب یکی از سه تابع هدف استفاده شدند.

ترکیب [15]DEAو NNs[16]وDT[17]: وو (2009) مدل هیبریدی با استفاده از تحلیل پوششی داده‏ها، درخت‏های تصمیم (DT) و شبکه‏های عصبی (NNs) را ارائه کرد تا عملکرد تأمین‏کننده را ارزیابی نماید. مدل او شامل دو بخش است. بخش اولDEA را به کار می‏گیرد و تأمین‏کنندگان را به خوشه‏های کارامد و ناکارامد مبتنی بر نتیجه نمرات کارایی تقسیم می‏کند. بخش دوم داده‏های مرتبط با عمکرد شرکت را به کار می‏گیرد، تا مدلDT،NNs  را بپرورد و مدل درخت تصمیم را برای تأمین‏کنندگان جدید استفاده کنند. این کار منجر به طبقه بندی مناسب و پیش بینی نرخ دقت می‏گردد.

ترکیب DEMATEL[18] و فازی: بتی چنگ و همکارانش (2010) در صنعت الکترونیک در استفاده از روش DEMATEL فازی پیشقدم هستند آنها عوامل دارای نفوذ در انتخاب تأمین‏کنندگان مدیریت زنجیره تأمین را دریافتند. روش  DEMATELعملکرد تأمین‏کننده را ارزیابی می‏کند تا معیارهای عامل کلیدی را برای بهبود عملکرد پیدا کند. جدول 1، برخی از مطالعات انجام شده در حوزه QFD فازی را نشان می‏دهد. در نهایت، از آنجا که علاوه بر معیارهای کیفی، معیارهای کمی نیز در رتبه‏بندی تأمین‏کنندگان نقش مهمی را ایفا می کنند، در این پژوهش، از مدل QFD که تنها معیارهای کیفی را در خود جای می دهد استفاده شد تا به این ترتیب دقت تصمیم‏گیری افزایش یابد. روش TOPSIS نیز یکی از کاربردی‏ترین روش‏های تصمیم‏گیری است و هر دو معیارهای کیفی و کمی را شامل می‏شود که در این پژوهش برای رتبه‏بندی تأمین‏کنندگان تنها بر اساس معیارهای کمی در نظر گرفته شده است. در روش TOPSIS کلاسیک، برای تعیین وزن معیارها و رتبه‏بندی گزینه‏ها از مقادیر دقیق و معین استفاده می‏شود. در بسیاری از مواقع که تفکرات انسان با عدم قطعیت همراه است بهتر است از روش‏های تصمیم‏گیری فازی استفاده شود که روش TOPSIS فازی یکی از این روش‏هاست. در این پژوهش، معیارهای کمی به صورت معین و نه توسط متغیرهای زبانی ارائه شده اند، بنابر این، استفاده از روش TOPSIS فازی برای معیارهای کمی و دقیق کاربردی ندارد. مدل این پژوهش را می توان نوآوری آن محسوب کرد.

 

جدول 1- مطالعات انجام شده در زمینه QFD فازی

نویسنده

سال

معیارها

تکنیک

بوتانی، ریزی

2006

زمان تدارک، انعطاف‏پذیری، دقت، قابلیت اطمینان، نرخ انبارش، تناوب، دسترسی سازمانی، مدیریت شکایات

QFD فازی

بیویلاکیو، سیاراپیکا و گیاسچتا

2006

تجربه، ظرفیت در نوآوری، گواهی سیستم کیفیت، انعطاف پذیری پاسخ به نیازهای مشتری، توانایی مالی، توانایی اداره سفارشات آن لاین، موقعیت جغرافیایی

QFD فازی

حسن‏زاده امین، رزمی

2009

ارتقاء و بازاریابی، تجربه، توانایی مالی، همکاری های استراتژیکی، منبع پشتیبانی، تنوع تأمین، هزینه نصب و هزینه ماهیانه

QFD فازی

 

 

 

تعیین معیارهای انتخاب تأمین‏کنندگان جلو‏بندی نیسان و ارائه راهبردی مناسب برای انتخاب و رتبه‏بندی این تأمین‏کنندگان در شرکت سازه‏گستر سایپا دو هدف اصلی در راستای انجام این پژوهش هستند. پس از بیان مقدمه، مروری بر معیارها و تکنیک های انتخاب تأمین کننده، روش شناسی پژوهش، معرفی مدل پیشنهادی تحقیق، معرفی روش‏های تحلیل یافته ها (شاملQFD، خانه کیفیت، منطق فازی و تکنیک TOPSIS)، مراحل اجرای تحقیق و در انتها نتیجه‏گیری و پیشنهاداتی برای مطالعات آتی ارائه می‏شود.

 

5- روش شناسی پژوهش

در این تحقیق که بر اساس هدف، جزء تحقیقات کاربردی است و از نوع توصیفی - پیمایشی است، به موضوع بکار گیری مدل ترکیبی QFD فازی و TOPSIS در فرایند انتخاب تأمین‏کنندگان در شرکت سازه‏گستر سایپا در زمستان 89 پرداخته شده است. خبرگان و متخصصان جلو‏بندی نیسان در واحد تأمین قطعات مکانیک (2) شرکت سازه‏گستر که مأموریت اصلی تأمین این قطعه در گروه خودروسازی سایپا را بر عهده دارند، به عنوان جامعه آماری تحقیق، انتخاب گردیده است. شرکت سازه‏گستر سایپا با مدیریت زنجیره تأمین متشکل از 500 قطعه ساز خودرو در حوزه‏های کیفیت، قیمت، تحویل و فناوری برای شرکت‏ها ی خوروسازی سایپا، پارس خودرو و زامیاد ایجاد ارزش می‏نماید. اطلاعات تحقیق به دو روش میدانی و کتابخانه‏ای گردآوری شده است. در روش میدانی اطلاعات از طریق توزیع پرسشنامه در بین خبرگان و کارشناسان در شرکت سازه‏گستر سایپا و انجام مصاحبه با آنها جمع آوری شده است که مصاحبه جهت شفاف تر نمودن سؤالات پرسشنامه‏ها، تعیین ویژگی‏های جلو‏بندی نیسان و همچنین برای تعیین معیارهای ارزیابی تأمین‏کنندگان جلو‏بندی نیسان صورت گرفته است. همچنین برای کسب اطلاعات جهت ادبیات پژوهش، منابع کتابخانه‏ای شامل کتب، اینترنت و مقالات لاتین استفاده شده است. مطابق با رویکرد به کار رفته در تحقیق، 4 نوع پرسشنامه توسط کارشناسان و خبرگان جلو‏بندی نیسان در شرکت سازه‏گستر تکمیل شد. (جدول 2) به منظور سنجش روایی، پرسشنامه ها پس از انجام اصلاحات لازم، مورد تأیید متخصصان و اساتید محترم قرار گرفت. بنابراین از آنجا که در این پژوهش با تشکیل یک تیم کارشناسی در تمام موارد از نظرات و تجربیات مهندسین و کارشناسان و رؤسای (جلو‏بندی نیسان) بخش تأمین قطعات مکانیک (2) شرکت سازه‏گستر و 2 نفر از

 

اساتید محترم استفاده شد، روایی پرسشنامه‏ها مبتنی بر نظرات این خبرگان و مورد تأیید آنها می‏بوده و به کمک نرم افزار SPSS، پایایی پرسشنامه ها (که تمام موارد از 7/0 بزرگ تر است) تأیید شد.

 

جدول 2- اطلاعات پرسشنامه

 

 

پرسشنامه

عنوان

پاسخ ها با طیف 5 گزینه ای

پرسشنامه 1

تعیین اهمیت نسبی ویژگی‏های اساسی قطعه خریداری شده "whats" از تأمین‏کنندگان

خیلی زیاد تا خیلی کم

پرسشنامه 2

تعیین میزان اهمیت معیارهای ارزیابی تأمین‏کنندگان

خیلی زیاد تا خیلی کم

پرسشنامه 3

تشکیل ماتریس روابط بین معیارهای کیفی ارزیابی تأمین‏کنندگان و ویژگی‏های قطعه

خیلی قوی تا خیلی ضعیف

پرسشنامه 4

تعیین تأثیر هر تأمین‏کننده بر معیارهای (کیفی) ارزیابی مطرح شده

خیلی قوی تا خیلی ضعیف

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در راستای اهداف تحقیق، مهمترین معیارهای کیفی و کمی در انتخاب تأمین‏کنندگان جلو‏بندی در شرکت سازه‏گستر سایپا با انجام مطالعات کتابخانه‏ای و استفاده از مستندات و نظرات خبرگان این قطعه، مطابق مدل پیشنهادی تحقیق به دست آمد. راهبرد مناسب برای انتخاب تأمین‏کنندگان جلو‏بندی شرکت نیز با ترکیب متدولوژی QFD فازی و روش TOPSIS برای انتخاب تأمین‏کنندگان پیشنهاد شد. به همین منظور، در مرحله اول، در رویکرد QFD، بر خانه کیفیت یا (HOQ)، تمرکز می‏شود. با ذکر این نکته که رویکرد مفهومی و رویه ای HOQ برجای خود باقی است، اما نقش‏ها معکوس شده است: در کاربردهای QFD سنتی، شرکت باید انتظارات مشتری و تقاضای نسبی شان (متغیرهای خارجی) را به منظور تعیین مشخصات طراحی (متغیرهای داخلی) شناسایی کند؛ اما در فرایند انتخاب تأمین‏کننده مطالعه با شناسایی ویژگی‏هایی شروع می‏شود که محصول خریداری شده باید به منظور ارضاء نیازهای شرکت دارا باشد (متغیرهای داخلی "whats") و سپس معیارهای ارزیابی تأمین‏کننده شایسته به منظور رتبه‏بندی نهایی بر اساس شاخص تناسب فازی تعیین می گردد (متغیرهای خارجی "hows"). به انتخاب تأمین‏کننده به عنوان ترکیب نیازهای مشتری و نیازمندی های مهندسی نگریسته می‏شود. مشتریان، شرکت‏ها‏یی هستند که تخصص فنی تأمین‏کنندگان را خریداری می‏کنند. چنین ارتباطی بین شرکت و تأمین‏کننده می‏تواند به عنوان مدل خانه کیفیت نگریسته شود. بنابر این، ترکیبی از تئوری مجموعه فازی و خانه کیفیت، به عنوان ابزاری ساختار یافته برای رفع ابهام ذاتی در مورد ورودی‏های تصمیم‏گیری و برای تسهیل تحلیل اطلاعات QFD مربوط به تصمیم‏گیری برای معیارهای کیفی در فرایند انتخاب تأمین‏کننده ارائه می‏شود. مدل ارائه شده در این پژوهش با تحلیل مشخصات درونی تأمین‏کننده و تمرکز بر قابلیت‏های کلیدی تأمین‏کننده (the Hows) به این معنی که به ویژگی‏های مطلوب محصول (the Whats) برسد، توسعه یافته است. توجه خاصی به ارزیابی‏های ذهنی در فرایند HOQ می‏شود. به همین منظور، اعداد فازی مثلثی شکل متقارن برای رفع ابهام در ارزیابی های کلامی افراد پیشنهاد می‏شوند. سپس در مرحله دوم، با استفاده از معیارهای کمی و از طریق تکنیک TOPSIS به رتبه‏بندی تأمین‏کنندگان قطعه مورد نظر در شرکت سازه‏گستر پرداخته و در نهایت، با ترکیب دو دسته معیارهای کیفی (QFD فازی) و معیارهای کمی (TOPSIS) رتبه‏بندی نهایی تأمین‏کنندگان جلوبندی نیسان در شرکت سازه‏گستر سایپا ارائه می‏شود. (شکل1)

 

شکل 1-  مدل پیشنهادی تحقیق

 


5-1- روش‏های تحلیل یافته ها

گسترش کیفی عملکرد (QFD): در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970، یوجی آکائو و دیگران در زمینه بهبود فرایند طراحی فعالیت می‏کردند. بدین معنی که محصول جدیدی برای ساخت و تولید معرفی شود که از ابتدا کیفیت بالایی داشته باشد و به این ترتیب چنین فرایندی برای بهبود طراحی، گسترش کیفی عملکرد (QFD) نامیده شد. QFD، یک مفهوم کلیاست که ابزار ترجمه نیازمندی‏های مشتری را به نیازمندی‏های فنی مناسب برای هر مرحله از توسعه و تولید محصول (یعنی، استراتژی‏های بازاریابی، برنامه‏ریزی، طراحی و مهندسی محصول، ارزیابی نمونه اولیه، توسعه فرایند تولید، تولید و فروش) فراهم می‏آورد. (سولیوان،1986). در واقع QFD بر انتظارات یا نیازمندی های مشتری تمرکز می‏کند که اغلب به آن صدای مشتری اطلاق می‏شود. گسترش کیفی عملکرد انتظارات مشتری را بر حسب نیازهای خاص، بر حسب مشخصات مهندسی تفسیر می‏کند که می‏تواند به واسطه برنامه‏ریزی محصول، گسترش قطعات، برنامه ریزی فرایند، برنامه ریزی تولید صنایع خدماتی گسترش یابد (بسترفیلد، میچنا، بسترفیلد و ساکر،2003).

خانه کیفیت (HOQ):برای رسیدن به اهداف کیفی و در واقع آنچه که اهداف QFD نامیده می‏شود، از ابزارها و روش‏های متفاوتی استفاده می‏شود. ابزار اصلی برای اجرای QFD، خانه کیفیت است. خانه کیفیت نیازهای مشتری را به عنوان ورودی دریافت می‏کند و آنها را به مشخصه‏های طراحی ترجمه کرده و به عنوان خروجی ارائه می‏دهد. (شکل2) (بسترفیلد و همکاران،2003). مهم‏ترین قسمت‏های یک خانه کیفیت در فرایند انتخاب تأمین‏کننده می‏تواند به شکل مراحل ذیل باشد:

1. شناسایی :whats مشتریان، همواره خواسته‏ها و نیازهای خود را به زبان خودشان بیان می‏کنند که آن را معمولاً صفات مشتری (CA) یا whats می‏نامند. (ناحیهA )

2. درجه اهمیت :whats "درجه اهمیت" مقداری است که مشتریان به وسیله آن اهمیت هر یک از نیازهای خود را تعیین می‏کنند. (ناحیهB )

 


شکل 2- خانه کیفیت

 

3. تعیین :hows ویژگی‏های فنی به عنوان  hows، نشان می‏دهند سازمان چگونه می‏خواهد به نیازها و

خواسته‏های مشتری پاسخ گوید. (ناحیهC )

4. ماتریس ارتباطات: محلی برای ثبت درجه ارتباط بین صدای مشتری (whats) و ویژگی‏های فنی (hows) است. (ناحیهD )5. ماتریس همبستگی: مقایسه دو به دوی ویژگی‏های فنی با یکدیگر، در قسمت مثلثی شکل بالای ماتریس صورت می‏گیرد. (ناحیهE )

5. ماتریس همبستگی: مقایسه دو به دوی ویژگی‏های فنی با یکدیگر، در قسمت مثلثی شکل بالای ماتریس صورت می‏گیرد. (ناحیهE )

6. وزن‏های :hows این وزن‏ها به وسیله ضرب "درجه اهمیت ها" در وزن نمادهای قسمت "ارتباطات" به دست می آید. سپس این حاصلضرب در پایین خانه کیفیت قرار می‏گیرد. (ناحیه F)

منطق فازی:

 هر عنصر در یک مجموعه فازی، با ارزشی که نشان دهنده میزان درجه عضویت آن عنصر در آن مجموعه است، مشخص می‏شود. این ارزش در محدوده [0,1] قرار می‏گیرد که 0 و 1، به ترتیب، می نیمم و ماکسیمم درجه عضویت را نشان می‏دهند، در حالیکه همه ارزشهای میانی درجات جزئی عضویت را نشان می‏دهند (بیویلاکیو و همکاران،2006). تئوری فازی مفهوم تابع عضویت را به منظور پرداختن به متغیرهای مختلف زبانی ارائه می‏کند. (لطفی زاده،1965) یک مجموعه فازی  به وسیله تابع عضویت  مشخص می‏شود و به هر عنصر  در ، یک عدد طبیعی   از بازه [0,1] اختصاص می دهد. ارزش تابع  درجه عضویت  در  نامیده می‏شود. (کوفمان و گوپتا،1991) فرایندهای مجموعه فازی باید شامل یک مرحله دیفازی کردن باشد. برای دیفازی سازی اعداد فازی در این تحقیق از روش‏های مرکز ثقل و یاگر استفاده شده است. اعداد فازی به صورت اعداد زنگوله‏ای، مثلثی، ذوزنقه ای،L-R مثلثی و L-R ذوزنقه ای هستند. در این تحقیق اعداد فازی مثلثی استفاده شده است. یک عدد فازی مثلثی به عنوان سه تایی   بیان می‏شود. تابع عضویت اعداد فازی مثلثی به شکل رابطه زیر است.  

(1)

 

 

تکنیک تاپسیس (Topsis): مدل تاپسیس توسط هوانگ و یون در سال 1981، پیشنهاد شد. این مدل یکی از بهترین مدل‏های تصمیم‏گیری چند شاخصه است و از آن، استفاده زیادی می‏شود، در این روش نیز m گزینه به وسیله n شاخص، ارزیابی می‏شوند. اساس این تکنیک، بر این مفهوم استوار است که گزینه انتخابی، باید کمترین فاصله را با راه حل ایده آل مثبت (بهترین حالت ممکن) و بیشترین فاصله را با راه حل ایده آل منفی (بدترین حالت ممکن) داشته باشد. فرض بر این است که مطلوبیت هر شاخص، به طور یکنواخت افزایشی یا کاهشی است. (مؤمنی، 1385)

 

5-2- مراحل اجرای تحقیق:

مراحل اجرای تحقیق به شرح زیر است:

انتخاب تأمین‏کننده بر اساس معیارهای کیفی با استفاده از QFD فازی

قدم اول: شناسایی ویژگی‏های قطعه "whats"

ابتدا، 7 ویژگی اساسی (قابلیت دسترسی، قابلیت اطمینان، ایمنی، هزینه سفارش و نگهداری، میزان تطابق با استانداردها، قابلیت تعمیرپذیری، دوام) برای جلو‏بندی‏های خریداری شده از تأمین  کنندگان شرکت سازه‏گستر سایپا توسط تیم کارشناسی شناسایی شدند.

قدم دوم: شناسایی معیارهای کیفی ارزیابی تأمین‏کنندگان "Hows"

 با توجه به ادبیات موضوع و تبادل نظر با تیم کارشناسی جلو‏بندی نیسان شرکت سازه گستر، 12 معیار کیفی انتخاب شدند.

قدم سوم: وزن دهی "whats"

 هر یک از تصمیم گیرندگان، سطح اهمیت (وزن) هر what را به وسیله یک متغیر زبانی بیان کردند. 5 سطح مختلف در این مطالعه استفاده شدند؛ خیلی کم، کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد. متغیرهای زبانی به اعداد فازی به وسیله تعریف توابع مناسب تبدیل می‏شوند. در این پژوهش اعداد فازی مثلثی، به وسیله توابع مناسب زیر برای هر متغیر زبانی مشخص شدند. (بیویلاکیو و همکاران،2006)  (شکل 3)

خیلی کم (2،1،0) ؛ کم (4،3،2) ؛ متوسط (6،5،4) ؛ زیاد (8،7،6) ؛ خیلی زیاد (10،9،8)  

 تجربه، اقتدار و پست سازمانی تصمیم گیرندگان عملاً با یکدیگر متفاوت است، فرض می‏شود وزنDM ،r  است که این پارامتر به وسیله متغیرهای زبانی محاسبه می‏شود. وزن های به دست آمده با جمع نظرات بیان شده به وسیله هر تصمیم‏گیرنده نشان داده می‏شوند. در این مطالعه، شاخص تجربه و سابقه کار برای تمایز  بین تصمیم‏گیرندگان در نظرگرفته شده است. چرا که یک کارشناس مجرب‏تر، قابل اعتماد‏تر از دیگران است. شاخص تجربه می‏تواند به صورت متغیرهای ضعیف (10؛0؛0)، نرمال (15؛10؛5) ، خوب (20؛20؛10) باشد. (شکل4)

وزن‏های تخصیص داده شده توسط تصمیم‏گیرندگان برای نیازمندی مشتری (شرکت) با استفاده از رابطه 2، جمع می‏شوند؛

(2)

 

 

  I، تعداد "whats" و N تعداد تصمیم‏گیرندگان است. هر یک از عناصر ، یک عدد فازی مثلثی است که به وسیله سه تایی   تعریف می‏شود. (جدول 3)

 

 

جدول 3- مجموع وزن های ویژگی‏های جلو‏بندی نیسان شرکت سازه‏گستر سایپا

whats

قابلیت دسترسی

قابلیت اطمینان

ایمنی

هزینه سفارش و نگهداری

میزان تطابق با استانداردها

قابلیت

تعمیرپذیری

 

دوام

مجموع

وزن ها

(480؛390؛170)

(480؛390؛170)

(550؛450؛200)

 

(370؛290؛120)

 

(510؛410؛180)

(440؛350؛150)

(440؛350؛150)

 

 

 

 

 

 

 

                                              

شکل3- متغیر های زبانی، (منبع:  بیویلاکیو و همکاران،2006     شکل4- یک مقیاس زبانی برای تجربه و سابقه کار

 


قدم چهارم: تعیین نمرات همبستگی " HOW – WHAT "

از هر تصمیم‏گیرنده خواسته می‏شود تا با استفاده از متغیرهای زبانی، نظرش را در مورد تأثیر هر "HOW" بر هر "WHAT" بیان کند. مجدداً اعداد فازی مثلثی برای کمی کردن متغیرهای زبانی استفاده می‏شوند. وزن مجموع بین whats و Hows از طریق معادله 3، محاسبه می‏شود. عناصر  اعداد فازی مثلثی هستند که به صورت سه تایی نشان داده می‏شوند و کل نمره همبستگی بین i امین "what" و j امین"how" را بیان می کنند.

(3)

 

 

 

قدم پنجم: وزن دهی  "HOWS"

حال می توان HOQ را با محاسبه وزن های Hows با استفاده از معادله زیر تکمیل نمود. با میانگین‏گیری از مجموع وزن "WHATS"، با مجموع وزن whats و .Hows   

 

  (4)            

 

قدم ششم تعیین تأثیر هر تأمین‏کننده بر معیارهای ارزیابی مطرح شده

در مرحله بعد هر یک از تأمین‏کنندگان بر اساس معیار های کیفی مورد سؤال ارزیابی می‏شوند. به شیوه ای مشابه قبل، متغیرهای زبانی به وسیله اعداد فازی مثلثی  کمی و شناسایی می‏شوند، سپس
(رتبه‏بندی تأمین‏کننده=SR ) بر اساس معادله 5، محاسبه می‏شود:

(5)

 

 

 

 


H تعداد تأمین‏کنندگان است و  ارزیابی (فازی) بیان شده به وسیله تصمیم‏گیرنده n ام برای تأمین‏کننده h ام با توجه به ویژگی j ام است.

 

قدم هفتم: رتبه‏بندی تأمین‏کنندگان

مرحله آخر مستلزم محاسبه FSI برای هر تأمین‏کننده است؛ این شاخص رتبه هر تأمین‏کننده را برای برآورده نمودن یک نیاز خاص بیان می نماید. شاخص   ، یک عدد فازی مثلثی است که از امتیازات محاسبه شده قبلی به وسیله معادله 6، حاصل می‏شود:

                         (6)

 

 

بردار ، شاخص‏های  را برای هر تأمین‏کننده که به طور معمول اعداد فازی مثلثی هستند دربر می‏گیرد و به وسیله سه تایی‏های  تعریف می‏شوند.

قدم هشتم: دیفازی سازی

 FSI برای دیفازی کردن FSI ها روش‏های مختلفی وجود دارد که در اینجا به ترتیب با استفاده از دو روش مرکز ثقل و یاگر، مقدار دیفازی شده یک عدد فازی مثلثی مانند  به صورت زیر محاسبه شد.

 

                 (7)

 

 

                       (8)          

 

    قدم نهم: نرمالایز کردن امتیازات  

سپس امتیازات در یک مقیاس 1-0 به وسیله معادله زیر نرمالایز و رتبه‏بندی شده سپس میانگین امتیازات دو روش محاسبه و به کمک تکنیک بردا تلفیق شد و رتبه‏بندی نهایی به صورت جدول4 به دست آمد.

برای جلوگیری از هر گونه برداشت نامناسب از رتبه‏بندی انجام شده، نویسندگان جهت حفظ شأن هر شرکت، شرکت‏ها‏ی تأمین‏کننده جلو‏بندی خودروی نیسان سازه‏گستر را به صورت تصادفی "A,B,C,D"  نامگذاری نموده اند.

 

(9)

 

 

 جدول 4- رتبه ها و امتیازات تأمین‏کنندگان جلو‏بندی نیسان شرکت سازه‏گستر سایپا بر اساس معیارهای کیفی

 

تأمین‏کنندگان جلوبندی نیسان

FSI

عدد دیفازی شده روش مرکز ثقل

امتیاز روش

مرکز ثقل

رتبه‏بندی به روش مرکز ثقل

عدد دیفازی شده روش یاگر

امتیاز روش یاگر

رتبه‏بندی به روش  یاگر

میانگین امتیازات دو روش

رتبه‏بندی نهایی به روش  بردا

 

 

 

     a          b              c

A

2950127

38250238

77429172

39543179

1

1

75/39219943

1

1

1

1

B

2171842

29509184

62153530

33/31278185

4977/0

2

30835935

497/0

2

497/0

2

C

1500015

21925069

48926778

33/24117287

0625/0

3

75/23569232

061/0

3

062/0

3

D

1347119

20919091

47000118

23088776

0

4

75/22546354

0

4

0

4

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 5 - خانه کیفیت فازی تکمیل شده

 

تمامی محاسبات انجام شده توسط تیم کارشناسی در تشکیل خانه کیفیت در شکل 6، نشان داده می‏شود. (شاخص‏های C نشان دهنده معیارهای کیفی ارزیابی تأمین‏کنندگان و شاخص‏های A نشان دهنده ویژگی‏های قطعه مورد نظر است و شاخص‏های W نشان دهنده وزن HOWS است.

 

انتخاب تأمین‏کننده بر اساس معیارهای کمی با استفاده

 ازTOPSIS

در این مرحله با استفاه از تکنیک TOPSIS، تأمین‏کنندگان جلوبندی نیسان شر کت سازه‏گستر بر اساس معیارهای کمی رتبه‏بندی می‏شوند که مستلزم طی قدم‏های زیر است:

قدم اول: شناسایی معیارهای کمی ارزیابی تأمین‏کنندگان

قدم دوم: تشکیل ماتریس تصمیم‏گیری (جدول 5)

 

جدول 5- ماتریس تصمیم‏گیری تأمین‏کنندگان

تصمیم گیرندگان

تنوع تأمین (تعداد)

متوسط کالاهای برگشتی (ماهانه)

هزینه های تولید (ریال)

A

3750

110

800000

B

1250

55

780000

C

750

10

700000

D

2000

100

560000

 

قدم سوم: کمی کردن و بی مقیاس سازی نورم ماتریس تصمیم (N) با استفاده از رابطه 10؛

 

    (10)                          

قدم چهارم: به دست آوردن ماتریس بی مقیاس موزون (V) (به روش آنتروپی) با طی مراحل ذیل؛ بی مقیاس سازی ساعتی ماتریس حاصل از گام سوم با استفاده از روابط 11 (برای شاخص‏های مثبت) و 12 (برای شاخص‏های منفی).

- محاسبه مقدار  برای تمامی شاخص‏ها از رابطه

14؛ m تعداد گزینه‏هاست.

 

                         (11)

 

          (12)                            

  

   (13)                             

                    

(14)      

     محاسبه مقدار عدم اطمینان( )

     (15)                               

- محاسبه وزن های

   (16)                                 

ضرب ماتریس بی مقیاس شده (N) در ماتریس قطری وزن‏ها و تشکیل ماتریس بی مقیاس موزون (V)

قدم پنجم: تعیین راه حل ایده آل مثبت و راه حل ایده‏آل منفی به طریق زیر؛

(V  ) راه حل ایده آل مثبت=

}V بردار بهترین مقادیر هر شاخص},

 (V  ) راه حل ایده آل منفی=

 }V بردار بدترین مقادیر هر شاخص}

"بهترین مقادیر" برای شاخص‏های مثبت، بزرگترین مقادیر و برای شاخص‏های منفی، کوچکترین مقادیر است و "بدترین" برای شاخص‏های مثبت، کوچک ترین مقادیر و برای شاخصهای منفی بزرگ ترین مقادیر است.

قدم ششم: به دست آوردن میزان فاصله هر گزینه تا ایده آل های مثبت و منفی؛

فاصله اقلیدسی هر گزینه از ایده آل مثبت (d ) و فاصله هر گزینه تا  ایده آل منفی (d ) ، بر اساس رابطه‏های 17 و 18 محاسبه می گردد.

                                                          

                        (17)

(18)

 

 

قدم هفتم: تعیین نزدیکی نسبی (CL ) یک گزینه به راه حل ایده آل؛

 

(19)

 

قدم هشتم: رتبه‏بندی گزینه‏ها؛

هر گزینه‏ای که CL  آن بزرگ‏تر باشد، بهتر است. نتایج در جدول 6 نشان داده شده است.

شرکت سازه‏گستر  سایپا، بر اساس معیارهای کمیهمانطور که در جدول نیز نمایان است، شرکت C  با امتیاز 76/0 در رتبه اول، شرکت B با امتیاز 51/0 در رتبه دوم، شرکت A با امتیاز 24/0 در رتبه سوم وشرکت D با امتیاز 16/0 در رتبه چهارم قرار گرفتند.

جدول6- رتبه ‏بندی تأمین‏کنندگان جلوبندی نیسان

تأمین‏کنندگان

امتیاز مدل TOPSIS( )

امتیاز مدل

A

24/0

3

B

51/0

2

C

76/0

1

D

16/0

4

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

5-3 - ترکیب مدل ها

در دو بخش قبلی، امتیازات تأمین‏کنندگان بر اساس معیارهای کیفی و کمی محاسبه شدند. در این مرحله با ترکیب دو مدل، امتیازات و رتبه‏بندی نهایی به دست می‏آید. با فرض این که امتیاز h امین تأمین‏کننده است که از مدل QFD فازی به دست آمده و  امتیاز h امین تأمین‏کننده است که به وسیله مدل TOPSIS محاسبه شده،  و  به ترتیب وزن های  مدل QFD فازی و روش TOPSIS هستند که  است. در این مرحله، بنا بر نظر تیم کارشناسی،   و  به ترتیب 3/2  و 3/1 تعیین شدند و امتیاز نهایی تأمین‏کنندگان جلوبندی نیسان به وسیله معادله 20 و به صورت ذیل تعیین شد.

 

(20)

1.شرکت A 2.شرکت B 3.شرکت C 4.شرکت D.

 

6- نتیجه گیری

با مطالعه ادبیات موضوع در حوزه معیارهای انتخاب و ارزیابی تأمین‏کننده از طریق جدیدترین منابع و مقالات معتبر اینترنتی، ارزیابی تأمین‏کنندگان جلوبندی در شرکت سازه‏گستر سایپا، ملاک تحقیق قرار گرفت. بنابر این، ویژگی‏های جلوبندی و معیارهای کیفی انتخاب تأمین‏کنندگان در این شرکت با استفاده از رویکرد QFD در محیط فازی و معیارهای کمی انتخاب نیز با استفاده از روش TOPSIS تحلیل و برای رسیدن به رتبه‏بندی نهایی دو روش با هم ترکیب شدند. به این ترتیب در راستای اهداف پژوهش مهمترین معیارهای کیفی و کمی در انتخاب تأمین‏کنندگان جلوبندی در این شرکت با توجه به ادبیات موضوع و تبادل نظر با تیم کارشناسی شرکت بدین صورت تعیین شدند: سابقه عملکرد، شایستگی های مدیریت، ثبات مدیریت، کیفیت، موقعیت جغرافیایی، انعطاف پذیری تأمین‏کننده، عملکرد تحویل، مدیریت محیطی، توانایی ارسال قطعات، خدمات پس ازفروش، قابلیت فنی وتکنولوژیک، سهولت ارتباطات، تنوع تأمین، متوسط تعداد کالاهای  برگشتی و هزینه های تولید. همچنین، برای دستیابی به راهبرد مناسب برای انتخاب تأمین‏کنندگان جلوبندی این شرکت، می‏بایست تأمین‏کنندگان با استفاده از پیاده سازی متدلوژی ارائه شده در تحقیق اولویت بندی می شدند که نتایج آن بدین شرح است: مطابق با نتایج به دست آمده، می توان دریافت که اولویت‏بندی تأمین‏کنندگان جلوبندی برای شرکت سازه‏گستر با استفاده از معیارهای کیفی و مدل QFD فازی در خصوص قطعه مذکور، بدین شرح است: 1.شرکت A  2.شرکت B 3. شرکت C 4.شرکت  Dرتبه‏بندی توسط معیارهای

کمی در شرکت سازه‏گستر نیز به این شرح است: 1. شرکت C 2.شرکت B 3.گروه صنعتی A 4.شرکت D. سرانجام برای دست یافتن به یک رتبه‏بندی واحد، با ترکیب دو روش، رتبه‏بندی نهایی تأمین‏کنندگان بدین ترتیب حاصل شد.1.شرکتA 2.شرکت B3.شرکت C 4.شرکتD . در نتیجه شرکت می‏تواند همکاری با تأمین‏کننده چهارم را به علت عملکرد ضعیف محدودتر نموده و روابط همکاری پایاتری با سایر تأمین‏کنندگان به خصوص تأمین‏کننده اول و دوم برقرار کند.

محدود بودن تعداد کارشناسان مربوط به هر قطعه، محدود بودن تعداد تأمین‏کنندگان هر قطعه، همچنین، محدودیت در زمینه جمع‏آوری معیارهای کمی بیشتر، به علت مکتوب نبودن این اطلاعات و همچنین محرمانه بودن برخی از اطلاعات در مورد محصول از محدودیت‏های موجود در راستای انجام این تحقیق بوده است. به عنوان مطالعات آتی، می‏توان 1. استفاده ازFMEA  FUZZY قبل از شروع پروژه QFD برای ارتقاء انتخاب متغیرهای زبانی ومقادیر زبانی کارامدتر 2. استفاده از مفاهیمی مانند آلفا-برش‏ها، مجموعه‏های محدب فازی، مجموعه‏های فازی نوع دوم و بالاتر، مقادیر دو ارزشی و بالاتر و تلفیق مناسب آنها برای بهینه نمودن الزامات طراحی 3. استفاده از تکنیک تئوری حل مبتکرانه مشکلات (TRIZ) و بررسی میزان تأثیر عناصر سقف در اولویت‏بندی‏های انجام شده را پیشنهاد نمود.

 



[1]- Information and communications technology

[2]- Quantitative

[3]- Qualitative

[4]- Analytical hierarchy process

[5]- Analytic network process

[6]- Benefits, opportunities, costs and risks

[7]- Simple multi-attribute rating  technique                                                                                                                 

[8]- Data envelopment analysis

[9]- Genetic Algoritm

[10]- Quality function deployment 

[11] -Fuzzy set theory

[12] -Cluster analysis

[13] -Adaptive  Resonance Theory

[14] -Goal programming

[15] -Data envelopment analysis

[16] -Neural Networks

[17] -Decision trees

 [18]- Decision- making trial and evaluation     laboratory

 

 

 

Ansari, A., & Modarress, B. (1994).    “Quality function     deployment: The role of suppliers”, International Journal of Purchasing and Materials Management, 30(4), 28–35.
Awasthi, A., Chauhan, Satyaveer S., & Goyal, S.K. (2010). “A fuzzy multicriteria approach for evaluating environmental performance of suppliers”, Int. J. Production Economics, 126, 370–378.
Besterfield, D. H., Michna, C. B., Besterfield, G. H., & Sacre, M. B. (2003). Total quality management (3nd ed.). New Jersey: Pearson Education.
Bevilacqua, M., Ciarapica, F.E., & Giacchetta, G. (2006). “A fuzzy-QFD approach to supplier selection”, Journal of Purchasing & Supply Management, 12, 14–27.
Bhattacharya, A., Geraghty, J., & Young, P. (2010). “Supplier selection paradigm: An integrated hierarchical QFD methodology under multiple-criteria environment”, Applied Soft Computing, 10, 1013–1027.
Bottani, E., & Rizzi, A. (2006). “Strategic management of logistics service: a fuzzy QFD approach”, International Journal of Production Economics, 103, 585–599.
Bottani, E., & Rizzi, A. (2008). “An adapted multi-criteria approach to suppliers and products selection – An application oriented to lead-time reduction”, International Journal Production Economics, 111(2), 763–781. 
Chang, B., Chang, C.W., & Wu, C.H.           (2010). “Fuzzy  DEMATEL method for developing supplier selection criteria”, Expert Systems with Applications, 1-9.
Choi, T.Y., & Krause, D.R. (2006). “The supply base and its complexity: implications for transaction cost, risks, responsiveness, and innovation”, Journal of Operations Management, 24, 637-52.
Chou, S.Y., & Chang, Y.H. (2008). “A   decision support system for supplier selection based on a strategy-aligned fuzzy SMART approach”, Expert Systems with Applications, 34(4), 2241–2253.
De Boer, L., Labro, E., & Morlacchi, P. (2001). “A review of methods supporting supplier selection”, European Journal of Purchasing and Supply Management, 7(2), 75–89.
Demirtas, E.A., & Üstün, Ö. (2009). “Analytic network process and multi-period goal programming integration in  purchasing decisions”, Computer and Industrial Engineering, 56(2), 677–690.
Ding, H., Benyoucef, L., & Xie, X. (2005). “A simulation optimization methodology for supplier selection problem”, International Journal Computer Integrated Manufacturing, 18(2–3), 210–224.
Govindan, K., Kannan, D., & Noorul Haq, A. (2010). “Analyzing supplier development criteria for an automobile industry”, Industrial Management & Data Systems, 110(1), 43-62.
Hassanzadeh Amin, S., & Razmi, J. (2009). “An integrated fuzzy model for supplier management: A case study of ISP selection & evaluation”, Expert Systems with Applications, 36, 8639–8648.
Hassanzadeh Amin, S., Razmi, J., & Zhang, G. (2011). “Supplier selection and order allocation based on fuzzy SWOT analysis and fuzzy linear programming”, Expert Systems with Applications, 38, 334 -342.
Ha¨to¨nen, J., & Ruokonen, M. (2010). “Revising marketing strategies for supplier selection criteria: small firm approach from the information and communications industry”, Journal of Business & Industrial Marketing, 25(2), 159–167.
Ho, W., Xu, X., Dey, & Prasanta K. (2010). “Multi-criteria decision making approaches for supplier evaluation and selection: A literature review”, European Journal of Operational Research, 202, 16–24.
Kaufmann, A., & Gupta, M. M. (1991). Introduction to Fuzzy Arithmetic: Theory and Application, Van Nostrand Reinhold, New York.
Keskin, G. A., Ilhan, S., & Ozkan, C.k. (2010). “The Fuzzy ART algorithm: A categorization method for supplier evaluation and selection”, Expert Systems with Applications, 37, 1235-1240.
Krause, D.R., & Ellram, L.M. (1997). “Critical elements of supplier development – The buying-firm perspective”, European Journal of Purchasing and Supply Management, 3, 21–31.
Lee, Amy H.I., Chang, H.J., & Lin, C.Y. (2009). “An evaluation model of buyer–supplier relationships in high-tech industry, the case of an electronic components manufacturer in Taiwan”, Computers Industrial Engineering, 57, 1417–1430.
Momeni, M. (1385). New Topics in operations research, Tehran: Tehran University press publishing Institute, second edition. 
Ordoobadi, S.  M. (2010). “Application of AHP and Taguchi loss functions in supply chain”, Industrial Management & Data Systems, 110(8), 1251-1269.
Park, J., Shin, K., Chang, T.W. & Park, J. (2010). “An integrative framework for supplier relationship management”, Industrial Management & Data Systems, 110(4), 495-515.   
Ross, A., Buffa, F.P., Dröge, C., & Carrington, D. (2006). “Supplier evaluation in a dyadic relationship: An action research approach”, Journal of Business Logistics, 27(2), 75–102.
Sarkar, A., & Mohapatra, P.K.J. (2006). “Evaluation of supplier capability and performance: A method for supply base reduction”, Journal of Purchasing and      Supply Management, 12(3), 148–163.
Sullivan, L. P. (1986b). “Quality function deployment”, Quality Progress, 19 (6), 39–50.
Talluri, S., & Narasimhan, R. (2004). “A methodology for strategic sourcing”, European Journal of Operational Research, 154(1), 236–250.